🍃#گاهِ_تفڪر
💌موضوع: #حکمت3
⬅️#پیامد_ضد_ارزش_ها
✅((بخل ننگ و ترس نقصان است. و تهيدستى مرد زيرك را در برهان كند مى سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است.))
✍️تبیین حکمت3
🔺امیرالمومنین در بخش دوم از حکمت سوم می فرمایند: وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ یعنی ((ترسو بودن نوعی کمبود شخصیت است.))
🔸تعریف ترس:
ما در فارسی معمولا هم خوف را و هم جُبْن را ترس معنی میکنیم. خوف و جُبْن با هم تفاوت دارند، اگر منبع ترس عقلایی و الهی باشد غالبا تعبیر به خوف می شود لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است در قران کریم میخوانیم ولمن خواف مقام ربه جنتان(( برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است)) اما اگر منشا ترس عقلایی نباشد و وهمی باشد معنای ترس جُبْن می شود و جُبْن یعنی زبونی و خفت و ناتوانی نفس در برابر خطر ،حال چه خطر واقعی باشد مثل خطر حمله دشمن( کسی که در برابر حمله دشمن بجای دفاع از دین و ناموسش می ترسد جُبْن دارد.) یا خطر وهمی باشد مثل ترس از تاریکی یا ترس از میت که نشانه نقص شخصیت است.
⬅️ بنابراین جُبْن یعنی زبونی نفس در برابر خطر در جایی که باید شجاعت نشان دهد.
🔸ریشه ترس:
امیرالمومنین در بند 6 نامه 53 به مالک اشتر ریشه ترس را مانند ریشه بخل و حرص نوعی بدگمانی و سوء ظن به خدای متعال می داند و مینویسند: ( همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونى هستند كه ريشه آنها بدگمانى به خداى بزرگ است.)
🔸ترس مجاز:
لذا در نهج البلاغه تنها ترسی که مجاز شمرده شده بلکه حسن شمرده شده است ترس از خدا است. در بند 3 خطبه 160 امیر المومنین میفرمایند: (به گمان خود ادّعا دارد كه به خدا اميدوار است ، به خداى بزرگ سوگند كه دروغ مى گويد، چه مى شود او را كه اميدوارى در كردارش پيدا نيست پس هر كس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در كردارش آشكار شود، هر اميدوارى جز اميد به خداى تعالى ناخالص است، و هر ترسى جز ترس از خدا نادرست است).
📝استاد حجة الاسلام مهدوی ارفع