eitaa logo
نسیم عرفان
2.8هزار دنبال‌کننده
20 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۴ (۹) (۲۰ آذر ۱۴۰۰ ۶جمادی‌الاولی / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ۱. تعقیبات ✅ تعقیبات نماز صبح خیلی عالی است. تعقیبی که در مفاتیح در تعقیب نماز صبح از امام رضا صلوات‌الله‌علیه آمده است، خیلی تعقیب عجیبی است: «بِسْمِ اَللَّهِ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ فَوَقٰاهُ اَللّٰهُ سَيِّئٰاتِ مٰا مَكَرُوا لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ فَاسْتَجَبْنٰا لَهُ وَ نَجَّيْنٰاهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اَللّٰهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ مَا شَاءَ اَللَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ مَا شَاءَ اَللَّهُ لاَ مَا شَاءَ اَلنَّاسُ مَا شَاءَ اَللَّهُ وَ إِنْ كَرِهَ اَلنَّاسُ حَسْبِيَ اَلرَّبُّ مِنَ اَلْمَرْبُوبِينَ حَسْبِيَ اَلْخَالِقُ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ حَسْبِيَ اَلرَّازِقُ مِنَ اَلْمَرْزُوقِينَ حَسْبِيَ اَللَّهُ رَبُّ اَلْعَالَمِينَ حَسْبِي مَنْ هُوَ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِي مَنْ كَانَ مُذْ كُنْتُ لَمْ يَزَلْ حَسْبِي حَسْبِيَ اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِيمِ». 🔵 فلسفۀ تعقیبات ✅ فلسفۀ تعقیبات هم امر عجیبی است. برای این تعقیبات را قرار داده‌اند که اگر از نماز بهره نگرفتی، با این تعقیبات جبران شود. تعقیبات بهترین چیز است. انواع تعقیبات هست: مشترکه و خاصه. انواع تعقیبات را در اسرارالصلاه توضیح دادیم. این تعقیبات چند نوع هستند: برخی توحیدی و برخی ولایی هستند و هر یک حالتی ویژه‌ای مانند خضوع و استغفار را ایجاد می‌کنند. خیلی مفید است. به حسب حال خود یکی را انتخاب کنید و چند دقیقه به تعقیبات بپردازید. ۲. دعا ✅ دعا طبیعی‌ترین راهِ ارتباط با خدا است. انسان فقط باید حال و حس دعا را برای خود ایجاد کند. به صورت عمومی دعا کنید که شامل همه بشود. دعای معنوی کنید تا عزم ایجاد شود؛ خدایا، این را می‌خواهم؛ خدایا، این نقص را از من بگیر. ✅ چون ارتباط با خدا از طریق دعا طبیعی است، به‌راحتی حضور حضرت حق احساس می‌شود. دعای جانانه این حس را ایجاد می‌کند که خدا در بَرِ شما است و با او در حال صحبت هستید: آن خدایِ قادرِ شنوایِ بصیرِ سمیع.«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ»؛ و هرگاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزديكم (بقره، آیۀ ۱۸۶). دعا قرب به حق‌تعالی را هم می‌آورد. 🔵 چند دستور ✅ در شریعت چند دستور خیلی مهم وجود دارد: ۱. نماز ۲. ذکر ۳. دعا. اینها بی‌دلیل نیست و دلیل دارد. اینها شیوه‌های تمرکز نسبت به حضرت حق است؛ شیوه‌های اتصال به حضرت حق است؛ شیوه‌های تقرب و نشستن با حضرت حق است؛ شیوه‌های گذشتن از خود است و همه آنها هم توحیدی است. ۳. ذکر ✅ سعی کنید ذکرهای عمومی را انتخاب کنید و یاد بگیرید به سمت باطن بروید. 🔵 لنگان‌لَنگان ✅ تأکید می‌کنم هیچ عجله‌ای نداشته باشید و آهسته‌آهسته ادامه دهید. این‌طور در نظر بگیرید که دو هزار سال وقت دارید و قرار است لَنگان‌لَنگان بروید. به شما قول می‌دهم اگر همین حرکت لَنگان‌لَنگان را ادامه دهید، آنقدر شتابان می‌شود که نمی‌شود آن را جمع‌وجور کرد. لَنگان‌لَنگانی که جان بتواند با آن کنار بیاید و هضم کند. به تعبیر حضرت امام (ره) آهسته‌آهسته لقمه را در کام جان بریزید. کار سختی نیست. شدنی است. ✅ ذکرهایی مانند «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» یا «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» را انتخاب کنید. اینها ذکرهای مناسبی است. بعد مضامینی در آنها اشباع شود. مثلاً در ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» این‌طور در نظر بگیرید که در ظلمت قرار دارید و هیچ مفَرّی ندارید و فقط خدا مفرّ شما است. ۴. قرآن‌خواندن 🔵 «عَفواً عَفواً» ✅ می‌توانید انواع برنامه‌های دیگری هم داشته باشید. مانند این دستور که گفته شده است بعد از نماز صد مرتبه «عَفواً عَفواً» گفته شود. درباره امام باقر صلوات‌الله‌علیه تا هفده هزار مرتبه گفته شده است. می‌دانید این ذکر قرار است با ما چه کند؟ یعنی انسان اعمال خودش را جلوی چشم بیاورد و بگوید این نمازی که خواندم، هیچ؛«عَفواً». این وضعیت روز من که خوب نبود، «عَفواً». خدایا، من که با تو مناسبتی ندارم،«عَفواً». این را ادامه دهید. بعد به شما القائاتی می‌شود و می‌گویند این‌گونه«عَفواً» را معنا کن و بگو. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ۱. تعقیبات ✅ تعقیبات نماز صبح خیلی عالی است. تعقیبی که در مفاتیح در تعقیب نم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 خودشکنی با استغفار ✅ استغفار بهترین راه نزول عواید معنوی است. نزول معنوی می‌خواهید، ابتدا باید خود را بشکنید. مؤمن دائماً خودش را متهم می‌کند. «عَفواً» یا استغفار یعنی می‌خواهم این «من» را بِشکنم؛ البته با «عقلانیت». نه اینکه به گونه‌ای باشد که موجب ناامیدی شود. 🔵 عقلانیت در سلوک ✅ مسلمات را هیچ‌گاه از دست ندهید. من می‌خواهم از نفس خودم فرار کنم نه اینکه مأیوس شوم و هیچ کاری انجام ندهم. مسلمات و بیّناتِ دین واضح است. بعضی‌ها وقتی کار روحی می‌کنند و یک مسئله‌ای پیش می‌آید، آن را کِش می‌دهند. با عقلانیت آن را یاد بگیریم. عقل، یار خوبی است. در سلوک به عقلانیت نیاز داریم. مثلاً وقتی به بدن زیاد فشار می‌آورید، عقلانیت می‌گوید نباید به بدن اینقدر فشار آورد. یا وقتی گریه می‌کنید به گونه‌ای که به بدن زیاد فشار می‌آید، عقلانیت می‌گوید گریه را به اندازه نگاه‌دار. اجازه نده که بدنت که مرکَبت است، از بین برود. گریه مفید داشته باشید؛ ولی بدانید تا کجا باید ادامه دهید. بعد سطح توقع را هم بالا ببرید؛ چون خداوند فرموده شما برای این‌گونه کارها هستید. یاد بگیرید و انجام دهید. ✅ برای پرکردن سحر یکی از راه‌ها خواندنِ زیارت امین‌الله است. این زیارت هم زیارت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه یا هر یک از ائمه است؛ هم مباحث توحیدی فراوان و عمیقی دارد. فقط کاری را انتخاب کنید که با جانتان سازگار باشد. چنین برنامه‌ای را باید انتخاب کرد. 🔵 برنامه برای همیشه ✅ برنامه مستمر و ادامه‌دار باشد. در روایات آمده است اگر برنامه‌ای را شروع می‌کنید، حداقل تا یک سال آن را ادامه دهید. بنده می‌گویم برنامه را تا آخر عمر ادامه دهید. پس می‌توان سحر را با تمام این امور صحیح که همه آنها در شریعت آمده است، پر کرد. مثلاً یک مورد دیگر محاسبۀ نفس است. ۵. تفکر فطری ✅ تفکر فطری داشته باشید. تکفر در سحر داشته باشید؛ آن‌طور که رسول‌الله هر وقت از خواب بیدار می‌شدند و می‌خواستند وضو بگیرند، بیرون از اتاق می‌رفتند و به آسمان نگاه می‌کردند و می‌فرمودند: «رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛ پروردگارا، اينها را بيهوده نيافريده‌اى؛ منزهى تو! پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار. (آل عمران، آیۀ ۱۹۱). 🔵 تفکر دربارۀ مرگ ✅ حضرت آیت‌الله بهاءالدینی عمده مدارجی که طی کردند، از راه تفکر بوده است. تفکر فطری به این صورت است که من باید از این دنیا بروم. مقدار زیادی هم از عمرم باقی نمانده است. موضوع تفکر می‌تواند مرگ باشد. چقدر انسان را آباد می‌کند؟ این تفکر چنان انسان را دگرگون می‌کند که سبک و سیاق زندگی‌ را تغییر می‌دهد. 🔵 نکته و تذکر ✅ برنامه سحر را جوری پر نکنید که چهار تا انجام دهید و شش تا باقی بماند؛ چرا که این‌گونه عمل‌کردن موجب تشویش خاطر می‌شود؛ بلکه باید با یک آرامشی همراه باشد. 🔵 بخش‌هایی از رساله نور علی نور ✅ حضرت استاد می‌فرمود: در سحر توحّد و احدیت می‌آید. در سحر باید تمرکز بیاید تا ما وصل شویم. «و اين توحّد و احديّت وجودى بدون اطمينان خاطر حاصل نمی‌‏شود و با اضطراب خاطر نيل به صور جمعى معارف الهى صورت نمی‌‏يابد و همچنین با حدیث نفس و هواجس نفسانی ذکر و دعا، صافی و خالص نمی‌گردند و اثر شایسته نمی‌دهند» (رسالۀ نور علی نور، ص ۵۹). 🔵 رنگ تعلق ✅ نفس مطمئنه یعنی تشویش‌های نفسانی انسان کم شده است. تا تعلق هست، همه امور ما را رنگ می‌زند؛ حتی عبادات را. باید آهسته‌آهسته نفسانیت را کنار زد. خود سحر هم کمک می‌کند؛ قوت می‌دهد؛ خلوت می‌آورد؛ چشم را باز می‌کند؛ فجایع نفس را می‌فهمد. اما برخی از اینها را باید در روز مراقب بود و به‌تدریج نفسانیت را کم کرد. 🔵 درس پفکی ✅ کسی که در طول روز درس می‌خواند که بگوید من این‌گونه هستم، در کام خودش تکبر می‌ریزد و در شب هم این‌گونه است. اما اگر کسی که درس می‌خواند تا به حقیقت برسد، شب هم همین‌گونه است و می‌خواهد دیگران را هم به اینجا برساند و به حقیقت برساند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 خودشکنی با استغفار ✅ استغفار بهترین راه نزول عواید معنوی است. نزول معنوی م
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 در مقابل هوای نفس بایست! ✅ امیال خاکی را باید به‌تدریج کم کرد. این موضوع را در بحث نفس اماره توضیح دادیم. ظاهراً امام جواد علیه‌السلام فرمود: اگر نفس از تو قوت و غذایی خواست و میلی در او پیدا شد، همین که یک بار در برابرش بایستی، او همین مقدار ضعیف شده است. «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ»؛ و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد، و نفس خود را از هوس بازداشت، پس جايگاه او همان بهشت است. (نازعات، آیات ۴۰و۴۱). علامه طباطبایی رحمت‌الله‌علیه می‌فرماید: نه اینکه هوای نفس نیست؛ هوای نفس هست، ولی باید با آن جنگید. یک بار هم که بجنگید، میل نفس دیگر به اندازۀ قبل نیست. همین که انسان از تکرار جلوگیری کند، ولو در جان هست، این خودش پیروزی است. باید این را مراقبت کرد تا اثر بگذارد. 🔵 تلنگر در خواب ✅ ممکن است کسی اهل مکاشفه باشد و با اینکه مکاشفه دارد، ولی در خواب می‌بیند که یک تاریکی و ظلمتی دارد. این همان ظلمت نفس او است که به این شکل در خواب به او نشان داده شده است. یا به او القایی می‌شود و می‌بیند در آن خلیطی وجود دارد. همین که در خواب این تاریکی و ظلمت را می‌بیند، برای سالک تلنگری است تا حواسش را جمع کند و نفسانیتش را کم کند و در نهایت حذف کند. چرا؟ برای اینکه توحّد درست شود. ✅ «و با اضطراب خاطر نيل به صور جمعى معارف الهى صورت نمی‌‏يابد و همچنين با حديث نفس و هواجس نفسانى ذكر و دعا صافى و خالص نمی‌‏گردند و اثر شايسته نمی‌دهند»(رسالۀ نور علی نور، ص ۵۹). 🔵 سرریزِ دغدغه‌ها ✅ باید حواس‌مان به به این اضطراب خاطر باشد. تا تشویش خاطر هست، تمرکز و توحد و با خدا نشستن به‌خوبی حاصل نمی‌شود. نفسِ سحر دغدغه را کم می‌کند، ولی وقتی دغدغه‌های ما زیاد باشد، به گونه‌ای که خودش را در زندگی ما نشان دهد، تشویش می‌آورد. مثلاً در دعا و ذکر این دغدغه‌ها سرریز می‌شوند و تشویش می‌آورند. درست مانند یک پارازیتی که دایماً می‌رود و برمی‌گردد. 🔵 احساس پرواز ✅ یکی از بیانات حضرت استاد این بود که زیاد برنامه نگذارید تا تشویش خاطر برایتان بیاورد. می‌خواهی بیست مورد را در سحر اجرا کنی، همین امر تشویش می‌آورد. تشویش نباید بیاید. اصل این است: «هر کس آرام است، احساسِ پرواز می‌کند». ✅ برای آرام‌کردن جان شیوه‌هایی هم داریم. برخی از بزرگواران آنقدر اشتغالات اجتماعی دارند که برای آرام‌شدن درون، قبل از نماز پنج دقیقه می‌نشینند تا تمرکز حاصل شود و بعد نماز می‌خوانند. خیلی کار سختی نیست. با تمرین می‌توان بر این تشویش‌ها غلبه کرد. ✅ هم به لحاظ معرفتی و هم به لحاظ عملی می‌توان بر این تشویش‌ها غلبه پیدا کرد. راه‌های متعددی دارد. یک نمونه از لحاظ معرفتی بیان می‌کنم. 🔵 مأمور به وظیفه‌ایم نه نتیجه ✅ بنده‌خدایی می‌گفت: کل عالم را با بمب منفجر کنند، مگر چه می‌شود؟ ما را که از دارِ وجود بیرون نمی‌کنند. ما در محضر حق هستیم. خدا است که خدایی می‌کند. به من چه ربطی دارد. وظیفه سر جای خودش و باید فعالیت در اجتماع داشت و وظیفه است. من منکر این نیستم. حضرت امام رحمت‌الله‌علیه می‌فرمود: ما مأمور به وظیفه‌ایم نه نتیجه. من وظیفه‌ام را انجام داده‌ام. به بقیه و به نتیجه چه کار دارم. خدا از من وظیفه خواسته است نه نتیجه. خداوند می‌گوید: نتیجه را یا من می‌دهم یا نمی‌دهم؛ تو کار خودت را بکن! این نوع نگاه به مسائل، همۀ دغدغه و ناراحتی‌ها را می‌خواباند و آرامش می‌بخشد. 🔵 گردو شکستن در میدان جنگ! ✅ یکی از فرماندهان، در اوج جنگ و بمباران داشت گردو می‌شکست. یکی گفت: الان وقت گردو شکستن است؟ از زمین و آسمان آتش می‌بارد، تو داری گردو می‌شکنی؟ او فرمانده بود و برای اینکه آرامش را به دیگران منتقل کند، گردو می‌شکست تا بقیه آرام شوند. 🔵 رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست ✅ یکی از سرداران گفت: حاج‌قاسم به ما دستور داد به سمت نیروهای آمریکایی بروید و آنجا را فتح کنید. باید این کار را بکنید. توجه داشته باشید و یقین هم داشته باشید که آمریکایی‌ها شما را می‌زنند و شهید می‌شوید. این را به من گفت و ما با چند نیرو رفتیم. همین که رفتیم، آمریکا ما را زد و تمام تجهیزات ما منهدم شد. دشمن قانع شد و گمان کرد دیگر کاری از ما ساخته نیست. چند نیروی سوری همراه من بودند. ما زنده ماندیدم. من آمدم بیرون شروع به رقصیدن کردم! همۀ نیروها ترسیده بودند. اما همین که دیدند من دارم می‌رقصم، ترس‌شان ریخت و همراه من آمدند و آنجا را فتح کردیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 در مقابل هوای نفس بایست! ✅ امیال خاکی را باید به‌تدریج کم کرد. این موضوع
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش پنجم 🔵 دل خوش دار که جدا نِئی از دلدار ✅ بنده‌خدایی می‌گفت: حرم حضرت امام (ره) رفتم. اشراقی به من شد: «دل خوش دار که جدا نِئی از دلدار». این معنا به من القا شد که تمام دشمنان اسلام مانند آمریکا و اسراییل، هر کاری می‌خواهند بکنند، ولی «دل خوش دار که جدا نِئی از دلدار» و خدا خودش امور را به ‌دست دارد. البته این به معنای ترک وظیفه نیست. بلکه باید به وظیفه عمل کرد. اما این نوع نگاه، باعث می‌شود انسان آرامش پیدا کند. 🔵 بدون تشویش ✅ به لحاظ عملی هم یک نمونه بیان کنم. بنده‌خدایی شصت سال دائماً در تشویش بود. قلبش نیاز به عمل پیدا کرد. دکتر به او گفت: تو از این به بعد نباید هیچ دغدغه‌ای داشته باشی. بعد از آن دیگر خبری از آن تشویش‌ها نبود. اگر مثلاً بچه می‌افتاد در او اثری نداشت. باور کرده بود که باید مواظب خودش باشد. لذا خیلی آرام و عادی برخورد می‌کرد. این یک نوع کنش قلبی است که جلوی تشویش و اضطراب و دغدغه را می‌گیرد. گرچه انکار نمی‌کنم که گاهی دغدغه می‌آید و شیوه عبور از آن را باید یاد گرفت. 🔵 سحرِ بی‌دغدغه ✅ پس برای این که در سحر دغدغه نداشته باشیم: ۱. دغدغه‌های روز را به گونه‌ای نباشد که در سحر سرریز شود. ۲. برنامه را سنگین نکنیم. ۳. در وقت سحر، دغدغه افزوده برای خود درست نکنیم. مثل اینکه با گوشی به دنبال اخبار باشیم. وقتی آرامش ایجاد شود، کم‌کم ابواب سحر باز می‌شود. ✅ این سبک نشان می‌دهد که یک روش ویژه‌ای در سحرداری است؛ درست مانند آن کسانی که از نمازشان محافظت می‌کنند (باید از این وقت محافظت کرد). ✅ در ادامه حضرت استاد، درباره نفس مطمئنه توضیح داده است. در دروس اشارات، نمط نهم درباره نفس مطمئنه توضیح می‌دهند. در آنجا، بحث سکینه و فنا را توضیح می‌دهند که باید دل از تشویشات در بیاید. ✅ «نمی‌‏بينى كه حق سبحانه می‌‏فرمايد: أيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. ارْجِعى الى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّهً. فَادْخُلى في عِبادى. و ادْخُلى جَنَّتى‏. و در ربّ مضاف به خود هم تأمّل و دقّت بنما تا بيابى كه ربّ تو كيست و هر كس می‌گويد ربّى و يا ربّ. اين ربّ همان جدول وجودى هر كلمه نورى موجودى از ذرّه تا بيضا است كه از بحر بيكران وجود مطلق و صمد حق منشعب است. جدولى از بحر وجودى حسن‏ بی‌خبر از جدول و درياستى‏ و اين ارباب كلمات جزئيّه در راه استكمال‏‌اند كه به ربّ كامل مكمّل خود برسند كه‏ انَّ الى رَبِّكَ الْمُنْتَهى‏. آن ارباب نهرهايند و اين ربّ رود نيل‏ قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّى لَنَفِدَا الْبَحْرُ قَبْلَ أنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّى وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً (كهف: آیۀ ۱۱۰) »(رسالۀ نور علی نور، ص ۵۹). ✅ بحث سحر را به پایان می‌رسانیم. 🔵 نکته‌ای سلوکی ✅ اگر کسی نتوانست سحر را به هر شکلی آباد کند، حتماً یک بدیلی برایش بگذارد. حتی نفس بیداربودن در بین‌الطلوعین به همه لحاظ، حتی به لحاظ طبی خوب است؛ ولی جای دیگر آن را پر کند. برخی از اوقات شریعت چنین چیزی دارد. ✅ در قرآن گاهی روی شب تأکید شده است که منظور بین‌العشائین است. مخصوصاً این ایام که شب‌ها طولانی است، می‌شود در شب برنامه‌های دیگری گذاشت. ✅ کسانی را دیده‌ام که هر نمازشان با تعقیبات چهل و پنج دقیقه طول می‌کشد. ✅ اگر نتوانستید سحر را آباد کنید، هفته را آباد کنید: مانند شب جمعه و عصر جمعه. یا وقت زوال یا وقت عشائین یا وقت خواب. ولی بهترین وقت سحر است. اینها را می‌شود به صورت تقویتی یا بدیل داشت. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 اطلاعیه تعطیلی دروس سلام علیکم به اطلاع سروران گرامی می‌رساند، به مناسبت ایام فاطمیه دوم، دروس استاد یزدان‌پناه از روز سه شنبه ۷ دی‌ماه ۱۴۰۰ به مدت ده روز، تعطیل است.
هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 برنامه سخنرانی حضرت استاد یزدان‌پناه در دهه دوم فاطمیه ▪️ صلی الله علیک ایتها الصدیقة الشهيدة همزمان با فرارسیدن ایام عزاداری ام‌ابیها حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیه، مجلس روضه و سخنرانی حضرت استاد یزدان‌پناه در شهرستان آمل برگزار می‌گردد. 🕌 مسجد رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم: شهرستان آمل - میدان ۱۷ شهریور زمان: بعد از نماز صبح، سه‌شنبه ۷ دی‌ماه لغایت پنج‌شنبه ۱۶ دی‌ماه ۱۴۰۰ 🕌 مسجد سادات نیاکی: شهرستان آمل - نیاکی محله زمان: بعد از نماز مغرب و عشاء، سه‌شنبه ۷ دی‌ماه لغایت شنبه ۱۱ دی‌ماه ۱۴۰۰ 🕌 مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام: شهرستان آمل - پایین بازار آمل زمان: یک‌شنبه ۱۲ دی‌ماه لغایت پنج‌شنبه ۱۶ دی‌ماه ۱۴۰۰ 💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات https://eitaa.com/nafahat_eri @nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مقامات فاطمه زهرا بی حد و حصر است. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید زهرا را زهرا گفتند چون نوری بود از سوی خدا. نوری بود از سوی خدا که چشم ملائکه را می‌زد و از این نور دوازده امام پدید آمدن. این مقام باطنی فاطمه زهرا را اگر من بخواهم بگویم: آن نور بسط می‌کند و کل عالم را می‌گیرد. این حقیقت را در فاطمه زهرا بفهمید، همه جا جلوه زهرا است. همه آنچه در عالم می‌بینیم در امامان ریشه دارد و امامان ریشه دارن در فاطمه زهرا. در روایات آمده ما اهل بیت حجتیم بر مردم و فاطمه زهرا مادرمان حجت الله علی الحجج است. حجة الله علی الحجج یعنی از نور آن حضرت، نور ائمه منتشی شده است. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 355 (1400.10.4 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۵ (۱۰) (۴ دی‌ماه ۱۴۰۰/ ۲۰جمادی‌الاولی / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 مکتب سلوکی علامه حسن‌زاده آملی ✅ امسال به دلیل ارتحال حضرت علامه ذوالفنون حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه راجع به مکتب سلوکی ایشان بحث می‌کنیم. در عرفان در وادی عمل دربارۀ اسمای الهی سخن می‌گفتیم که این ضایعه رخ داد. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم اندیشه حضرت استاد گفته شود؛ به دلیل اینکه ایشان جزء برترین‌های حوزه هستند. حوزه هم در علم و هم در تهذیب، کف و سقفی دارد. ایشان در اوج علم و تهذیب بودند و به سطوح عالی رسیده و عینیت یافته بودند. چون این بزرگوار این مسیر را طی کرد و به اوج رسید، برای ما الگوی خوبی است. لذا شایسته است با بررسی مکتب سلوکی ایشان به دستوراتی که ایشان داده است یا خودشان اجرا کرده است بپردازیم. ✅ در جلسات قبل بیان کردیم که حضرت استاد می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» این بیان ایشان، مبنای واضحی دارد. به این معنا که ما باید به بزرگانی که رسیده‌اند نگاه کنیم و همان مسیر را طی کنیم. ایشان می‌فرمود: این بزرگان مانند ما «ضَرَبَ ضَرَبا» خوانده‌اند و سر از آنجا در آورده‌اند. این مسیر در حوزه جواب داده است. با همین سبک و روال حوزه که اساتید و الگوهایی پرورش داده، واقعاً کارساز است. اگر کسی با جدیت تن دهد، حوزه جوابگو است. گاهی اشتغالات و مشکلاتی برای ما پیش می‌آید، اما حوزه می‌تواند، این نقش را ایفا کند. ✅ بنده‌خدایی به یکی از اساتید اعتراض کرد. ایشان گفت: شما ده سال با من همراهی کن، بعد نتیجه‌اش معلوم می‌شود. کار سختی نیست و انجام‌شدنی است. ✅ وضعیت حضرت استاد به گونه‌ای نبود که از امکانات فراوان بهره‌مند باشند و در رفاه به سربرند. این‌گونه نبود. ایشان مانند سایر طلبه‌ها بود و گاهی فقط یک قرص نان می‌خرید و آن را نصف می‌کرد؛ نصف آن را صبح می‌خورد و نصف دیگر آن را عصر. این یک قرص نان همۀ غذایی بود که ایشان در طول روز می‌خوردند. با این وضعیت درس‌شان را ادامه دادند. وضعیت ما الان به این سبک نیست. این بزرگواران این‌گونه درس خواندند و رسیدند؛ ایشان می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» ✅ در جلسات قبل بیان شد کسانی که در مراحل نهایی هستند، آنها شیوه‌های ویژه‌ای دارند که یکی از آن راه‌ها این است که عرفان نظری خوانده باشند. راه‌های دیگری مانند توجه و مراقبه و بحث‌های دیگر وجود دارد که بیان نکردیم و نباید هم بگوییم. آن مباحث برای جای دیگر است. ✅ سپس به دستوراتی برای طلبه‌هایی که تازه شروع کرده‌اند، پرداختیم. ایشان یک قاعده کلی داشت: «تحصیل و طهارت». اگر تحصیل و طهارت را بسط دهیم شامل همۀ مباحث بعدی می‌شود. قرآن‌خواندن را بیان کردیم که باید روزی یک جزء بخوانیم. بحث بعدی حرف‌شنیدن و تحصیل علم مناسب (به ویژه معارف معنوی) بود که عرض کردیم. بحث دیگر آبادکردن سحر بود. موضوع بعد این بود که ما شب و روز در حال ساختن خود هستیم و علم و عمل انسان‌سازند. لذا نباید گناه مرتکب شویم و واجبات را باید انجام دهیم. آخرین بحث جلسه قبل دربارۀ سحر بود که به همان مقدار اکتفا می‌کنیم. بحث سحر خیلی مهم است. ایشان می‌فرمود: سحر راهبر انسان است. انسان سحر داشته باشد همه چیزش درست می‌شود. ایشان می‌فرمود: هر چه دارم از یُمن سحر دارم. 🔵 ۵. محاسبه و کشیک نفس ✅ پنجمین دستورِ حضرت استاد به همۀ طلبه‌ها محاسبۀ نفس بود. ایشان می‌فرمود: «محاسبۀ نفس داشته باشید.» مثلاً اگر به مؤمنی لبخندی زدم تا دلش را به‌دست بیاورم، بگویم «الحمدلله». اگر بداخلاقی کردم، از کردۀ خود پشیمان باشم. اگر محاسبه نکنیم و در شبانه‌روز وقتی را برای این کار اختصاص ندهیم، همه آنها جمع و تلنبار می‌شود؛ بدون اینکه متوجه باشیم. زمانی می‌رسد که احساس کدورت و کرختی می‌کنیم و نمی‌دانیم چرا. 🔵 هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ ✅ حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم برای اینکه نشان دهد که گناهان صغیره با ما چه می‌کند، در یک صحرای بی آب و علف به اصحاب‌شان فرمودند بروید چوب (هیزم) جمع کنید. اصحاب گفتند: یارسول‌الله، در این بیابان چوبی نیست. حضرت فرمود: بروید هر چه پیدا کردید بیاورید، حتی اگر آن چوب کوچک باشد. بعد از اینکه اصحاب برگشتند، تلّی از چوب جمع شد. با اینکه در این بیابان چوبی نبود، ولی تلّی از چوب جمع شد. حضرت فرمود: «هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ». 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۵ (۱۰) (۴ دی‌ماه ۱۴۰۰/ ۲۰جمادی‌الاولی / شنبه) 🔴 بخش ا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ✅«فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ مَا بِهَا مِنْ حَطَبٍ قَالَ فَلْيَأْتِ كُلُّ إِنْسَانٍ بِمَا قَدَرَ عَلَيْهِ فَجَاءُوا بِهِ حَتَّى رَمَوْا بَيْنَ يَدَيْهِ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ ثُمَّ قَالَ إِيَّاكُمْ وَ الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ طَالِباً أَلَا وَ إِنَّ طَالِبَهَا يَكْتُبُ‌ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ‌ وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ‌ فِي إِمامٍ مُبِينٍ‌» (اصول کافی، جلد۲، صفحه ۲۸۸). ✅ ایشان به صورت عملی به اصحاب این مفهوم را منتقل کردند که این‌گونه گناهان ما جمع می‌شوند. ابتدا می‌بینیم خبری نیست. خیال می‌کنیم آدم خوبی هستیم، چون محاسبه نکردیم و مانند اصحاب جستجو نکردیم؛ اگر محاسبه کنیم آن تکه‌تکه‌ها جمع می‌شود. وقتی گناهان جمع شد، احساس کدورت می‌کنیم؛ دیگر قدرت پرواز نداریم؛ سبک‌بالی و نورانیت از ما گرفته می‌شود. خودمان هم احساس می‌کنیم. دل مایل نیست؛ حرف اثر نمی‌گذارد. در جای حساس هم که دل باید تکان بخورد، تکان نمی‌خورد. اندکی قساوت قلب آمده است. کسانی که زیاد گناه می‌کنند و می‌بینند گناه و خلاف است، در عین حال دائماً آن را انجام می‌دهند، چنین اشخاصی با این کار خودشان را بیچاره می‌کنند. 🔵 اولین چاره‌ ✅ گاهی می‌بینیم قدرت پرواز نداریم. البته گه‌گاهی به خاطر زمان خاص مانند سحر یا مکان خاص مانند زیارت حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا صلوات‌الله‌علیهما، دل مایل به پرواز می‌شود. ولی دل همیشه آزاد نیست. کسانی که به کارهای روحی و معنوی مشغول‌اند، این امر برایشان مهم است که از نظر معنوی همیشه روبه‌راه باشند. احساس کنند دل زمخت نیست؛ کدر نیست. زمختیِ دل خیلی بد است. قلب ادبار و اقبال دارد. امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه می‌فرماید: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِضِ» (نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱۲). این مشکلی نیست. ولی آدم خودش احساس می‌کند که خیلی دست‌وپای قلبش بسته شده است و قدرت حرکت ندارد؛ کدروت می‌آورد. چارۀ این وضعیت چیست؟ اولین چاره‌اش «محاسبه» است. 🔵 محاسبۀ نفس را جدی بگیرید ✅ اولین چاره محاسبۀ نفس است که ببینیم چه خبر است. به همان روشی که حضرت رسول به اصحابش آموخت. ابتدا اصحاب گمان می‌کردند خبری نیست، ولی بعد از جستجو تلّی از هیزم جمع شد. در محاسبه هم همین‌طور است. ابتدا خیال می‌کنیم خبری نیست، ولی اگر اهل مداقه شویم، نکته‌های بسیاری به‌دست می‌آوریم و اوضاع روبه‌راه می‌شود. اوّلش چیست؟ محاسبه. این محاسبۀ نفس را جدی بگیرید. محاسبه یعنی از خودمان حسابرسی کنیم. 🔵 حسابرسی اجمالی و تفصیلی ✅ حسابرسی دو نوع است: ۱. اجمالی ۲. تفصیلی. حتی حسابرسی اجمالی هم مفید است. یعنی یک نگاه اجمالی به روز داشته باشیم که چه کارهایی کرده‌ایم. همین هم خیلی کمک می‌کند. ✅ بنده‌خدایی می‌گفت من هنوز از مطایبه‌ای که کردم و حس کردم دل مؤمنی به درد آمد، درد می‌کشم. بعضی امور از جهتی خیلی کوچک است، مانند یک لبخند یا یک گوشۀ چشم. گاهی اینها برای ما خیلی واضح نیست. اما برای کسی که اهلش است، این امور برایش واضح است و درد می‌کشد و می‌فهمد با خودش چه کرده است. بنابراین اولین کاری که باید بکنیم این است که از کدورت خارج شویم و زمینه‌های منافر را برداریم. چارۀ آن هم حسابرسی است. 🔵 حسابرسی در کار خیر ✅ حسابرسی فقط در امور منفی و شر نیست. حسابرسی در کار خیر هم هست. آدم کار خوب را محاسبه کند، می‌بیند هم خودش را آباد کرده و هم دیگران را. مثلاً با دو کلمه از مؤمنی دفاع جانانه‌ای کرده است. وقتی این را می‌بیند با خود می‌گوید دفعۀ بعد هم این کار را انجام می‌دهم. محاسبه از این جهت خیلی کمک می‌کند. پس اولین کاری که باید داشته باشیم، محاسبه است. 🔵 از ما نيست ✅ امام کاظم صلوات‌الله‌علیه فرمود:«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ»؛ از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نيكى كرده است، از خدا زيادى آن را خواهد و اگر گناه و كار بدى كرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و به سوى او بازگشت كند (و توبه نمايد) (اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۳). این تعبیر امام کاظم صلوات‌الله‌علیه خیلی معنادار است که از ما نیست کسی که اهل محاسبۀ نفس خود نباشد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ✅«فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ هر وقت علامه طباطبایی رحمت‌الله‌علیه می‌خواست از محاسبه سخن بگوید به این آیه اشاره می‌فرمودند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از خدا پروا داريد؛ و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش چه فرستاده است (حشر، آیۀ ۱۸). ببینید برای فردای خود چه می‌فرستید. 🔵 کشیک نفس ✅ حضرت استاد از این محاسبه به کشیک نفس تعبیر می‌کرد. کشیک نفس دو مرحله دارد: ۱. مراقبه ۲. محاسبه. حضرت استاد هر دو را می‌فرمود کشیک نفس. محاسبه‌کردن یعنی کشیکِ نفس را کشیدن. 🔵 نور یا نار؟ ✅ موظب باشیم با خودمان چه کار می‌کنیم و چه چیزی در حلقوم جان خود می‌ریزیم: نور یا نار؟ این واضح است که آدم می‌تواند خیلی چیزها را بفهمد. این طرح می‌گوید کشیک نفس خود را بکشید؛ اعمال را بو بکشید. یعنی باید مواظب باشید با خود چه کار می‌کنید. در روایات به این امر بسیار سفارش شده است. حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم: «حاسِبوا أنْفُسَكُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا»؛ پيش از آنكه مورد حسابرسى قرار گيريد، خود به حساب نفستان برسيد (میزان‌الحکمه، جلد۳، صفحه ۸۰). 🔵 بررسی روزانه ✅ شما بررسی روزانه داشته باشید، اگر کار خیری کردید، بگویید «الحمدلله». اگر کار خلافی کردید، استغفار کنید. بعضی از آقایان مشارطه هم را اضافه کرده‌اند، خوب است. اما مشارطه ریشه در محاسبه دارد. یعنی ما باید ابتدا اهل محاسبه باشیم و کشیک نفس را بکشیم تا بفهمیم با خود چه کار کرده‌ایم. ✅ ما در بحث «عمل مطلق» در عرفان در وادی عمل بیان کردیم که گاهی عمل آنقدر ریز و ظریف می‌شود که اصلاً به چشم نمی‌آید، ولی واقعاً عمل است. گاهی گوشۀ چشم است؛ گاهی نیت ما عمل است. ابتدا از امور عمیق شروع نکنید و از همین ظاهر شروع کنید. این کار را انجام دهید. چرا؟ چون آدم را منضبط می‌کند؛ آدم را تنظیم می‌کند؛ راه را گم نمی‌کنیم. اگر این کار را انجام ندهیم، پس از گذشت چند سال می‌گوییم چرا اینقدر کدر هستم. بعد می‌گوییم چرا من این‌گونه‌ام؟ چرا تکان نمی‌خورم؟ برای اینکه محاسبه نبوده است. این برنامه باشد، درست می‌شود. 🔵 نقش استغفار در محاسبه ✅ چند نمونه از شریعت می‌گویم که شریعت آن را اِعمال کرده است، ولی ما متوجه نیستیم. در برنامه‌ها آمده است و ما متوجه آن نیستیم. اما اگر کسی به آن توجه کند، می‌تواند از آن به عنوان محاسبه بهره ببرد. در دستورات شریعت به استغفار زیاد تأکید شده است. «عفواً» و «العفو» در شریعت بسیار آمده است. سرّ آن همین است. مثلاً به ما سفارش شده است که بعد از هر نماز به سجده برویم و از سه تا صد مرتبه «العفو» بگوییم. «عفواً عفواً» بگوییم. از امام کاظم صلوات‌الله‌علیه رسیده که ایشان تا هفده هزار مرتبه «عفواً عفواً» گفته‌اند. این فلسفه دارد. ✅ بعضی از کسانی که این کار را می‌کنند، قبل از اینکه «عفواً عفواً» بگویند، اولین حرفشان این است: این نماز ما که نماز نبود؛ نماز خواندیم، ولی این نماز لایق تو نبود. کسانی که نماز خوش می‌خوانند، می‌دانند نماز لایق خدا چیز دیگری است؛ این نیست. پس می‌گویند: «عفواً». بعضی‌ها جلوتر می‌روند و می‌گویند: خدایا، امروز نتوانستیم با تو ارتباط خوبی داشته باشیم، «عفواً». بعضی‌ها گناهان خود را برمی‌شمارند و «عفواً» می‌گویند. یکی از خوبی‌های متن دینی این است که وقتی این «عفواً» را قرار داد، معلوم نکرد برای چیست. مثلاً اگر کسی با دیگری برخورد بدی داشته است، در پایان نماز «عفواً» دارد. یعنی من در پیشگاه تو این کار را کردم و دارم نماز می‌خوانم «عفواً». این یک طرح است. ✅ در جای دیگر، در شریعت آمده است که در شب هفتاد مرتبه استغفار کنید. چرا هفتاد مرتبه استغفار؟ ابتدا همین استغفار است. اما در همین استغفار گنجانده شده است که بنشین و خطاهایت را یادآوری کن. البته استغفار سطوحی دارد که من الان به آن نمی‌پردازم. الان فقط در محاسبه از آن استفاده می‌کنم. در شریعت از ما خواسته شده است که وقتی را برای محاسبه درنظر بگیریم. امام کاظم صلوات‌الله‌علیه فرمود:«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ»؛ از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكند (اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۳). 🔵 آثار محاسبه ✅ وقتی شما محاسبه می‌کنید، این محاسبه شما را خوب می‌شوراند؛ محاسبه شما را دقیق می‌کند؛ محاسبه شما را خوب تصحیح می‌کند. ما خیلی از اعمال را متوجه نیستیم که داریم چه کار می‌کنیم؛ ولی بعد از محاسبه متوجه می‌شویم. بعد از محاسبه می‌فهمیم که عادت است. قبل از محاسبه حتی عادت‌های خود را متوجه نمی‌شدیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ هر وقت علامه طباطبایی رحمت‌الله‌علیه می‌خواست از محاسبه سخن بگوید به این آی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 اولین جنگیدن ✅ بعد از محاسبه می‌فهمیم که عادت است. بعد می‌فهمیم از پس این عادت برآمدن سخت است. یعنی محاسبه می‌کند و می‌گوید درست است که من این خطا را مرتکب شدم، خدایا، این خطا را ببخش. ولی وقتی می‌بیند هر روز این خطا تکرار شده است، درمی‌یابد عادت است. همین که بفهمد عادت بدی دارد، اولین جنگیدن است. البته عادت خیر هم هست، ولی من عادت بد را می‌گویم. همین که یکی‌دو بار، صد بار درگیر می‌شود، آهسته‌آهسته از عادت کم می‌کند. بعد از مدتی از دست خودش خسته می‌شود. یعنی هر چه تلاش می‌کند، می‌بیند دوباره فردا همان عادت را انجام داده است. از دست آن خسته می‌شود و خستگی، بیزاری از خود می‌آورد. البته اینها در فضای سلوکیِ عقلانیِ درست است. 🔵 بیزاری از خود ✅ تا می‌گوییم بیزاری در بعضی افراد تبدیل می‌شود به اینکه اعتماد به نفس را از دست می‌دهند و هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند. اینها بی‌مورد و بی‌خود است. واقعیت و اصل مسئله این است که ما می‌خواهیم تصحیح کنیم و این‌گونه مسئله حل نمی‌شود. در نهج‌البلاغه آمده است: «مؤمن به خودش بدبین است و از خودش بیزار است». کسی که این حال‌وهوا را دارد وقتی کسی از او تعریف می‌کند، با خودش می‌گوید تو نمی‌دانی چه خبر است ؛ اگر می‌دانستی، این‌گونه تعریف نمی‌کردی. اینها به انسان کمک می‌کند تا از خودش بیزار شود. منظور من از بیزاری، بیزاری از بدی‌های خود است که موجب می‌شود در او عزمی پدید بیاید. این یکی از خاصیت‌های محاسبه است. 🔵 ندیدن خود ✅ تا شما محاسبه می‌کنید، بعد از مدتی درمی‌یابید که یک دسته عادات دارید که از آنها خلاصی ندارید. چون این این عادت بد را دارید و از پس آن برنمی‌آیید و استغفار می‌کنید و از خدا می‌خواهید و درست نمی‌شود، این باعث می‌شود نسبت به خدا شرمنده و نسبت به خود بیزار شوید. این نعمت کمی نیست. ندیدن خود خیلی مهم است. بعضی‌ها نداشته‌های خود را زیبا می‌بینند. «الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»؛ [آنان‌] كسانى‌اند كه كوشش‌شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‌پندارند كه كار خوب انجام مى‌دهند (کهف، آیۀ ۱۰۴). ولی بعضی‌ها داشته‌های خود را زیبا نمی‌بینند. یک را محاسبه است که خیلی کمک می‌کند. محاسبه به بیزاری تبدیل می‌شود. اگر بیزاری ادامه یابد، یک عزمی پدید می‌آید که باید با عادت بد جنگید. این یک دسته کار بود. این کار یک نوع تیزبینی می‌آورد. بعد از مدتی همین کار یک تصحیح می‌آورد. 🔵 تصحیح عمل ✅ انسان در پیشگاه خدا نمی‌تواند دروغ بگوید. در پیشگاه خدا بگوید: خدایا، من این بدی را کردم؛ تو ببخش. وقتی زیاد به پیشگاه خدا می‌رود، گاهی تبدیل می‌شود به استردادِ از آن‌سو به خوبی «ایاک نستعین» و گاهی تبدیل می‌شود به شرمندگیِ بسیار از این‌سو و هر دو تبدیل می‌شود به تصحیح عمل. لذا برای محاسبه ارزش قائل شوید؛ ارج قائل شوید. بدانید که محاسبه خیلی اثر دارد. حضرت استاد می‌فرمود: شما کشیک نفس بکشید یعنی مواظب باشید. این کشیک نفس یک معنای خاصی هم دارد. اگر انسان بداند که این نفس چه باز‌ی‌هایی سر او درمی‌آورد، این خیلی فایده دارد. این یکی از فایده‌های محاسبه است. بنابراین، محاسبۀ نفس هم تصحیح می‌کند؛ هم انسان را دقیق می‌کند؛ هم بعد از مدتی مشاهده می‌کند همین محاسبه، موجب ارتباط با خدا شده است. اگر کسی کمی این را ادامه دهد، خود این یک نوع تقرب است. کسانی که این‌گونه عمل می‌کنند و از خدا می‌خواهند که خدایا خودت درست کن و از دست من برنمی‌آید، چه کنم، هر چه تلاش می‌کنم درست نمی‌شود، همین خیلی کمک می‌کند. 🔵 محاسبه در صحنۀ عمل ✅ اگر محاسبه ادامه پیدا کند، از محاسبه در یک زمان خاص در روز به محاسبه در صحنۀ عمل منتقل می‌شود. این یک ارزشی است که از محاسبه به‌دست می‌آید. بعضی‌ها برای محاسبه دفترچه دارند. حضرت استاد برای این کار دفترچه داشتند. اعمالی که انجام می‌دادند می‌نوشتند. بعد به خودشان نمره می‌دادند. آقازادۀ ایشان می‌گفت وقتی من نوجوان بودم، این دفترچه را دیده بودم. بعضی‌ها دفترچه ندارند؛ خودشان می‌دانند. اگر محاسبه به همین سبک ادامه پیدا کند، این محاسبه سر صحنۀ عمل می‌آید. این خیلی مهم است. به تعبیر دیگر، این نحوه محاسبه او را کشانده به محاسبه‌ها و مداقه‌هایِ لحظه‌به‌لحظه. اگر این‌طور شود، فایدۀ اصلی محاسبه محقق شده است. چون انسان می‌تواند همان‌جا تصحیح کند، نه اینکه بعداً تصحیح کند. همان سر صحنه عمل درست می‌کند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸