هدایت شده از نسیم حکمت
🔰 برنامه سخنرانی حضرت استاد یزدانپناه در دهه دوم فاطمیه
▪️ صلی الله علیک ایتها الصدیقة الشهيدة
همزمان با فرارسیدن ایام عزاداری امابیها حضرت فاطمه سلاماللهعلیه، مجلس روضه و سخنرانی حضرت استاد یزدانپناه در شهرستان آمل برگزار میگردد.
🕌 مسجد رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم:
شهرستان آمل - میدان ۱۷ شهریور
زمان: بعد از نماز صبح، سهشنبه ۷ دیماه لغایت پنجشنبه ۱۶ دیماه ۱۴۰۰
🕌 مسجد سادات نیاکی:
شهرستان آمل - نیاکی محله
زمان: بعد از نماز مغرب و عشاء، سهشنبه ۷ دیماه لغایت شنبه ۱۱ دیماه ۱۴۰۰
🕌 مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام:
شهرستان آمل - پایین بازار آمل
زمان: یکشنبه ۱۲ دیماه لغایت پنجشنبه ۱۶ دیماه ۱۴۰۰
#فاطمیه_1443
#استاد_یزدان_پناه
💢 مؤسسه آموزشی پژوهشی نفحات
https://eitaa.com/nafahat_eri
@nasimehekmat
هدایت شده از نسیم حکمت
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
🔰 مقامات فاطمه زهرا بی حد و حصر است.
امام صادق علیهالسلام میفرماید زهرا را زهرا گفتند چون نوری بود از سوی خدا.
نوری بود از سوی خدا که چشم ملائکه را میزد و از این نور دوازده امام پدید آمدن.
این مقام باطنی فاطمه زهرا را اگر من بخواهم بگویم: آن نور بسط میکند و کل عالم را میگیرد.
این حقیقت را در فاطمه زهرا بفهمید، همه جا جلوه زهرا است.
همه آنچه در عالم میبینیم در امامان ریشه دارد و امامان ریشه دارن در فاطمه زهرا.
در روایات آمده ما اهل بیت حجتیم بر مردم و فاطمه زهرا مادرمان حجت الله علی الحجج است.
حجة الله علی الحجج یعنی از نور آن حضرت، نور ائمه منتشی شده است.
#استاد_یزدان_پناه
https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 355 (1400.10.4 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۵ (۱۰) (۴ دیماه ۱۴۰۰/ ۲۰جمادیالاولی / شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 مکتب سلوکی علامه حسنزاده آملی
✅ امسال به دلیل ارتحال حضرت علامه ذوالفنون حسنزاده آملی رحمتاللهعلیه راجع به مکتب سلوکی ایشان بحث میکنیم. در عرفان در وادی عمل دربارۀ اسمای الهی سخن میگفتیم که این ضایعه رخ داد. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم اندیشه حضرت استاد گفته شود؛ به دلیل اینکه ایشان جزء برترینهای حوزه هستند. حوزه هم در علم و هم در تهذیب، کف و سقفی دارد. ایشان در اوج علم و تهذیب بودند و به سطوح عالی رسیده و عینیت یافته بودند. چون این بزرگوار این مسیر را طی کرد و به اوج رسید، برای ما الگوی خوبی است. لذا شایسته است با بررسی مکتب سلوکی ایشان به دستوراتی که ایشان داده است یا خودشان اجرا کرده است بپردازیم.
✅ در جلسات قبل بیان کردیم که حضرت استاد میفرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» این بیان ایشان، مبنای واضحی دارد. به این معنا که ما باید به بزرگانی که رسیدهاند نگاه کنیم و همان مسیر را طی کنیم. ایشان میفرمود: این بزرگان مانند ما «ضَرَبَ ضَرَبا» خواندهاند و سر از آنجا در آوردهاند. این مسیر در حوزه جواب داده است. با همین سبک و روال حوزه که اساتید و الگوهایی پرورش داده، واقعاً کارساز است. اگر کسی با جدیت تن دهد، حوزه جوابگو است. گاهی اشتغالات و مشکلاتی برای ما پیش میآید، اما حوزه میتواند، این نقش را ایفا کند.
✅ بندهخدایی به یکی از اساتید اعتراض کرد. ایشان گفت: شما ده سال با من همراهی کن، بعد نتیجهاش معلوم میشود. کار سختی نیست و انجامشدنی است.
✅ وضعیت حضرت استاد به گونهای نبود که از امکانات فراوان بهرهمند باشند و در رفاه به سربرند. اینگونه نبود. ایشان مانند سایر طلبهها بود و گاهی فقط یک قرص نان میخرید و آن را نصف میکرد؛ نصف آن را صبح میخورد و نصف دیگر آن را عصر. این یک قرص نان همۀ غذایی بود که ایشان در طول روز میخوردند. با این وضعیت درسشان را ادامه دادند. وضعیت ما الان به این سبک نیست. این بزرگواران اینگونه درس خواندند و رسیدند؛ ایشان میفرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند.»
✅ در جلسات قبل بیان شد کسانی که در مراحل نهایی هستند، آنها شیوههای ویژهای دارند که یکی از آن راهها این است که عرفان نظری خوانده باشند. راههای دیگری مانند توجه و مراقبه و بحثهای دیگر وجود دارد که بیان نکردیم و نباید هم بگوییم. آن مباحث برای جای دیگر است.
✅ سپس به دستوراتی برای طلبههایی که تازه شروع کردهاند، پرداختیم. ایشان یک قاعده کلی داشت: «تحصیل و طهارت». اگر تحصیل و طهارت را بسط دهیم شامل همۀ مباحث بعدی میشود. قرآنخواندن را بیان کردیم که باید روزی یک جزء بخوانیم. بحث بعدی حرفشنیدن و تحصیل علم مناسب (به ویژه معارف معنوی) بود که عرض کردیم. بحث دیگر آبادکردن سحر بود. موضوع بعد این بود که ما شب و روز در حال ساختن خود هستیم و علم و عمل انسانسازند. لذا نباید گناه مرتکب شویم و واجبات را باید انجام دهیم. آخرین بحث جلسه قبل دربارۀ سحر بود که به همان مقدار اکتفا میکنیم. بحث سحر خیلی مهم است. ایشان میفرمود: سحر راهبر انسان است. انسان سحر داشته باشد همه چیزش درست میشود. ایشان میفرمود: هر چه دارم از یُمن سحر دارم.
🔵 ۵. محاسبه و کشیک نفس
✅ پنجمین دستورِ حضرت استاد به همۀ طلبهها محاسبۀ نفس بود. ایشان میفرمود: «محاسبۀ نفس داشته باشید.» مثلاً اگر به مؤمنی لبخندی زدم تا دلش را بهدست بیاورم، بگویم «الحمدلله». اگر بداخلاقی کردم، از کردۀ خود پشیمان باشم. اگر محاسبه نکنیم و در شبانهروز وقتی را برای این کار اختصاص ندهیم، همه آنها جمع و تلنبار میشود؛ بدون اینکه متوجه باشیم. زمانی میرسد که احساس کدورت و کرختی میکنیم و نمیدانیم چرا.
🔵 هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ
✅ حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای اینکه نشان دهد که گناهان صغیره با ما چه میکند، در یک صحرای بی آب و علف به اصحابشان فرمودند بروید چوب (هیزم) جمع کنید. اصحاب گفتند: یارسولالله، در این بیابان چوبی نیست. حضرت فرمود: بروید هر چه پیدا کردید بیاورید، حتی اگر آن چوب کوچک باشد. بعد از اینکه اصحاب برگشتند، تلّی از چوب جمع شد. با اینکه در این بیابان چوبی نبود، ولی تلّی از چوب جمع شد. حضرت فرمود: «هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ».
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۵ (۱۰) (۴ دیماه ۱۴۰۰/ ۲۰جمادیالاولی / شنبه) 🔴 بخش ا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
✅«فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ بِأَرْضٍ قَرْعَاءَ مَا بِهَا مِنْ حَطَبٍ قَالَ فَلْيَأْتِ كُلُّ إِنْسَانٍ بِمَا قَدَرَ عَلَيْهِ فَجَاءُوا بِهِ حَتَّى رَمَوْا بَيْنَ يَدَيْهِ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَكَذَا تَجْتَمِعُ الذُّنُوبُ ثُمَّ قَالَ إِيَّاكُمْ وَ الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ طَالِباً أَلَا وَ إِنَّ طَالِبَهَا يَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» (اصول کافی، جلد۲، صفحه ۲۸۸).
✅ ایشان به صورت عملی به اصحاب این مفهوم را منتقل کردند که اینگونه گناهان ما جمع میشوند. ابتدا میبینیم خبری نیست. خیال میکنیم آدم خوبی هستیم، چون محاسبه نکردیم و مانند اصحاب جستجو نکردیم؛ اگر محاسبه کنیم آن تکهتکهها جمع میشود. وقتی گناهان جمع شد، احساس کدورت میکنیم؛ دیگر قدرت پرواز نداریم؛ سبکبالی و نورانیت از ما گرفته میشود. خودمان هم احساس میکنیم. دل مایل نیست؛ حرف اثر نمیگذارد. در جای حساس هم که دل باید تکان بخورد، تکان نمیخورد. اندکی قساوت قلب آمده است. کسانی که زیاد گناه میکنند و میبینند گناه و خلاف است، در عین حال دائماً آن را انجام میدهند، چنین اشخاصی با این کار خودشان را بیچاره میکنند.
🔵 اولین چاره
✅ گاهی میبینیم قدرت پرواز نداریم. البته گهگاهی به خاطر زمان خاص مانند سحر یا مکان خاص مانند زیارت حرم علیبنموسیالرضا صلواتاللهعلیهما، دل مایل به پرواز میشود. ولی دل همیشه آزاد نیست. کسانی که به کارهای روحی و معنوی مشغولاند، این امر برایشان مهم است که از نظر معنوی همیشه روبهراه باشند. احساس کنند دل زمخت نیست؛ کدر نیست. زمختیِ دل خیلی بد است. قلب ادبار و اقبال دارد. امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه میفرماید: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِضِ» (نهجالبلاغه، حکمت ۳۱۲). این مشکلی نیست. ولی آدم خودش احساس میکند که خیلی دستوپای قلبش بسته شده است و قدرت حرکت ندارد؛ کدروت میآورد. چارۀ این وضعیت چیست؟ اولین چارهاش «محاسبه» است.
🔵 محاسبۀ نفس را جدی بگیرید
✅ اولین چاره محاسبۀ نفس است که ببینیم چه خبر است. به همان روشی که حضرت رسول به اصحابش آموخت. ابتدا اصحاب گمان میکردند خبری نیست، ولی بعد از جستجو تلّی از هیزم جمع شد. در محاسبه هم همینطور است. ابتدا خیال میکنیم خبری نیست، ولی اگر اهل مداقه شویم، نکتههای بسیاری بهدست میآوریم و اوضاع روبهراه میشود. اوّلش چیست؟ محاسبه. این محاسبۀ نفس را جدی بگیرید. محاسبه یعنی از خودمان حسابرسی کنیم.
🔵 حسابرسی اجمالی و تفصیلی
✅ حسابرسی دو نوع است: ۱. اجمالی ۲. تفصیلی. حتی حسابرسی اجمالی هم مفید است. یعنی یک نگاه اجمالی به روز داشته باشیم که چه کارهایی کردهایم. همین هم خیلی کمک میکند.
✅ بندهخدایی میگفت من هنوز از مطایبهای که کردم و حس کردم دل مؤمنی به درد آمد، درد میکشم. بعضی امور از جهتی خیلی کوچک است، مانند یک لبخند یا یک گوشۀ چشم. گاهی اینها برای ما خیلی واضح نیست. اما برای کسی که اهلش است، این امور برایش واضح است و درد میکشد و میفهمد با خودش چه کرده است. بنابراین اولین کاری که باید بکنیم این است که از کدورت خارج شویم و زمینههای منافر را برداریم. چارۀ آن هم حسابرسی است.
🔵 حسابرسی در کار خیر
✅ حسابرسی فقط در امور منفی و شر نیست. حسابرسی در کار خیر هم هست. آدم کار خوب را محاسبه کند، میبیند هم خودش را آباد کرده و هم دیگران را. مثلاً با دو کلمه از مؤمنی دفاع جانانهای کرده است. وقتی این را میبیند با خود میگوید دفعۀ بعد هم این کار را انجام میدهم. محاسبه از این جهت خیلی کمک میکند. پس اولین کاری که باید داشته باشیم، محاسبه است.
🔵 از ما نيست
✅ امام کاظم صلواتاللهعلیه فرمود:«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ»؛ از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نيكى كرده است، از خدا زيادى آن را خواهد و اگر گناه و كار بدى كرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و به سوى او بازگشت كند (و توبه نمايد) (اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۳). این تعبیر امام کاظم صلواتاللهعلیه خیلی معنادار است که از ما نیست کسی که اهل محاسبۀ نفس خود نباشد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم ✅«فَقَالَ لِأَصْحَابِهِ ائْتُوا بِحَطَبٍ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش سوم
✅ هر وقت علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه میخواست از محاسبه سخن بگوید به این آیه اشاره میفرمودند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا الله وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا داريد؛ و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش چه فرستاده است (حشر، آیۀ ۱۸). ببینید برای فردای خود چه میفرستید.
🔵 کشیک نفس
✅ حضرت استاد از این محاسبه به کشیک نفس تعبیر میکرد. کشیک نفس دو مرحله دارد: ۱. مراقبه ۲. محاسبه. حضرت استاد هر دو را میفرمود کشیک نفس. محاسبهکردن یعنی کشیکِ نفس را کشیدن.
🔵 نور یا نار؟
✅ موظب باشیم با خودمان چه کار میکنیم و چه چیزی در حلقوم جان خود میریزیم: نور یا نار؟ این واضح است که آدم میتواند خیلی چیزها را بفهمد. این طرح میگوید کشیک نفس خود را بکشید؛ اعمال را بو بکشید. یعنی باید مواظب باشید با خود چه کار میکنید. در روایات به این امر بسیار سفارش شده است. حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم: «حاسِبوا أنْفُسَكُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا»؛ پيش از آنكه مورد حسابرسى قرار گيريد، خود به حساب نفستان برسيد (میزانالحکمه، جلد۳، صفحه ۸۰).
🔵 بررسی روزانه
✅ شما بررسی روزانه داشته باشید، اگر کار خیری کردید، بگویید «الحمدلله». اگر کار خلافی کردید، استغفار کنید. بعضی از آقایان مشارطه هم را اضافه کردهاند، خوب است. اما مشارطه ریشه در محاسبه دارد. یعنی ما باید ابتدا اهل محاسبه باشیم و کشیک نفس را بکشیم تا بفهمیم با خود چه کار کردهایم.
✅ ما در بحث «عمل مطلق» در عرفان در وادی عمل بیان کردیم که گاهی عمل آنقدر ریز و ظریف میشود که اصلاً به چشم نمیآید، ولی واقعاً عمل است. گاهی گوشۀ چشم است؛ گاهی نیت ما عمل است. ابتدا از امور عمیق شروع نکنید و از همین ظاهر شروع کنید. این کار را انجام دهید. چرا؟ چون آدم را منضبط میکند؛ آدم را تنظیم میکند؛ راه را گم نمیکنیم. اگر این کار را انجام ندهیم، پس از گذشت چند سال میگوییم چرا اینقدر کدر هستم. بعد میگوییم چرا من اینگونهام؟ چرا تکان نمیخورم؟ برای اینکه محاسبه نبوده است. این برنامه باشد، درست میشود.
🔵 نقش استغفار در محاسبه
✅ چند نمونه از شریعت میگویم که شریعت آن را اِعمال کرده است، ولی ما متوجه نیستیم. در برنامهها آمده است و ما متوجه آن نیستیم. اما اگر کسی به آن توجه کند، میتواند از آن به عنوان محاسبه بهره ببرد. در دستورات شریعت به استغفار زیاد تأکید شده است. «عفواً» و «العفو» در شریعت بسیار آمده است. سرّ آن همین است. مثلاً به ما سفارش شده است که بعد از هر نماز به سجده برویم و از سه تا صد مرتبه «العفو» بگوییم. «عفواً عفواً» بگوییم. از امام کاظم صلواتاللهعلیه رسیده که ایشان تا هفده هزار مرتبه «عفواً عفواً» گفتهاند. این فلسفه دارد.
✅ بعضی از کسانی که این کار را میکنند، قبل از اینکه «عفواً عفواً» بگویند، اولین حرفشان این است: این نماز ما که نماز نبود؛ نماز خواندیم، ولی این نماز لایق تو نبود. کسانی که نماز خوش میخوانند، میدانند نماز لایق خدا چیز دیگری است؛ این نیست. پس میگویند: «عفواً». بعضیها جلوتر میروند و میگویند: خدایا، امروز نتوانستیم با تو ارتباط خوبی داشته باشیم، «عفواً». بعضیها گناهان خود را برمیشمارند و «عفواً» میگویند. یکی از خوبیهای متن دینی این است که وقتی این «عفواً» را قرار داد، معلوم نکرد برای چیست. مثلاً اگر کسی با دیگری برخورد بدی داشته است، در پایان نماز «عفواً» دارد. یعنی من در پیشگاه تو این کار را کردم و دارم نماز میخوانم «عفواً». این یک طرح است.
✅ در جای دیگر، در شریعت آمده است که در شب هفتاد مرتبه استغفار کنید. چرا هفتاد مرتبه استغفار؟ ابتدا همین استغفار است. اما در همین استغفار گنجانده شده است که بنشین و خطاهایت را یادآوری کن. البته استغفار سطوحی دارد که من الان به آن نمیپردازم. الان فقط در محاسبه از آن استفاده میکنم. در شریعت از ما خواسته شده است که وقتی را برای محاسبه درنظر بگیریم. امام کاظم صلواتاللهعلیه فرمود:«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ»؛ از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكند (اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۳).
🔵 آثار محاسبه
✅ وقتی شما محاسبه میکنید، این محاسبه شما را خوب میشوراند؛ محاسبه شما را دقیق میکند؛ محاسبه شما را خوب تصحیح میکند. ما خیلی از اعمال را متوجه نیستیم که داریم چه کار میکنیم؛ ولی بعد از محاسبه متوجه میشویم. بعد از محاسبه میفهمیم که عادت است. قبل از محاسبه حتی عادتهای خود را متوجه نمیشدیم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ هر وقت علامه طباطبایی رحمتاللهعلیه میخواست از محاسبه سخن بگوید به این آی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش چهارم
🔵 اولین جنگیدن
✅ بعد از محاسبه میفهمیم که عادت است. بعد میفهمیم از پس این عادت برآمدن سخت است. یعنی محاسبه میکند و میگوید درست است که من این خطا را مرتکب شدم، خدایا، این خطا را ببخش. ولی وقتی میبیند هر روز این خطا تکرار شده است، درمییابد عادت است. همین که بفهمد عادت بدی دارد، اولین جنگیدن است. البته عادت خیر هم هست، ولی من عادت بد را میگویم. همین که یکیدو بار، صد بار درگیر میشود، آهستهآهسته از عادت کم میکند. بعد از مدتی از دست خودش خسته میشود. یعنی هر چه تلاش میکند، میبیند دوباره فردا همان عادت را انجام داده است. از دست آن خسته میشود و خستگی، بیزاری از خود میآورد. البته اینها در فضای سلوکیِ عقلانیِ درست است.
🔵 بیزاری از خود
✅ تا میگوییم بیزاری در بعضی افراد تبدیل میشود به اینکه اعتماد به نفس را از دست میدهند و هیچ کاری نمیتوانند انجام دهند. اینها بیمورد و بیخود است. واقعیت و اصل مسئله این است که ما میخواهیم تصحیح کنیم و اینگونه مسئله حل نمیشود. در نهجالبلاغه آمده است: «مؤمن به خودش بدبین است و از خودش بیزار است». کسی که این حالوهوا را دارد وقتی کسی از او تعریف میکند، با خودش میگوید تو نمیدانی چه خبر است ؛ اگر میدانستی، اینگونه تعریف نمیکردی. اینها به انسان کمک میکند تا از خودش بیزار شود. منظور من از بیزاری، بیزاری از بدیهای خود است که موجب میشود در او عزمی پدید بیاید. این یکی از خاصیتهای محاسبه است.
🔵 ندیدن خود
✅ تا شما محاسبه میکنید، بعد از مدتی درمییابید که یک دسته عادات دارید که از آنها خلاصی ندارید. چون این این عادت بد را دارید و از پس آن برنمیآیید و استغفار میکنید و از خدا میخواهید و درست نمیشود، این باعث میشود نسبت به خدا شرمنده و نسبت به خود بیزار شوید. این نعمت کمی نیست. ندیدن خود خیلی مهم است. بعضیها نداشتههای خود را زیبا میبینند. «الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»؛ [آنان] كسانىاند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند (کهف، آیۀ ۱۰۴). ولی بعضیها داشتههای خود را زیبا نمیبینند. یک را محاسبه است که خیلی کمک میکند. محاسبه به بیزاری تبدیل میشود. اگر بیزاری ادامه یابد، یک عزمی پدید میآید که باید با عادت بد جنگید. این یک دسته کار بود. این کار یک نوع تیزبینی میآورد. بعد از مدتی همین کار یک تصحیح میآورد.
🔵 تصحیح عمل
✅ انسان در پیشگاه خدا نمیتواند دروغ بگوید. در پیشگاه خدا بگوید: خدایا، من این بدی را کردم؛ تو ببخش. وقتی زیاد به پیشگاه خدا میرود، گاهی تبدیل میشود به استردادِ از آنسو به خوبی «ایاک نستعین» و گاهی تبدیل میشود به شرمندگیِ بسیار از اینسو و هر دو تبدیل میشود به تصحیح عمل. لذا برای محاسبه ارزش قائل شوید؛ ارج قائل شوید. بدانید که محاسبه خیلی اثر دارد. حضرت استاد میفرمود: شما کشیک نفس بکشید یعنی مواظب باشید. این کشیک نفس یک معنای خاصی هم دارد. اگر انسان بداند که این نفس چه بازیهایی سر او درمیآورد، این خیلی فایده دارد. این یکی از فایدههای محاسبه است. بنابراین، محاسبۀ نفس هم تصحیح میکند؛ هم انسان را دقیق میکند؛ هم بعد از مدتی مشاهده میکند همین محاسبه، موجب ارتباط با خدا شده است. اگر کسی کمی این را ادامه دهد، خود این یک نوع تقرب است. کسانی که اینگونه عمل میکنند و از خدا میخواهند که خدایا خودت درست کن و از دست من برنمیآید، چه کنم، هر چه تلاش میکنم درست نمیشود، همین خیلی کمک میکند.
🔵 محاسبه در صحنۀ عمل
✅ اگر محاسبه ادامه پیدا کند، از محاسبه در یک زمان خاص در روز به محاسبه در صحنۀ عمل منتقل میشود. این یک ارزشی است که از محاسبه بهدست میآید. بعضیها برای محاسبه دفترچه دارند. حضرت استاد برای این کار دفترچه داشتند. اعمالی که انجام میدادند مینوشتند. بعد به خودشان نمره میدادند. آقازادۀ ایشان میگفت وقتی من نوجوان بودم، این دفترچه را دیده بودم. بعضیها دفترچه ندارند؛ خودشان میدانند. اگر محاسبه به همین سبک ادامه پیدا کند، این محاسبه سر صحنۀ عمل میآید. این خیلی مهم است. به تعبیر دیگر، این نحوه محاسبه او را کشانده به محاسبهها و مداقههایِ لحظهبهلحظه. اگر اینطور شود، فایدۀ اصلی محاسبه محقق شده است. چون انسان میتواند همانجا تصحیح کند، نه اینکه بعداً تصحیح کند. همان سر صحنه عمل درست میکند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 اولین جنگیدن ✅ بعد از محاسبه میفهمیم که عادت است. بعد میفهمیم از پس ای
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش پنجم
🔵 عالم ربانی و کیسه گچ
✅ یکی از علمای ربانی از جایی عبور میکرد؛ یک کارگر ساختمانی کیسۀ گچ را میتکاند. گچ، سر و صورت این عالم ربانی را فراگرفت. ایشان یک نگاه تندی به کارگر کرد و گفت نمیبینی من دارم رد میشوم؟ آن کارگر برای بار دوم هم آن گچ را تکاند. آن عالم یک نگاه تندی کرد و رفت. چند دقیقه بعد برگشت و به آن کارگر گفت: بیا منزل ما یک چایی بخور. یعنی احساس کرد این نگاه تندش مناسب نبود. او منتظر نماند تا شب شود و بعد محاسبه کند. همانجا فهمید که کارش باید اصلاح شود. شاید آن کارگر متوجه نبوده و گچ را تکانده است. بعدها آن کارگر مرید این عالم ربانی شد.چون دیده بود که چنین انسانی پیدا نمیشود؛ چنین برخوردی پیدا نمیشود. آن عالم ربانی محاسبه کرده که چرا باید یک خشم افزون بگیرم که نمیدانم درست بوده یا نه. حتی احتمال داده که درست نبوده است، آن را تصحیح کرده است. ما اینها را میگوییم محاسبه را سر صحنه عمل آورده است. اگر کسی محاسبه را ادامه دهد، قبل از عمل هم این حالت را پیدا میکند.
🔵 اول درشتها بعد ریزها
✅ یکی از کارهایی که باید در محاسبه خیلی دقت کنیم این است که اول به موارد ریز نپردازیم. اول درشتها را انتخاب کنیم. اگر به ریزها توجهی کنیم خوب است، ولی تأکید اصلی در محاسبه ابتدا بر روی درشتها باشد. بعضیها عادتهای بد سنگینی دارند. اول از درشتها آغاز کنند، ولی بعد از مدتی به سمت ریزها بروند. بعد از ریزها به نیت و اخلاص پیش بروند. برای خودش توضیح دارد. ابتدا درشتها را انتخاب کنید و درشتها را تصحیح کنید. ریزها را در حد استغفار درست کنید که خدایا اینها را ببخش. ولی اول درشتها را درست کنید. چون بعضی اعمال که سنگین است، از آنجا باید شروع کرد. بعضی از اعمال که در ما خیلی اثر دارد، باید از آنجا شروع کرد. آنها را باید آهستهآهسته خُرد کرد.
🔵 اول محاسبۀ اجمالی
✅ نکته بعد این است که ابتدا محاسبه اجمالی کنید، یعنی خودتان را زیاد درگیر نکنید. من بعضیها را میبینم که با محاسبه تفصیلی خودشان را خسته میکنند. محاسبۀ اجمالی یعنی به روز نگاه کنید که در مجموع چگونه گذشته است. امور کلی را بررسی کنید. بعد از مدتی که این شیوه را ادامه دهید، همین اجمال میشود تفصیل. چون شیوه را یاد گرفتهاید و خسته هم نشدهاید و همۀ اینها به چشم میآید و حتی تبدیل میشود به فهم مسئله در سر صحنۀ عمل. این امر بعدها به شما خیلی کمک میکند.
🔵 محاسبۀ باطنی
✅ این محاسبه اولاً اجمالی باشد و ثانیاً روی موارد درشت تأکید شود. در صورت ادامۀ محاسبه باید به سمت محاسبههای باطنی کشیده شوید. محاسبۀ باطنی یعنی چه؟ یعنی اخلاص من چگونه بوده است؛ در این کار چگونه به هستی نگاه کردهام. گاهی یک خطور قلبی میآید یا یک اعتقادخیلی ضعیف در توحید یا کمتر از توحید به ذهن شما میآید و بر اساس آن تعامل میکنید. اینها بحثهای درونی و باطنی است. حضرت آیتالله العظمی بهجت از آن تعبیر به «گناه معرفتی» میکردند.
🔵 چرا محاسبۀ نفس میکنی؟
✅ محاسبۀ اعمال قلبی و نیت را بگذارید برای بعدها. ابتدا از «سطح» تصحیح را شروع کنید و آهستهآهسته سمت عمق بروید. به طوری عمل کنید که به شما فشار نیاید و با یک عقلانیت همراه باشد. کلاً در کارهایی از این دست، عقلانیت خیلی مهم است. قاعدۀ کلی این باشد: «چرا محاسبۀ نفس میکنی؟ برای تصحیح». نه اینکه از هم بپاشید؛ نه اینکه مشکلی ایجاد کنید؛ نه اینکه خسته شوید و رها کنید. این موارد را همیشه در کارهای عملی رعایت کنید. کسی که این کار را بکند در مراحل آخر به اینجا میرسد که خدا حتی خطورات قلبی را محاسبه میکند. «لِلهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دلهاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مىكند؛ آنگاه هر كه را بخواهد مىبخشد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند و خداوند بر هر چيزى تواناست (بقره، آیۀ ۲۸۴).
✅ ابتدا کسی که حسد در دلش آمد، تا به گوشۀ چشم تبدیل نشده است، اشکالی ندارد و معفو است؛ یعنی تا وقتی به کسی حسد به گوشۀ چشم و زبان و عمل نرسیده معفو است. ولی بعدها حتی آن حسدی که در دل است و به مرحله زبان و حرفزدن و اقدام نرسیده، آن هم محاسبه میشود. اینها برای مراحل آخر است. اگر کسی محاسبه را ادامه دهد، به نتیجه رسیده است.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش پنجم 🔵 عالم ربانی و کیسه گچ ✅ یکی از علمای ربانی از جایی عبور میکرد؛ یک کارگر
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش ششم
🔵 تشر به خود
✅ بعدها بر حسب محاسبه شرط کنید. از خودتان کار بکشید؛ به خوتان تشر بزنید. وقتی نفس راه نمیآید، به خودتان حرف بزنید؛ به خودتان بد بگویید؛ اما به نحو سلوکی و عاقلانه. این بدگفتن به خود اینگونه نباشد که دست از عمل و اقدام بردارید. ما میخواهیم تصحیح کنیم؛ اینگونه نمیشود. از خودتان بیزار شوید و آن را رها نکنید.
🔵 تکثیر و تعمیق خیر
✅ بعدها اگر در کار خیر محاسبه را ادامه دهید، کمکم محاسبه تکثیر خیر میکند و هم تعمیق خیر. یعنی کار خیر شما را زیاد میکند و توفیق پیدا میکنید. مثلاً در حال پیادهروی هستید، کودکی را میبینید، به او لبخندی بزنید و به او آرامش دهید. این کار سختی نیست. با همه میشود با احترام برخورد کرد. اینکه کار سختی نیست. این را تکثیر کن. در جایی انجام دادی و خوب بود، چرا دوباره آن را انجام نمیدهی؟ بعضی کارها مؤونه زیاد ندارد؛ تکثیر خیر است. بعد از مدتی تعمیق خیر است. تعمیق خیر همان بحثهای باطنی است که بیان شد. یعنی ادامه دهید و به آن قانع نباشید. این چه خیری است؟ این خیر کجا و آن خیری که امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه انجام داده کجا؟ مثلاً در جهاد اینگونه بگویید: درست است که هم من و هم امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه جهاد کردیم، ولی جهاد او کجا و جهاد من کجا؟
🔵 نورانیت دل
✅ این، تعمیقِ خیر و نیتها را بالابردن و خالصکردن عمل است. بالا میرود و به عمق هم میرسد. اگر کار خیر را اینگونه انجام دهید، بعد از مدتی احساس میکنید سراپای شما نور شده است؛ سراپایتان لطف و صفا میشود و دیگر خبری از کدورتی که شما را زمینگیر میکند نیست. عمل صالح جان را نورانی میکند و نگذارید بدی بیاید و جان را زنجیر کند. اگر این دو را ادامه دهید، به نورانیت دل میرسید. ما به این نورانیت دل خیلی نیاز داریم. ما باید حساس باشیم و این را همیشه از خودمان بخواهیم که چرا دل اینقدر سنگین است؟ چرا اینقد دل کدر است؟ چرا دل قدرت پرواز ندارد؟ الحمدلله دل پرواز میکند.
🔵 منطق «الحمدلله»
✅ در کار خیر بعضی افراد دچار عُجب میشوند. با منطق «الحمدلله» باید عجب را درمان کرد. منطق «الحمدلله» یعنی همه (کمالات) را به خداوند سبحان نسبت دهیم. اگر این را انجام دهید، آن نتیجهای که در خیر میخواهیم به دست میآید.
🔵 نورٌ علی نور
✅ محاسبه با ما چه کرده است؟ کشیک نفس کشیدهایم و خود را برای ابد خوش ساختهایم. این مهم است. اگر این کار را کردید، خیلی از راهها طی شده است. محاسبه با قرآن و سحر جمع شود، نورٌ علی نور میشود.
✅ امام کاظم صلواتاللهعلیه فرمود: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ»؛ از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نيكى كرده است، از خدا زيادى آن را خواهد و اگر گناه و كار بدى كرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و به سوى او بازگشت كند (و توبه نمايد) (اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۴۵۳) (به نقل از هشت رساله، صفحه ۱۲۳).
✅ پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله: «لا يَكونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقينَ حَتّى يُحاسِبَ نَفْسَهُ اَشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِالشَّريكِ شَريكَهُ فَيَعْلَمَ مِنْ اَيْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ اَيْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ اَيْنَ مَلْبَسُهُ اَمِنْ حِلٍّ اَمْمِنْ حَرامٍ»؛ از تقواپيشگان نيست مگر كسى كه از خود سختتر از حسابرسى شريك از شريك، حسابكشى كند و بداند كه خوراك، آشاميدنى و لباسش از كجا آمده، آيا از حلال است يا حرام؟ (مكارم الاخلاق، صفحه ۴۶۸).
✅ «بزرگان فرمودهاند شب و روز یک بار محاسبه داشته باشید. در یک وقت معین به محاسبه بنشین و نفس را حساب بکش که روزت را به چه گذراندهای. ببین که دخل و خرج روزانهات چیست. اگر محاسن است، شاکر باش و در مقابخ تائب. مردِ حساب باش که دار دارِ حساب است. در نظام احسن یک ذره بیحساب نیست» (مجموعه مقالات، صفحه ۱۶۲).
✅ «دستور علامه طباطبایی به من سه چیز بود: ۱. مراقبه ۲. ادب معالله ۳. محاسبه» (انسان و قرآن، صفحه ۷۲).
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 356 (1400.10.18 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://ei
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 جلسه ۳۵۶ (۱۱) (۱۸ دیماه ۱۴۰۰/ ۵جمادیالثانی/ شنبه)
🔴 بخش اول
🔵 مکتب سلوکی حضرت استاد حسنزادۀ آملی رحمتاللهعلیه
در عرفان در وادی عمل بهدلیل ضایعۀ اسفناکِ ارتحال علامۀ ذوالفنون حضرت استاد حسنزادۀ آملی رحمتاللهعلیه، به مکتب سلوکی ایشان میپردازیم. برخی از بزرگان حوزه میتوانند الگوی کاملی برای طلاب باشند و ما باید از آنها خیلی درس بگیریم؛ چون راهِ رفتهای است که به عینیت و به اوج رسیده است؛ آنچه به عنوان کمال معنوی و حوزوی میشناسیم، در برخی به اوج نشسته است. عملاً در کار علمی قَدَر و در کار معنوی بسیار قوی هستند و آنها میتوانند الگو باشند. لذا خوب است که شیوه زندگی این بزرگان مورد بررسی قرار گیرد.
✅ حضرت استاد حسنزادۀ آملی رحمتاللهعلیه از این دست افراد بودند. از لحاظ کار علمی بینظیر بودند؛ یعنی مانند ایشان نمیتوان پیدا کرد. ایشان ذوالفنون بودند و هر بحثی مطرح میکردند، بینظیر بود. ما وقتی درس هیئت ایشان میرفتیم، حیرتزده میشدیم که یک درس جَنبی و این همه کار و تحقیق و مطالعه. در فلسفه و اسفار و عرفان و تفسیر هم همینطور بودند. حتی در کارهای فقهیِ ایشان که اِبراز نشد، ایشان صاحب رساله بودند، ولی آن را چاپ نکردند. اینگونه با جدیت کار کردند؛ در لغت و در ادبیات و در شعر ایشان قَدَر بودند. به لحاظ روحی معرفتی هم بینظیر بودند؛ واقعاً بینظیر بودند. انسان احساس میکند که تمام عمرش را برای کار معرفتی و سلوکی صرف کرده است، درحالیکه کار علمی هم کردهاند. چگونه اینها را با هم جمع کرده است، امر عجیبی است.
✅ ایشان به برخی از نزدیکانشان فرموده بودند: کار مراقبهام بیست است. در عین حال به صورت سنگین کار علمی هم میکردند. ما الان مقداری کار علمی میکنیم، از کار سلوکی میافتیم و اگر کمی کار سلوکی کنیم، از کار علمی میافتیم. ولی ایشان خیلی خوب اینها را با هم جمع کرده بود. ایشان در روز چندین ساعت کار معنوی میکردند؛ در عین حال روزی دوازده ساعت و بلکه بیشتر هم کار علمی میکردند. چنین بزرگواری میتواند برای ما الگو باشد.
🔵 چند دستورالعمل
✅ قاعدۀ کلی ایشان تحصیل و طهارت بود. بعد میفرمودند: «ره چنان رو که رهروان رفتند.» یک دستور ایشان این بود که ما شب و روز داریم، خود را میسازیم. مواظب محرمات و واجبات باشید. مواظب دستورات شریعت باشید.
✅ قرآن کتاب انسانسازی است؛ بر اساس آن شب و روزتان را بسازید. لذا ایشان نه تنها واجبات و از محرمات دوریکردن، بلکه در کنارش دستورات دقیقتر و عمیقتر را از دستورات شریعت در میآوردند.
✅ دستور دیگر ایشان خواندن یک جزء قرآن در روز بود. دستور دیگر ایشان تحصیل علم مناسب بود که باید حرف شنید. دستور بعدی آبادکردن سحر بود. دستور آخر محاسبه و کشیک نفس بود که به آنها پرداختیم. چند نکتۀ ریز در باب مکتب سلوکیِ ایشان مانده است تا برسیم به اصولِ مکتب سلوکی ایشان. تقریباً عمده دستورات ایشان در رسالۀ لقاءالله آمده است.
🔵 دائمالوضو بودن
✅ حضرت استاد نسبت به دائمالوضو بودن تأکید داشتند؛ هم در کارهای علمی و هم در کارهای روحی و عبادی. این خیلی مشخص است. ایشان بر این امر تأکید میکردند. حتی برای درسهای بالاتر، شرط میکردند که در این دروس باید با وضو باشید .
🔵 اثر باطنی وضو
✅ در شریعت آمده است، اصل وضوگرفتن ظاهری که میشناسیم که صورت و دست و پا که شُسته و مسح میشود، این سطح وضو است. ولی در شریعت، فلسفه این را زمینۀ طهارت باطنی میداند. یعنی اصل وضوگرفتن خاصیتش این است. همین وضوی ظاهری، اثری دارد که اثرش در شریعت به گونهای گفته شده است که باعث پاکشدن دل میشود. مانند اینکه همینطور که صورت را شستوشو میدهیم، دل را هم شستوشو دهیم. شستن دل چگونه است، همین حالت را باید پیدا کنید. در عرفان در وادی عمل، در بحث نماز روایات وضو را آوردیم و در کتاب اسرار نماز آمده است.
✅ در آن روایت آمده است: اصل وضو این است که گناه شما کم میشود. با وضو گناهانتان را برطرف میکنید؛ با وضو گناه را شستوشو میدهید. وضوگرفتن برای برطرفکردن کدورت است. ابتدا گناه و بعد از آن گناهان باطنیتر و کدورتهای باطنی برطرف میشود.
🔵 شروع از سطح و رفتن به باطن
✅ وضو نور است و وضو بر وضو، نورٌ علی نور است. شریعت خیلی خوب عمل میکند. در نماز، شریعت از ظاهر شروع میکند. طهارت باشد و رو به قبله تکبیر بگو و حمد و سوره بخوان. ولی بهتدریج ما را بالا میبَرَد تا توجه به حق باشد؛ «الله فی قبلة المصلی» بعد میگوید: حضور قلب مهم است. قبولی نماز به حضور قلب است و کمکم بالا میبرد. شریعت از سطح شروع میکند، چون اگر از باطن شروع کند، باعث زحمت میشود. اگر شریعت از ابتدا حضور قلب را شرط کند، مردم گرفتار میشوند.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۳۵۶ (۱۱) (۱۸ دیماه ۱۴۰۰/ ۵جمادیالثانی/ شنبه) 🔴 بخش ا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 نماز شما نماز نیست!
✅ بندهخدایی میگفت نمیتوانم نماز بخوانم. گفتم: چرا؟ گفت: من نمیتوانم سورۀ حمد بخوانم. گفتم: چرا؟ گفت: هر چه تلاش میکنم نمیتوانم. گفتم: چطور؟ گفت: بندهخدایی گفته است: شما اگر میخواهید سوره حمد را بخوانید و توجه به حقیقت عالَم نداشته باشید و تکلم حقیقی با حضرت حق را ندانید، این نماز شما نماز نیست. بعد از شنیدن این مطلب من هر چه تلاش میکنم میبینم جور در نمیآید و نمیشود. ابتدا از او خواستم سورۀ حمد را بخواند، راحت خواند. گفتم: تو اینقدر خوب میخوانی، چرا میگویی نمیتوانم بخوانم؟ گفت: آن آقا اینطور گفته است. به او گفتم: ایشان درست گفته است و در جای خودش درست است، ولی این مطلب برای سطح شما نیست. تو از اینجا شروع کن؛ اول نماز بگو «یاالله» بگو «یا خدا». بعد بگو «الله اکبر». برای شروع اینگونه بگو. یک توجه مختصر در گفتن «یالله» داشته باش. برای ابتدا همین قدر کافی است.
✅ اگر شریعت آن نماز با توجه را از ما میخواست، همه بیچاره میشدند و از ظهر تا غروب نمیتوانستند یک نماز بخوانند! شریعت این کار را نمیکند. خداوند حکیم است و حکیم اینگونه عمل نمیکند. شریعت بهتدریج افراد را بالا میبرد و قفل جان باز میشود. لذا شریعت همیشه از سطح شروع میکند. یعنی از بدن و ظاهر و از عالم ماده شروع میکند تا به بطن و روح و جان برساند. این سطح که میگویم، تعریض منفی نیست، بلکه مراحلی است که شریعت بهتدریج از آنجا شروع میکند تا به حقیقت برساند.
🔵 چرا از ظاهر؟
✅ چرا شریعت از ظاهر شروع می کند؟ چون ما سطح اول را راحتتر درک و عمل میکنیم. مثلاً اگر به ما بگویند این کتاب را از اینجا بردار و آنجا بگذار، راحت این کار را انجام میدهیم؛ ولی اگر بگویند به این کتاب فکر نکن، این کار کمی سخت میشود. شریعت از سطح شروع میکند تا اینکه انسان با تمرین بهتدریج از سطح اوج بگیرد. تمام دستورات شریعت از بُطنان عرش آمده است و برای اینجا نیست. چون از بُطنان عرش آمده است، عمقهای فراوان دارد.
✅ اصل نماز برای احوال رسولالله در شب معراج است که آنجا به غشوه دچار شد و عظموت حق را دید و به رکوع رفت و این ذکر «سُبْحٰانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ» را گفت. اصل نماز آن است. اما ما هم یک «سُبْحٰانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَبِحَمْدِهِ» میگوییم؛ الحمدلله. همین هم خوب است و تبرک و تشرف حاصل شده و این لب و دهان متبرک شده است.
✅ بندهخدایی روزه گرفته بود و با خدا اینگونه صحبت میکرد: خدایا، من روزه نگرفتم! به حق این دهان و شکمی که روزه گرفته، من توجه کردم! این حرف خوبی است. درست است که من روزه نتوانستم بگیرم، ولی نورانیت حاصل شده است. مُهر حضرت ختمی بر آن خورده شده است.
🔵 ریشه در عرش
✅ وضو ریشه دارد. ریشه وضو در عرش است که از ساق عرش آبی نازل شد و رسولالله با آن آب وضو گرفت. آن آب و شستوشوی آنجا معنای خاصی دارد و همان وضو در اینجا این وضوی ظاهری شده است.
✅ اصل وضو برای حذف گناهان است و واقعاً هم اثر دارد. اصل طهارت با وضو، باعث پاکی از گناه میشود. وقتی همین اعضای بدن را شستوشو میدهیم برای این است که بگوییم: میخواهم به پیشگاه خدا بروم و در پیشگاه او باید پاک باشم. از سطح شروع میکند، حتی اگر بگویید نماد یا حقیقت در سطح اول است، درست است. و باید از همین جا شروع شود. وقتی این کار را ادامه میدهید، نورانیتی در دل ایجاد میشود. همین سطح اول پس از مدتی نورانیت میآورد.
🔵 جفا به خدا
✅ دوامِ وضو انسان را به یک مقام قدسی و طهارت باطنی و نورانیت میکشاند. حضرت استاد این روایت را انتخاب کرده است که «هر کس حدثی از او سر زد و وضو نگیرد، به منِ خدا جفا کرده است». باید دستور وضو را جدی گرفت. البته قیودی دارد که این قیود را توضیح خواهم داد.
✅ حضرت استاد در رساله لقاءالله برای سائر الی الله دستوراتی را بیان میکنند. اولین دستور دربارۀ قرآن و دومین دستور راجع به وضو است.
✅ «روى الديلمي رضواناللّهعليه في الموضعين من كتابه إرشاد القلوب أحدهما في أواخر الباب الثالث عشر و ثانيهما في أواخر الباب العشرين عن النّبي صلىاللّهعليهوآله قال: قال اللّه تعالى: من أحدث و لم يتوضّأ فقد جفاني؛ و من أحدث و توضّأ و لم يصلّ ركعتين فقد جفاني؛ و من صلّى ركعتين و لم يدعني فقد جفاني و من أحدث و توضّأ و صلّى ركعتين و دعانى فلم أجبه فيما يسأل من أمر دينه و دنياه فقد جفوته و لست بربّ جاف». (رساله لقاءالله،(هشت رساله عربی) ص۱۲۲).
✅ وضو نور است. حقیقتِ حقایق شرعی اینگونه است که از یک سطح شروع میشود، ولی عمق عجیبی دارد و انسان را بالا میبرد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸