eitaa logo
نوای مقتل
4.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
6.4هزار ویدیو
339 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم لطفا جهت ترویج کلاس مقتل امام حسین ع و تفسیر زیارت عاشورا بنر را در کانال خودتان قرار دهید با تشکر
ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanes1 @m_h_tabemanesh2 لینک مقتل ضامن اشک     پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk گروه مقتل متضمن البکاء https://t.me/joinchat/FRbuyTy-YrDO5c-2tlaFAA در ایتا @zameneashk1 ضامن اشک واتساپ https://chat.whatsapp.com/LaqKPBkqNQlEenYvGztVu1
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙روضه خوانی حاج علی انسانی در منزل پیر غلام با اخلاص ابا عبدالله الحسین ع مرحوم حاج علی مشکینی ▪️حاج علی مشکینی مداح آذری زبان اباعبدالله(ع) و پیرغلام اهل بیت (ع) بامداد شامگاه چهارشنبه هشتم آذرماه 1402 پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت. 🌷روحش شاد و یادش گرامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_659211483468529827.mp3
1.59M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج استاد میرزا محمدی
ببار ای آسمان که بی قرارم من هم مثل تو خیلی گریه دارم شب جمعه ست و دور از ضریحش ببار ای آسمون من هم ببارم ببار ای آسمون جای رقیه😭 به یاد داغ بابای رقیه😭 به یاد خشکی لب‌های اصغر به یاد اشک چشم‎‌های رقیه ببار ای ابر که دلها بیقراره خرابه پا به پات میخواد بباره ببار اما بدون ای ابر امشب رقیه با تو خیلی حرف داره کجا بودی علی اصغر فدا شد😭 کجا بودی قیامت کربلا شد برای چند قطره آب ای ابر عمو عباس دوتا دستاش جدا شد *دل رقیه گرفته، تو هم چون بی‌قرار داری گریه میکنی منم بی مقدمه روضه میخونم* زانو ها بقل کرده دل ناز دانه گرفته با بابا خلوت کرده هنوز بابا نیومده داره بابا حرف میزنه* بی تابم شعله ورم حتما خبر داری از دوریت دربه درم حتما خبر داری محبوب من تو شمعی و من دروصال تو پروانه نه خاکسترم حتما خبرداری از زخم های صورتت بابا خبر دارم😭 از دردهای پیکرم بابا خبر داری من هم شبیه تو به زیر دست و پا ماندم زخمی شده بال وپرم حتما خبر داری بابا..دارم شبیه پیرزن ها میشوم بابا😭 از لرزه دست لاغرم حتما خبر داری از این لباس و پاره موی پریشان وضع خجالت باورم حتما خبر داری بابا بگو از جانب من به عموعباس از روسری و معجرم حتما خبر داری بابا...افتاد جای آن گلوبندم که غارت شد بابا..زنجیر دور گردنم بابا خبر داری😭 بابا مردم زنده شدم 😭 سنگی به چشمت خورد وپیش پای من افتاد خون شد دوچشمان ترم حتما خبر داری بابا..مرد پلیدی یک کنیز از ما طلب می‌کرد اصلا نمیشد باورم حتما خبر داری😭 *انقدرصدازد بابا اومد خرابه* چشم ویرونه روشن، که امشب اومدی شب‌زنده‌داری سربه زار روی پاهام ،که بابا من بخونم توبباری سایه ات نشه کم، از سر من سایه سر بابا دیگه نکنه بدون من بری سفر بابا با اینکه موهام خاکی و قلب من آشوبه اما تو الان پیشمی و حال دلم خوبه یهو بلند شد.. * شهرو بیدار کنید که ببینند بابا دارم راست میگفتم بابا توی این چند قدم تا سرتو ،هی پامیشم هی میفتم من خوب بلدم چیکارکنم واکنی اخماتو انقدر به تو بوسه میزنم خوب کنه زخماتو بابا چه کنم که وابشه ،پلک های پرخونت😭 افتاده توی تشت طلا.. دندونت میزدن مارو خوب میزدن به لبت چرا چوب میزدن چیزی از راه بازار نگو که حتی فکرش سخته واسم خیلی اونروز خجالت کشیدم جلو مردم ازلباسم اینها که نمیشه سرشون محرم ونامحرم😭 جای دستای رو صورتم همه چیو میگه من یه ماهه که گوش چپم نمیشنوه واای😭😭 ترکی.... *سر انداخت پایین رقیه آروم گرفته حالا جا داره بابا حرف بزنه* حالا که پیش توام یکم بخند حلقه کن دستاتو دورگردنم بابایی دخترم...عزیزم. نمیخواستم بیدارت کنم ببخش بابت خداحافظی نکردنم *تو خیمه خواب بودی گلم اومدم صورتت بوسیدم ،نخواستم بیدارت کنم به عمه گفتم‌ مراقبت باشه ،اما عزیزم وقتی بوسیدمت میدونی چی دیدم چقدر شبیه مادرم بودی😭 چقدر بوسیدمت از راه دور تو روشعله های تو خیمه سوزوند منو شعله های گوشه تنور حرکاتت، راه رفتنت ،نگاهت ،مادر منو به تصویر می‌کشید هریه خاری که تو پای تو میرفت بخدا من جگرم تیر می‌کشید برای صورت هرسه ساله ای ضربه های زجر خیلی سنگینه چرا دست میکشی روی صورتم دخترم مگه چشات نمیبینه؟ التماس دعای فرج🤲 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️