قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح خطبه (۷۲)🔹 1⃣ بخش اول ✅وصف پیامبر اعظم 🔭خطبه در يك نگاه: اين خطبه در واقع از سه بخش
🔷ترجمه و شرح خطبه (۷۲ ادامه بخش اول)
✅ وصف پیامبر اعظم
↩️در حقيقت براى اينکه رهروان راه حق گرفتار خطا و اشتباه نشوند و به بيراهه نروند، بايد پرچمها و علايم راهنمايى، در جاى جاى اين طريق نصب شود و چراغ هاى نورانى تمام جادّه را به هنگام تاريکى روشن کند و اين همان کارى بود که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) انجام داد و براى هر حقّى نشانه اى قرارداد و پاسدارانى تعيين فرمود.
بسيارى از احکام مانند نمازهاى پنج گانه يوميّه و نماز جمعه - با آن مراسم ويژه- و زيارت خانه خدا، نمونه هاى زنده اى از آن پرچمها و چراغهاست که رهروان اين راه را از گمراهى رهايى مى بخشد و همچنين احکامى که درباره مسايل اجتماعى و تربيتى و سياسى و اقتصادى بيان فرموده است.
در پايان اين بخش، به پنج صفت ديگر (که با توجّه به صفات گذشته مجموعاً بيست و چهار وصف مى شود) به صورت نتيجه گيرى از تمام بحث هاى گذشته اشاره کرده، مى فرمايد: «آرى، او امينِ معتمد و گنجينه دارِ مخزن علوم تو و شاهد و گواه روز رستاخيز، و برانگيخته ات براى بيان حقايق و فرستاده ات به سوى خلايق است.» (فَهُوَ أَمِينُکَ الْمَأْمُونُ، وَ خَازِنُ عِلْمِکَ الْمَخْزُونِ، وَ شَهِيدُکَ يَوْمَ الدِّينِ، و بَعِيثُکَ بِالْحَقِّ، وَ رَسُولُکَ إِلَى الْخَلْقِ).
اين اوصاف پنج گانه، بعضى مقدّمه، و بعضى نتيجه ديگرى است. امين خداوند و خزانه دار علم او بودن، مقدّمه اى است براى رسالت به سوى خلق; و مبعوث بودن به حقّ، و گواه روز قيامت بودن، نتيجه اين رسالت است.
تعبير به «امين مأمون» در واقع تاکيدى است بر کمال امانت آن حضرت، و اشاره اى است به مقام عصمت، که از شرايط حتمى نبوّت است، و منظور از «خزانه داربودنِ علم مخزون»، آگاه بودن پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) از اسرار غيب است. همان گونه که در جاى خود گفته ايم پيامبران و امامان بدون آگاهى از اين اسرار نمى توانند رسالت خود را به طور کامل انجام دهند، قرآن مجيد نيز مى فرمايد: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلاَ يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً * إلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُول فَإِنَّهُ يَسْلُکُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً * لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاَتِ رَبِّهِمْ; خداوند داناى غيب است و هيچ کس را بر اسرار غيبش آگاه نمى سازد مگر رسولانى را که برگزيده; و مراقبينى از پيش رو و پشت سر آنها قرار مى دهد، تا بداند پيامبرانش رسالت هاى پروردگار را ابلاغ کرده اند».(26)
جمله «شَهِيدُکَ يَوْمَ الدِّينِ» اشاره به همان است که در قرآن مجيد آمده که پيغمبر اکرم (صلى الله عليه وآله) گواه بر اعمال امّت و گواه بر گواهان ساير امّت ها است.
در آيه 143 سوره «بقره» مى فرمايد: «وَ کَذلِکَ جَعَلْنَاکُم أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شَهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَکُونَ الرَّسُولُ عَلَيْکُمْ شَهِيداً; و اينگونه شما را امّت ميانه اى قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه باشد».
و در آيه 89 سوره «نحل» مى خوانيم «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ في کُلِّ أُمَّة شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جَعَلْنَا بِکَ شَهِيداً عَلَى هؤُلاَءِ; بيادآور! روزى را که از هر امّتى گواهى را از خودشان بر آنها برمى انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار مى دهيم».
و از آنجا که گواهى دادن، فرع بر علم و آگاهى است، اين تعبيرات، دليل ديگرى بر آگاهى پيغمبر از اسرار غيب است.
* * *
نکته:
اهميّت فوق العاده صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله):
در خطبه بالا صلوات و درود بسيار پر معنا و پرمحتوا و مستدلّى بر پيغمبراکرم(صلى الله عليه وآله) آمده بود و اين مطلب ما را به اهميّت اين مسأله در دستورات اسلامى واقف مى سازد.
حقيقت اين است که روايات اسلامى اهميّت فوق العاده اى براى صلوات بر پيامبر ذکر کرده و در منابع شيعه و اهل سنّت ثواب و پاداش فوق العاده اى براى اين عمل ذکر شده، به اندازه اى که مايه اعجاب و شگفتى است; که به عنوان نمونه بخشى از اين روايات را گلچين کرده، در ذيل از نظر خوانندگان عزيز مى گذرانيم، سپس به تحليلى در اين زمينه مى نشينيم:
1- در حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى خوانيم: «أَلصَّلاَةُ عَلَى النَّبِىِّ وَ آلِهِ أَمْحَقُ لِلْخَطَايَا مِنَ الْمَاءِ إِلَى النَّارِ و السَّلاَمُ عَلَى النَّبِىِّ أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ رِقَاب; صلوات بر پيامبر و آل او گناهان را محو مى کند، شديدتر از آنچه آب، آتش را خاموش مى کند و سلام بر پيامبر و آل او افضل است از آزاد کردن بردگان».(27)⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔷ترجمه و شرح خطبه (۷۲ ادامه بخش اول) ✅ وصف پیامبر اعظم ↩️در حقيقت براى اينکه رهروان راه حق گرفتار
↩️2- در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا ذُکِرَ النَّبِىُّ فَأَکْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِىِّ صَلاَةً وَاحِدَةً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صَلاَة فِي أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلائِکَةِ وَ لَمْ يَبْقَ شَيءٌ مِمَّا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلاَّ صَلَّى عَلَى [ذلِکَ] الْعَبْدِ لِصَلاَةِ اللّهِ عَلَيْهِ وَ صَلاَةِ مَلائِکَتِهِ فَمَنْ لَمْ يَرْغَبْ فِي هَذَا فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ قَدْ بَرِئَ اللّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ; هنگامى که نام پيامبر برده شود بسيار صلوات بر او بفرستيد، چرا که هرکس يک صلوات بر پيامبر اکرم بفرستد خداوند هزار صلوات و درود در هزار صفّ از ملائکه، بر او مى فرستد، و چيزى از مخلوقات خدا باقى نمى ماند، مگر اين که به خاطر صلوات خدا و فرشتگانش بر او صلوات مى فرستند و هر کس به چنين پاداش عظيمى علاقه نداشته باشد، جاهل مغرورى است که خدا و رسول خدا و اهل بيتش از او بيزارند»(28).
3- در حديث ديگرى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «کُلُّ دُعَاء مَحْجُوبٌ حَتَّى يُصَلَّى عَلَى النَّبِىِّ; هيچ دعايى به اجابت نمى رسد مگر اينکه صلوات بر پيامبر فرستاده شود(29)».
4- باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «أَلصَّلاَةُ عَلَىَّ نُورٌ عَلَى الصِّرَاطِ; صلوات بر من نور صراط (در قيامت) است(30)».
5- در حديث ديگرى از امام باقر يا امام صادق(عليهما السلام) نقل شده که فرمود: (مَا فِي الْمِيزَانِ شَىْءٌ أَثْقَلَ مِنَ الصَّلاَةِ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَتُوضَعُ أَعْمَالُهُ فِي الْمِيزَانِ فَتَمِيلُ بِهِ فَيَخْرُجُ الصَّلاَةُ عَلَيْهِ فَيَضَعُهَا فِي ميزَانِهِ فَتَرَجَّحُ; در ترازوى سنجش اعمال (در قيامت) چيزى سنگين تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نيست، کسانى هستند که اعمالشان را در ترازوى سنجش عمل مى گذارند، سبک و ناچيز است سپس صلوات بر آن حضرت را بيرون آورده و بر آن مى نهند سنگينى مى کند و برترى مى يابد».(31)
6- در حديث ديگرى از خود آن حضرت آمده است: «صَلُّوا عَلَيَّ فَإِنَّ الصَّلاَةَ عَلَىَّ زَکَاةٌ لَکُمْ; صلوات بر من بفرستيد، چرا که صلوات بر من، باعث نموّ (روح و جان) شما مى شود»(32).
7- در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است: «إِذَا کَانَ يَوْمُ الْخَمِيسِ بَعَثَ اللّهُ مَلاَئِکَةً مَعَهُمْ صُحُفٌ مِنْ فِضَّة وَ أَقْلاَمٌ مِنْ ذَهَب يَکْتُبُونَ يَوْمَ الْخَمِيسِ وَ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ أَکْثَرَ النَّاسِ عَلَىَّ صَلاَةً; روز پنج شنبه که مى شود خداوند فرشتگانى را با لوح هايى از نقره و قلمهايى از طلا مى فرستد تا نام کسانى را که روز پنج شنبه و شب جمعه بيشتر از همه بر من صلوات مى فرستند، بنويسند(33)».
8- در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) چنين نقل شده است که روزى به على(عليه السلام) فرمود: «أَلاَ أُبَشِّرُکَ؟ قَالَ: بَلَى بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَإِنَّکَ لَمْ تَزَلْ مُبَشِّراً بِکُلِّ خَيْر. فَقَالَ: أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ آنِفاً بِالْعَجَبِ. فَقَالَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ: وَ مَا الَّذِي أَخْبَرکَ يَا رَسُولَ اللّهِ؟ قَالَ: أَخْبَرَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلَّى عَلَىَّ فَأَتْبَعَ بِالصَّلاَةِ عَلَى أَهْلِ بَيْتِي فُتِحَتْ لَهُ أبْوَابُ السَّمَاءِ وَ صَلَّتْ عَلَيْهِ الْمَلاَئِکَةُ سَبْعِينَ صَلاَةً وَ أَنَّهُ إِنْ کَانَ مِنَ الْمُذْنِبِينَ تَحَاتُّ عَنْهُ الذُّنُوبُ کَمَا تَحَاتُّ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ; آيا به تو بشارت بدهم؟ على(عليه السلام) عرض کرد: آرى پدر و مادرم فدايت، تو هميشه بشارت دهنده به همه نيکى ها بوده اى. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: جبرئيل الآن از چيز عجيبى به من خبر داد، اميرمؤمنان(عليه السلام)پرسيد: چه خبرى داده، اى رسول خدا؟ فرمود: به من خبر داد که يکى از امّت من هنگامى که صلوات بر من مى فرستد و به دنبال آن صلوات بر اهل بيتم; درهاى آسمان به روى او گشوده مى شود و فرشتگان هفتاد صلوات بر او مى فرستند و اگر از گنه کاران باشد، گناهانش فرو مى ريزد آن گونه که برگها از درختان مى ريزند(34)».
9- در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «أَکْثِرُوا الصَّلاَةَ عَلَىَّ فَإِنَّ اللّهَ وَکَّلَ بِي مَلَکاً عِنْدَ قَبْرِي فَإِذَا صَلَّى عَلَىَّ رَجُلٌ مِنْ أُمَّتِي قَالَ ذَلِکَ الْمَلَکُ يَا مُحَمَّدُ: إِنَّ فُلاَنَ بْنَ فُلاَن صَلَّى عَلَيْکَ السَّاعَةَ; زياد صلوات بر من بفرستيد; چرا که خداوند فرشته اى را نزد قبر من مأمور ساخته که هر فردى از امّت من، صلوات بر من بفرستد آن فرشته مى گويد: فلان کس، فرزند فلان، هم اکنون بر تو صلوات فرستاد».⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
↩️2- در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «إِذَا ذُکِرَ النَّبِىُّ فَأَکْثِرُوا الصَّلاَةَ
↩️10- در حديثى از امام باقر(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چنين نقل شده است: «مَنْ صَلَّى عَلَىَّ إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً إِسْتَأْنَفَ الْعَمَلَ; هر کس از روى ايمان و به خاطر خداوند، بر من صلوات بفرستد (تمام گناهانش بخشوده خواهد شد و) اعمال خود را از نو آغاز مى کند(36)».11- نه تنها به هنگام ذکر نام پيامبر(صلى الله عليه وآله) بايد صلوات بر او فرستاد، بلکه به هنگام نوشتن نيز تأکيد شده است که صلوات را بنويسند; آن گونه که در حديثى از پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «مَنْ صَلَّى عَلَىَّ فِي کِتَاب لَمْ تَزَلِ الْمَلاَئِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَادَامَ اسْمِي فِي ذلِکَ الْکِتَابِ; کسى که در نوشته اى صلوات بر من بنويسد، فرشتگان - مادامى که اسم من در آن نوشته است- براى او استغفار مى کنند(37)».
12- عايشه از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى کند که فرمود: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَلْقَى اللّهَ غَداً رَاضِياً فَلْيُکْثِرِ الصَّلاَةَ، عَلَىَّ; کسى که دوست دارد خدا را فرداى قيامت ملاقات کند در حالى که از او خشنود باشد، پس زياد بر من صلوات بفرستد(38)».
کوتاه سخن اين که روايات بسيار فراوانى در اين زمينه نقل شده، که از اهميّت فوق العاده صلوات و درود بر پيامبر و آل حکايت مى کند، به گونه اى که در کمتر عملى از اعمال، اين همه ثواب و فضيلت ديده مى شود و آنچه ما در احاديث دوازده گانه بالا آورديم، در واقع بخش کوچکى از آن است.
* * *
پاسخ به چند سؤال:
1- اين همه اهميّت براى چيست؟
در اينجا قبل از هر چيز، اين سؤال پيش مى آيد که اين همه اهميّت براى چيست؟ و چه فلسفه اى در صلوات بر پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نهفته شده است؟
در پاسخ اين سؤال مى توان گفت که نخستين فلسفه آن اين است که پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) و مقام شامخ او فراموش نشود، و لازمه آن اين است که اسلام و برنامه هاى اسلامى متروک نمى شود و به اين ترتيب ادامه صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) رمز بقاى اسلام و نام مبارک او است.
ديگر اين که اين صلوات و درود سبب مى شود که ما به مقام والاى آن حضرت بيشتر آشنا شويم و از اخلاق و اعمال و صفاتش الگو بگيريم و لذا از بعضى از تعبيرات استفاده مى شود که صلوات بر آن حضرت، باعث پاکيزگى اخلاق و طهارت اعمال و ريزش گناهان ما مى شود; چنان که در زيارت جامعه مى خوانيم: «وَ جَعَلَ صَلاَتَنَا عَلَيْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَيَتِکُمْ طِيباً لِخُلْقِنَا وَ طَهَارَةً لاَِنْفُسِنَا وَ تَزْکِيَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا; خداوند صلوات ما را بر شما (پيامبر و آل پيامبر) و ولايت ما را نسبت به شما، سبب پاکيزگى اخلاق، طهارت نفوس و نموّ و رشد معنوى و کفّاره گناهان ما قرار داده است»(39).
در روايات متعدّد ديگرى نيز اشاره به بخشودگى گناهان، به هنگام درود بر پيامبر و آل او شده است.
از طرفى صلوات و درود بر پيامبر و آل او، رحمت تازه الهى را بر روح پاک آنها فرو مى فرستد و از آنجا که آنها منبع فيض اند، از سوى آنها به امّت نيز سرازير مى شود بنابراين، درود و رحمت بر آنها، در واقع درود و رحمت بر خود ما است.
اضافه بر اين، فرستادن صلوات و درود بر آن بزرگواران، نوعى حق شناسى و قدردانى و تشکّر از زحماتى است که براى هدايت امّت کشيده اند و بى شکّ اين حقّ شناسى و قدردانى اجر و پاداش الهى دارد.
2- آيا صلوات بر پيامبر براى او اثرى دارد؟
سؤال ديگرى که در اينجا مطرح است اين است که آيا صلوات و درود بر پيامبر و آل او، در مقام و منزلت آنها اثر دارد؟
گاه بعضى از ناآگاهان مى گويند: هيچ اثرى ندارد چون آنها به مقاماتى که بايد برسند، رسيده اند; ولى سستى اين سخن با توجّه به اين که سير تکاملى انسان هيچ حدّ و مرزى را نمى شناسد و به سوى نامتناهى پيش مى رود، آشکار مى شود و لذا با صراحت در بعضى از دعاها که در تشهّد و غير آن خوانده مى شود، عرضه مى داريم: «وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ; درجه پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) را بالاتر از آنچه هست، بالا ببر».
✔️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
.
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفاوت عابد و فقیه🔹
🔹امام رضا علیه السلام فرمودند:
⚘ روز قيامت به عابد گفته ميشود: خوب مردي بوده اي همّتت جان خودت بوده [که آن را به نجات رساني] و زحمتت را از مردم برگرفتي، پس به بهشت داخل شو، و به فقيه گفته مي شود: اي کسي که يتيمان آل محمد عليهم السلام را تکفل کرده و دوستان و غلامان او را هدايت نموده اي، بايست تا براي هر کسي که از تو [درس] گرفته يا عملي آموخته شفاعت کني. آنگاه او مي ايستد تا داخل بهشت مي شود در حالي که با او گروهي و گروهي و… (تا ده گروه را حضرت شمرد) خواهند بود، و آن گروه ها کساني هستند که از او تعليم گرفته اند، و از کسي که از او آموخته درس گرفته اند تا روز قيامت، بنگريد بين اين دو منزلت [عابد و عالم] چقدر فرق است.
📚 مکیال المکارم ج ۲ ص ۳۳۰
اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2
3.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حجت الاسلام پناهیان
◽️بهترین راه ترک گناه و ترک عادت های بد
#ترک_گناه
#کنترل_نگاه
#سبک_زندگی_اسلامی
#بندگی_خدا
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت نود و دوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻مغیره در
🌳شجره آشوب« قسمت نود و سوم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻مغیره جزو هیئتی بود که از طرف معاویه برای گفتگوی صلح پیش امام حسن علیه السلام در ساباط آمد. وی بعد از اینکه از خیمه امام خارج شد به همراه هیئت مذکور، فریاد زدند که حسن، صلح را قبول کرد. این در حالی است که امام هیچ گونه پاسخ مثبتی به آن ها درباره صلح نداده بود. نتیجه این اقدام مغیره، حمله سایر لشکریان به خیمه امام و غارت او بود که بعد از آن حضرت را نیز مجروح کرده و امام مجبور شدند صلح را بپذیرند.
🔻نکته قابل توجه اینکه، هنگامی که مغیره و یاران او چنین شایعه ای را منتشر کردند، افراد حاضر در سپاه امام، شکی نداشتند که این افراد راست می گویند. این مطلب نشان می دهد تا چه اندازه اصحاب امام حسن، به مغیره و بنی امیه مطمئن بودند. سوال ما اینجاست: چرا لشکر امام در ساباط که خوارج نیز جزو آنان بودند، چنین اعتمادی به هیئت اعزامی از سوی بنی امیه دارند؟ خوارجی که یکی از آن ها به امام حسن حمله کرد و پای ایشان را مجروح ساخت، به استناد شایعه قبول صلح از سوی امام، چنین کاری را کرد و علت این شایعه نیز همان نمایندگان معاویه بودند.
🔻خوارج براین باور بودند که همراهی آن ها در کنار امام حسن، برای جنگ با معاویه است و حاضر نیستند جنگ را کنار بگذارند. به همین دلیل جراج بن سنان که امام حسن را مجروح کرد، خطاب به امام گفت تو نیز مانند پدرت کافر شدی. زیرا امام علی نیز حکمیت را قبول کرده بود و یکی از ایرادات خوارج به امام که ایشان را به کفر متهم می کردند، همین قبول حکمیت بود. خوارج می خواستند به امام حسن بگویند، صلح تو با معاویه مانند قبول حکمیت از سوی پدرت، هر دو کفر است. سرچشمه این سخنان را چه کسی در لشکر امام حسن به جریان انداخت؟ مغیره بن شعبه یکی از این افراد بود.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2