سخن کَز حالِ خود گویم زِ حرفم بوی درد آید. - محتشم کاشانی

درد اما راه خودش را پیدا می‌کند! درد لانه می‌کند و مستاجری همیشگی‌ست . . ‌

شب تاریک کنار تو به سر می‌آید نام زهرا به تو بانو چقدر می‌آید آبرو یافته هر کس به تو نزدیک شده خار هم پیش شما گل به نظر می‌آید و نبوت به دو تا معجزه آوردن نیست از کنیزان تو هم معجزه بر می‌آید به کسی دم نزد اما پدرت می‌دانست وحی از گوشه چشمان تو در می‌آید پای یک خط تعالیم تو بانو والله عمر صد مرجع تقلید به سر می‌آید مانده‌ام تو اگر از عرش بیایی پایین چه بلایی به سر اهل هنر می‌آید مانده‌ام لحظه پیچیدن عطر تو به شهر ملک الموت پی چند نفر می‌آید - کاظم بهمنی

مامان هميشه می‌گفت بالاخره آدم يک چيزی پيدا می‌کند که دلش را خوش کند. در زندان من، وقتی آسمان قرمز می‌شد و روز تازه‌ای يواش يواش می‌آمد توی سلولم، متوجه می‌شدم که حق با او بود. - آلبر کامو

سید علی صالحی.

کرمان تسلیت🖤

در غمت، گر جان به دشواری دهم، معذور دار زآنکه دل تنگ است و آسان بر نمی‌آید نفس - هلالی جغتایی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بعضى زخم‌ها شايد كه كشنده نباشند، اما مى‌توانند تمام عمرمان را از ما بگيرند. - قهرمان تازه اغلو

همین منِ ساده، هزار هزار بار فرو افتاده‌ام! - خسرو شکیبایی

بازیِ روزگار است دیگر؛ ما هم بازیچه‌اش. - جولین بارنز

به همین سادگی آدم اسیر می‌شود و هیچ کاری هم نمی‌شود کرد. نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید، همین جوری دو نگاه در هم گره می‌خورد و آدم دیگر نمی‌تواند در بدن خودش زندگی کند، می‌خواهد پر بکشد. - عباس معروفی

« یک سینه پر از حسرتِ دیدار و دگر هیچ... » - شفایی اصفهانی