6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | هدیه آسمانی ۵
🌺 سوره مبارکه مسد
🔊 قاری استاد منشاوی و تکرار کودک
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
⚘🌾🌸☘🌻🍁حضرت مهدی عجل الله فرجه می فرمایند :
🟪اگر طلب مغفرت و آمرزش بعضي شماها براي همديگر نبود، هركس روي زمين بود هلاك مي گرديد، مگر آن شيعيان خاصّي كه گفتارشان با كردارشان يكي است.
🟪يَابْنَ الْمَهْزِيارِ! لَوْلاَ اسْتِغْفارُ بَعْضِكُمْ لِبَعْض، لَهَلَكَ مَنْ عَلَيْها، إلاّ خَواصَّ الشّيعَةِ الَّتي تَشْبَهُ أقْوالُهُمْ أفْعالَهُمْ.
📕مستدرك الوسائل، جلد ۵ صفحه ۲۴۷
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍چگونه به گناه برنگردیم⁉️
🎙استاد عالی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت سیزدهم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻 ترسيدم اگر
🌳شجره آشوب« قسمت چهاردهم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در روایتی علت مبارزه امام علی با سه گروه از دشمنانش را این گونه بیان فرمود: «به دلیل بدعت در دینشان، جدایی از دستور من و اینکه خون عترت مرا حلال میدانند.»
🔻یکی از مواردی که امام علی علیهالسلام، ماهیت نفاق دشمنان خود را تأیید کرد، تقریر جملهای بود که از قیس بن سعد صادر شد. وی در هنگام نبرد با سپاه شام در جنگ صفین، به امیرالمؤمنین گفت: «جهاد با آنان، از جهاد با روم و دیلم و ترکان برای ما محبوبتر است؛ زیرا در دین خدا سستی میکنند، اولیای خدا را تحقیر میکنند، هنگامیکه بر یکی از اصحاب رسول خدا خشمگین میشوند، او را حبس کرده یا مضروب یا تبعید میکنند.»
🔻سکوت امام در برابر این سخن، به معنای تأیید ماهیت منافقانه لشکر معاویه بود که قصد ضربه زدن به اصل دین را داشتند...
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ
فرستادگان ما [= فرشتگان] براى ابراهیم
بشارت آوردند. گفتند: «سلام!» (او نیز) گفت: «سلام!» و چندان درنگ نکرد که گوساله بریانى (براى آنها) آورد.
(هود/۶۹)
*
فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ
(امّا) هنگامى که دید دست آنها به آن نمى
رسد (و از آن نمى خورند) آنها را نا آشنا (و دشمن) شمرد. و از آنان احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شده ایم.»
(هود/۷۰)
*
وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ
و
همسرش ایستاده بود،
(ازخوشحالى)خندید.پس او را به اسحاق، و بعد از اسحاق به یعقوب بشارت دادیم.
(هود/۷۱)
*
قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ
گفت: «اى واى بر من! آیا من فرزند مى آورم در حالى که پیرزنم، و این شوهرم پیرمردى است؟! این راستى چیز عجیبى است!»
(هود/۷۲)
*
قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
گفتند: «آیا از فرمان خدا تعجب
مى کنى؟! این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است. چرا که او ستوده و داراى مجد و عظمت است.»
(هود/۷۳)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۶۶ الی۶۸)🔹 ♨️سرانجام قوم ثمود در این آیات، چگونگى نزول عذاب را
✨﴾﷽﴿✨
تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۶۹ الی۷۳)
🔷فرازى از زندگى بت شکن
اکنون نوبت فرازى از زندگانى ابراهیم (علیه السلام) چهارمین پیامبر بزرگ مذکور در این سوره، یعنى قهرمان بت شکن است، البته، شرح زندگى پرماجراى این پیامبر بزرگ(علیه السلام) در سوره هاى دیگر قرآن مفصل تر آمده (مانند سوره بقره ، آل عمران ، نساء ، انعام ، انبیاء ، و غیر آن) و در اینجا تنها یک قسمت از زندگانى او، که مربوط به داستان قوم لوط و مجازات این گروه آلوده عصیانگر است، ذکر شده.
نخست مى گوید: فرستاده هاى ما نزد ابراهیم(علیه السلام) آمدند در حالى که حامل بشارتى بودند (وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهیمَ بِالْبُشْرى).
همان گونه که از آیات بعد استفاده مى شود، این فرستادگان الهى، همان فرشتگانى بودند که مأمور در هم کوبیدن شهرهاى قوم لوط بودند، ولى قبلاً براى دادن پیامى به ابراهیم(علیه السلام) نزد او آمدند.
در این که این بشارتى که آنها حامل آن بودند چه بوده است؟
دو احتمال وجود دارد که جمع میان آن دو نیز بى مانع است:
نخست بشارت به تولد اسماعیل و اسحاق; زیرا یک عمر طولانى بر ابراهیم(علیه السلام) گذشته بود و هنوز فرزندى نداشت، در حالى که، آرزو مى کرد فرزند یا فرزندانى که حامل لواى نبوت باشند داشته باشد.
بنابراین اعلام تولد اسحاق و اسماعیل، بشارت بزرگى براى او محسوب مى شد.
دیگر این که، ابراهیم(علیه السلام) از فساد قوم لوط و عصیانگرى آنها سخت ناراحت بود، هنگامى که با خبر شد آنها چنین مأموریتى دارند، خوشحال گشت.
به هر حال: هنگامى که رسولان بر او وارد شدند، سلام کردند (قالُوا سَلاماً).
او هم در پاسخ به آنها سلام گفت (قالَ سَلامٌ).
و چیزى نگذشت که گوساله بریانى براى آنها آورد (فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْل حَنیذ).
عِجْل به معنى گوساله، و حَنِیذ به معنى بریان است، و بعضى احتمال داده اند حَنِیذ هر نوع بریان را نمى گیرد، بلکه تنها به گوشتى گفته مى شود که روى سنگ ها مى گذارند، و در کنار آتش قرار مى دهند، و بى آن که آتش به آن اصابت کند، نرم، نرم بریان و پخته مى شود.
از این جمله استفاده مى شود: یکى از آداب مهمان دارى آن است که غذا را هر چه زودتر براى او آماده کنند، چرا که مهمان وقتى از راه مى رسد، مخصوصاً اگر مسافر باشد، غالباً خسته و گرسنه است، هم نیاز به غذا دارد، و هم نیاز به استراحت، باید زودتر غذاى او را آماده کنند تا بتواند استراحت کند.
ممکن است بعضى خرده گیران بگویند: براى چند مهمان یک گوساله بریان زیاد است! ولى با توجه به این که:
اولاً، در تعداد این مهمان ها که قرآن عددشان را صریحاً بیان نکرده گفتگو است، بعضى سه و بعضى چهار و بعضى نه و بعضى یازده نفر نوشته اند، و از این بیشتر هم احتمال دارد.
و ثانیاً ابراهیم هم پیروان و دوستانى داشت و هم کارکنان و آشنایانى، و این معمول است که گاه به هنگام فرا رسیدن میهمان غذائى درست مى کنند چند برابر نیاز میهمان، و همه از آن استفاده مى کنند.
* * *
اما، در این هنگام واقعه عجیبى اتفاق افتاد، و آن این که: ابراهیم مشاهده کرد میهمانان تازه وارد، دست به سوى غذا دراز نمى کنند، این کار براى او تازگى داشت، و به همین دلیل، احساس بیگانگى نسبت به آنها کرد، و باعث وحشت او شد (فَلَمّا رَأى أَیْدِیَهُمْ لاتَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خیفَةً).
این موضوع، از یک رسم و عادت دیرینه سرچشمه مى گرفت، که هم اکنون نیز در میان اقوامى که به سنت هاى خوب گذشته پاى بندند وجود دارد، که اگر کسى از غذاى دیگرى تناول کند، و به اصطلاح نان و نمک او را بخورد، قصد سوئى درباره او نخواهد کرد.
به همین دلیل، اگر کسى واقعاً قصد سوئى نسبت به دیگرى داشته باشد، سعى مى کند نان و نمک او را نخورد، روى این جهت، ابراهیم از کار این مهمانان نسبت به آنها بد گمان شد، و فکر کرد ممکن است قصد سوئى داشته باشند.
رسولان، که به این مسأله پى برده بودند، به زودى ابراهیم(علیه السلام) را از این فکر بیرون آوردند و به او گفتند نترس! ما فرستادگانى هستیم به سوى قوم لوط یعنى فرشته ایم و مأمور عذاب یک قوم ستمگر، و فرشته غذا نمى خورد (قالُوا لاتَخَفْ إِنّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمِ لُوط).
* * *
در این هنگام، همسر ابراهیم (ساره) که در آنجا ایستاده بود خندید (وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَتْ).
این خنده، ممکن است به خاطر آن باشد که او نیز از فجایع قوم لوط به شدت ناراحت و نگران بود، و اطلاع از نزدیک شدن مجازات آنها مایه خوشحالى و سرور او گشت.
این احتمال نیز هست، که این خنده از روى تعجب و یا حتى وحشت بوده; چرا که خنده مخصوص به حوادث سرورانگیز نیست،⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۶۹ الی۷۳) 🔷فرازى از زندگى بت شکن اکنون نوبت فرازى از زندگانى ا
↩️بلکه گاه مى شود انسان از شدت وحشت و ناراحتى خنده مى کند، و در میان عرب ضرب المثل معروفى است: شَرَّ الشَّدائِدِ ما یُضْحِکُ: بدترین شدائد آن است که انسان را به خنده آورد .
و یا، خنده به خاطر این بود که، چرا مهمان هاى تازه وارد، با این که وسیله پذیرائى آماده شده، دست به سوى طعام نمى برند.
این احتمال را نیز داده اند که، خنده او از جهت خوشحالى به خاطر بشارت بر فرزند بوده باشد، هر چند ظاهر آیه این تفسیر را نفى مى کند; زیرا بشارت به اسحاق بعد از این خنده به او داده شد، مگر این که گفته شود نخست به ابراهیم(علیه السلام) بشارت دادند که صاحب فرزندى خواهد شد و ساره، این احتمال را داد که او چنین فرزندى را براى ابراهیم(علیه السلام) خواهد آورد، ولى تعجب کرد که مگر ممکن است پیرزنى در این سن و سال براى شوهر پیرش فرزند بیاورد، لذا با تعجب از آنها سؤال کرد، و آنها صریحاً به او گفتند:
آرى این فرزند از تو خواهد شد، دقت در آیات سوره ذاریات نیز این احتمال را تأئید مى کند.
قابل توجه این که: بعضى از مفسران اصرار دارند: ضَحِکَت را از ماده
ضَحْک (بر وزن درک) به معنى عادت زنانه بگیرند، و گفته اند: درست در همین لحظه بود که، ساره در آن سن زیاد، و بعد از رسیدن به حد یأس، بار دیگر عادت ماهیانه را ـ که نشانه امکان تولد فرزند بود ـ پیدا کرد، و لذا وقتى او را بشارت به تولد اسحاق دادند، کاملاً توانست این مسأله را باور کند، آنها به این استدلال کرده اند که: در لغت عرب این جمله گفته مى شود: ضَحَکَتِ الأَرانِبُ: یعنى: خرگوش ها عادت شدند !
ولى، این احتمال از جهات مختلفى بعید است; زیرا:
اوّلاً، شنیده نشده است این ماده در مورد انسان در لغت عرب به کار رفته باشد، و لذا راغب در کتاب مفردات ، هنگامى که این معنى را ذکر مى کند، صریحاً مى گوید: این، تفسیر جمله فَضَحِکَت نیست، آن گونه که بعضى از مفسران پنداشته اند، بلکه معنى جمله، همان معنى خندیدن است، ولى مقارن حالت خنده عادت ماهانه نیز به او دست داد، و این دو با هم اشتباه شده است.
ثالثاً، اگر این جمله به معنى پیدا شدن آن حالت زنانه بوده باشد، نباید ساره بعد از آن از بشارت به اسحاق تعجب کند; چرا که با وجود این حالت، فرزند آوردن عجیب نیست، در حالى که، از جمله هاى بعد، در همین آیه استفاده مى شود او نه تنها تعجب کرده، بلکه صدا زد: واى بر من مگر ممکن است منِ پیرزن فرزند آوردم؟!
به هر حال، این احتمال در تفسیر آیه بسیار بعید به نظر مى رسد.
آنگاه اضافه مى کند: به دنبال آن به او بشارت دادیم که اسحاق از او متولد خواهد شد و پس از اسحاق، یعقوب از اسحاق متولد مى گردد (فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ).
در حقیقت، هم به او بشارت فرزند دادند، و هم نوه ، یکى اسحاق و دیگرى یعقوب، که هر دو از پیامبران خدا بودند.
* * *
همسر ابراهیم ساره ، که با توجه به سن زیاد خود و همسرش، سخت از دارا شدن فرزند مأیوس و نومید بود، با لحن بسیار تعجب آمیزى فریاد کشید: اى واى بر من! آیا من فرزند مى آورم در حالى که پیر زنم، و شوهرم نیز پیر است، این مسأله بسیار عجیبى است ؟! (قالَتْ یا وَیْلَتى أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلی شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عَجیبٌ).
او حق داشت تعجب کند; زیرا اولاً طبق آیه ۲۹ سوره ذاریات در جوانى نیز زن عقیمى بود، و در آن روز که این مژده را به او دادند، طبق گفته مفسران و سفر تکوین تورات نود سال یا بیشتر داشت و همسرش ابراهیم(علیه السلام) حدود
یک صد سال یا بیشتر.
در اینجا، این سؤال پیش مى آید که: چرا ساره هم به پیر بودن خود استدلال کرد، و هم پیرى همسرش، در حالى که مى دانیم زنان معمولاً بعد از پنجاه سالگى، عادت ماهیانه شان، که نشانه آمادگى براى تولد فرزند است، قطع مى شود، و پس از آن احتمال فرزند آوردن در مورد آنها ضعیف است، ولى آزمایش هاى پزشکى نشان داده مردان از نظر تولید نطفه، آمادگى پدر شدن را تا سنین بالا دارند.
پاسخ این سؤال روشن است; زیرا در مردان نیز این موضوع هر چند امکان دارد، ولى به هر صورت در مورد آنها نیز در سنین خیلى بالا این احتمال ضعیف خواهد بود، لذا طبق آیه ۵۴ سوره حجر ، خود ابراهیم نیز از این بشارت به خاطر پیرى تعجب کرد.
به علاوه، از نظر روانى نیز شاید ساره بى میل نبود، که خود گناه را به گردن نگیرد!.
* * *
به هر حال، رسولان پروردگار فوراً او را از این تعجب در آوردند، و سوابق نعمت هاى فوق العاده الهى را بر این خانواده و نجات معجزآسایشان را از چنگال حوادث یادآور شدند، و به او گفتند: آیا از فرمان خداوند تعجب مى کنى ؟ (قالُوا أَ تَعْجَبینَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ).
در حالى که رحمت خدا و برکاتش بر شما اهل بیت بوده و هست (رَحْمَتُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ)⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
↩️بلکه گاه مى شود انسان از شدت وحشت و ناراحتى خنده مى کند، و در میان عرب ضرب المثل معروفى است: شَرَّ
↩️همان خدائى که ابراهیم(علیه السلام) را از چنگال نمرود ستمگر رهائى بخشید، و در دل آتش سالم نگاه داشت، همان خدائى که ابراهیم، قهرمان بت شکن را که یک تنه بر همه طاغوت ها تاخت، قدرت و استقامت و بینش داد.
این رحمت و برکت الهى، تنها آن روز و آن زمان نبود، بلکه در این خاندان همچنان ادامه داشته و دارد، چه برکتى بالاتر از وجود پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) که در این خاندان آشکار شده اند.
بعضى از مفسران، به این آیه استدلال کرده اند که: همسر انسان نیز در عنوان أَهْلُ الْبَیْت وارد است، و این عنوان، مخصوص به فرزندان و پدر و مادر نیست، البته این استدلال صحیح است، و حتى اگر این آیه هم نبود، از نظر محتواى کلمه أَهْل این معنى درست بود، اما، هیچ مانعى ندارد کسانى جزء اهل بیت پیامبرى همچون پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) باشند، و بر اثر جدا کردن مکتب خود از نظر معنوى از اهل بیت خارج شوند (شرح بیشتر در این باره به خواست خدا ذیل آیه ۳۳ سوره احزاب خواهد آمد).
و در پایان آیه، براى تأکید بیشتر، فرشتگان گفتند: او خدائى است که حمید و مجید است (إِنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ).
در واقع، ذکر این دو صفت پروردگار، دلیلى است براى جمله قبل; زیرا حمید به معنى کسى است که اعمال او ستوده است، این نام خدا اشاره اى به نعمت هاى فراوانى است که او بر بندگانش دارد، که در مقابل آن حمدش را مى کنند، و مجید به کسى گفته مى شود که، حتى قبل از استحقاق، نعمت مى بخشد، آیا از خداوندى که داراى این صفات است، عجیب مى آید که چنین نعمتى (یعنى فرزندهاى برومند) به خاندان پیامبرش بدهد؟!
@Nahjolbalaghe2
زرافه قد بلند.mp3
7.53M
#قصه_های_کودکانه| زرافه قد بلند
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
🗣قرائت : سوره بقره آیه ۷۱ و ۷۲
📚 کتاب شب بخیر کوچولو
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2