قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 ✍ برگی از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام قسمت (۲) #حديث ✅ "شکّ در مورد علی(علیه السل
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙
✍ برگی از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام
قسمت( ۳)
#حديث
✅ عبداللّه ابن عباس میگوید:
شبی در عالم خواب سلمان (علیه السلام) را دیدم. مشاهده کردم که تاجی از یاقوت برسر دارد و لباسهای عالیِ بهشتی بر تن پوشیده.
گفتم: ای مرد! تو غلام آزاد شدۂ رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) نیستی؟
گفت: بلی هستم.
گفتم: ای سلمان، این مقامی را که من مشاهده میکنم حکایت از مقام عالیِ تو میکند که خداوند متعال به تو عنایت کرده.
فرمود: آری.
گفتم: تو در بهشت بعد از ایمان به خدا و ایمان به رسولش چه چیزی را بهتر از همه دیدی؟
فرمود: «لَیسَ فی الْجَنَّةِ بَعْدَ الاْیمانِ بِاللّهِ وَرَسُولِه شیئٌ هُوَ اَفْضَلُ مِنْ حُبّ علی بنِ ابیطالبٍ(علیه السلام).»
بعد از ایمان به خدا و رسولش، در بهشت چیزی بهتر از دوستی و محبّت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) نیست.
----------------------------------------
📚 کِراماتُ العَلَویه، میرخلف زاده
⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
💥 ✅ شرح و تفسیر/خطبه ۱/بخش۱/نهج البلاغه 🕊هماى بلند پرواز اندیشه ها به کنه ذاتش نرسد! 🔹یک نگاه کو
💥
✅ ادامه شرح و تفسیر/ خطبه۱/بخش۱/نهج البلاغه
🔹بسیارى از نعمتهاى او سراسر وجود ما را احاطه کرده و چون هرگز از ما سلب نمى شود، پى به وجود آنها نمى بریم (زیرا وجود نعمت همیشه بعد از فقدان آن شناخته مى شود) اضافه بر این، هر قدر دامنه علم و دانش انسان توسعه مى یابد، به مواهب جدید و نعمت هاى تازه اى از خداوند دست مى یابد. با این حال باید قبول کرد ـ همان گونه که مولا مى فرماید ـ حسابگران قادر به احصاى نعمت هاى او نیستند!
🔹این جمله مى تواند به منزله علّتى براى جمله قبل باشد، زیرا وقتى نتوان نعمت هاى او را احصا کرد چگونه مى توان مدح و ستایش و حمد او را به جا آورد؟
🔹گرچه متأسفانه گروهى از بى خبران و ستمگران، بسیارى از نعمتهاى او را به صورت انحصارى درآورده، یا از طریق اسراف و تبذیر بر باد داده اند و گروهى از خلق خدا را به زحمت افکنده اند، ولى اینها هرگز دلیل بر محدویّت نعمت هاى او نیست.
🔹در سوّمین توصیف مى فرماید: «و تلاشگران و کوشش کنندگان حقّ او را ادا نمى کنند (هر چند خود را به زحمت بیفکنند)» (وَلا یُؤدّی حَقَّهُ الُْمجْتَهِدونَ).
🔹این جمله در حقیقت نتیجه اى است از جمله سابق، زیرا وقتى نتوان نعمتهاى او را احصا کرد، چگونه مى توان حق او را ادا نمود؟ و به تعبیر دیگر حقّ او به اندازه عظمت ذات اوست و شکر و حمد ما به مقدار توان ناچیز ماست و به همین دلیل این، جوابگوى آن نخواهد بود. نه تنها در مقام عمل از مدح و ثنا و اداى حقّ او عاجزند که در مقام اندیشه و تفکّر نیز از درک ذاتش ناتوانند.
🔹به همین دلیل در ادامه این سخن ـ ضمن بیان دو وصف دیگر ـ مى فرماید: «همان خدایى که افکار بلند و ژرف اندیش، کنه ذاتش را درک نکنند، و غوّاصان هوشمند دریاى علوم و دانش ها، دسترسى به کمال هستیش پیدا ننمایند» (اَلَّذِى لا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَلا یَنالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ).(۵)
🔹تعبیر به «بُعْدُ الْهِمَمِ وَ غَوْصُ الْفِطَنِ» گویا اشاره به این حقیقت است که اگر افکار بلند در قوس صعودى و اندیشه هاى قوى در قوس نزولى حرکت کنند، هیچ یک به جایى نمى رسند و از درک کنه ذاتش عاجز و ناتوانند.
🔹سپس در ادامه این سخن، خود امام(علیه السلام) به دلیل آن پرداخته که چرا انسانها از درک کنه ذاتش عاجز و ناتوانند؟ مى فرماید: «او کسى است که براى صفاتش حدّى نیست و توصیفى براى بیان اوصافش وجود ندارد، و نه وقت معیّنى و نه سرآمد مشخّصى براى ذات پاک اوست!» (اَلَّذى لَیْسَ لِصِفَتِهِ حَدّ مَحْدُود، وَ لا نَعْت(۶) مَوْجُود، و لا وَقْت مَعْدُود وَ لا اَجَل(۷) مَمْدُود).
🔹یعنى چگونه ما مى توانیم به کنه ذاتش برسیم در حالى که فکر ما بلکه تمام هستى ما محدود است و جز اشیاى محدود را درک نمى کند حال آن که ذات خدا از هر نظر نامحدود و صفات بى پایانش از ازل تا ابد را گرفته، نه حدّى دارد، نه توصیف قابل درکى و نه آغاز و نه پایانى.
🔹نه تنها ذات او که صفات او نیز نامحدود است. علمش نامحدود است و قدرتش بى پایان، چرا که همه اینها عین ذات نامحدود اوست.
🔹به تعبیر دیگر او هستى مطلق است و هیچ قید و شرطى ندارد و اگر قید و شرط و حدّ محدودى به ذاتش راه یابد مرکّب خواهد بود و مى دانیم که هر موجود مرکّبى ممکن الوجود است نه واجب الوجود. بنابراین واجب الوجود ذاتى است نامحدود در تمام جهات و به همین دلیل یکتا و یگانه و بى نظیر و بى مانند است زیرا دو وجود نامحدود از هر جهت، غیر ممکن است چرا که دوگانگى باعث محدویّت هر دو مى شود این یک، فاقد وجود دیگرى است و آن هم فاقد وجود این. (دقّت کنید)
🔹پس از اشاره اى که در جمله هاى سابق به صفات جمال و جلال خدا (صفات ثبوتى و سلبى) آمد، به گوشه اى از صفات فعل پروردگار اشاره کرده مى فرماید: «مخلوقات را با قدرتش آفرید و بادها را با رحمتش به حرکت درآورد و گسترش داد و لرزش و اضطراب زمین را به وسیله کوه ها برطرف ساخت» (فَطَرَ(۸) الْخَلائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّیاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ(۹) بِالصُّخُورِ(۱۰) مَیَدانَ(۱۱) أرْضِهِ).
🔹تعبیرات بالا هر کدام ناظر به یک یا چند آیه قرآنى است: جمله «فَطَرَ الْخَلائِقَ بِقُدْرَتِهِ» ناظر است به آیه «فاطِرِ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ» که در چندین سوره قرآن آمده(۱۲)و جمله «نَشَرَ الرِّیاحَ بِرَحْمَتِهِ» ناظر است به آیه «وَ هُوَ الَّذى یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْرىً بَیْنَ یَدَىْ رَحْمَتِهِ;(۱۳) او کسى است که بادها را بشارت دهنده در پیشاپیش (باران) رحمتش فرستاد)».
🔹جمله سوّم اشاره دارد به آیه شریفه «وَ اَلْقى فِى الاَرْضِ رَواسِىَ اَنْ تَمیدَ بِکُمْ; در زمین کوه هایى افکند تا شما را نلرزاند».(۱۴)
ادامه دارد...
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
🔹توصیه عارف بالله سید علی قاضی طباطبایی نسبت به زیارت و عزاداری سیدالشهدا علیه السلام
@Nahjolbalaghe2
امام رضا عليه السلام:
شخص بخشنده از غذاى مردم مى خورد، تا مردم از غذاى او بخورند، اما شخص خسيس از غذاى مردم نمى خورد تا آنها نيز از غذاى او نخورند
السَّخِيُّ يَأكُلُ مِن طَعامِ الناسِ لِيَأكُلُوا مِن طَعامِهِ، و البَخيلُ لا يَأكُلُ مِن طَعامِ الناسِ لِئَلاّ يَأكُلُوا مِن طَعامِهِ
ميزان الحكمه جلد5 صفحه257
🍃🌺
راهکارهای فراموشی عشق کذایی👇
https://eitaa.com/Porseman_channel/1752
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
۱- و من كتاب له ( عليه السلام ) >إلي أهل الكوفة عند مسيره من المدينة إلي البصرة< مِنْ عَبْدِ اللّ
✨﴾﷽﴿✨
✅شرح نامه اول نهج البلاغه
🍃مقدمه
🔹سید رضی متوفای ۴۰۶ هجری، بخشی از سخنان امیر المومنین(ع) را که از نظرش، به لحاظ ادبی و محتوایی جالبتر میآمد، در کتابی با نام نهج البلاغه جمع آوری کرد. او کلام حضرت را در سه بخش دسته بندی نمود. ۱- خطبه ها، ۲- نامه ها، ۳- کلمات کوتاه. این تقسیم بندی دقیق نیست چون در خطبهها دعا، مکالمه و سخنان کوتاه نیز هست و در نامهها خطبه و گفتار نیز وجود دارد و در کلمات قصار خطبههای بلند نیز موجود است. مطالب نهج البلاغه موضوع بندی نشده و موضوعات آن بسیار پراکنده است. ویژگی خاصی که باعث شده ما به بخش نامههای حضرت بپردازیم این است که نامهها موضعگیری امام در مورد حوادث خاصی است که از جانب امام غالباً در جریان حوادث پیش آمده حکومت ایشان انجام میگرفته است و برای شرایط خاص اجتماعی ما بسیار درسآموز است. ما قبل از شرح و توضیح هر نامه ابتدا به زمینه اجتماعی نوشته شدن نامه میپردازیم تا محتوای نامه برای خوانندگان ملموستر شود.
🌿زمینهشناسی نامه ۱:
🔹این نامه در زمانی نوشته شده است که عثمان در شهر مدینه کشته شده و مردم با امیر المومنین بیعت کرده اند. عایشه همسر سرشناس پیامبر که برای انجام مراسم حج به مکه رفته بود با شنیدن خبر بیعت مردم با علی بن ابی طالب، به دلیل دشمنی دیرینه با ایشان از این بیعت بسیار ناراحت شد و حاضر به بازگشت به شهر مدینه نگشت. طلحه و زبیر از اصحاب دیرین پیامبر و از رفقای علی(ع) که به خاطر حسادت و دنیاطلبی، با علی(ع) به مخالفت پرداختند. آنان از بیت المال سهم بیشتری میخواستند و خواهان حکومت بصره و کوفه بودند ولی عدالت علی(ع) با این خواستهها هماهنگ نبود. آنان به بهانه انجام عمره به عایشه پیوستند. بنی امیهِ عثمانی مستقر در مدینه نیز برای گرفتن انتقام خون عثمان به عایشه و طلحه و زبیر پیوستند.
🔹معاویه که از زمان خلیفه دوم در شام حکومت میکرد و از جانب امیر المومنین عزل شده بود، حاضر نشد شام را ترک کند و حکومت را به خلیفه مسلمین واگذار نماید. او خواستار انتقام خلیفه مقتول عثمان بود و مردم را برای گرفتن انتقام تحریک میکرد. امام برای مقابله با معاویه، خواهان بسیج مردم شد ولی بزرگانی از اصحاب پیامبر(ص) چون اسامه بن زید، محمد بن مَسلَمه، سعد بن ابی وقاص، حسان بن ثابت، عبد الله بن عمر، ثابت بن زید حاضر نبودند رو در روی مسلمانان قرار گیرند.
🔹اینگونه بود که مردم مدینه النبی، علی(ع) را تنها گذاشتند. مردم شهر مکه نیز گرد عایشه بودند و امام در آنجا پایگاه چندانی به لحاظ اعتقادی نداشت. ایشان تصمیم گرفتند راهی عراقین(بصره و کوفه) شوند. چون ایشان احتمال میدادند که در آنجا یار و مددکار بیشتری برای اجرای برنامههای عدالت طلبانه خویش پیدا کنند. در بین راه خبر رسید که عایشه، طلحه، زبیر و بنی امیه که گرد عثمان بودند، راهی بصره شدهاند به همین جهت امام تصمیم گرفتند که قبل از آنها به بصره برسد، چرا که مردم بصره نسبت به اهل بیت سست بودند و اگر ایشان زودتر میرسید وی را همراهی میکردند. به امام(ع) خبر رسید که اهل جمل زودتر خود را به بصره رساندهاند به همین جهت تنها امید امیر المومنین مردم کوفه شدند. از این رو امام نامه زیر را خطاب به آنان تحریر میکند:
☝️ریپلای رو دنبال کنید و متن عربی و سپس ترجمه فارسی نامه اول امام رو مطالعه فرمائید
ادامه دارد...
↶【 بهکانال نهج البلاغه بپیوندید】↷
⚘ @Nahjolbalaghe2