نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ تا این لحظه پیش میآید، این را سان بدهیم و نگذاریم از دست برود. وقتی برای بعضی احوال ش
🔴 بخش سوم
✅ کسی نیست که به درگاه الهی کار خیری بکند و خدا جوابش را ندهد. این استمرار باید همیشگی باشد. اصلاً زندگی همین است. کل دارِ هستی بهانه است برای تعامل با خدا. از این به بعد (سالک) یاد میگیرد که به دنبال نتیجه نباشد.
🔵 اطمینان قلبی کامل به خدای شکور
✅ (سالک) اطمینان قلبی محکمی پیدا میکند، نمیشود که کسی به سمت خدا برود و خدا به سمتش نیاید. اگر خدا به سمت من نیامد حتماً در من خللی وجود دارد نه در خدا. چنین خدایی هیچ وقت نسبت به بندهاش از این حالت شکور درنمیآید.
🔵 جریان عابد بنی اسراییل
✅ آن عابد گفت: خدای من چنین خدایی است که مگر میشود که کسی به سمتش برود و او جواب ندهد؟ اگر جواب ندهد، پس معلوم میشود که مشکل از من است.
✅ «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع يَقُولُ إِنَّ رَجُلًا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَبَدَ اللَّهَ أَرْبَعِينَ سَنَةً ثُمَّ قَرَّبَ قُرْبَاناً فَلَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فَقَالَ لِنَفْسِهِ مَا أُتِيتُ إِلَّا مِنْكِ وَ مَا الذَّنْبُ إِلَّا لَكِ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَةً»؛ مردى در بنى اسرائيل چـهـل سـال عـبادت خدا كرد و سپس قربانى نمود و از او پذيرفته نشد. با خود گفت: اين وضع از خودت پيش آمد و غير از تو گناهكار نيست .امـام فـرمـود: خداى تبارك و تعالى به او وحى نمود كه نكوهشى كه از خود كردى، از عبادت چهل سال بهتر بود.
✅ این منطق را یاد بگیریم که اگر کسی اهلش شود، کمکم این اطمینان را پیدا میکند که خداوند سبحان پاسخ میدهد؛ چه بدانم چه ندانم!
✅ اگر این حال استمرار پیدا کرد، میداند که یا جایی داده است و من خبر ندارم یا برایم ذخیره کرده است یا بعداً میدهد یا خللی در من است و برای همین نداده است.
✅ اسم شکور همیشه در کار است. جایی نیست که اقتضای اسمی باشد و آن اسم عمل نکند. هکذا اسم شکور هم همین است.
✅ برادر علامه طباطبایی فارابی را احضار کرده بود؛ با او زیاد ارتباط داشت. یک بار به فارابی گفت: ما برایت زیاد فاتحه میخوانیم. شما هم به یاد ما هستید؟ فارابی گفت: بله. فلان موقع مشکلی که برای فرزندت پیش آمد، من آن را برطرف کردم. البته این داستان ربطی به خدا ندارد، ولی چنین حالتی است در ارتباط با خداوند متعال و اسم شکور.
✅ (نسبت اسم شکور با بندگان) از این سه حال خارج نیست: ۱. یا خداوند داده است و او خبر ندارد. ولی مطمئن است که حتماً داده است؛ ۲. یا برایش ذخیره کرده است تا بعداً به او بدهد در جایی مناسب. (خداوند به ملاحسینقلی همدانی بعد از سیچهل سال توحید را چشاند. چون برایش ذخیره کرده بود). این حالت تشکر غنیترِ حضرت حق است. برخی میگویند: ما کاری کردیم و چیزی نشنیدیم و (چیزی) ندیدیم! اما اینطور نیست، بلکه خدا است که دارد ما را تدبیر میکند؛ ۳. یا نقص و خللی در ما هست و خود ما خبر نداریم.
✅ کسی که کاری کرده است و به نتیجه نرسید، باید نسبت به خودش ظنین باشد. یعنی، کار خود را خوب و محکم انجام بدهیم، ولی همیشه به خودمان ظنین باشیم. تا زمانی که سرّ السرّ ما باز نشود، نباید خیلی به خودمان اعتماد کنیم.
✅ از اخلاص و محو ذاتِ حضرت آیتالله مصباح رحمتاللهعلیه خوشم میآمد. ایشان بعد از دولت اصلاحات، به اکثر دانشگاهها رفته بود تا اندیشه جوانان اصلاح کند. یکی از مشکلات ما این است که جوانان ما اندیشههایشان سست است و وصل میشوند به جاهایی که نباید وصل شوند. ایشان میفرمود: برای اصلاح جوانان میرفتیم، ولی معلوم هم نیست که این کارها خیلی هم خالصانه و برای خدا بوده باشد! با اینکه ایشان در اخلاص خیلی قوی بود.
✅ سرور من! ما هر چقدر هم در اخلاص قوی باشیم، معلوم نیست که به پای اخلاص اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین برسیم. معلوم نیست که مخلَص شده باشیم یا در میان مخلَصین از همه جلوتر بوده باشیم.
✅ خودمان را در این زمینهها دارای خلل ببینیم. ما هیچ حقی بر خدا نداریم. خدا بر ما حق دارد. شکور یعنی به ازای کار خیری که من کردهام، خدا عنایتی کند؛ ولی باید بخواهیم خدا با فضلش به ما عنایت کند. حضرت امام رحمتاللهعلیه میفرماید: من به فضل پروردگار امید دارم و چیزی ندارم. این حال را باید یاد بگیریم و در خودمان ایجاد کنیم. در کار خیری که انجام میدهیم اطمینان به حمایت الهی و مدد الهی و عنایت و کرم الهی داشته باشیم، ولی کار خیر خود را زیاد نبینیم.
🔵 بندگی به شرط مزد
✅ شیوه و منش خداوند اعطاکردن است. ولی یاد بگیریم که مواظب باشیم که به شرط مزد کار نکنیم. یعنی، من کار میکنم تا خدا (مزد و پاداش) بدهد، نَه. نباید به شرط مزد کار کنیم. اینگونه عملکردن، خالصکردنِ منطقِ اسم شکور است. یعنی، شکوربودن خدا را ببیند و اطمینان هم داشته باشد، ولی کار خودش را به مزد بَند نکند.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/334
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ کسی نیست که به درگاه الهی کار خیری بکند و خدا جوابش را ندهد. این استمرار باید همیشگی ب
🔴 بخش چهارم
✅ تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن✅که دوست خود روش بندهپروری داند
✅ او کار خودش را میکند، ولی ما به شرط مزد عمل نکنیم. قرار است ما با اسم شکور تعامل کنیم برای بندگیکردن؛ نه اینکه با آن تجارت کنیم. باید منطق را پاکتر کرد. من کار خودم را میکنم و خداوند هم کار خودش را. کار من موظّفی من است، ولی کار خدا عنایت و لطف او است.
✅ این خلیط را باید خیلی مراقب بود. دیدهام برای کسانی که این صحنهها پیش میآید، میگویند: خدایا، من این همه کار کردم، برای من اینگونه مشکل پیش میآید. هر وقت در درون دل چنین چیزی آمد، بداند که نقصی در کار وجود دارد. تا در دل چنین چیزی آمد، باید به سرعت چارهاندیشی کنیم. باید اینگونه گفت: خدایا، تو هر کاری میکنی بکن که آن کار هم خیر است و هم حق. من نمیدانم که چرا، ولی تو هرچه میکنی حق است و خیر!
✅ وقتی (سالک) اسم شکور را سان میدهد و تشکر و خضوع پیدا میکند، این یک سفر در فضای توحید است. این بهانه است برای ارتباط توحیدی با خدا، تا توحید جلوه کند. تمام اینها را بهانه بداند. کل عالم بهانه است برای ارتباط با خدا. چه آنجا که خیر میدهد و چه آنجا که مصیبت میدهد. هر صحنه و هر جا بهانهای است برای ارتباط با خداوند سبحان. برخی این را متوجه نیستند و مشکل ایجاد میشود. ولی باید یاد بگیریم که کلاً در این اعمال آن اسماء را ببینیم و در دل اسماء خدا را ببینیم و با خدا تعامل داشته باشیم و از اینها لذت ببریم. باور کنید همۀ زندگی ما با اسمای الهی است و با خدا است در هر جایی و در هر کاری، حتی مطالعهکردن!
✅ ما از اسم شکور، بهرۀ سلوکی و توحیدی میخواهیم؛ خداشناسی میخواهیم؛ معرفت ناب خدا میخواهیم؛ ارتباط عابدانه نسبت به حضرت حق میخواهیم؛ خضوع نسبت به حضرت حق میخواهیم. میخواهیم خدا باشد و بماند و ما نباشیم. این را اگر کسی در زندگیاش بیاورد، لطف اسمای الهی را مییابد.
✅ البته جذابیت اسماء به گونهای است که جلوهای از جلوات حضرت حق را باید دید. حق است که دارد تشکر میکند و تعامل میکند. این تعامل سلوکی را فراموش نکنیم.
✅ بحث بعدی، بحث «عبد شکور» است که اگر این هم ادامه پیدا کند ما هم میشویم شکور.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/334
339 عرفان دروادی عمل.mp3
10.23M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 339 (1399.11.18 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 339 (1399.11.18 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۹ (۱۳۹۹.۱۱.۱۸)
🔴 بخش اول
🔵 اسم شکور و شاکر
✅ بعد از اسم رزاق به اسم شکور رسیدیم. در مورد اسم شکور، مطالب اصلی بیان شد و اندکی از مباحث باقی مانده است. خداوند سبحان در قرآن، خودش را شاکر و شکور مینامد.
🔵 تشکّر خدا
✅ شاکر و شکور به چه معنا است؟ شاکر و شکور یعنی خدا تشکر میکند. شاکر و شکور فقط به معنای شکرپذیر نیست. در مورد توبه هم همینطور است. بعضیها میگویند خدا توّاب است، یعنی توبهپذیر است. اینطور نیست. خدا توبه میکند. توبه خدا به چه معنا است؟ خدا بازمیگردد! تو که از خِلاف برگشتی و پشیمان و منکسر شدی و به سمت خدا برگشتی، خدا هم برمیگردد. خدا توّاب است. بعضی میگویند: نگویید خدا توبهپذیر است؛ بگویید خدا توبهکننده است. واقعاً همینطور است. شکور را نگویید خدا شکرپذیر است؛ بگویید خدا شکرکننده است. اینها را توضیح دادیم.
✅ تو یک قدم در کار خیر حرکت کردی، تو یک قدم به سمت خدا رفتی، خدا صد قدم به سمت تو میآید. اسم شکور یعنی همین. خدا تشکر میکند. به ازای کار خیری که تو کردی، خدا به تو توفیق و مدد و قوّت داد. همۀ این کارها را خدا برای تو کرده است و تو دست به کار شدی و به سمت خدا رفتی و اظهار خضوع نسبت به خدا کردی؛ خدا اینها را بیپاسخ نمیگذارد.
✅ خدا میگوید تو یک قدم به سمت من آمدی، من صد قدم به سمت تو میآیم و از تو تشکر میکنم. تشکر خدا تبدیل میشود به حمایت او؛ به بالابردن او؛ ارتقادادن به جان و عمل انسان. «وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ»؛ (شوری، ۲۳). هرکس کار حسنهای انجام دهد، بر حُسنِ او میافزاییم. حسنهای که انسان کسب کرده و انجام داده است، ما این حسنه را افزون میکنیم. چرا؟ چون من شکورم. تا انسان اسم شکور را میفهمد، آرام میگیرد. چون نظام عالَم اینگونه است که هرکس به سمت خدا برود، به او مدد میرساند؛ او را بالا میبرد و فتوحات به دستش میدهد؛ امکانات به دستش میدهد و بدون اینکه متوجه باشد، سر بلند میکند و میبیند که همه چیز شکل دیگری شده است. ما میخواستیم یک پله برویم، یک دفعه ده پله بالا رفتیم! خدا با آدم این کار را میکند و این اسم شکور است که کار میرسد.
🔵 زندگی با اسم شکور
✅ انسان باید با اسم شکور زندگی کند و با این اسم نفس بکشد و آن را لمس کند. در جلسات قبل گفتیم که چه حالاتی برای شخص پیش میآید و او را به خضوع و اطمینان میکشاند. اینها را توضیح دادیم.
✅ بعد از اینکه شخص دست به کار شد، خدا هم به ازای کار خیری که کرده است، او را بالا بُرد، سریع سر به آسمان بلند کند و با خدا حرف بزند و با خدا تعامل سلوکی کند؛ نگذارد از دستش در برود.
✅ من کار کردم و خدا دَه برابر به من داده است. حالا که خدا به تو عنایت و اعطا کرد، سر به آسمان بلند کن و ادامه بده و بگذار این اسم شکور در جانت جولان بدهد. انسان زود التفات به اَسما را برندارد و آن را ادامه دهد و با آن زندگی کند. خدا را ناز بدهد که خدایا، تو چگونه ما را بالا بردی! تو چقدر خوبی! چقدر زیبایی! این سنت و منش پاک و نیکو در تو هست. اینها را گفتیم که تعامل سلوکی با حضرت حق است. توضیح دادیم وقتی یک اسم جلوه کرد، چگونه با آن زندگی کنیم.
✅ در آیۀ ۵ سورۀ ابراهیم آمده است: «وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللهِ»؛و روزهاى خدا را به آنان يادآورى كن. یک تفسیر این آیه این است که به یاد بیاوریم این صحنههای اسم شکور را که با ما چه کرده است. یادآوری خیلی مهم است. من بعضیها را دیدهام که یک بار که چنین شده است، از همان الگو میگیرد و همیشه با آن نفس میکشد و با آن زندگی میکند و همیشه آن را به یاد میآورد.
✅ اجازه بدهید که حالوحس اسم شکور در شما بیاید و آن را ادامه دهید؛ به ویژه در اعمال ناب. وقتی معرفت پنهان و اخلاص پنهان در عمل زیاد میشود، خداوند یک نگاه خاصی میکند که باید آن را بیاورم بالا. این خاصیت نظام عالَم است؛ جوری عمل میکند که به چشم میآید که دستی الهی است که دارد او را بالا میآورد.
✅ حدیثی را در اسم رزاق خواندیم؛ هرگاه بندهای در معاملات، هوای من را بر هوای خودش ترجیح دهد، من ورای تجارت هر تاجری او را ضمانت میکنم. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ عُلُوِّي وَ ارْتِفَاعِ مَكَانِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ إِلَّا كَفَفْتُ عَلَيْهِ ضَيْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِ تَاجِرٍ». (كافى، ج ۲، ص ۳۳۵).
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/342
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل، جلسه ۳۳۹ (۱۳۹۹.۱۱.۱۸) 🔴 بخش اول 🔵 اسم
🔴 بخش دوم
✅ این خاصیت اسم شکور است و واقعاً نظرکردن و عنایتکردن خداوند متعال خیلی عجیب است. اسم شکور یعنی بالا آوردن نیروهای ناب. بالابردنِ نور به سمت عالَم نور. تا نوری در جایی پدیدار شد، این را بالا میبرند. خاصیت اسم شکور اینگونه است.
✅ اگر انسان کار خیری کرد، به خدا بگوید: خدایا، همه چیز را تو به من دادی؛ علم و استعداد وخلاصه همه چیز را تو به من دادی؛ کجایش برای من بود؟ آخرش هم که خودت داری مرا بالا میبری!
✅ تو انجام دادی، تو را هم بالا میبرند. این خاصیت نظام عالَم است. این خیلی کمک میکند تا بفهمد و بیابد و با این سبک با خدا صحبت کند و سعی کند که در آن انانیّت نیاید و توحید بِبارد؛ از آن خضوع و خشوع و شیفتگی نسبت به حق ببارد. از او چیزی ببارد که احساس کند او محو شده و خدا مانده است.
🔵 عبد شکور و شاکر
✅ قبلاً در اسم رزاق گفتیم که «عبدالرزاق» هم معنا دارد. عارفان این اصطلاح را دارند که اگر کسی با اسمی محشور باشد، مظهر آن اسم میشود و عبد آن اسم میشود.
✅ اگر کسی دمبهدم در انفاق و روزیدادن به مردم قرار گرفت، و پیدرپی جلوهگاه اسم رزاق شد، میشود «عبدالرزاق». در مورد اسم شکور هم همینطور است و تعبیر میکنیم به عبد شکور و عبد شاکر.
✅ گفتیم وقتی در زندگی اسم شکور حاضر میشود و آن را لمس میکنیم و با آن نفس کشیدیم و در جانمان سان دادیم، همین باعث میشود که انسان متخلق میشود به اسم شکور. چرا؟ چون انسان با هر کس بنشیند، از او خو میگیرد. با هر کس همنشین شدیم، در ما اثر میگذارد.
✅ کسی که با خدا زیاد بنشیند و به اسم شکور توجه داشته باشد، باعث میشود این خُلق خدایی در او بنشیند. هم خُلق را زیبا میبیند و هم شخصی که دارد این خُلق را اِعمال میکند، خیلی بزرگ میبیند. خدا است و دلنشین میبیند؛ یعنی از هر نظر جذاب است. هم صاحب خُلق میشود و هم جذب خود خُلق میشود. اسم شکور یکی از اسما وخُلقهای الهی است. در مبحث خُلق در تکوین این مطلب را توضیح دادیم.
✅ هم این خُلق تشکر زیبا است و هم آن صاحب خُلق که خدا است و آن را دارد، زیبا است. در این موقعیت، انسان اثر میپذیرد. هم خُلق دلنشین است و هم صاحب خُلق دلنشین است. واقعیت را میبیند؛ هم خودش جذاب است و هم صاحب خُلق جذاب است.
✅ دیدهاید برخی از کسانی که مدتی با یک عالِم ربانی رفتوآمد دارند، خُلق و خویشان شبیه آن عالِم ربانی میشود؟ حتی صحبتکردن و راهرفتنشان هم شبیه او میشود. مثل اینکه پسر راهرفتنش مانند راهرفتن پدر میشود. چون او را زیاد میبیند و از او اثر میگیرد. انسان با هر کس زیاد بنشیند، از او رنگ میگیرد.
🔵 با خدا نشستن!
✅ بعضی میگویند چطور با خدا بنشینیم؟ باور کنید با خدا خیلی خوب میشود نشست. راهش این است که شما کاری کنید و یکی از خُلقهای حضرت حق جلوه کند؛ ببینید و پیدرپی ببینید تا در شما بنشیند. بعد از مدتی خُلق در شما هم مینشیند.
🔵 ارزش زیارت
✅ ما قدر این زیارترفتنهایمان را نمیدانیم. برخی میگویند: زیارترفتن چه تأثیری دارد؟ (واقعاً اثر دارد ولی آنها نمیدانند). واقعاً همین سلامی که به معصوم میدهیم و خدمت معصوم میرسیم، یک اتصال وجودی و حقیقی برقرار میشود. خود ما هم این را احساس میکنیم و در ما اثر میگذارد. اصلاً زیاد با معصوم نشستن، خلقوخوی معصوم را به جان انسان راه میدهد و لطف و کرامت و رأفتش را میبیند.
✅ برخی میگویند: رأفت امام رضا علیهالسلام محسوس است. (این مطلب) درست است، چون زیاد آنجا رفتهاند. زیاد نشستن و زیارتکردن، اتصال است و از آنها رنگ میگیریم. رنگ معنوی میگیریم. این خاصیت ارتباط است.
✅ اگر کسی زیاد با خدا بنشیند، یکی از آثارش این است که ناخودآگاه در او یک وقاری میآید. نمیداند از کجا آمده است؟! ولی میبیند که خیلی خوشدل شده است. این از کجا است؟ خدا این حالت مهربانی و خوشدلی را به او داده است. خودش هم خبر ندارد که از کجا است. خاصیت سَحَر و بینالطلوعین همین است.
✅ عرض ما این است، کسی که کار خیر کرده است، اسم شکور را دیده است؛ آن را سان دهد و بهتدریج همین خُلق خدا را در جانش پیاده کند.
✅ خداوند میگوید: بر عهده من است که من نسبت به او کاری کنم. این اسم شکور است. چرا که میبیند که بندهاش در راه او اینقدر تلاش میکند. انسان وقتی زیاد با اسم شکور بنشیند، خُلق همنشین در او اثر میگذارد. وقتی این خُلق در انسان نشست، میشود روش و منش و رویهٔ او.
🔵 تخلق به اخلاق الله
✅ تخلق به اخلاق الهی یعنی ارتباطداشتن. اینکه گفتهاند: «َتَخَلَّقُوا بِأَخْلاَقِ اللهِ» یک راهش همین زیاد نشستن است. اما راه دیگری هم دارد: همین که من میدانم خدا چنین است، پس من هم باید اینگونه باشم و چنین کنم.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/342
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ این خاصیت اسم شکور است و واقعاً نظرکردن و عنایتکردن خداوند متعال خیلی عجیب است. اسم شک
🔴 بخش سوم
✅ همین که انسان منطقش را توحیدی کند و بگوید خدایا، تو کجا و من کجا؟! ولی دوست دارم مثل تو باشم! همین را بگوید و شروع کند. خیلی ارزشمند است. خدایا، تو حکیمی؛ کار محکم میکنی؛ من هم میخواهم سعی کنم کار محکم کنم.
✅ در روایات هم آمده است: خدایا، تو میبخشی، (پس) من هم میبخشم. در قرآن آمده است: دوست ندارید خداوند شما را ببخشد؟ پس شما هم اینگونه باشید و بخشنده باشید: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ و بايد عفو كنند و گذشت نمايند. مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد؟ و خدا آمرزنده مهربان است. (نور، ۲۲).
✅ من کسانی را دیدهام که ابتدا خُلق خدا را در قرآن پیدا میکنند و تلاش میکنند اندکی از خُلق خدا را عملی کنند و میگویند: اگر من همیشه نمیتوانم خلق خدا را عملی کنم، برای یک بار که شده آن را عمل میکنم.
✅ تخلق به اخلاق الهی خیلی گسترده است و شامل موارد غیرسلوکی هم میشود. یعنی شنیده خدا غفور است، میگوید پس من هم غفور باشم. خدا رحمان است، پس من هم رحمان باشم. تخلق به اخلاق الهی لزوماً جنبه سلوکی ندارد، بلکه همین که انسان بداند که خدا اینگونه است و تصمیم بگیرد آنگونه بشود.
✅ یکی از عرفا میگفت جویای این بودم که چرا خدا عالَم را خلق کرده است؟ ندا آمد که خدا از سر رحمتش عالَم را خلق کرده است. چون خدا رحمان است، عالَم را خلق کرده است. از آن به بعد، آن عارف سفرۀ عام پهن میکرد و میگفت خدا رحمت دارد و من هم میخواهم رحمت داشته باشم و اندکی مثل خدا باشم.
✅ تخلق به اخلاق الهی در اسم شکور، یعنی انسان بگذارد اسم شکور پیدرپی به جانش بخورد و کمکم خلقوخوی او را بگیرد و اخلاق او را پیدا کند. اخلاق او را پیدا کرد، میشود اسم شکور.
🔵 ابعاد عبد شکور
🔵 شکر نسبت به خود حضرت حق
✅ ما یاد گرفتیم که هر کس به ما نعمتی داد و اِکرامی کرد، باید با او چگونه رفتار کنیم. خداوند متعال از همه بیشتر اکرام کرده است. لذا باید سعی کنیم که اول نسبت به خود خدا شاکر باشیم. بحث شکر در ادبیات دینی زیاد آمده است.
🔵 شناخت صاحب نعمت
✅ در شکر اولین و مهمترین مسئله این است که انسان صاحب نعمت را بشناسد. بشناسد که او نعمت را به ما داده است. یعنی بداند که خدا این نعمت را به او داد. خیلی چیزها به ما داده شده است، ولی آنها را احساس نکردهایم که خدا داده است. تا این امر فهمیده شد، این میشود شکر. اتفاقاً مغز شکر اینجا است.
✅ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا»؛ امام صادق عليهالسلام فرمود: هر كه خدا به او نعمتى دهد و او آن را از دل بفهمد، شكرش را ادا كرده است. (كافى، ج۲، ص۹۶). یعنی بداند که از خدا است. تا معرفت میآید، انسان جذب او میشود. خود این میشود شکر. ادبیات دینی به ما یاد داده است که بگوییم: «الحمد لله رب العالمین». انسان باید ابتدا معرفت داشته باشد، اگرچه شکر لسانی هم باید باشد.
✅ این معرفت، هم حضوری است و هم حصولی؛ هر دو را شامل میشود. چه اشکالی دارد که حصولی را هم شامل شود.
✅ خداوند از بعضیها خیلی توقّع دارد. ولی از بعضیها خیلی توقع ندارد، بلکه در همان فضای داشمشتیای که دارد، دو کلمه بگوید، خوش است و خداوند میپذیرد.
✅ در جریان حضرت موسی و چوپان، مولوی نقل میکند که چوپان با زبان خودش صحبت میکرد و میگفت: «کو همی گفت ای گزیننده اله/ تو کجایی تا شوم من چاکرت/ چارقت دوزم کنم شانه سرت». بعد حضرت موسی گفت: این نحو صحبتکردن درست نیست.
✅ بعضی در حد دو کلمه عادی و ظاهری بگویند، خیلی اثر دارد. اسم خدا را بُرده است. گاهی به همین بهانه انسان را نجات میدهند. همین که الفاظی را به کار برده است که بندگان ناب خدا به کار بردهاند، خدا هم او را میبخشد. چون افراد عادی هستند، خدا به آنها سخت نمیگیرد؛ ولی امثال ما را سخت میگیرد. به هر حال پشت صحنه شکر حقیقی، معرفت است.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/342
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ همین که انسان منطقش را توحیدی کند و بگوید خدایا، تو کجا و من کجا؟! ولی دوست دارم مثل تو
🔴 بخش چهارم
✅ گفتوگوهای حضرت موسی با خداوند متعال خیلی ارزشمند است. هر وقت این صحبتها را دیدید، مغتنم بشمارید. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِيمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع يَا مُوسَى اشْكُرْنِي حَقَ شُكْرِي فَقَالَ يَا رَبِّ وَ كَيْفَ أَشْكُرُكَ حَقَّ شُكْرِكَ وَ لَيْسَ مِنْ شُكْرٍ أَشْكُرُكَ بِهِ إِلَّا وَ أَنْتَ أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَيَّ قَالَ يَا مُوسَى الْآنَ شَكَرْتَنِي حِينَ عَلِمْتَ أَنَّ ذَلِكَ مِنِّي»؛ خداى متعال به حضرت موسى عليهالسلام وحى فرمود: اى موسى، مرا چنان كه بايد شكر كن. موسى عرض كرد: پروردگارا، چگونه تو را چنان كه بايد شكر گويم حال آنكه هر شكرى كه تو را مىگويم خود نعمتى است كه تو به من ارزانى داشتهاى؟ فرمود: اى موسى، حال كه دانستى توفيق آن شكر را هم من به تو دادهام، شكر مرا ادا كردهاى (كافى، ج۲، ص۹۹). همین که میدانی از من است، این شکر من است. یعنی پشتوانهٔ شکر، معرفت و علم است.
✅ کسانی که در کار علمی هستند، میدانند ما خیال میکنیم که حرف میزنیم، بلکه طوطیصفت هستیم و بسیاری از اوقات از آن سو به ما اعطا میکنند و ما به زبان میآوریم. اینکه بعضی افراد، کارهای علمیشان را به خود نسبت میدهند، این درست نیست. خبر ندارند که از آن سو به او دادهاند. علم خیلی مهم است و داده میشود؛ معنویت خیلی مهم است و اعطا میشود؛ ولی همه از آن سو است، انسان بفهمد که اینها از خودش نیست و از آن سو است.
✅ انبیا همه آمدند تا امت اصلاح شود و درست شود.
✅ «وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ»؛ و از بندگان من اندكى سپاسگزارند. ( سبأ،۱۳).
✅ «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كاَنَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ شَاكِرًا لّأَِنْعُمِهِ اجْتَبَئهُ وَ هَدَئهُ إِلىَ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ»؛ به راستى ابراهيم، پيشوايى مطيع خدا [و] حقگراى بود و از مشركان نبود. [و] نعمتهاى او را شكرگزار بود. [خدا] او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد. (نحل،۱۲۰ و ۱۲۱).
✅ به هر چیزی که نگاه میکند، میبیند که از او است و حتی به خودش هم نگاه میکند، میبیند و مییابد که از او است و از خودش نیست. این را بفهمد و عبد شکور باشد نسبت به خدا.
✅ دربارهٔ حضرت نوح آمده است: «إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً»؛ راستى كه او بندهاى سپاسگزار بود. (اسراء، ۳). خدا بر شکوربودن بندهای صحه بگذارد، معنادار است.
✅ «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَني أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَريمٌ»؛ كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مىآورم». پس چون [سليمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر ديد، گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا مرا بيازمايد كه آيا سپاسگزارم يا ناسپاسى مىكنم. و هر كس سپاس گزارد، تنها به سود خويش سپاس مىگزارد و هر كس ناسپاسى كند، بىگمان پروردگارم بىنياز و كريم است» (نمل، ۴۰).
ما تا در حجاب و کثرت و غفلت هستیم، اینها را از خودمان میدانیم؛ ولی اینها برای خدا است.
✅ هر کس شکر کند، برای خودش شکر کرده است و خداوند متعال از این شکرها بینیاز است.
✅ دربارهٔ رسولالله صلواتاللهعلیه هم چنین آمده است: «بَلِ اللَّهَ فَاݗعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرينَ»؛ بلكه خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش (زمر، ۶۶).
✅ حضرت رسول عبادتهای سنگین داشت. عایشه از حضرت پرسید: چرا اینگونه خود را به سختی میاندازید، درحالیکه بهشت رفتنِ شما حتمی است؟ حضرت فرمودند: «أَ فَلَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً»؛ آیا ما نباید بندۀ شکور خدا باشیم؟ (کافی، ج۲، ص۹۵). این خاصیت اگر در کسی باشد، عبد شکور شده است. معصومین صلواتاللهعلیهماجمعین نسبت به حضرت حق، سِلمِ محضاند، در عین حال شعور محض هم هستند. از یک جهت محالّ معرفةالله هم هستند.
✅ دربارهٔ رسولالله نقل شده است، هرگاه نعمتی به ایشان میرسید میفرمود: «الحمدلله رب العالمین» و وقتی مصیتبی میرسید، ایشان میفرمود: «الحمدلله علی کلّ حال». یعنی همه را «لِله» میدید. ما هم اگر اهلش باشیم، در شرایط سختی میگوییم: خدایا، شکرت که نگذاشتی دست به این کار بزنم!
✅ ما گاهی بعضی از اینها را نمیدانیم. ولی میدانیم که اگر من بر اساس ایمان عمل کنم، خدا چیزی جز خیر برای من رقم نمیزند! خیلیها را دیدهام که وقتی خداوند چیزی را برایشان رقم نمیزند، یک «الحمدلله» جانانه میگویند. نظام عالَم حساب دارد.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/342
نسیم عرفان
🔴 بخش چهارم ✅ گفتوگوهای حضرت موسی با خداوند متعال خیلی ارزشمند است. هر وقت این صحبتها را دیدید، م
🔴 بخش پنجم
✅ از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: مستمندی نزد امام آمد و از حضرت وجهی خواست. حضرت وجهی دادند. شخص گفت: «الحمدُ لِلّه». بعد حضرت خوشش آمد، وجه دیگری دادند. آن شخص دوباره گفت: «الحمدُ لِلّه». باز حضرت خوششان آمد و بار سوم هم به ایشان وجهی دادند. ولی بار سوم از حضرت صادق علیهالسلام تشکر کرد. حضرت دیگر چیزی ندادند و فرمودند: اگر هر بار «الحمدُ لِلّه» میگفتی، من تمام داراییام را به تو میدادم. چرا؟ برای اینکه بفهمی همه چیز از خدا است و این توفیق را خدا به انسان میدهد.
✅ انشاءالله ما هم بتوانیم اسم شکور را در خود محقق کنیم و عبد شکور شویم. با اینکه خیلی فاصله داریم!
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/342
340 عرفان دراودی عمل.mp3
9.25M
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#عرفان_دروادی_عمل
جلسه 340 (1399.12.2 شنبه)
#اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 340 (1399.12.2 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل؛ جلسه ۳۴۰ (۱۵) (۹۹.۱۲.۲/ ۸ رجب/ شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 اسم شکور
✅ بحث معارف در کار سلوک مؤثر است. به عنوان نمونه اسمای الهی را انتخاب کردیم. به نظرم قبل از تعامل سلوکی با اسمای الهی، اگر بحث توحید ذاتی را به خوبی معنا کنید، لوازم سلوکیِ فراوانی دارد.
✅ اسم رزاق را بیان کردیم و بعد به اسم شکور پرداختیم. مطالب اصلیِ اسم شکور گفته شد. خداوند سبحان، شاکر و شکور است. با اینکه خداوند سبحان خودش به ما قدرت و عزم و اندیشۀ خیر داده است، اگر ما کار خیر انجام بدهیم، خدا آن را بیپاسخ نمیگذارد. خودش ما را در مسیر خیر انداخته است. یک قدم که به سمت او می رویم، خداوند صد قدم به سمت ما میآید و با اسم شکورش از بندگانش تشکر میکند.
🔵 ابعاد عبد شکور
✅ اگر کسی مظهر اسم رزاق شود، «عبدالرّزاق» میشود که روزیِ عدهای را تکفل میکند و صاحب این اسم میشود؛ این اسم در او محقق و عبدُالاسم میشود؛ یعنی اسم حق در او نشسته است. همچنان که در عبدالرزاق گفتیم، عبدالشکور و عبدالشاکر هم به همین معنا است. بنده اگر بخواهد این خُلقِ الهیِ شکر را پیدا کند، میشود عبدِ شکور. خُلق خدایی تشکر است و اگر بنده هم این را در خود پیاده کند، میشود عبد شکور.
✅ اینها را در جلسه قبل توضیح دادیم. وقتی این اسم در انسان پیاده شود و ببینیم که حضرت حق چه میکند، این باعث میشود که بعد از مدتی این خُلق خدایی در ما مینشیند. کلاً با خدا نشستن بهگونهای است که بعد از مدتی آن خُلق در ما مینشیند.
✅ الان ماه رجب است، وقتی انسان ارتباطهایی با خدا دارد، میبیند که این خُلقِ الهی در او نشسته است. بدون اینکه خودش هم متوجه شده باشد. کسی که زیاد با حضرت حق بنشیند، میبیند که خُلق خدا در او مینشیند. مثلاً اگر رحمت حقتعالی زیاد برای او جلوه کند، میشود «عبدُالرحمٰن». یعنی خُلقِ خدا در او مینشیند.
✅ به طور کلی، قاعده این است، کسی که زیاد با خدا و اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین بنشیند، خُلق آنها در او مینشیند. بعد از مدتی که زیارترفتن ادامه مییابد، خلق و خوی معصوم به ما منتقل میشود. بعد از مدتی حالوحس او را داریم. به اندازۀ خودمان آن خُلق در ما مینشیند. چرا؟ چون انسان خوپذیر است.
✅ بنده خدایی میگفت در جمعی بودم؛ کسی تعبیری به کار برد که از آن ناراحت شدم. وقتی رفتم خانه همان تعبیر را به کار بردم! تازه در آن مجلس در مقابل آن کار موضع گرفته بود! اما در او اثر کرده و به خانوادهاش منتقل کرده بود. تا چه رسد به این که انسان به کسی دل بدهد. وقتی انسان به کسی دل میدهد، بعد از مدتی در او اثر میگذارد و ناخودآگاه آن حلوهوا را پیدا میکند. با خدا و معصوم و عالم ربّانی نشستن همین گونه اثر میکند.
✅ اولین اثر عبد شکور، این است که ما باید نسبت به خداوند متعال شاکر باشیم. لذا برخی از آیات را خواندیم: حضرت نوح که به شدت از خدا تشکر میکرد. «إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا» (اسراء، ۳)؛ داستان آصفبنبرخیا را هم گفتیم.
🔵 تمام نعمتها از سوی خدا است
✅ انسان باید بداند که هر نعمتی که به او میرسد، از سوی خدا است. بیمار میشود و شفا مییابد، باید بگوید: «الشَّفٰاءُ مِنَ اللهِ»؛ گم شده است و کسی او را هدایت کرد، باید بگوید: «اَلْهٰادی هُوَ اݗلله»؛ کسی او را تحت تربیت گرفته و به پیش میبرد باید بگوید: «هُوَ الرَّب»؛ خدا ربّ است.
✅ «وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ»؛ و هر نعمتى كه داريد از خدا است (نحل، ۵۳). با نعمتها است که زندگی میکنیم و کار میکنیم و ازدواج میکنیم. تا انسان این را بداند، باید خاصیتِ این خُلق را نمایان کند. باید شکرگزار خداوند متعال باشیم. باید از خدا تشکر کرد. شکرگزاری شیوههایی دارد. سطح اول شکرگزاری، گفتنِ «اَلْحَمْدُلِله» است.
✅ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ- الْحَمْدُ لِلّه رَبِّ الْعالَمِينَ»؛ شکر نعمت پرهیز از کارهای حرام است و شکر کامل این است که انسان بگوید: «الْحَمْدُ لِلّه رَبِّ الْعالَمِينَ» (الحقائق، ص ۱۵۱ و اخلاق شبر، ص ۲۳۷).
✅ چرا شکر نعمت اجتناب از محرمات است؟در ابتدا گفتیم اصل شکر معرفت به نعمت است. تا این را بدانیم که کسی که اینقدر به ما نعمت داده، آدم نمک میخورد و نمکدان را میشکند؟ نَه. این کار را نباید انجام دهم. شکر چیست؟ شکر این است که من وقتی فهمیدم او اینقدر به من خدمت کرده است، من هم جانب او را مراعات کنم. جانب او را رعایتکردن چند جهت دارد. چون به من نعمت داده است، از محرمات اجتناب میکنم.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/348
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل؛ جلسه ۳۴۰ (۱۵) (۹۹.۱۲.۲/ ۸ رجب/ شنبه) 🔴
🔴 بخش دوم
✅ اجتناب از محرمات یعنی باید مواظب بود هر نعمتی در جای مناسب خودش، درست استفاده شود و در جای بد استفاده نشود. این، لطفِ شکری دارد. کلاً در اجتناب از محرمات دَهها معنا نهفته است. میتواند برای این باشد که خلاف ادب است. چون خدا مولای من است، چون خدا به من نعمت داده است، من باید اینگونه باشم. این شکر است و عملاً هم اینطور است. ما از این زاویه که چون خدا به ما نعمت داده است، شکر او را بهجا میآوریم. مثلاً شما همسایهای دارید که به شما خیلی اِکرام میکند، آیا شما جانب او را رعایت نمیکنید؟ خدا این همه به ما نعمت داده است، شُکرش چیست؟ شُکرش این است که از محرمات اجتناب شود. خدا خدمت کرده است؛ محبت کرده است؛ اِکرام کرده است؛ ولی من بد کرده ام. این که نمیشود.
✅ این همانی است که در فرهنگ قرآنی گفته میشود: «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» (الرحمن، ۶۰). برخی این حالشان است که خدا با من اینگونه رفتار کرده است و من چگونه رفتار کنم؟! مخصوصاً کسانی که احساس حضور میکنند، خواه به اِلقای مَلکی باشد و خواه به شهود قلبی باشد. تا این احساس میآید میبیند که من دارم بیادبی میکنم. اصلاً در پیشگاه خدا رفتن و اینگونه عملکردن یعنی نمک خوردن و نمکدان شکستن!
✅ عبدالشکور بودن لزوماً زبانی نیست، بلکه با عمل هم میتوان شکر کرد. حتی عبادت هم میتواند نوعی شکر باشد. همهٔ جوانب را با خدا مراعاتکردن، شکلهای متفاوت شکر است. همین خودش جای بحث دارد و میشود چند جلسه ایستاد.
✅ یادتان باشد کارهایی که ما انجام میدهیم معانیِ نهفته در آن است که آن را متعیّن میکند که چگونه است. یعنی میشود عبادت کرد و شکر باشد. میشود عبادت کرد و خضوع باشد. میشود عبادت کرد و به معنای توجه باشد. انواع عبادت را میشود در نظر گرفت.
✅ انواع معانی در یک کار میتواند جمع شود. شکر هم میتواند به چند جلوه در بیاید و در هر جلوهای هم یک معنای شکر در آن باشد. بنده خدایی میگفت: خدایی که به من نعمت میدهد، من نباید نماز شب بخوانم؟! من باید از خوابم بزنم! خدا که این همه به من توجه میکند، من نباید به او توجه کنم. شکر در نماز شب او رفته است. میتواند برود در اجتناب از محرمات. میتواند به صورت لسانی هم باشد به صورت «الْحَمْدُ لِلّه رَبِّ الْعالَمِينَ». همه این موارد جهات شکری دارد. حتی آن معرفتی که پیدا میکند، خودش شکر است. همین که میفهمد این معرفت را خدا داده است، شکر است.
✅ خاصیت اسم شکور در حضرت حق این است که وقتی شخص عبد شکور شد، باز هم خدا جبران میکند و اضافه میکند. «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ»؛ اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت] شما را افزون خواهم كرد (ابراهیم، ۷). یعنی تا انسان شکر میکند، خدا با اسم شکورش کار میرسد. یک چرخهای بین اسم شکور و عبد شاکر وجود دارد که با هم جلو میروند. هر چه انسان به سمت خدا میرود و خدا میبیند که خوب تشکر میکند و شکرش ناب است، اینجا خدا عجیب به او نعمت میدهد. برخی گفتهاند: ما خواستیم به خاطر تشکر از خدا (این کار را) انجام بدهیم، ولی خدا به ما چیزهای عجیب و غریبی داده است.
✅ الان ماه رجب است، گاهی به سمت خدا میرویم، خدا به انسان تفضّلات ویژه خواهد کرد. من کجا و این احوال خوش کجا؟ من کجا و این انوارِ نورانی کجا؟ اصلاً من که اینگونه نبودم. سرّش چیست؟ سرّش این است که بنده خودش را در چرخهٔ عبادت و شکر قرار میدهد وخداوند متعال برای او جبران میکند. «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ» این آیه دو تأکید دارد: یکی لام و یکی نون تأکید. هر آینه، هر آینه من نعمت افزون میدهم.
✅ «سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزِينٍ وَ يُحِبُّ كُلَ عَبْدٍ شَكُورٍ»؛ شنيدم علىبنالحسين عليهماالسّلام میفرمود: خدا هر دل غمگينى را دوست دارد و هر بندهٔ سپاسگزارى را دوست دارد. (اصول کافی، ترجمهٔ مصطفوی، ج ۳، ص ۱۵۶). خداوند بندۀ حزین را دوست دارد. در روایت داریم که من نزد شکستهدلانَم. «الْمُؤْمِنُ بشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ»؛ شادى مؤمن در چهره او و اندوه وى در دلش پنهان است (نهجالبلاغه، حکمت۳۳۳، ترجمۀ دشتی). مادری که فرزندش به رحمت خدا رفته است، خنده میکند، ولی در خندهاش یک حزن قلبی وجود دارد. اگر مؤمن هم داغ خدا داشته باشد، یک حزن ویژهای دارد. معمولاً کسی که حزن در قلبش آمد، این حالوحس را دارد: عمرم گذشت و هیچ کار نکردم؛ پیر شدیم و هنوز قدمی برنداشتهایم؛ و این حالوحسی که برخی دارند: «قافله رفت و من ماندم»! این حزن را خداوند خیلی دوست دارد و به آن برکت میدهد. این «یُحِبّ» در نظام عالَم خیلی معنا دارد.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/348
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ اجتناب از محرمات یعنی باید مواظب بود هر نعمتی در جای مناسب خودش، درست استفاده شود و در
🔴 بخش سوم
✅ تمام «یُحِبّ» و «لٰایُحِبّ»های قرآن را خیلی مواظب باشید؛ اینها خیلی میتواند راهگشا باشد. خدا توّابین و متطهرین را دوست دارد. اینها برای کسانی که کار سلوکی میکنند، یک رمز است. و هر یک «یُحِبّ»ها نظام عالَم را به سمت خودش همراه میکند. یعنی چون خدا این امور را دوست دارد، نظام عالَم همراه (مؤمن) میشود.
✅ درست مثل اینکه رئیس یک شرکت ناراحت میشود، این ناراحتی در کل ادراه پخش میشود و اوضاعِ همه دگرگون میشود. (دارم مثال میزنم؛ زیاد سخت نگیرید!) تا او خوشحال میشود، همه خوشحال میشوند. به عالَم اینگونه نگاه کنید. رئیسِ مملکتِ هستی تا ناراحت میشود کل عالَم ناراحت میشود و اگر او خوشحال شود کل عالَم خوشحال میشود.
✅ خداوند هر قلب حزین را دوست دارد و همچنین او عبد شکور را دوست دارد. تا «یُحِبّ» میآید، یعنی نظام عالَم مدافع او میشود. یعنی نظام عالَم میشود پشتیبان او که برایش توفیق ایجاد میکند. یعنی جوری میشود که به مقصد برسد. نظام عالَم موافق با عبد شکور میشود و برایش توفیق ایجاد میکند. نظام عالَم میشود مدافع او.
این معنای «لَأَزيدَنَّكُمْ» است که اسم شکور در بنده پیاده شده است، لذا کل نظام عالَم همراه او میشود. وقتی کل نظام هستی همراه او میشود، برای کسانی که اهل سلوک هستند، خیلی معنا دارد.
✅ یعنی گاهی میگوید: من نمیتوانم چیزی متوجه شوم و یک دفعه، خداوند کاری میکند که از زبان یک بچه پاسخش داده میشود. گاهی میگوید: خدایا، من چقدر سنگدل شدهام، ولی وقتی عبد شکور شد، خدا کاری میکند و بهانهای برایش ایجاد میکند تا دلش بشکند و از این قساوت درآید. برخی میگویند: نیاز به سختی کشیدن نیست، بلکه خداوند تفضل میکند. سرّش چیست؟ از بَس خوب است و با خدا خوب تعامل کرده است و عبد شکور بوده، خداوند هم راحت راه را برایش باز میکند.
🔵 عبد شکور نسبت به کل مخلوقات خدا
✅ وقتی کسی خُلق خدایی در او نشست، نسبت به بندگان خدا هم باید شکور باشد. بلکه دین هم به این امر تشویق می کند.
✅ «سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ كُلَّ قَلْبٍ حَزِينٍ وَ يُحِبُّ كُلَ عَبْدٍ شَكُورٍ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِعَبْدٍ مِنْ عَبِيدِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَ شَكَرْتَ فُلَاناً؟ فَيَقُولُ: بَلْ شَكَرْتُكَ يَا رَبِّ! فَيَقُولُ: لَمْ تَشْكُرْنِي إِذْ لَمْ تَشْكُرْهُ! ثُمَّ قَالَ [امام سجاد علیهالسلام]: أَشْكَرُكُمْ لِلَّهِ أَشْكَرُكُمْ لِلنَّاسِ»؛ عمار ذهنى گويد: شنيدم علىبنالحسين عليهماالسّلام ميفرمود: خدا هر دل غمگينى را دوست دارد و هر بندهٔ سپاسگزارى را دوست دارد. روز قيامت خداى تبارك و تعالى به يكى از بندگانش ميفرمايد: از فلانى سپاسگزارى كردى؟ عرض ميكند: پروردگارا! من تو را سپاس گفتم. خداى تعالى فرمايد: چون از او سپاسگزارى ننمودى، مرا هم سپاس نگفتهئى، سپس امام فرمود: شكرگزارترين شما خدا را كسى است كه از مردم بيشتر شكرگزارى كند (اصول کافی، ترجمهٔ مصطفوی، ج ۳، ص ۱۵۶). شاکرترین شما نسبت به خدا کسی است که نسبت به مردم شاکرتر باشد.
✅ این یک منطق دینی را به ما یاد میدهد که کسی که میخواهد شاکر خدا باشد، باید شاکر بندگان هم باشد. پدر و مادر کمک کردند، تشکر کن؛ معلم به تو درس یاد داد، تشکر کن؛ آن شخص به شما کمک مالی داد و به مدد او زندگی تشکیل دادی، تشکر کن. باید از همه آنها هم تشکر کنی! و بلکه اگر از آنها تشکر نکنی، از منِ خدا تشکر نکردهای.
🔵 منطق اسم شکور
✅ اسم شکور یک خُلق الهی است؛ یک خُلق واقعی و نفسالامری است که در ضمن بحث اخلاق در تکوین توضیح دادیم. یعنی خاصیت حقیقی در نظام عالَم این است که انسان به ازای خیری که به او میرسد، باید تشکر کند.به ازای نعمتی که به او میرسد، نعمتی برساند یا تشکر کند. چرا؟ منطق اصلی آن چیست؟ «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» (الرحمن، ۶۰). منطق پایهای همین است. خدا این خُلق را دارد، چون برّ و بارّ است. قبلاً این را توضیح دادم. خُلق الهی اینگونه است که یک خُلق واقعی و تکوینی نفسالامری است. باید گفت: اساساً یک رگ جوانمردی و فتوّت است که الان در فضای بشری بهکار می برم. جوانمردی و فتوّت لازمهاش این است که شکور باشد. خُلق تشکر یک حقیقتی از حقایق نفسالامری عالَم است. چرا؟ تا انسان خیری میبیند، به ازای آن خیر، باید خیری برساند. «هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ» (الرحمن، ۶۰). پاداش احسان جز احسان نیست.
https://eitaa.com/nasimehekmat_erfandarvadiamal/348