✅ فلسفه گريستن بر امام حسين علیهالسلام
✳️ گريه بر #مصائب سالار شهيدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسينی است.
چنان كه به اسارت رفتن خاندان امام باعث پايمال نشدن خون شهيدان كربلا شد. در اثر رساندن پيام امام به مردم #كوفه و #شام توسط #امام_سجاد علیهالسلام و #حضرت_زينب سلام الله علیها نهضت عاشورا به ثمر نشست.
#گريستن در سوگ شهدای كربلا، تجديد بيعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذيه فكری و روحی با اين مكتب است.
اشك ريختن نوعي #بيعت و امضا كردن پيمان و قرارداد دوستی با سيدالشّهدا و ابراز #انزجار و #تنفّر از #قاتلان حضرت است.
از اينرو ائمه علیهمالسلام به گريستن بر مظلوميت شهدای كربلا تأكيد كرده و #شهادت_اشك را بر #صداقت_عشق پذيرفتهاند.
براي گريه بر مصيبتهای امام حسين علیهالسلام فضيلتهای فراوان ذكر كرده و فرمودهاند كه چشم گريان بر كربلائيان، چشمه فيض خداست، زيرا اشك ريختن در عزای حسين، نشانه پيوند قلبی با اهلبيت و سيدالشّهداست.
#اشك، دل را سيراب ميكند، عطش #روح را برطرف ميسازد و نتيجه محبتی است كه نسبت به اهل بيت حاصل میشود. نيز نشانه همدلی و هماهنگی روحی با ائمه اطهار است. قلبی كه مهر حسين داشته باشد بیشك به ياد مظلوميت و شهادت او ميگريد.
این فضیلتها در صورتی است كه گناه و فسق و آلودگی انسان در حدی نباشد كه مانع رسيدن فيض الهی گردد. اشكی كه مبيّن پيوند عاطفی و رابطه مكتبی واتصال روحی با راه و فكر و خطّ سيّدالشهدا است كه حتما زمينه ساز پرهيز از گناه ميگردد.
به تعبير #شهيد_مطهری "گريه بر شهيد، شركت در حماسه او و هماهنگی با روح وی و موافقت با نشاط و حركت او است". آری چنين اشكی سزاوار آن همه ثواب است.
گريه در فرهنگ عاشورائيان سلاح هميشه برّانی است كه فرياد اعتراض به ستمگران را دارد.
اشك زبان دل است و گريه فرياد عصر مظلوميت، رسالت اشك نيز پاسداری از #خون_شهيد است.
به تعبير #امام_خمينی(ره) "گريه كردن در عزای #امام_حسين علیهالسلام، زنده نگهداشتن #نهضت است. گريه بر مظلوم، فرياد مقابل ظالم است".
اما چند قطره اشك ريختن به تنهايی نميتواند انسان را بهشتی نمايد، در حالی كه انسان فسق و فجور انجام ميدهد، نيز مجوّزی برای كارهای ناپسند نيست، اگر چه همين چند قطره اشك از هر كس بر نمیآيد زيرا تا رقت قلب و پيوند با حماسه حسينی نباشد اشك سرازير نخواهد شد؛ بنابراين قطرات اشك، نمايانگر رقت قلب انسان و نزديك شدن با روح حسينی و حماسه او است.
✅ فلسفه گريستن بر امام حسين علیهالسلام
✳️ گريه بر #مصائب سالار شهيدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسينی است.
چنان كه به اسارت رفتن خاندان امام باعث پايمال نشدن خون شهيدان كربلا شد. در اثر رساندن پيام امام به مردم #كوفه و #شام توسط #امام_سجاد علیهالسلام و #حضرت_زينب سلام الله علیها نهضت عاشورا به ثمر نشست.
#گريستن در سوگ شهدای كربلا، تجديد بيعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذيه فكری و روحی با اين مكتب است.
اشك ريختن نوعي #بيعت و امضا كردن پيمان و قرارداد دوستی با سيدالشّهدا و ابراز #انزجار و #تنفّر از #قاتلان حضرت است.
از اينرو ائمه علیهمالسلام به گريستن بر مظلوميت شهدای كربلا تأكيد كرده و #شهادت_اشك را بر #صداقت_عشق پذيرفتهاند.
براي گريه بر مصيبتهای امام حسين علیهالسلام فضيلتهای فراوان ذكر كرده و فرمودهاند كه چشم گريان بر كربلائيان، چشمه فيض خداست، زيرا اشك ريختن در عزای حسين، نشانه پيوند قلبی با اهلبيت و سيدالشّهداست.
#اشك، دل را سيراب ميكند، عطش #روح را برطرف ميسازد و نتيجه محبتی است كه نسبت به اهل بيت حاصل میشود. نيز نشانه همدلی و هماهنگی روحی با ائمه اطهار است. قلبی كه مهر حسين داشته باشد بیشك به ياد مظلوميت و شهادت او ميگريد.
این فضیلتها در صورتی است كه گناه و فسق و آلودگی انسان در حدی نباشد كه مانع رسيدن فيض الهی گردد. اشكی كه مبيّن پيوند عاطفی و رابطه مكتبی واتصال روحی با راه و فكر و خطّ سيّدالشهدا است كه حتما زمينه ساز پرهيز از گناه ميگردد.
به تعبير #شهيد_مطهری "گريه بر شهيد، شركت در حماسه او و هماهنگی با روح وی و موافقت با نشاط و حركت او است". آری چنين اشكی سزاوار آن همه ثواب است.
گريه در فرهنگ عاشورائيان سلاح هميشه برّانی است كه فرياد اعتراض به ستمگران را دارد.
اشك زبان دل است و گريه فرياد عصر مظلوميت، رسالت اشك نيز پاسداری از #خون_شهيد است.
به تعبير #امام_خمينی(ره) "گريه كردن در عزای #امام_حسين علیهالسلام، زنده نگهداشتن #نهضت است. گريه بر مظلوم، فرياد مقابل ظالم است".
اما چند قطره اشك ريختن به تنهايی نميتواند انسان را بهشتی نمايد، در حالی كه انسان فسق و فجور انجام ميدهد، نيز مجوّزی برای كارهای ناپسند نيست، اگر چه همين چند قطره اشك از هر كس بر نمیآيد زيرا تا رقت قلب و پيوند با حماسه حسينی نباشد اشك سرازير نخواهد شد؛ بنابراين قطرات اشك، نمايانگر رقت قلب انسان و نزديك شدن با روح حسينی و حماسه او است.
📌شخصیت #شَمِربنذي الجوشن
در فضای مجازی مطالبی غیر تحقیقی درباره شَمِربن ذی الجوشن مطرح می گردد که مناسب آمد تا از منابع کهن مطالبی در معرفی چهره او مطرح گردد:
◀️شمِر بنذيالجوشن هیچگاه #شیعه نبوده و همانند همه کسانی که در حکومت اسلامی با امیرمؤمنان #علی(ع) #بیعت کردند، او نیز جزو سپاه امام بود؛
◀️شمر، در #جنگ_صفين جزء لشكريان #علي(ع) بوده است و با تنها هدف مبارزه با بنی امیه در سپاه امام حضور داشت؛
در اين مبارزه اَدْهَم بنمحرز ابتدا ضربه شمشيري به صورت شمر ميزند و او را #زخمي ميكند. شمر نيز به او ضربهاي ميزند ولي ضربهاش کاري نميشود، لذا برميگردد و آب ميخورد و نيزهاي برميدارد و دوباره به ميدان ميرود و با ضربت نيزه، ادهم را بر زمين ميافكند؛
شمر، جزء كساني است كه برضدّ #حُجْر بنعَدِي و به كفر او شهادت دادند.
شمر، عصر روز پنجشنبه نهم #محرّم با فرمان جديد #عبيدالله بن زیاد ملعون و به همراه چهار هزار نفر سرباز به #كربلا رسيد و نزد 3عمربنسعد رفته، نامه ابنزياد را تسليم او كرد؛
◀️طبق گزارش بلاذری(م279ق) و شیخ مفید(م413ق)، امام #حسین(ع) پس از اهانت شمر، وی را پسر زن بُزچران خطاب کرد؛(فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ رَاعِيَةِ الْمِعْزَى: این عبارت از نظر برخی حکایت از نامشروع بودن تولد شمر دارد.)
شمر، به خيمه امام حسين(ع) #حمله كرد و با نيزهاش به خيمه زد و با صداي بلند گفت:
«آتش بياوريد تا اين خيمه را با ساكنانش به #آتش بكشم.»
◀️شمر، به #تیراندازان دستور داد تا بدن امام حسین(ع) را هدف قرار دهند. سپس با فرمان او، همه به سوی امام حمله بردند و کسانی از جمله سِنان بن اَنَس و زُرْعَة بن شریک ضربههای نهایی را بر امام وارد کردند؛
◀️شمر، پس از واقعه #كربلا در جواب شخص که از او پرسید آیا برای حمله به پسر پیامبر پشیمان نیستی، در پاسخ گفت: «موظّف بوديم كه چنين كنيم و اگر فرمان نميبرديم همچون اين حيوانات بوديم.» وی، در توجیه شرکت در قتل امام حسین(ع) میگفت: «از امرای خود فرمان برداری کرده است.»
◀️شمر، بعدها در جريان قيام مختار در جنگ برضدّ 3مختار شركت كرد و پس از شكست از #مختار، فرار كرد و در حين فرار به دست عبدالرّحمن بنعُبَيْد كشته شد.
📚منقری، وقعة صفين، ص 268؛
📚طبري، تاريخ الأمم و الملوك، ج 5، ص270، ص28، ج6، ص18 و 44 و 52 و 53
📚ابنشهراشوب، مناقب آلابيطالب، ج 4، ص 115.
📚ابنسعد، ترجمة الحسين و مقتله، فصلنامة تراثنا، شماره 10، ص179،
📚شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص96؛
📚بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص187.
🏴🏴 فرهنگی مدرسه علمیه نرجس سلام الله علیها سبزوار