🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #صدوسی_ودو خدا را به همه ائمه(ع) قسم میدادم.. پای مصطفی و ابوالفضل را به این مسلخ نکشاند.😖😖😖🤲🤲🤲🤲😭😭😭😭😭😭 از فشار انگشتان درشتش... دستم بی حس شده بود، دعا میکردم زودتر خالصم کند و پیش از آنکه ابوالفضل به خانه برسد، از اینجا بروند... تا دیگر حنجر برادرم زیر خنجرشان نیفتد...😭😭😭🤲🤲🤲 خیال میکردم میخواهند ما را از خانه بیرون ببرند.. و نمیدانستم برای #زجرکش_کردن زنان زینبیه وحشی گری را به #نهایت رسانده اند....😨😨😭😭😭 که از راه پله باریک خانه... ما را مثل جنازهای بالا میکشیدند... مادر مصطفی مقابلم روی پله زمین خورد😱😣 و همچنان او را میکشیدند که باصورت و تمام بدنش روی هر پله کوبیده میشد...😥😰😭 و به گمانم دیگر جانی به تنش نبود.. که نفسی هم نمیزد... ردّ خون از گوشه دهانم تا روی شال سپیدم جاری بود،.. هنوز عطر دستان مصطفی روی صورتم مانده بود..و نمیتوانستم تصور کنم از دیدن جنازه ام چه زجری میکشد... که این قطره اشک نه از درد و ترس که به عشق همسرم😭❤️ از گوشه چشمم چکید. به #بام_خانه رسیده بودیم.. و تازه از آنجا دیدم زینبیه محشر شده است...😰😰😱😱 دود انفجار انتحاریِ دقایقی پیش هنوز در آسمان بالا میرفت.. و صدای تیراندازی و جیغ زنان از خانه های اطراف شنیده میشد... چشمم روی آشوب کوچه های اطراف میچرخید و میدیدم💚حرم حضرت زینب (س)💚بین دود و آتش گرفتار شده... که فریاد حیوان تکفیری👿🗣 گوشم را کر کرد... مادر مصطفی را تا لب بام برده بود، پیرزن تمام تنش میلرزید.. و او نعره میکشید تا بگوید مردان این خانه کجا هستند.. 😰😰😰😰😰😰😭😭😭😭😭 و میشنیدم او به جای #جواب، #اشهدش را میخواند که قلبم از هم پاره شد... میدانستم نباید لب از لب باز کنم.. تا نفهمند ایرانی ام و تنها با ضجه هایم التماس میکردم او را..😩😖🤲🤲😭😭😭

🪴خداوند از سر رحمت و مهربانی موجودی شبیه به خودش آفرید . و انسان با روحی که خداوند در کالبدش دمید، اشرف مخلوقات شد. ✨فرشتگان تبریک گفتند و شیطان متکبرانه قسم خورد که ثابت کند، موجودی که خدا آفریده درنهایت پستی است و لایق نیستی... 🔥و اینگونه شد که در اولین تجربه‌ی انسان در رویارویی با شیطان به عنوان موجودی که در انتخاب انسان اثر گزار است، انسان شکست خورد و به زمین هبوط کرد. 💫 زمان بسیاری گذشت و خداوند پاکترین انسانهایش را برای نجات بشر از جهل و دعوت به حق و راستی برگزید. 💥اما از آنجایی که مسیر آگاهی با عشق و رنج میسر می‌شود، بسیاری از انسانها که پای طاقت و عشقشان می‌لنگید، از این مسیر نورانی جا ماندند. 🍂 شیطان، پیروانش را با پول و شهوت دعوت میکرد و دعوت پیامبران با نور و آگاهی و عشق ، با فتح قلبها اتفاق می‌افتاد ، برای همین پیروان شیطان همیشه در کثرت بودند. ✨و خداوند در نهایت آخرین فرستاده خودش را هم به سوی بشر فرستاد 🌟 انسانی #کامل از جنس خودمان نه فرشته و نه موجودی غیر طبیعی همان مقصد و #نهایت بشر همان کسی که ثابت کرد میشود در بدترین شرایط، تمام اسمای خداوند را به زیباترین وجه در دنیا به نمایش گذاشت. #بعثت روزی است که خداوند نشان #انسانیت و کامل شدن را به بشریت اهدا کرد و به او گفت: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾ 🌻بخوان، بخوان به نام من که تو را آفریدم. و محمد در گوش زمانه تا ابدیت با عشق برایمان خواند❤️ بخوان بخوان به نام خداوند..... بخوان و به سمت نور اوج بگیر بخوان و خودت را کمتر از خداوند به هیچ کس و هیچ چیز دیگر نفروش بخوان با عشق که محبوب تو فقط خداست. بخوان و بیا که دلت جز او با کس دیگری آرام نمیگیرید.❤️ #عید_مبعث مبارک مرجان ضمیری ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•