eitaa logo
نسیم عرفان
2.7هزار دنبال‌کننده
20 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۴۹ (۴) (۱۵ آبان ۱۴۰۰/ ۳۰ربیع‌الاول شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 هر لحظه در حال ساختن خودیم ✅ حضرت استاد می‌فرمود: ما شب و روز در حال ساختنِ خود هستیم؛ حتی در خواب هم خودمان را می‌سازیم و خواب ما هم ریشه در خود ما دارد. اگر من خودم را پاک کنم، خوابم هم پاک می‌شود. اگر من خودم را آلوده کنم، خوابم هم آلوده می‌شود. بوعلی می‌گوید: کسی که زیاد دروغ می‌گوید، اگر در خواب به حقایق برسد، صورت‌گریِ نفسِ دروغ‌گویِ او آن حقایق را برعکس می‌کند؛ یعنی حقیقتی که در عوالم دیگر دیده است، برعکس می‌شود. خواب نمایندۀ روز و بیداری ما است. لذا وقتی مؤمن قوی شود، خوابش هم قوی می‌شود. ما شب و روز داریم خودمان را می‌سازیم. 🔵 حلال در سطح اول، حرام در سطوح بالاتر ✅ لذا ایشان تمام آنچه از واجب و حرام که در دین آمده است، بر این اساس حل می‌کرد. البته ایشان اینها را از آیات استنباط کرده‌اند. «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ»(نجم، آیۀ۳۹). من قصد ندارم بحث‌های قرآنی و فلسفی و عرفانی آن را مطرح کنم. با این حرف، نه تنها شامل تمام واجبات و محرمات می‌شود، بلکه بالاتر از آن را هم شامل می‌شود. ما اموری داریم که در یک مرحله حرام نیست، ولی در مرحله بالاتر حرام می‌شود. در مرحلۀ پایین شاید حرام نباشد، ولی برای مراتب بالا حرام است. اگر «مخلَصین» بگویند من اخلاص می‌ورزم، خلاف کرده و همین اظهار اخلاص باعث تنزل او می‌گردد. علم و عمل انسان‌ساز است؛ یعنی هر کس با توجه به سطح خود و به حسب خودش، گناهی دارد. بحث حضرت استاد عام است و فقط حرام و واجب سطح ظاهر را شامل نمی‌شود، بلکه به حسب افراد همۀ سطوح را فرامی‌گیرد. 🔵 مرز انسانیت ✅ ما در اینجا در حد مبتدی سخن می‌گوییم. در سطح مبتدی یعنی گناه نکن؛ واجبات را انجام بده؛ و طبق دین عمل کن. چرا؟ چون اینها مرز انسانیت است و نباید این مرز را شکست. «وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ»؛ و هر كس از مقررات خدا [پاى‌] فراتر نهد، قطعاً به خودش ستم كرده است. (طلاق، آیۀ۱). هر کس از حدود الهی عبور کند و تعدی کند، به خودش ظلم کرده است. چرا؟ چون همۀ اینها معیار و مرز انسانیت است. 🔵 خودتان را خوب بسازید ✅ ایشان می‌فرمود: خودتان را خوب بسازید. کمتر سالی بر ما گذشت که دَه‌بیست بار این حرف را از حضرت استاد نشنیده باشیم و همیشه این حرفشان برای ما تازگی داشت. مبنایِ ایشان این بود و دایماً به همه طلاب تذکر می‌داد و می‌گفت: مواظب باشید در حال ساختنِ خود هستید و ببینید خودتان را چگونه می‌سازید. ایشان مکرر می‌فرمود: خودتان را اُشترگاوپلنگ نسازید! خلاف نکنید تا به صورت اُشترگاوپلنگ درنیایید. 🔵 اتحاد عمل با عامل ✅ ایشان در طول سالیانی که اشارات و اسفار درس داده‌اند، مکرر توضیح می‌دادند که علم و عمل انسان‌ساز است و انسان در حال ساختن خود است. ایشان در سه فصل آخر اتحاد عاقل و معقول، تمام آیات و روایات را آورده‌اند و می‌فرمود: این همانی است که فلسفه و عرفان به آن می‌رسند که لبّ شریعت است. آن چیست؟ اتحاد عمل با عامل. این خیلی پر معنا است. 🔵 سر سفرۀ اعمال خود مهمانیم ✅ استقامت بورزید و ببینید این مبنا با شما چه می‌کند. اگر انسان با گوشه چشمش کاری کند، سر آن سفره نشسته است. اگر استهزایی کند، سر آن سفره نشسته است. اگر دلی را بشکند، سر آن سفره نشسته است. حالا که این‌طور است، مواظب باشد. لذا ایشان می‌فرمود: «انجام واجبات و ترک محرمات». 🔵 سطوح واجب و حرام ✅ هر کس در هر سطحی که باشد یک واجبات و یک محرماتی دارد. شریعت ابتدا از ما نماز خواسته است و بعد از ما حضور قلب هم می‌خواهد. ایشان برای سطح بالاتر می‌فرمود: تو جفا نمی‌کنی که در نماز به خدا توجه نمی‌کنی و ذهنت جای دیگر می‌رود؟ ایشان به همۀ سطوح توجه می‌کرد و می‌فرمود: انسان که جلوتر می‌رود، باید مواظبت‌هایش بیشتر شود. خلاصه اینکه هم باید به تحصیل و هم به طهارت توجه داشت؛ شب و روز در حال ساختنِ خود هستیم؛ علم و عمل انسان‌ساز است؛ باید خیلی مواظب بود و گناه نکرد و واجبات را انجام داد. 2️⃣ قرآن خواندن ✅ ایشان می‌فرمود: قرآن خواندن باید تقویم شما باشد. ایشان توصیه می‌کردند که روزی یک جز قرآن بخوانید. من در پرانتز می‌گویم اگر کسی توفیق ندارد روزی یک جز قرآن بخواند، از روزی دو صفحه شروع کند و مقید باشد که اگر امروز نتوانستم بخوانم، فردا یا وقت دیگر جبرانش کنم. به گونه‌ای که هر ماه، شصت صفحه خوانده باشد. بعد از مدتی، آن را پنج صفحه و بعد نصف جز و در نهایت به یک جز برساند. قرآن خواندن خیلی پر فایده است. 🔵 معنویت ناب و بی‌دردسر ✅ اگر منطق ناب و حقایق معارفی ناب و بی‌دردسر و بی‌خلل می‌خواهید، در قرآن است. دستور ناب و بی‌دغدغه و بی‌خلل، قرآن است؛ معنویت ناب بی‌دردسر، قرآن است؛ اگر می‌خواهید حالتان خوش شود، قرآن. بعدها می‌بینید می‌شود کل قرآن را یک دور به شکل حال خوش بخوانید. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 هر لحظه در حال ساختن خودیم ✅ حضرت استاد می‌فرمود: ما شب و روز در حال ساختنِ
🔴 بخش سوم ✅ گاهی استاد دستور می‌داد قرآن را بغل بگیرید و ببوسید؛ یعنی به آن اظهار تعلق کنید. ایشان می‌فرمود: جایی که قرآن هست، هیچ‌گاه پای خود را دراز نکنید و جای قرآن جای مناسبی باشد. ایشان جریان آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی را نقل می‌کرد که خدمت مرحوم قاضی رفت. سؤال ایشان این بود که وقتی پایم زیر کرسی است و قرآن می‌خوانم، آیا این بی‌ادبی است؟ مرحوم قاضی گفت: این بی‌ادبی است. 🔵 انس با قرآن ✅باید با قرآن انس گرفت. گاهی ایشان می‌فرمود: سطح اول، شما لغات قرآن را درست کنید. معمولاً طلاب در قدم اول، چون عربی می‌خوانند و کار می‌کنند، معانی قرآن را می‌فهمند. ولی بهتر این است طلاب کاری کنند که قرآن به جانشان بنشیند. 🔵 گوش جان سپردن به قرآن ✅ در دستورات استاد آمده است که گوش جان به قرآن بسپارید؛ این غیر از خواندن است. گوش جان سپردن به قرآن یعنی من بفهمم قرآن چه می‌گوید. باید دل داد که قرآن چه می‌گوید و باید خودش را سراسر گوش کند و نسبت به قرآن خضوع کند. بگذارید قرآن به جانتان بخورد. قرآن خیلی خوش به ما یاد می‌دهد. 🔵 همۀ عالَم دست خدا است ✅ یک دور قرآن را با این نگاه بخوانید که همۀ عالَم دست خدا است و هیچ وقت شر بر خیر غلبه نمی‌کند، ولو در ظاهر شر پیروزی داشته باشد. 🔵 نتیجه عدم انس با قرآن ✅ چند بحث از نظام احسن را در جایی می‌گفتم و بعد چند مثال از حضرت موسی و ابراهیم زدم. یکی از طلابی که درس‌های غیرطلبگی خوانده بود و بعد طلبه شده بود، گفت: شما با چند مثال می‌خواهید مسئله را حل کنید؟ از لحن بیانش، خیلی به من سخت گذشت. من ناراحت شدم و به او گفتم: شما کمی قرآن بیشتر بخوانید. اگر قرآن بخوانید، مطالبی که می‌گویم در آن هست. ✅ طلبه‌ای دیدم که بعضی از این مسایل را قبول و باور نداشت؛ اینکه اگر کسی گناه کند، سیل می‌آید و بلا نازل می‌شود. من در دلم گفتم او خوب قرآن نخوانده است؛ اگر خوب می‌خواند، این عقیده را نداشت. «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»؛ و هر [گونه‌] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمى‌گذرد. (شوری، آیۀ۳۰). «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»؛ و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‌گشوديم، ولى تكذيب كردند؛ پس به [كيفر] دستاوردشان [گريبان‌] آنان را گرفتيم. (اعراف، آیۀ۹۶). اگر این آیات را خوانده بود، این‌گونه سخن نمی‌گفت. 🔵 قرآن خواندن عُمقی ✅ باید قرآن خواند، چون ذهنمان را درگیر می‌کند. آن باور ذهنی معمولاً در رفتار ظاهر می‌شود و علت عمل می‌گردد. کسانی که مثلاً به امور افسانه‌ای باور دارند، چگونه‌اند؟ به همه آنها باور دارند و بر اساس آن عمل می‌کنند. ما طلاب که قرآن می‌خوانیم، وقتی استمرار داشته باشد، چون معنایش را می‌فهمیم، باید به گونه‌ای باشد که به جانمان برسد و به قلب برسانیم. 🔵 مکاشفه قرآنی ✅ اول ذهن ما را درگیر می‌کند و ذهن نورانی می‌شود و بعد از مدتی جانمان را درگیر می‌کند. یعنی حقیقت جانتان با قرآن انس می‌گیرد. اگر ذهن درگیر شود، نورانی می‌شویم؛ چون قرآن همه‌اش حقیقت است. در این مرحله، عرفا هم می‌گویند: شما می‌توانید با مکاشفاتتان آیات را بفهمید. یعنی همین که آیه را می‌بینید، برایتان مکاشفه روی می‌دهد. حضرت استاد می‌فرمود: من داشتم آیۀ «وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ»(واقعه، آیۀ۹۴) را می‌خواندم، در همان لحظه دیدم جهنمیان جلوی چشم من هستند و چگونه در عذاب‌اند. 🔵 بخوان و بالا برو ✅ با قرآن ذوق پیدا می‌کنید. ابتدا ذهن درگیر می‌شود. بعد جان درگیر می‌شود. بعد سرّ، ذوق پیدا می‌کند. اینکه می‌گویند: «اِقرَأ وَ ارقَ»؛ قرآن را بخوان و بالا برو، هر آیه‌ای درجه‌ای از بهشت است؛ بخوان و بالا برو. واقعاً همین‌طور است. 🔵 قرآن؛ سراسر حکمت ✅ قرآن سراسر حکمت است. همۀ حقیقت بهشت حکمت است. «أَنَا مَدِينَةُ الْحِكْمَةِ وَ هِيَ الْجَنَّةُ وَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ بَابُهَا». قرآن ما را دم‌به‌دم بالا می‌برد. قرآن این‌گونه است. قرآن حتی در بدن و کارهای ما اثر می‌گذارد. در روایات آمده است که خانه‌ای که در آن قرآن خوانده می‌شود، آسمانیان که به زمین نگاه می‌کنند، از آن خانه نور ساطع می‌شود و آسمانیان نور می‌بینند. حتی همین قرآن خواندن ظاهری این‌گونه است. قرآن خواندن در بدن و ذهن و جان و سرّ ما اثر دارد. 🔵 اثر قرآن خواندن ✅ در روایات آمده است که در خانه‌ای که قرآن خوانده می‌شود، شیاطین رفت و آمد نمی‌کنند. قرآن خواندن مراتب دارد، ولی ظاهر قرآن به باطنش وصل است. ظاهرش چون به آن باطن وصل است، طهارت پیدا می‌کند. لذا می‌گوییم بدون طهارت به قرآن دست نزنید.
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم ✅ گاهی استاد دستور می‌داد قرآن را بغل بگیرید و ببوسید؛ یعنی به آن اظهار تعلق کنید. ایشا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 صحبت خدا با انسان ✅ اگر خدا می‌خواست مستقیم با شما صحبت کند، از چه راهی این کار را می‌کرد؟ ما مانند انبیا این توان را نداریم که خدا با ما صحبت کند. اگر خدا می‌خواست با ما مستقیم صحبت کند، می‌شد همین قرآن. خدا با قرآن با ما صحبت می‌کند. شهود هم داشته باشید، آخرش همین است؛ همین شنیده می‌شود؛ همین فهمیده می‌شود؛ چیز دیگری نیست. این را باید درست کرد. راه دیگری نیست. همین آغاز است؛ همین پایان است. ✅ ابن‌عربی می‌گوید: به خزاین قرآن وصل شدم و از آنجا خبر می‌دهم. این ظاهر قرآن به آنجا وصل است. کسانی که اهلش هستند، این‌گونه می‌یابند. ✅ قرآن تنها متن دینی است که الفاظش بعینه از خدا است. قرآن تمام الفاظش از خدا است. 🔵 نشستن باخدا ✅ اگر کسی بخواهد با خدا بنشیند، از این بهتر چه می‌خواهد؟ هم دستور، هم عقاید پاک و هر چه می‌خواهیم در قرآن هست؛ پس چرا قرآن نمی‌خوانیم؟ حضرت استاد به همۀ اینها توجه داشت. مطالبی که بیان کردم، توضیحات ایشان است. 🔵 عطش معنوی ✅ حتی تا جایی ممکن است انسان چنان عطشی دارد که دوست دارد بیش از یک جز در روز بخواند. بلکه برخی هر سه روز یک ختم قرآن داشتند. نه اینکه برنامه‌اش باشد، بلکه تشنگی معنوی، او را می‌کِشاند. چنین شخصی بعد می‌بیند «فَازَ ثُمَّ فَازَ» است؛ نه اینکه فقط تکرار شود. دم‌به‌دم القای معنوی و پیش‌رفتن است. خیلی‌ها این‌گونه‌اند. 🔵 روزی یک جز قرآن بخوانید ✅ این را برای خود برنامه کنیم و روزی یک جز قرآن بخوانیم. این نوع (عمل‌کردن) پیش خدا رفتن است؛ از خدا شنیدن است. این برنامه را داشته باشیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 350 (1400.8.22 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۰ (۵) (۲۲ آبان ۱۴۰۰/ ۷ ربیع‌الثانی / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 توصیه‌های سلوکی برای طلبه مبتدی ✅ پس از ارتحال علامۀ ذوالفنون حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه، در عرفان در وادی عمل به مکتب سلوکی ایشان می‌پردازیم. در حوزه چنین الگوهایی به بار نشسته‌اند و عینیت یافته‌اند و به مقامات عالی رسیده‌اند. چنین شخصیت‌هایی برای دیگران الگو و راهگشا هستند و معمولاً راهی را که خودشان طی کرده‌اند، توضیح می‌دهند. لذا بررسی مکتب سلوکی ایشان ضرورت دارد. ✅ ایشان می‌فرمودند: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» ما مشتاقان علم را دیده‌ایم که از «ضَرَبَ، ضَرَبا» شروع کردند و به مراحل نهایی رسیدند. بنابراین، باید به نحوۀ عمل این بزگان توجه کرد که چگونه عمل کرده‌اند. باید علاوه بر کارهای علمی، آهسته‌آهسته طهارت و تهذیب را ادامه داد و به نهایت رساند. حضرت استاد هم برای مبتدی‌ها و هم برای مُنتهی‌ها دستوراتی داشتند. مبتدی کسی است که عرفان نظری نخوانده است. اکنون به دستوراتی که برای مبتدی‌ها داشتند می‌پردازیم. 1️⃣ تحصیل و طهارت ✅ طلبه دو کار اصلی دارد: یکی تحصیل و کار علمیِ جدی و دیگری طهارت معنوی. معنای طهارت واضح است و منظور، آن طهارتِ قرآنی است که دل از هر کدورتی پاک شود. رفتار و خُلقیات و نیّات و اعتقادات ما از هر گونه ظلمت و تاریکی پاک شود. باید به لحاظ قلبی طهارت پیدا شود. طهارت و تحصیل دستورِ کلانی است که در دستورات بعدی باز می‌شود. ایشان می‌فرمود: ما شب و روز داریم خود را می‌سازیم. این بیان ایشان، خیلی معنا دارد که علم و عمل انسان‌سازند. بنابراین، گناه‌کردن و خطاکردن یعنی ما عملاً خود را بد می‌سازیم. حتی نیت‌هایی که به لحاظ سطح اول مباح است، کدورت می‌آورد. از ابتدا باید شروع کرد و کم‌کم به عمق رفت. نیات و خطورات و بسیاری از اعمال قلبی را باید درست کرد. ما در بحث «عملِ مطلق» در عرفان در وادی عمل دربارۀ این موضوع صحبت کردیم. 2️⃣ قرآن خواندن ✅ حضرت استاد معتقد بود هر طلبه باید هر روز یک جزء قرآن بخواند. 3️⃣ حرف شنیدن ✅ ایشان نسبت به طلبه‌های مبتدی و متوسط این نظر را داشت که «باید حرف شنید» و باید سخن‌های مناسب فضای روحی معنوی شنید. برخی از حرف‌ها که می‌شنویم ما را تنزل می‌دهد. اما برخی از سخن‌ها مناسب فضای روحی معنوی است و چشم و گوش ما را باز می‌کند و به مراحل بعدی می‌کشاند. باید حرف‌هایی از سنخ معارف شنید تا فضای معنوی ما سامان یابد. 🔵 اعتقاد پاک ✅ ایشان معتقد بود همین فلسفه‌ای که می‌خوانید و اصطلاحاتی که یاد می‌گیرید و واجب‌تعالی و صفاتش را اثبات می‌کنید، همین‌ها شما را می‌شوراند. یعنی یک باور عقلانی می‌آورد که «عالم دست خدا است». تا همین اندازه دانستن این مطالب خیلی مباحث را روشن می‌کند. انسان ابتدا معارف را به صورت علمی می‌شنود؛ کسی که در مسیر معارف دینی با رویکرد معنوی است تا این را می‌شنود، یک نتیجه مستقیم بیِّن در آن هست. تا این را ادامه دهد، جان را شخم می‌زند و این خیلی اثر دارد. این همان اعتقاد پاک است. «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»؛ سخنان پاكيزه به سوى او بالا مى‌رود و كار شايسته به آن رفعت مى‌بخشد. (فاطر، آیۀ۱۰). اعتقاد پاک است که ما را بالا می‌برد. اعتقاد پاک نسبت به ملکوت و حقایق ماورائی، چشم ما است و موجب دیدنِ ماوراء می‌شود و موجب فهم درست می‌شود. ✅ لذا ایشان تاکید می‌کرد «حرف بشنوید». نفسِ این شنیدن انسان را می‌شوراند و دیدِ او را تغییر می‌دهد. اول عقلانی است و بعد از مدتی می‌بیند که دل هم با آن گره خورده است. ضمن بحث «ایمان» بیان شد یکی از راه‌های تحصیل ایمان، علم است. 🔵 کرنش به حقیقت ✅ اگر علم خوب بیاید، فطرت ما حقیقت‌جو است و نسبت به حقیقت کرنش دارد. فطرت ما حقیقت‌جو است. نظام عالم این‌گونه است. تا این را می‌بیند، بر اساس آن باور می‌کند. اساس فطرت ما این است. 🔵 باور قلبی ✅ فرعون یقین داشت که موسی حق است، اما علوّ و استکبار نگذاشت همراهی کند. «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا»؛ و با آنكه دل‌هايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند. (نمل، آیۀ۱۴). فطرت انسان، وقتی دید چیزی هست، همراهی می‌کند. این‌طور نیست که بگوید هست که هست؛ من چه کار کنم! بلکه بر اساس آن تعامل می‌کند و این می‌شود باور قلبی. لذا ایمان هم افزوده می‌شود. 🔵 شکوفایی فطرت ✅ نفسِ دانستن و مکرر دانستن، فطرت ما را شکوفا می‌کند. یعنی فطرتی که ما داریم و مکرر می‌شنویم خوب جا می‌افتد. بعد بر اساس آن تعامل می‌کنیم. بعد از مدتی باور قلبی سنگین پدید می‌آید و این می‌شود ایمان. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۰ (۵) (۲۲ آبان ۱۴۰۰/ ۷ ربیع‌الثانی / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 علم؛ راه میان‌بر ✅ بنده معتقدم یکی از راه‌های میان‌بر برای رسیدن به ایمان قوی همین علم است. ولی باید دانست که با علم چگونه تعامل کنیم. برخی در علم، درگیر الفاظ می‌شوند و در علم به دنبال حقیقت نیستند. در برخی جدل خیلی پررنگ است و مجادله می‌کنند و از این کار لذت می‌برند. برخی طالب حقیقت‌اند و از علم حقیقت می‌خواهند. در علم این خاصیت هست که ما را به حقیقت برساند. اما برخی از علم جدل می‌خواهند. برخی از علم شئونات اجتماعی می‌خواهند! هر یک از اینها لوازمی دارد. ✅ علم برای این است که ما را بشوراند؛ علم برای این نیست که انسان وجاهت اجتماعی پیدا کند، بلکه اگر وجاهتی پیدا شد، باید این وجاهت خرج علم شود، نه اینکه علم خرج وجاهت اجتماعی شود. ما به دنبال این هستیم که حقایقی بر ما منکشف شود. علم حصولی است، ولی ما را به سمت حقیقت می‌کشاند. 🔵 دیدن ماورا ✅ صدرا قبل از تفسیر قرآن، مفاتیح‌الغیب را نوشت. این کتاب که شامل اندیشه‌های فلسفی و عرفانی است، به عنوان مقدمۀ تفسیر صدرا است؛ چون صدرا معتقد بود که اینها برای فهم قرآن لازم است. حضرت استاد می‌فرمود: حرف زیاد بشنوید. این شنیدن جان ما را شخم می‌زند. چشم ما چگونه محسوسات را می‌بیند، همین‌طور جان ما با علم ماورا را می‌بیند. اگر کسی رسید و شهود داشت، خوشا به حال او. اما ما که معمولاً شهود نداریم، راهش علم حصولی است. 🔵 ایمان برتر ✅ بعضی‌ها علم حصولی را خیلی می‌کوبند. با همین علم حصولی باید چشم و گوش باز شود و فهمید جریان چیست و چگونه باید کار کرد. در قرآن آمده است باید توکل کنی؛ همه چیز دست خدا است. ما می‌شنویم که همه چیز دست خدا است، این علم است؛ اما اگر به صورت شهودی به این امر برسیم، می‌شود ایمان برتر. باید زیاد حرف شنید. 🔵 محرومیت ✅ برخی طلاب سالیانِ سال در حوزه درس خوانده‌اند، اما از معارف هیچ نشنیده‌اند! این خیلی حیف است و محرومیت است. در حوزه حتی کار لغوی کردن، خدمت به دین است و ارزش دارد، اما نباید کمی در باب معارف حرف شنید؟ این احتیاج دارد به حرف‌شنیدن. 🔵 حل مسائل پیچیده ✅ سنت معقول در حوزه، قرار است این راه را باز کند و این کار را انجام داده است. اول بدایه و نهایه خوانده می‌شود، بعد می‌بینید خیلی از مسائل حل شده است. بوعلی در اشارات بحث جودِ الهی را توضیح می‌دهد که خداوند متعال چگونه جواد است و فیاضِ علی‌الاطلاق بودن حق‌تعالی را توضیح می‌دهد. اگر در معارف جلو بیایید، بسیاری از مسائل حل می‌شود. نود تا نود و پنج درصد آنچه در متون دینی آمده است حل می‌شود. در مباحث حکمت متعالیه ضمن بحث «تحقق فلسفه اسلامی» توضیح دادیم، عمده مباحث معارفی دین با مباحث حِکمی و عرفانی، که صدرا آورده است، حل می‌شود. مثلاً مسئلۀ بداء که مسئلۀ پیچیده‌ای است، با مبانی حکمت متعالیه حل شده است. ذهنیتِ درست پیداکردن مهم است که با تحصیل علم حاصل می‌شود. با ذهنیت غلط هر چه عبادت انجام شود، درست نیست. 🔵 چرا الان؟ ✅ یکی از شاگردان امام صادق صلوات‌الله‌علیه ظاهراً در سن پیری از امام می‌پرسد: آیا خدا جسم است؟ امام می‌فرماید: آیا الان وقت پرسیدن این سوال است؟ یعنی این مسئله را باید در جوانی درست می‌کردی و بر اساس آن عمل می‌کردی نه الان. باید حرف شنید. اگر تصویر ما در فضای ذهن درست شود، باعث می‌شود تعاملات ما هم با عالم درست شود. مثلاً کودکانی که احساس می‌کنند غول وجود دارد، مخصوصاً در شب، با آن تعامل می‌کنند. بر مبنای یک امر موهوم تعامل می‌کنند. خاصیت علم و به‌دست آوردن تصویر درست، باعث تعامل درست می‌شود. 🔵 مو را از ماست کشیدن! ✅ حضرت استاد می‌فرمود: من کتاب معرفت نفس را نوشتم؛ چرا؟ چون کاری مهم‌تر از خودسازی نداریم و خودسازی مبتنی بر خودشناسی است. لذا باید یک دوره در باب نفس حرف شنید تا ببینیم که چگونه اثر دارد. یک دور این مباحث را بخوانیم مشاهده می‌کنیم که چقدر اثر دارد و چقدر انسان را به دقت و ظرافت می‌کشاند. و بعد انسان می‌فهمد که اتحاد عمل و عامل چگونه اثر می‌کند. قبل از دانستن این مباحث دقت و ظرافت نداشت، اما پس از دانستن این مباحث، نسبت به خودش مو را از ماست می‌کشد. اول خودشانسی و بعد خودسازی است. 🔵 هر روز یک نکتۀ معرفتی بشنوید ✅ باید معارفی از سنخ معنویت یا معارف معنوی را شنید؛ معارفی که رنگ‌وبوی معنویت داشته باشد. آنچه قرآن و دین از معارف گفته است، چه در مَلَک و چه در باب انسان کامل و چه در باب معاد و چه در باب خداوند، همه از سنخ معارف است. باید حرف شنید. حرف‌شنیدن اثر دارد. انسان باید در این خصوص حرف زیاد بشنود تا نگاهش تغییر کند. همین ادامه پیدا کند، به‌تدریج تبدیل می‌شود به ذکر. ابتدا ذهن را درگیر می‌کند و بعد جان را. بعضی از بزرگان تأکید دارند هر روز یک نکتۀ معرفتی و معنوی بشنوید. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 علم؛ راه میان‌بر ✅ بنده معتقدم یکی از راه‌های میان‌بر برای رسیدن به ایمان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 پایگاه معرفت ✅ حضرت استاد از پایگاه معرفت شروع می‌کنند. یعنی فضای معرفتی را خوب می‌بستند و بعد کار را شروع می‌کردند. ایشان ابتدا، اتحاد عاقل و معقول را توضیح می‌دادند و بعد می‌گفتند شب و روز در حال ساختن خود هستیم. از پایگاه محکم عقلانی و دینی و شهودی شروع می‌کردند و پایه را محکم می‌کردند. ✅ من به تجربه دیده‌ام، کسانی که بدون پایگاه معرفتی، در فضای اخلاقی و روحی افراد را نگاه می‌دارند، اینها افراد را سست بار می‌آورند؛ مگر کسی که به صورت جبلّی، مُنِّه ذاتی نسبت به معنویت دارد و تا چند کلمه می‌شوند، پرواز می‌کند. این راه بسته نیست، اما افراد را متوسط بار می‌آورد. ولی راه درست، معرفتی است که به عمق می‌رساند. ما مکرر دیده‌ایم، ایشان اندیشه‌هایی دارد و توحید ناب را می‌فرمود و چقدر از این توحید ناب استفاده می‌کرد و همه‌اش می‌شد عشق و حال. اما عشق و حالی که سراسر معرفت است. شما الهی‌نامۀ ایشان را ببیند که چقدر از فضای معرفتی اشباع شده است، اما همه‌اش معنویت است. 🔵 منطق پشت سر عمل ✅ در حوزه برخی خیلی زود در حدّ عمل سیر می‌دهند. این خوب است، ولی سیر نازل است. مثلاً در برخی از مجالس با ثواب و حورالعین کار را حل و فصل می‌کنند. اینها هست و پابرجا است، ولی آنها نمی‌دانند ثواب چیست و نمی‌دانند که همین الان هم ثواب برایشان هست. عمل بر مبنای منطق نازل در همین حد است. اما اگر کسی معرفت افراد را بالا ببرد، آن وقت عمل بالا می‌رود و عمق پیدا می‌کند. منطق پشت عمل است که موجب ارتفاع عمل یا ضعف آن می‌شود. عمل گاهی بالا می‌رود و گاهی پایین می‌آید و این بالا و پایین شدن‌ها به خاطر منطق پشت سر عمل است. 🔵 دست به کار شو! ✅ پس این سبک، ما را به این نتایج می‌رساند: ۱. نگاه ما را تغییر می‌دهد. ۲. باور قلبی برای ما می‌آورد. ۳. به ذکر تبدیل می‌شود. ۴. حضرت استاد می‌فرمود: تا می‌دانی، دست به کار شو. وقتی فهمیدی، دست به کار شو؛ چرا ایستادی؟ 🔵 عزم جدی ✅ ایشان در علم توقف نمی‌کرد. همین امر در ایشان باعث شد که یک عزم جدّی داشت و در کمتر کسی من چنین عزمی دیدم. مثلاً علام طباطبایی به ایشان فرمود یک چله بگیر. ایشان هشت‌دَه چله را به هم وصل کردند. ایشان می‌دانست چه خبر است و کوتاه نیامد. لذا توصیه ایشان این بود که حرف بشنوید. 🔵 شخم‌خوردنِ جان ✅ طلاب سال اول طلبگی هم می‌توانند و باید حرف بشنوند. اما اینکه حرف را از چه کسی بگیرند مهم است و اینکه چه سنخ حرفی بشنوند. این حرف‌ها را باید شنید تا جان شخم بخورد و شورانده شود. ایشان همیشه می‌فرمود: «العلم امام العمل.» این علم خودش شده است حقیقت. علم پیشوا است؛ علم حصولی او تبدیل شده است به علم شهودی. 🔵 قانع نشو! ✅ ایشان یک اصلی داشت. اینکه انسان مقام فوق تجرد دارد. یعنی انسان در هیچ جایی توقف ندارد. ایشان این موضوع را یک فصل مستقل کرده است و به آن پرداخته است. ملائکه حد یقفی دارند، اما انسان هیچ حد یقفی ندارد. یعنی، به هر جا رسیدی توقف نکن! هر چیز معنوی به تو دادند، قانع نشو! 🔵 بس نیست! ✅ حضرت استاد مبانی دینی و فلسفی آن را هم بیان کردند. امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه می‌فرمایند: «كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ؛ فإنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ»؛ هر ظرفى وقتى چيزى در آن گذارند، گنجايش خود را از دست مى‌دهد، مگر ظرف دانش كه با افزودن آن گنجايشش بيشتر مى‌شود. (نهج‌البلاغه، حکمت ۲۰۵). بعضی‌ها تا به یک جایی و مرحله‌ای می‌رسند می‌گویند «بَس است» من رسیدم و تمام شد. اما در کار حضرت استاد، «بَس است» وجود نداشت. 🔵 سلوک ابدی ✅ ایشان خبر داشتند که حقیقت عالم چگونه است. ایشان هم در کار علمی و هم در کار معنوی، در هر دو می‌گفتند: «قانع نشو!» این یک شیوه است که در مکتب ایشان به جایی قانع‌شدن وجود ندارد. می‌توان گفت تجلی ذاتی، ولی در آنجا هر قدر جلو بروی، تمام نمی‌شود. ✅ توصیه بنده این است که طلاب از همان ابتدا باید حرف بشنوند. مثلاً کلمات حضرت امام (ره) معنوی‌معرفتی و از سنخ سلوک است. از علامه طباطبایی و از حضرت استاد حسن‌زاده بهره بگیرید و استفاده کنید. 🔵 الهی‌نامه ✅ من به طلاب مبتدی توصیه می‌کنم الهی‌نامه حضرت استاد حسن‌زاده را بخوانند. به شما نگاه و خط و میل می‌دهد و نوعی کشش به سمت معارف معنوی به‌دست می‌دهد. اما وقتی طلبه جلوتر رفت، باید معقول بخواند. 🔵 کار سلوکی جدی ✅ اگر طلبه بخواهد کار سلوکی جدی کند، باید معقول بخواند. البته بعدها اگر ادامه دهد، جوری می‌شود که فضای معرفتی‌اش، فضای معنوی دارد. وقتی به شرح فصوص برسد، می‌بیند که همه‌اش فضای معرفتی و معنوی است. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 351 (1400.8.29 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۱ (۶) (۲۹ آبان ۱۴۰۰/ ۱۴ ربیع‌الثانی / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 مکتب سلوکی علامۀ ذوالفنون حسن‌زادۀ آملی ✅ امسال به جای بحث از اسمای حسنای الهی، به‌دلیل ارتحال علامۀ ذوالفنون حسن‌زادۀ آملی رحمت‌الله‌علیه به مکتب سلوکی ایشان می‌پردازیم. اولین نکته‌ای که از ایشان نقل کردیم این بود که «ره چنان رو که رهروان رفتند». سپس نسبت به کسانی که مراحلی را طی کرده‌اند (و به عرفان نظری رسیده‌اند) نکاتی را بیان کردیم. ✅ این بزرگان الگوهایِ عینی ما هستند؛ یعنی این راه را خودشان رفته‌اند و تجربه‌های فراوانی به‌دست آورده‌اند و خودشان نماد دستوراتی هستند که توصیه می‌کنند. به صورت عملی هم اجرا شده و به اوج و قله رسیده‌اند. بنابراین، جا دارد که به مکتب سلوکی آنها بپردازیم. ✅ حضرت استاد می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» فعالیت درسی و بحثی باید داشت و در کنار آن باید به سمت عمل و سلوک و تهذیب و طهارت هم خیز برداشت. ایشان هم برای طلبه‌های مُنتهی و هم برای کسانی که تازه شروع کرده‌اند و مبتدی و متوسط‌اند، توصیه‌هایی داشتند. اکنون به توصیه‌هایی که به عموم طلاب داشتند می‌پردازیم. 🔵 دستور اول تا سوم ✅ (دستور اول:) پایۀ اصلی سخنان حضرت استاد، تحصیل و طهارت است. این دو باید با هم جمع شوند. ایشان بر انجام واجبات و ترک محرمات تأکید می‌کردند. ایشان می‌فرمودند ما با علم و عمل خود را می‌سازیم؛ ببینیم چگونه خود را می‌سازیم. علم و عمل شامل نیّات و خطورات هم می‌شود و از واجبات و محرماتی که در شریعت آمده فراتر می‌رود. دستور دوم قرآن‌خواندن و دستور سوم حرف‌شنیدن است. 🔵 حرف‌شنیدن ✅ باید حرف شنید. طلبه در آغاز راه نباید بگوید که چیزی نخوانده‌ام؛ بلکه باید در کنار دروس طلبگی در بحث‌هایی شرکت کند که بار معرفتی‌سلوکی دارد. الحمدلله الان به گونه‌ای است که فایل‌های صوتیِ خیلی خوبی فراهم است که انسان می‌تواند آنها را گوش دهد. از این طریق انسان می‌تواند حرف بشنود و باید کارهایی را انجام دهد که لطف معرفتی‌معنوی‌سلوکی دارد. 🔵 الهی‌نامه ✅ خوب است از این دست آثار را انتخاب کند و با آنها مأنوس شود. مثلاً الهی‌نامه استاد حسن‌زاده را بخواند. این کتاب در سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۰ نوشته شده است که ایشان چله‌های سنگین می‌گرفتند. الهی‌نامه احوال معنوی ایشان است که نگاشته‌ شده است. این کتاب را باید بر اساس معرفت خواند؛ یعنی باید بنیادهای معرفتی‌اش پابرجا باشد. 🔵 معرفت نفس ✅ طلبه در سال سوم‌چهارم می‌تواند معرفت نفس را شروع کند. اکثر طلبه‌ها با دیپلم وارد حوزه می‌شوند و از سال سوم‌چهارم هم می‌توانند بدایه‌الحکمه را شروع کنند. وقتی بعضی از شاگردان از ایشان می‌پرسیدند برای مردم از کجا شروع کنیم؟ ایشان می‌فرمودند از معرفت نفس. خود ایشان هم از معرفت نفس شروع می‌کردند. ✅ کارهای علمی‌معرفتی حتماً باید در کار ما باشد. هر هفته باید حرف بشنویم. هر هفته باید دوسه فایل صوتی گوش داده شود. به‌گونه‌ای که با این حرف‌ها درگیر شود. 🔵 تعامل طهارتی ✅ در کنار این حرف‌ها، حضرت استاد توضیحاتی با عنوان جوانب کار علمی داشتند. هر کس در هر کاری که هست، به تناسب کارش، چه طلبه و چه بازاری و چه کارمند، معمولاً یک ساعت مستوعبی (همه‌شمول) دارد برای کاری که انجام می‌دهد. مثلاً طلبه در طول روز حداقل هشت‌دَه ساعت درگیرکار علمی است. یعنی یا استاد دارد یا کتاب می‌خواند یا مباحثه دارد. این هشت‌دَه ساعت خیلی مهم است. با این زمان طولانی چه کار کنیم و چگونه با آن تعامل طهارتی کنیم؟ تعامل علمی باید سر جای خودش باشد، ولی آن هشت‌دَه ساعتی که بیشترین درگیری با آن داریم، در طهارت باید محور باشد. چون یک بار و دو بار نیست، بلکه هر روز است و هر بار در حال تعامل در این فضاها هستیم: گاهی با هم‌حجره‌ای و گاهی با خانواده. در تحصیل طهارت این نکته را خیلی مراقب باشید. ✅ اگر با خانواده بداخلاقی کنید، این بداخلاقی آدم را بیچاره می‌کند. 🔵 قاعده کلی ✅ قاعده کلی این باشد آنجایی که بیشترین درگیری و تعامل و بیشترین ساختنِ جان را دارید، آنجا را مواظب باشید. بر آن مبنایی که حضرت استاد می‌فرمود: علم و عمل انسان‌ساز است و ما دائماً در حال ساختن خود هستیم. ✅ چرا نسبت به هم‌بحث خود بداخلاق می‌شوی؟ چرا وقتی می‌فهمی که حق با او است، کوتاه نمی‌آیی؟ چرا راه باز می‌کنی که به شکلی از آن مخمصه فرار کنی؟ چرا با همسرت این‌گونه بداخلاقی می‌کنی؟ 🔵 بهترین راه خودسازی ✅ بهترین راه خودسازی این است که در کنار همسرت باشی و خودت و زندگی‌ات را هم آباد کنی! هم خدا خشنود شود و هم خودت را آباد کنی. اینجا بهترین جا و بهترین راه برای خودسازی است. خانواده حالا دو تا حرف زد، چرا اینقدر آن را کِش می‌دهی. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۱ (۶) (۲۹ آبان ۱۴۰۰/ ۱۴ ربیع‌الثانی / شنبه) 🔴 بخش او
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔴 بخش دوم ✅ آقازاده آیت‌الله بهجت نقل می‌کرد، یک بار خانم ایشان تندی کردند و آقازاده ایشان گفت: من می‌دیدم که حق با پدر است، ولی پدر چیزی نگفت. بعد از پدر پرسید چرا جوابش را ندادید؟ ایشان فرمود: فکر می‌کنی من جواب بدهم، تمام می‌شود. چرا ادامه بدهم. خیال می‌کنی تمام می‌شود. تمامش کن! هرچند حق با تو باشد. باور کنید هرجا که حق با شما باشد و کوتاه بیایید، خانم‌تان یاد می‌گیرد که در شما انصاف و خضوع است؛ یاد می‌گیرد. اگر هم یاد نگرفت، بگذارید ادمه دهد! ✅ بنده‌خدایی می‌گفت من با الاغ، عالِمی را با همسرش از یک منطقه به منطقه دیگری می‌بُردم. در طول این مسیر خانمش دائماً از آن عالِم ایراد می‌گرفت و می‌گفت: خدا تو را ذلیل کند. این عالم هیچ حرفی به همسرش نزد. در مسیر نزدیک به امام‌زاده‌ای رسیدند آن زن گفت: ان‌شاءالله این امام‌زاده تو را بکُشد! فقط در اینجا آن عالم به او گفت: امام‌زاده هیچ‌وقت آدم نمی‌کُشد! ✅ نسبت به همۀ آن توهین‌ها او فقط همین جمله را به زبان آورد. آن شخص به عالِم گفت: با این وضعیتی که این زن دارد، چرا طلاقش نمی‌دهی؟ او گفت: شرّ این خانم را جز من کسی نمی‌تواند جمع کند. من باید خودم تحمل کنم. این عالم در حال آبادکردنِ خودش بوده است. 🔵 همراهی نه زودباوری ✅ «وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ»؛ و از ايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‌دهند و مى‌گويند: «او زودباور است.» بگو: «گوش خوبى براى شماست.» (توبه، آیۀ۶۱). رسول‌الله می‌دانست این‌گونه نیست، ولی همراهی می‌کرد. یعنی همین که رسول‌الله گوش می‌دهد، گمان نکنید که نمی‌داند چه خبر است. او می‌دانست، ولی با آنها همراهی می‌کرد. ✅ تعامل با همسر در طلبگی خیلی مؤثر است. 🔵 ۴. آبادکردن سحر ✅ حضرت استاد خیلی بر آبادکردن سحر تأکید داشتند. بحث‌های سلوکیِ فنّی‌ای دارد که کمی از آنها خواهیم گفت. سحر را آباد کنید. 🔵 خلوت‌کردن با خدا ✅ شما در طول روز چندین ساعت نزد این استاد و آن استاد می‌روید و درس می‌گیرید؛ یک ساعت هم پیش خدا بروید، خدا به شما درس دهد. منظور خلوت‌کردن با خدا است. سحر بهترین زمان برای خلوت‌کردن با خدا است. سحر را آباد کنید، همه چیزتان آباد می‌شود. 🔵 سحر ✅ منظور از سحر، نیم ساعت یا چهل و پنج دقیقه قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب که شامل بین‌الطلوعین هم می‌شود. بین‌الطلوعین خیلی مهم است که باید آن را آباد کرد. این رفتار عمومیِ ما شود. برخی گفته‌اند هر کس به قدری که توان دارد شروع کند. از اول نباید به خود فشار آورد. مثلاً حضرت امام نیم ساعت بعد از بین‌الطلوعین می‌خوابیدند. هر کس به قدری که توان دارد، از این فرصت استفاده کند؛ توان خود را ببیند و خلاف توان نباشد. اما باید (نفس را) عادت داد. 🔵 یک دقیقه یک دقیقه! ✅ اگر کسی بتواند بیست دقیقه قبل از اذان صبح بیدار شود و نماز صبح را بخواند و کمی تعقیبات را ادامه دهد، برای شروع خوب است. کم‌کم زمان را زیاد کند تا همۀ بین‌الطلوعین را بگیرد. بدن برنامه خواب را به حسب عادت تنظیم می‌کند. یعنی حتی کسانی که نمی‌توانند سحر بیدار شوند، یک دقیقه یک دقیقه بدن را عادت دهند تا زمان بیدارشدن به بیست دقیقه قبل از اذان صبح برسد. 🔵 کسی که سحر ندارد، ز خود خبر ندارد ✅ تأکید استاد این بود که «کسی که سحر ندارد، ز خود خبر ندارد». چون سحر وقت خلوت است. انسان در طول سال گه‌گاهی وقت خلوت پیدا می‌کند. مثلاً گاهی در شب قدر این اتفاق می‌افتد. گاهی در سفر به مشهد احساس می‌کند توانسته است بین خودش و خدا یا امام معصوم خلوت کند و ارتباط برقرار کند. ✅ گویا تمام زندگی پر از اشتغالات است و انسان گه‌گاهی در برخی از موقعیت‌ها فرصت خلوت و کار معنوی پیدا می‌کند، مانند شب قدر یا زیارت رفتن. اما سحر، وقت خلوت هر روز است. ممکن است ده سحر بنشینیم و حالی دست ندهد. اشکال ندارد. 🔵 برنامه برای سحر ✅ انسان باید برنامه سحر داشته باشد. وقتی برنامه باشد، وقت خلوت پیدا می‌شود. هر کس سحر ندارد، ز خود خبر ندارد، به این امر اشاره می‌کند. این برنامه به قدری جذاب است و نورانیت دارد که انسان را به حدی می‌رساند که احساس می‌کند تمام روز یک طرف و سحر یک طرف. حتی گاهی حاضر است از روز بیفتد ولی از سحر نیفتد. اگرچه انسان باید برنامه درسی و بحثی را هم در نظر بگیرد. اما نوع تشنگی و علاقه و اینکه جان را صیقل می‌زنیم و نورانی می‌کنیم، در سحر محقق می‌شود. 🔵 از سالک سر می‌رود، ولی سحر نمی‌رود ✅ برخی کل روزشان را سحر کرده‌اند و همۀ لحظاتشان خلوت است. اما معمولاً باید از سحر شروع کرد. حضرت استاد گاهی می‌فرمودند: «از سالک سر می‌رود، ولی سحر نمی‌رود.» سحر به این شکل که کسی ممکن است خوابش بگیرد، در شرایط نشسته می‌خوابد تا برنامه سحرش به هم نخورد؛ البته با حفظ شرایط بدن. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔴 بخش دوم ✅ آقازاده آیت‌الله بهجت نقل می‌کرد، یک بار خانم ایشان تندی کردند و آقازاده ایشا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 اهمیت برنامۀ سحر ✅ اهمیت برنامۀ سحر خیلی زیاد است. برنامه سحر در نهایت می‌شود حدود دو ساعت. شهید مطهری رحمت‌الله‌علیه در این اواخر سه تا سه ساعت و نیم برنامه داشتند. اما کسی که می‌خواهد دست به کار شود، در آغاز به هر مقداری که طبع و بدنش کشش دارد، به همان مقدار برنامه‌ریزی کند (و به خود زیاد فشار نیاورد). اگر کسی به هر نحوی برای نماز شب برنامه‌ریزی کرد و نشد، بعداً قضای آن را را به‌جا بیاورد. ✅ هر چه سن بالاتر می‌رود، رطوبت رأس کمتر می‌شود و می‌تواند راحت‌تر بلند شود. هر بدنی که بیشتر گرم باشد، زودتر بلند می‌شود. برنامه داشته باشید و آن را به هم نزنید. 🔵 استفاده از گوشی در سحر ممنوع! ✅ این‌طور هم نباشد که وقت سحر بلند شوید و این گوشی موبایل دست‌تان باشد و جواب این و آن را بدهید. مطلقاً از این کار پرهیز کنید. یعنی فقط با خدا بنشین (و اغیار را از دل بیرون کن). ✅ حتی اگر کسی هیچ کاری نکند و فقط با خدا بنشیند و رو به قبله بنشیند، همین مقدار کافی است. خود این زمان اثر دارد. 🔵 راهبری سحر ✅ کسی که سحر دارد و بین‌الطلوعین بیدار است، همین سحر و بین‌الطلوعین راهبر است و به او خط می‌دهد که چه کار کند و چه کار نکند. یعنی همین که مناسبت پیدا کردید، القائاتی می‌آید که انسان خودش می‌فهمد. سحر راهبر انسان است؛ به این معنا که به او خط می‌دهد و می‌گوید چه کار کند. درست مانند استاد که به او می‌گوید چه کار کند، سحر هم خودش راهبر او می‌شود. ✅ استاد حسن‌زاده شعری دارند با عنوان «یُمن سحر». «از یُمن سحر راه نمودند حسن را». خودشان هم می‌فرمودند: سحر داشته باشید؛ سحر به شما می‌گوید که چه کار کنید. سحر هم قوت و غذای جان است و هم راهنما. «از سالک سر برود، سحر نرود». «آنکه سحر ندارد، ز خود سحر ندارد». «الهی، خروس را سحر باشد، حسن را نباشد». چرا؟ این امر را در درس‌هایشان توضیح داده‌اند. 🔵 بهترین وقت خلوت ✅ این مطالب هم اسرار است و هم چشم و گوش را باز می‌کند. ما این مطالب را هم در شریعت داریم و هم در سلوک. سحر، خلوت است. بهترین وقت خلوت سحر است. برای ما خلوت می‌آورد. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم 🔵 اهمیت برنامۀ سحر ✅ اهمیت برنامۀ سحر خیلی زیاد است. برنامه سحر در نهایت می‌
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 ‌قوت و غذای جان ✅ سحرهم قوت و غذای جان است و هم راهبر. اگر سحر درست شود، همه چیز را آباد می‌کند. باور کنید اگر کسی برنامه سحر را ادامه دهد، همین سحر خودش را در روز سرریز می‌کند. 🔵 تأثیر زمان و مکان ✅ نفسِ وقت و مکان اثر دارد، مانند حضور در حرم یا مساجد که حال را خوش می‌کند. چرا؟ چون محل رفت و آمد ملائکه است و دل در آنجا آباد می‌شود. هرجا اشراق نور مؤمن باشد، آنجا آباد می‌شود. القائات خوش دارد. ✅ جلسه حرام القائات بد دارد. یعنی دم‌به‌دم القائات شیطانی می‌آید؛ چه بخواهی چه نخواهی! همان‌طور که مکان تأثیر دارد، وقت هم تأثیر دارد. 🔵 ابن‌الوقت و أبوالوقت ✅ «اوقات را در تأثير دعا و احوال داعى، دخلى بسزا است و اگر ابن‌الوقت و بالاتر از آن أبوالوقت شده‏اى طوبى لك و حسن مآب» (فصل پنجم رساله نور علی نور، ص ۵۶). اگر کسی اهلش باشد، می‌داند از هر وقتش چگونه استفاده کند. اگر کسی از محرم و صفر و ماه مبارک رمضان خوب استفاده کند، ابن‌الوقت است. درست مانند بازاری که تا می‌بیند یک سود خوبی می‌آید، آن را می‌قاپد. بازاری در معامله و قاپیدنِ سود، ابن‌الوقت است. انسان باید همین حال را نسبت به احوال معنوی داشته باشد (و فرصت را غنیمت شمرد) و حال را از دست ندهد. 🔵 منصرف نشو! ✅ برخی تا حال خوش معنوی به آنها دست می‌دهد، زود خودشان را منصرف می‌کنند! حیف نیست؟ تو که داری پرواز می‌کنی، چرا خودت را مشغول می‌کنی؟ چنین شخصی ابن‌الوقت نیست. 🔵 زمان‌های معنادار ✅ بر همین اساس، باید وَفَیات و ولادت‌های اهل بیت صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین برای ما معنادار باشد. تمام وفیات و ولادت‌ها می‌تواند برای ما معنادار باشد. تمام اوقاتی که شریعت به آن اشاره کرده است مانند سحر و رمضان و محرم و اربعین کلیمی و ذیقعده و ذی‌الحجه و حتی شب جمعه و روز جمعه، همه اینها قابل استفاده است. اما ما اینها را از دست می‌دهیم. ✅ در روایات آمده است که دو بار اعمال بالا می‌رود: دوشنبه و پنجشنبه. در شریعت از این دست چیزها خیلی آمده است. سحر را آباد کنید، خیلی از چیزها را آباد می‌کند. بالاتر از ابن‌الوقت، ابوالوقت‌شدن است؛ یعنی همۀ وقت‌ها وقت او است و وقت خاص نمی‌خواهد و هر زمانی برایش سحر و هر زمانی برایش رمضان است. ✅ «مطلقا شب را در ادعيه و اذكار و خلوت و فكر شأنى شايان است. ليل غيب است و انسان را به غيب و باطن می‌‏كشاند و می‌رساند» (فصل پنجم رساله نور علی نور، ص ۵۶). ✅ ما اینجا که هستیم، محو و غرق اینجا هستیم. اما در شب که نوع کار ما کم می‌شود و نوعی خفتگی پیش می‌آید، در این صورت، راه برای سیر معنوی باز می‌شود. بوعلی و شیخ اشراق و عرفا توضیح می‌دهند که هر وقت از این حواس رهایی یافتیم، آن‌سویی می‌شویم و در شب تمثلات مثالی می‌بینیم. چون اعضا و جوارح ما مشغول است، لذا نمی‌تواند متوجه آن‌سو شود. ✅ باطن ما می‌تواند کار کند، به شرطی که شرایطش فراهم شود. شب یک نوع در خفا بُردن است و یک نوع آماده‌شدن برای خلوت است. این سخن ایشان مبانی و عمقی دارد. باید انسان را بشناسیم. ایشان توضیح داده‌اند که حواس پنج‌گانه چگونه باید جمع شود تا انسان متوجه آن‌سو شود. چرا وقت درس‌خواندن سروصدا مانع است؟ چون غوغا به پا می‌کند و نمی‌گذارد شرایط فراهم شود. مشکل ما این است. باید به یک تمرکز و توحد برسیم. شب خاصیت دارد و مُمَهّد برای این کار است. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸