﷽؛ هر چی خواستی در کانال،فقط کافیه سه نقطه بالای گوشی طرف راست رو کلیک کنید و جست و جو بزنید 👇مثال👇 #کیفیت‌نمازشب #فوایدوفضایل‌نمازشب #خودسازی‌وترک‌گناه #فضایل‌نمازشب #ایمان‌_تقوا_عمل‌صالح #شب‌زنده‌داری و..... 💓💓🌴🌴🌴

🔴 تقوا، آژیرِ روح ✍ همه جاهایِ مهم، سیستم امنیتی دارند. مثل بانک‌ها، ادارات و... ☝️ حتّی جسم ما هم دارای یک سیستمِ امنیتی خیلی قوی هست... که به محض ورود میکروب و آلودگی به بدن، اخطار میده..⚠️ ولی انسان دو ✌️ بُعد داره: 👈 #جسم و #روح. ☝️ #روحِ ما، یعنی بُعد معنویِ ما، هم نیاز به سیستم امنیتی داره. ⛔️ #تقوا، سیستم امنیتیِ #روحِ ماست... 👈 یعنی اگر در روحِ ما، #تقوا باشه، در مقابلِ #گناه و القائاتِ #شیطان، آژیر میکشه... 🌹و این یکی از بزرگترین موهبت‌های خداست که هر کسی میتونه بهش برسه قرآن کریم در این رابطه می‌فرماید:👇 إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ (اعراف/۲۰۱) 💢 #متقین، ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭِ ﻭﺳﻮﺳﻪ‌ﻫﺎﻯ #شیطان ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻰ‌ﺍﻓﺘﻨﺪ 💢 ﻭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﻴﻨﺎ ﻣﻰ‌ﮔﺮﺩﻧﺪ https://eitaa.com/Namazshab 👈 یعنی #تقوا مثل یک دزدگير در روحِ ما عمل میکنه... 🚨 تا یک وسوسه میاد سراغ ما، شروع میکنه به آژیر کشیدن... اینهمه خدا در قرآن تاکید میکنه که: 📣 #تقوا داشته باشید.. 📣 #تقوا داشته باشید.. 📣 #تقوا داشته باشید.. 👈 یعنی این دزدگير رو روی خودتون نصب کنید... 👌 با این تعریف، #تقوا فقط به معنی #گناه نکردن نیست... بلکه معنی گسترده‌تری داره... #معارف‌قرآن، #تقواآژیرروح، #تقوا، #متقین، #گناه، #شیطان، #تمثیلات. https://eitaa.com/Namazshab

🌙 #قرار_نماز_شب ♻️♻️♻️♻️♻️ ✨#پيامبراکرم(ص) برشما باد به #نمازشب،که آن روش صالحانِ پیش از شما ووسیله نزدیک شدن به خداوند ومانع گناهان(آینده)و کفاره گناهان(گذشته)و دور کننده دردها از بدن میباشد 🍁🌴🍁 https://eitaa.com/Namazshab

#آیت‌الله‌کشمیری 🌼🌼🌼🌼🌸🌸 #نمازشب بخوانید. بعضی اعمال مقام می‌آورد مانند نماز شب «عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» که انسان به مقام محمود می‌رسد و مجاور خدا می‌شود. 🌼🌼🌼🌼🌼 https://eitaa.com/Namazshab

🔸علامه جوادی آملی: 💞 در سفر آخرت، #تقوا زادراه است، با پیاده رفتن می رسیم، ولی دیر؛ چاره ای جز گرفتن مَرکب نداریم. مرکب این جاده نماز شب است. #نماز_شب https://eitaa.com/Namazshab

https://eitaa.com/Namazshab 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

📎علامه حسن زاده ، نماز شب را فقط یازده رکعت نمی دانستند ، بلکه معتقد بودند ، وقتی شب می شود ، باید دغدغه ای در دل ایجاد شود. نفوسی که میل شب دارند ، مجنونند برای لیلی https://eitaa.com/Namazshab

🌷🌸🌷: #حجاب #قسمت_پنجم #پست_دوم ✨🌸✨🌺🌺🌺✨🌸✨ ایران رتبه اول توی جراحی بینی رو داره ..خب⁉️ دختر خانم هایی که خودشونو میکشن وکلی بینیشون رو جراحی میکنن و میفتن توی خیابون...حالا یه آقا پسری میفته دنبال شما،اصلا حدفشم ازدواج باشه..نمیگم نیت بدی داره... هدفشم ازدواج.. اون چه چیزی ازتورو انتخاب میکنه⁉️🤔🙄 بینی شما رو انتخاب میکنه دیگه!😬 کمرت رو انتخاب میکنه..!موهاتو انتخاب میکنه..!😐 تورو انتخاب نمیکنه...😕😏 اون چیزی که دیده میشه زیبایی های ظاهری تو هستش.. سوال من اینه؛❓ ❌یه خانم زیبایی های درونش بیشتره یا زیبایی های بیرونی؟؟ اونی که به خاطر سایز کمر و بینی و موهات میفته دنبالت،کمالات انسانی تورو هم میبینه⁉️🤔😐 ارزشها وباورهای و تفکرات بلند تورو هم میبینه⁉️😟 روح لطیف تو رو هم میبینه؟؟😶 دل مهربونت رو هم میبینه؟؟😶 احساسات قشنگت رو هم میبینه؟؟😶 فهم وشعور تورو هم میبینه؟؟😶 هیچ کدوم از اینارو نمی بینه،اون فقط زیبایی ظاهریت رو میبینه!😠😠 ✅و اینجاست که #خدا توی #قرآن میگه به خانم ها بگو حجاب داشته باشن تا دیده بشن.. این نزدیکتر به دیده شدنه..😊☺️ یعنی اینجوری زودتر دیده میشی،اینجوری بهتر دیده میشی،منظور 🌹 #خدا🌹 اینه؛ زیبایی های ظاهریت رو بپوشون تا زیبایی های درونی تو دیده بشه..😍چون ارزش توبه زیبایی های درونی تو هستش؛❤️ *بر مال وجمال خویش غره مشو که ان را به شبی برند واین را به تبی* میخوای به چیزایی بنازی که ماندگار نیست⁉️🤔 میخوای آدما باچیزی تو رو انتخاب بکنن که ماندنی نیست⁉️🤔 بزار آدما با چیزی که همیشه ماندنی هستش انتخابت بکنن...😌😉 ❇️یه دختر پادشاهی بود کلی خواستگار داشت..گفت کل خواستگارهارو جمع کنید میخوام شوهرم رو انتخاب کنم !دستور داد اتاقش رو پر از وسایل پر زرق وبرق کنن! خودش یه لباس خیلی خیلی ساده پوشید و موهاش هم خیلی ساده... ایستاد وسط اتاق به خواستگارا گفت خوب به هر چیزی که دور بر من هستش نگاه کنید. هر چیزی که توی اتاق میبینید به حافظه بسپارید..از اتاق که رفتین بیرون بهتون قلم و کاغذ میدن.. چیزایی رو که دیدین رو روی کاغذ بنویسید من از روی لیستی که شماها میدین همسرمو انتخاب میکنم!😊 خب همه تلاش میکردن چیزهایی که حفظ میکنن بیشتر باشه(لوستر،مبلمان و وسایل تزئینی و..) اومدن بیرون کاغذ هارو نوشتن دادن به شاهزاده خانم ..شاهزاده یکی یکی کاغذ هارو میخوند و پرت میکرد اونور ☹️☹️ رسید به ی کاغذی.. یبار خوندش ..دوبار خوندش.. هر چی بیشتر میخوند چشماش گردتر میشد...😳😳😳 #ادامه_دارد... 💟 @namazshab ......................................................... 📚📚📚 #حرفهایی_که_زندگیم_راتغییرداد! 🔺لازم به ذکر است که چنین مطالبی در هیچ مدرسه یاهیچ کتابی به ما آموزش داده نشده... 🎥تهیه کننده:جوان مهدوی ...

📲 فایل صوتے 🎙واعظ: حاج آقا #عالی 🔖 آرامش دل با یاد خدا 🔖 ♻️ حجم: ۳ mb ⏱زمان: ۶ دقیقه و ۴۴ ثانیه 💟 https://eitaa.com/Namazshab

داستانه لذتِ ترک لذت👌👌👇 پسر جوانی ،با وسوسه یکی از دوستانش به محلی رفتند که زنان روسی ،خود فروشی می کردند. او روی یک صندلی در حیاط آنجا نشست . در آنجا پیرمرد ژولیده ای و فروتنی بود که حیاط و صندلی ها را نظافت می کرد. پیرمرد در حین کارکردن ، نگاه عمیقی به پسرک انداخت و سپس پیش او رفت و پرسید : پسرم ، چند سالت است ؟ گفت : بیست سالم است . پرسید : برای اولین بار است که اینجا می آیی ؟ گفت : بله پیرمرد آه پر دردی از ته دل کشید و گفت : می دانم برای چه کاری اینجا آمده ای ؛ به من هم مربوط نیست ، ولی پسرم ، آن تابلو را بخوان. پسرک به طرف تابلو یی رفت که در یک قاب چوبی کهنه به دیوار آویخته شده بود . سپس با صدای لرزان شروع به خواندن شعر تابلو کرد: گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی صبر کن تا پیدا شود گوهر شناس قابلی آب پاشیده بر زمین شوره زار بی حاصل است صبر کن تا پیدا شود زمین بایری قطرات اشک بر گونه های چروکیده پیرمرد می غلتید ... اشک هایش را پاک کرد و بغضش را فرو برد و گفت : پسرم ، روزگاری من هم به سن تو بودم و به اینجا آمدم ، چون کسی را نداشتم که به من بگوید: https://eitaa.com/Namazshab « لذت های آنی ، غم های آتی در بر دارند» کسی نبود که در گوشم بگوید : ترک شهوت ها و لذت ها سخاست هر که درشهوت فرو شد بر نخاست کسی را نداشتم تا به من بفهماند : به دنبال غرایز جنسی رفتن ، مانند لیسیدن عسل بر روی لبه شمشیر است ؛ عسل شیرین است ، اما زبان به دو نیم خواهد شد . کسی به من نگفت : اگر لذتِ ترک لذت بدانی دگر لذت نفس را لذت ندانی و هیچ کس اینها را به من نگفت و حالا که : جوانی صرف نادانی شد و پیریُ پشیمانی دریغا ،روز پیری آمی هوشیار می گردد پیرمرد این را گفت و دست بر پیشانی گذاشت و شروع به گریستن کرد. چیزی در درون پسر فرو ریخت ... حال عجیبی داشت ، شتابان از آنجا بیرون آمد در حالی که شعر پیرمرد را زیر لب زمزمه می کرد: « گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی ...» و دیگر هرگز به آن مکان نرفت. https://eitaa.com/Namazshab