.#سَلامٌ_عليٰ_آلِ_يٰس
#سلام_پدر_مهربانم
☀️السلام علیکَ فی اللیل اذا یَغشی و النَّهار اذا تجلّی
🌱سلام بر تو در شب هنگامي كه مي پوشاند، و در روز وقتي كه آشكار مي شود
☀️سلام بر تو ای مولایی که در شب ظلمانی غیبت، مومنان چشم به راه طلوعت هستند و در صبح ظهور، شکرگزار آمدنت...
🥀●•═✧❁✧═•●🥀
#مولایمن
برای سائلی چون من،
چه مولایی کریم تر از شما؟ ...
برای بیماری چون من،
چه طبیبی حاذق تر از شما؟ ...
برای درمانده ای چون من،
چه گره گشایی
مهربان تر از شما؟ ...
شما آن کریم ترینی برای بینوایان
و آن دلسوزترینی برای واماندگان
و آن رفیق ترینی برای بی کسان ...
آنکس که شما را ندارد،
چه دارد!!!
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🔴 فضیلت انتظار فرج
🔵 امام محمد باقر (ع) فرمودند:
🌕 ما ضر من مات منتظرا لأمرنا ألا يموت في وسط فسطاط المهدي و عسكره؛
🟢 كسى كه در انتظار امر (فرج و ظهور) ما از دنیا رفته است زيانى نمیکند كه در ميان خيمه حضرت مهدى و در لشکر او نمرده باشد.(و همان منزلت را دارد).
📚 الكافي ج ۱ ص ۳۷۲
🌸 فرا رسیدن میلاد با سعادت شکافنده علوم حضرت امام محمد باقر عليه السلام بر وجود نازنین #امام_زمان ارواحنا فداه و همه منتظران مبارک باد.
.#انس_با_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیست_دوم_9
دعای سیدالساجدین (علیهالسلام )
در هنگام سختی:
🔸خدايا درود بر محمد و آل او فرست، روزى ام كن كه از ترس اندوه وعيد تو هراسناك باشم و به پاداشى كه ما را نويد دادى شائق، تا لذت ثوابى كه تو را براى آن مى خوانم دريابم و غصه چیزی را که از آن به تو پناه میبرم،دریابم🔸
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى خَوْفَ غَمِّ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّى أَجِدَ لَذَّةَ مَا أَدْعُوكَ لَهُ، وَ كَأْبَةَ مَا أَسْتَجِيرُ بِكَ مِنْهُ🔹
#بیست_دوم #سختی
❣الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🕊❣
«#یاصَاحِبَ_الزَّمان_اَدْرِکنی»
«#یاصَاحِبَ_الزَّمان_أغِثنی»
🌹به وقت #حاج_قاسم
سلام خدا به مجاهدان راه اسلام از آغاز بعثت تا کنون
حاج قاسم عزیز!
۵ سال از دوری تو گذشت و هنوز ساعت ۰۱:۲٠ برای ما عادی نشده. گویا رفتن تو را باور نداریم و منتظریم تا دوباره آن نگاه سحرآمیز و آن لبخند زیبا را ببینیم.
چه لطفی خدا به ما داشت! در دورانی نفس کشیدیم که اسطورهای همچون تو نیز در آن نفس کشید: مجاهد خستگیناپذیر، مدافع حرمهای مقدس، برهم زننده نقشه استکبار در منطقه، پدری مهربان برای همهٔ فرزندان این مرز و بوم،عاشق شهادت، پیرو ولایت و...
📌بچه ها دور هم جمع بودند که یک دفعه سرو صدایی بلند شد!
▫️صدای سیـد قـادر بـود؛ جـوش آورده بود و با یکی ازبسیجی ها بگو مگو میکرد.
▪️پادرمیانی کـردیم و ختـم به خیـر شـد. ▫️حالا یکی باید میآمد و وجدانش را آرام میکرد. به خودش لعنت میفرستاد که:«این چه کاری بود!؟ فردا کی مرده و کی زنده؟ چطور میخوای جـواب بدی؟»
▪️آخـرسر تصـمیم گـرفت آن بسیـجی را پیـدا کند.
▫️به هـرکـه می رسید، سـراغش رامیگرفت.دیگر داشت کـلافه میشد که پیدایش کـرد.
▪️ بهش گفتـه بود: «مـا بچـه سیدا زود جـوش میاریم و زودم پشیمون میشیم ؛برادر شما مارو حلال کن؛ من اشتباه کردم! نفهمیدم!»
▪️ دست انداختـه بـود گردنش و طلب حلالیت گرفت.
🔸️ فردای آن روز خبر دادند که سید به شهادت رسید
#شهـید_سـید_قـادر_موسـوی
🌷پنج صلوات هدیه به ارواحطیبهشهدا
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
امروزمون رو مزین میکنیم به نام و یادِ شهیدِعزیز #سید_قادر_موسوی🌷🕊
♨️سردارِ خانواده دوست....
🔹از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی!
حال بچهها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیتهای مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوهها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچهها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند.
🔹آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغتر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم.
سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوهها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد.
منتظر میمانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند.
سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم.
🔹روزیِ من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیهای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمیدانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.»
✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال
#جان_فدا
#حاج_قاسم
حجت الاسلام شهاب مرادی.mp3
9.01M