🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
#داستان
⚡️🕯ملا_نصر_الدین⚡️
🗝 روزی همسر ملانصرالدین از او پرسید:
فردا چه می کنی؟
گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه جمع می کنم.
همسرش گفت: بگو ان شاءالله
او گفت: ان شاءالله ندارد ؛
فردا یا هوا آفتابی است یا بارانی.
از قضا فردا در میان راه ، راهزنان رسیدند و او را کتک زدند.
ملانصرالدین ، نه به مزرعه رسید ، و نه به کوهستان ، و مجبور شد به خانه بازگردد.
همسرش گفت: کیست؟
او جواب داد: ان شاءالله منم..
✳ اگر خدا نخواد حتی برگی هم از درخت نمی افتد ✳
کانال #نماز_خوب
⭕ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
﷽ #داستان
🌟 حساب نجومی 🌟
🍏 #نماز_صبح که تمام شد مردم آرام آرام #مسجد را ترک کردند.
🍏 #امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از لحظاتی بلند شد تا برود، به جمعیت نگاهی انداخت اما ابی الدرداء که همیشه برای نماز صبح می آمد را ندید…
🍏 دم در مسجد، خانم ابی الدرداء به امام (علیه السلام) سلام کرد.
حضرت از احوال همسرش پرسید که چرا امروز صبح به #نماز_جماعت نیامده است، آیا اتفاقی برای او افتاده؟!
🍏 خانم ابی الدرداء با افتخار گفت: همسرم دیشب اصلاً نخوابید و از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و چون خسته بود، نماز صبحش را در منزل خواند و خوابید.
این را گفت و منتظر تحسین حضرت بود که...
🍏 امام (علیه السلام) فرمود: اگر از سر شب تا صبح می خوابید ولی نمازش را در مسجد به جماعت بجا می آورد ارزش و ثوابش بیشتر بود.
خانم ابی الدرداء سر به زیر انداخت و با تعجب راهی خانه شد.
📚 اصغر آیتی و حسن محمودی، پر پرواز ؛ ص 79 به نقل از بحارالأنوار، ج 85 ص 17.
کانال #نماز_خوب
⭕️ @Namaztchtore
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷