eitaa logo
نوای مقتل
4.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
337 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
[WWW.FOTROS.IR]ma98040701.mp3
41.94M
خادم اهل بیت 🌺: 🎤حاج محمود کریمی
2. می سوخت بین شعله ها.mp3
4.51M
می‌سوخت بین شعله‌ها بال و پر تو آتش نشد شرمنده از موی سر تو آن قدر زد نعره سر تو یک حرامی تا که پرید از خواب شیرین دختر تو دست خدا را باز بستند این جماعت آقا چه خالی بود جای مادر تو تنها برای مرگ ما این غضه کافی‌ست آن شب نبود عمامه‌ای روی سر تو پای برهنه پشت یک مرکب دویدن نگذاشت نایی در میان پیکر تو در کوچه‌های خلوت شهر مدینه تنها غریبی بود یار و یاور تو دیدند خیلی داغدار کربلایی شام غریبان شد به پا در محضر تو جای هزاران سجده شکرانه دارد خنجر نیامد بر ضریح حنجر تو ...
داره نماز شب می‌خونه یه مرتبه دید از دیوار خونه ریختند داخل خانه چقدر زن و بچه ی آقا ترسیدند... اصلاً انگار توی این مدینه اجازه گرفتن رسم نیست.... در زدن و اذن دخول گرفتن رسم نیست اون روز بدون اجازه وارد خانه مادرش شدند هرچه مادر سعی کرد ، مانع ورود مهاجمین بشه ... یُدخَلُ عَلیِ حَریمِها بِغَیرِ إذنٍ ثُمَّ یَمَسُّها .... اینو دیگه ترجمه نمی‌کنم ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ... و تُضرَبُ و هِیَ حامِلٌ مادر مادر بی بی جان ای کاش ما بین در و دیوار بودیم... همین قدر بگم با این مادر کاری کردند که فرزندش امام صادق علیه السلام حال مادرش رو این گونه بیان می‌کنه نَحَلَ جِسْمُهَا ذَابَ لَحْمُهَا باکِیَةَ العَین یُغشیٰ عَلیها ساعَةً بَعدَ ساعَة حَتّیٰ صَارَتْ‏ كَالْخَيَال یعنی از مادر ما فقط یه شبحی باقی مانده بود علی چی رو کفن کرد ؟! نمی‌دونم... بگذریم مشغول نماز شب بود بی اجازه وارد خانه شدند حتی اجازه ندادند عبا به دوش بیندازه... عمامه به سر ببنده ... آقا رو با این کیفیت از خونه بردند بیرون... ابن ربیع ملعون سواره و آقا امام صادق پیاده دنبال مرکب داره میره اگه یه جوونی رو دنبال مرکب بکشونند توانایی جوانیش اقتضا می‌کنه تحمل کنه اما اگه یه پیرمردی مثل امام صادق رو دنبال مرکب بدوانند... یا طفل سه چهار ساله ای رو... اینجا دیگه ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.. لذا وقتی رسید به مجلس منصور، دیدند آقا خیس عرقه داره نفس نفس می‌زنه پیرترین ائمه ی ماست دیگه نفسی باقی نمانده سه مرتبه شمشیر کشید از قبل به حاجبانش گفته بود جعفر رو که آوردید،‌ احضار کردید ، گردنش رو می‌زنم... همه دارند می‌بینند سه مرتبه شمشیر کشید بلافاصله غلاف کرد بعد از آقا عذرخواهی کرد آقا رو با احترام به منزل برگردوندند از منصور دوانیقی پرسیدند امیر ، چرا پشیمون شدی گفت هر باری که شمشیر می‌کشیدم ، پیغمبر رو دیدم... به من فرمود منصور اگه آسیبی به فرزندم برسه نابودت می‌کنم آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله حسین.... من می‌خوام بگم یا رسول الله یه شمشیر برهنه بالا سر فرزندت نتونستی ببینی پس کجا بودی آن ساعتی که فِرقَةٌ بِالسُّیوف فِرقَةٌ بِالرّماح فِرقَةٌ بِالحِجارة و الخَشَبِ و العصاء.... حسین.... ==================== @Navaymagtal
dk960430_03.mp3
4.94M
از جبل عامل راه افتاد مشرف بشه به زیارت بیت الله الحرام... اول اومد مدینه دیدن امام صادق علیه السلام... ==================== @Navaymagtal
از جبل عامل راه افتاد مشرف بشه به زیارت بیت الله الحرام... اول اومد مدینه دیدن امام صادق(ع) آقاجان من متمولم مقداری پول آوردم دلم میخواد تو این مدینه یه خونه‌ای برا من بخرید حج که مشرف میشم، به دیدن شماها که میام مدینه، مزاحم کسی نباشم ده هزاردرهم داد به امام صادق(ع)، حضرت هم بهش وعده دادند، نمیدونه که اجلش نزدیکه، رفت حجش رو به جا آورد توی مسیر برگشت بازم اومد مدینه، یابن رسول‌الله خونه رو برام خریداری کردید یا نه؟ فرمود آری، خونه‌ای برات خریدم که یه طرفش همسایه پیغمبری یه طرف همسایه‌ی امیرالمومنینی یه طرف همسایه‌ی امام حسنی، یه طرف همسایه‌ی حسینی... خیلی خوشحال شد.. آقاجان قباله‌اش رو بده ببینم، حضرت یه قباله‌ای نوشتند فرمودند پولهاتو بین سادات حسنی و حسینی خرج کردم برات یه خونه تو بهشت کنار گذاشتند اینم قباله‌اش هست قباله رو بوسید، اومد وطن، به بچه‌هاش گفت هر جوری شده این قباله رو با من تو کفنم دفن کنید و بزارید. چیزی نگذشت که از دنیا رفت، بچه‌ها عمل کردند به وصیتش، فردا که اومدن سر قبرش ، دیدند یه قباله‌ای روی قبرش هست روش نوشته «وَفَا جعفربن محمد...» یعنی همون اول میبرنت تو آغوش حسین معطلت نمیکنم... تو دیگه مقدمه نمیخوای امروز مدینه غوغا شد... چهار هزار شاگردی که سالها از محضر امام استفاده میکردند، امروز اومدند با چه عزت و احترامی، این بدن رو دفن کردند امام کاظم یه تعبیری داره من گریزم رو بزنم فرمود بابامو تو دوتا جامه کفن کردند پیراهنم تنش کردند توی دوتا جامه کفن کردند یدونه‌اش عمامه‌ی زین العابدین بود من نمیدونم کدوم عمامه بود، اگه عمامه باباش حسین بود که تو گودال به غارت بردند، یعنی امام صادق هم با یادگار حسین داره دفن میشه... اگه اون عمامه‌ای بود که تو شام بَلا ، آنقدر آتش ریختند روش به سهل ساعدی فرمود عمامه رو از رو سرم بردار، دیدم موهای حضرت آتش گرفته... حسین... ==================== @Navaymagtal