eitaa logo
نوای مقتل
4.4هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.3هزار ویدیو
339 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - وصال - مجتبی رمضانی.mp3
4.44M
احساسی 🍃دنیای منی حسین 🍃از دنیا تورو میخوام 🎙 @Navaymagtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 💠 السلام علیک یا ابامحمد یاحسن‌بن‌علی... 🔹 دورم اگر ز صحن و سرای بقیع تو چشمم بوَد به پنجره‌های بقیع تو 🔸 هر روز صبح، مرغ دلم ز آشیان خود پرواز می‌کند به هوای بقیع تو 🔹 با آنکه نیست قبه و ایوان حائرش سبقت برد ز کعبه، صفای بقیع تو 🔸 بوی بهشت می‌وزد از خاک زائرت ای جان عالمی به فدای بقیع تو 🔹 پیوسته زائر حرمت روح انبیاست بالله قسم حریم تو آغوش کبریاست @Navaymagtal
💚🌺🍃 🌺 ❇️ 🌤 ای کاش که خواب وصل تعبیر شود آوازهٔ حُسن تو، جهان‌گیر شود... بر بام رسیده آفتاب عمرم ترسم به خدا نیائی و دیر شود... 🤲 اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج 🤲 🤲اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ علیه‌السلام 🌺 💚🌺@Navaymagtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام برتو ای راهنما به سوی خشنودی خدا... 💠الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ💠 @Navaymagtal
22.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | ببینید (استوری) 🎧 | بازاین‌چه‌شورش‌است‌که‌دربازوی‌علیست 🎤 | کربلایی حسین طاهری @Navaymagtal
(شب هفتم شیر آوردن نذر اون که شیر نخورده چرا این قدر بی قرارین بچتون که تیر نخورده)(۲) مجلس زنونه امشب روضه رو بهتر میفهمه(۲) حرف مادر عزادارو فقط مادر میفهمه بری از هر کی بپرسی میگه باورم نمیشه بچه ی شیر خواره رو لب تشنه کشتن ، مگه میشه؟ بخدا تصورش هم دل ما رو میسوزونه بچه آب بخواد و بابا نتونه آب برسونه ولی کربلا چه کردن ، غم ما رو زنده کردن پسر از تشنگی جون داد ، پدر رو شرمنده کردن حرف إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني جون آدمو میگیره هی میگفت آبش بدید یا آبشم ندید میمیره یه دفعه صدایی اومد علی اصغر یه تکون خورد(۲) خون گرفت صورت شاهُ ، تیرو دید به استخون خورد اون طرف رباب تو خیمه دنبال خبر میگرده این طرف حسین با گریه ، هی میره ، هی برمیگرده... بچه رو داد دست زینب ، روضه رو سر بسته گفته {بچه تیر خورد ، تنها کسی که میتونست ابی عبدالله رو کمک کنه فقط زینب بود ، این بچه‌ی تیر خورده سر آویزون ، بردش پشت خیمه‌ی زن ها...} بچه رو داد دست زینب ، روضه رو سر بسته گفته زینبم مراقبت کن ، یه موقع سرش نیفته نمیخوام رباب ببینه خواهرم دل بی قرارم بچمو محکم بگیرش تیرو میخوام دربیارم یاد اون ساعتی افتاد که توی مدینه مردن وقتی از سینه‌ی مادر میخُ با هم درآوردن... {بدجور ابی عبدالله مستأصل شد رفقا ، میگن دو جا عمه سادات کم آورد چشماشو بست تو زندگیش ، تو مصیبت هایی که دید دو جا چشماشو بست ترسید عمه‌ی ما... یکی اون لحظه ای بود که اومد با ابی عبدالله پشت خیمه ، که وقتی امام حسین گفت محکم بگیر علی رو فهمید میخواد تیرو دراره ، یهو چشماش رو بست هول کرد ، یکی اینجا بود خیلی ترسید چون دید امام حسینم به تپش افتاده ، امام حسینم به نفس نفس افتاده... یه جا دیگه هم اون موقعی بود که دید نامرد لگد به در خونه میزنه ، صداش تو صداها گم بود ، هی میگفت جلوتر نیا... یااباعبدالله... تو که میسوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت(۲) از این غم هیچ کس مثل رباب آتش نمیگیرد یابااعبدالله... لا لای لا لای لالا لالا لالای لالایی... (یه کم آروم گریه کنید علی‌م خوابیده خنده رو لبهاشه مگه چه خوابی دیده خواب دیده برگشته عموش خواب دیده خوب شده گلوش خواب دیده روی صورتش بارون چکیده)(۲) ➖➖➖➖➖@Navaymagtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 همراه با روضه های اهل بیت علیهم السلام۴۹۵ روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🎙استاد پناهیان @Navaymagtal
295965441_-1570103775.mp3
11.52M
ای شهيد ركاب پيغمبر پدر و مادرم فدای تو باد ای اُحُد شاهد شهادت تو عمر من وقف در ثنای تو باد ==================== @Navaymagtal روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
ای شهيد ركاب پيغمبر پدر و مادرم فدای تو باد ای اُحُد شاهد شهادت تو عمر من وقف در ثنای تو باد در دلم حسرت زيارت توست كه تو محبوب مردمی ،حمزه طبق نصّ صريح آل نبی اسدالله دومی ، حمزه از سلام زيارتت پيداست كه تو ياور شدی نبوت را گر پيمبر تو را دهد رخصت خود شفيعی همه قيامت را ای علمدار غزوه های رسول كاشف الكرب مصطفايی تو وی يل ِ يكه تاز بدر و اُحُد تحت فرمان مرتضايی تو گر بنی هاشمی كنی حمله بر يمين و يسار ميتازی گر كنی قصد جان هر مشرک مركب و راكبش بر اندازی آه از آن دم كه قصد جان تو كرد هندِ ملعونه ی جگر خواره كرد قاتل پس از شهادت تو با غضب سينه ی تورا پاره عَلَمت چونكه بر زمين افتاد وای ، دندان مصطفی بشكست گفت زهرا پس از تو يا عَمّاه سر پيغمبر خدا بشكست دشمن از پيكر تو هم نگذشت مُثله شد قامت مطهر تو... خوش به حال اونایی که گریه دارند برای حضرت حمزه نه برا گرم کردن جلسه پیغمبر دید هر که داره به کشته‌های خودش گریه می‌کنه اما عمو جانش گریه کن نداره دعا کرد لذا زن‌های انصار ،کشته هاشون رها کردند اول اومدند برای حمزه گریه کردند... حالا نیمه شب جمعه می‌خواهی برای اولین سیدالشهدا گریه کنی ، بسم الله دشمن از پيكر تو هم نگذشت مُثله شد قامت مطهر تو ليک جسم پُر از جراحاتت ماند مخفی ز چشم خواهر تو درستش هم همینه داغ دیده رو باید مراعات کرد نمک به زخم دلش نپاشید پیغمبر داشت بالا سر بدن عمو جانش گریه می‌کرد گفتند صفیه داره میاد یه سفارش به زبیر کرد تا عمه جانش صفیه آمد، روایت میگه پیغمبر اول دستش رو روی قلب صفیه گذاشت فرمود فَأخاف عَلیٰ عَقلِها اگه این بدن رو اینجوری ببینه می‌ترسم عقلش زائل بشه عباش رو روی بدن عمو انداخته بود با خار و خاشاک بدن عمو رو پوشونده بود بازم نگران صفیه خواهر حمزه بود دست یداللهیش رو روی قلب خواهر گذاشت ازش تعهد گرفت جَزَع نکنه فاطمه زیر بغل عمه اش رو گرفته بود با همه این احتیاط‌هایی که پیغمبر کرد من نمیدونم این خواهر چی دید شاید رد خون رو دید روی زمین... اونقدر ناله زد جزع کرد بعضی‌ها گفتند از حال رفت بلافاصله پیغمبر به زبیر اشاره کرد مادرت رو ببر من بميرم برای آن خواهر كه تن بی سر برادر ديد.... هان بریم گودال یا نه من بميرم برای آن خواهر كه تن بی سر برادر ديد جسم هفتاد و دو گل ِ پرپر بر سر نيزه هيجده سر ديد راهِ زينب به قتلگاه افتاد... کاش یک نفر هم جلوی زینب رو می‌گرفت یه چیزی میگم و رد میشم حتی دشمن هم جلوی خواهرش رو نگرفت شاید گفت با یه تیر دو نشون می‌زنیم بزار بیاد اونم همین جا جون بدد راهِ زينب به قتلگاه افتاد قتلگاه برادر بی سر خواهر انگار با برادر خود ميشنيدند ناله ی مادر مادر انگار با پسر دارد ميزند حرفهای آخر را ان شاءالله که این خبر درست نباشه بعضی‌ها نقل کردند از قول بی‌بی دو عالم فرمود سرش روی دامن من بود که «وَ الشّمر جٰالسٌ عَلی صَدرِه » مادر انگار با پسر دارد ميزند حرفهای آخر را ميشنيدند قاتل و مقتول ناله های غريب مادر را اين همان ناله های مادر بود قتلوک بُنیَّ عَطشانا اولين نوحه های كوثر بود ذَبَحوک َ بُنَیَّ عُريانا حسین.... مادر آب کجایی پسرت آب نخورد پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد حسین جان.... ==================== @Navaymagtal