eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
62 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 امام_سجاد (علیه‌السلام): مردمانی ڪه در زمان غیبت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به سر می‌برند و معتقد به امامت او و منتظر ظهور وے هستند، از مردمان همه زمان‌ها برترند، زیرا خدایی که یادش بزرگ است به آنان خرد و فهم و شناختی ارزانی داشته است که غیبت امام برای آنان مانند حضور امام است. 📚بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️در سه چهار روز گذشته دوروحانی و یک فرمانده پلیسو همسرش ترور شدن، یک جوان باغیرت سبزواری در راه دفاع از ناموس شهید شد اما همه ی اینها به اندازه یک کاسه ماست بازتاب خبری نداشت! رسانه می‌تواند کاری کند که نیم کیلو ماست از اینهمه خون های ریخته شده رنگین تر به چشم بیاید...!!!📱🤦🏻‍♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mohammad Ebrahimi Asl - Baghalam Kon Hossein.mp3
5.71M
_دیدی برگشتم آقا دوباره ...!(:💔
:))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_♥️♥️:♥️♥️_ برای خدای ما معجزه کاری ندارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه۳ به نیابت از شهید❣️
چله (استغفرالله ربی و اتوب الیه) روز: هشتم به نیت شهیدان: هدیه به امام زمان (عج) کانال رسمی شهید نوید صفری❤️‍🩹
بِئْسَ السَّعْىُ التَّفْرِقَةُ بَيْنَ الاَْليفَيْنِ امام علی علیه السلام:بدترين تلاش، جدايى انداختن ميان دو دوست است https://eitaa.com/Navid_safare ❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏰تک‌تکِ ثانیه‌هایی که، تو را کم دارم... ساعتم درد، دلم درد، جهانم درد است... ♥ ‌
قـالَ النّبِيّ صلي الله عليه و آله: حُبّى و حُبُّ اَهْلِ بَيْتى نافِعٌ فى سَبْعَةِ مَواطِنَ اَهْوالُـهُنَّ عَظيـمَةٌ: عِنْـدَ الوَفـاةِ و فِى الْقـَبْـرِ وَ عِنْدَالنُّشُورِ وَ عِنْدَالِكتابِ وَ عِنْدَ الحِسابِ وَ عِنْدَ المـيزانِ وَ عِنْدَ الصِّراطِ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: محبّت من و محبّت اهل بيـت من در هـفت جا كـه هراس آنها بسيار بزرگ است، سودمند است: ۱ ـ هنگام مرگ، ۲ ـ در قــبر، ۳ ـ هنگام برانگيخته شدن، ۴ ـ هنگام دريافت نامه اعمال، ۵ ـ هنگام حسابرسى، ۶ ـ هنگام سنجش اعمال، ۷ ـ هنگام عبور از صراط. https://eitaa.com/Navid_safare 💚
به وقت رُمان (عشق در یک نگاه)🥳
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🍁عشق در یک نگاه🍁 قسمت5 صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم - زهرا پاشو ،دانشگاه دیر میشه زهرا: بزار یه کم بخوابم ،هنوز خستگی سفر از تنم بیرون نرفته - باشه هر جور راحتی، اخه امروز سشنبه است زهرا : یا خدااا ،یادم رفته بود - چی شد ،برپا زدی زهرا: تو نمیدونی این اقای اسماعیلی چه جور آدمیه ،این دفعه دیر برسم حتمن حذفم میکنه - چه بهتر ،ترم بعد با هم میگیریمش زهرا: اره ،اینجوری تو هم حذف میشی ،معروف میشیم - حالا زود باش آماده شیم آماده شدیم رفتیم داخل آشپز خونه منو زهرا: سلاااام بابایی ،سلاااام مامانی بابا: سلام به وروجکای بابا مامان: یعنی شما صد سالتونم بشه بازم عوض نمیشی بابا: بیاین صبحانه تونو بخورین ،خودم میرسونموتون زهرا: دستتون درد نکنه بابا جون یعنی مثل بچه کوچیکا واسه جلو نشستن ماشین دعوا افتادیم زهرا هم مثل همیشه موفق شد رسیدیم به دانشگاه از بابا خداحافظی کردیم و وارد محوطه شدیم یه دفعه دیدم خانم موسوی داره میاد سمتمون خانم موسوی: سلام بچه ها زهرا: سلام - سلام خانم موسوی: بچه ها ایام محرم نزدیکه کمک میخوایم زهرا: درخدمتیم ،چه کاری از دست ما برمیاد خانم موسوی: بعد از کلاستون منتظر باشین با هم میریم هیت نزدیک دانشگاه زهرا: چشم خانم موسوی: نرگس جان تو هم میای دیگه؟ - بله میام خانم موسوی: باشه پس فعلن یا علی زهرا: نرگس کلاست تموم شد برو کافه منتظرم باش - باشه ،فعلن ••••• 🍁نویسنده: فاطمه ب🍁 .................................................. دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗عشق در یک نگاه💗 قسمت6 بعد از تمام شدن کلاسم رفتم داخل کافه نشستم تا زهرا اومد با هم رفتیم سمت دفتر بسیج دانشگاه خانم موسوی داخل دفتر نشسته بود در زدیم و داخل شدیم دونفر از دخترای دیگه دانشگاه هم داخل دفتر نشسته بودن زهرا: سلام - سلام خانم موسوی: سلام گلم ، خوب بچه ها بریم؟ همه باهم گفتیم بله از دانشگاه بیرون رفتیم سوار ماشین خانم موسوی شدیم و حرکت کردیم عاطفه و هانیه هم دخترای خیلی خوبی بودن بعد چند دقیقه رسیدیم به حسینیه نزدیک دانشگاه از ماشین پیاده شدیم، چند تا از پسرای دانشگاه هم اومده بودن وارد حسینیه شدیم که یه دفعه یه صدایی اومد ببخشید خانم موسوی! برگشتم دیدم اقای زمانیه خانم موسوی: بچه ها شما برین داخل من میام همه رفتیم داخل حسینیه ، منم رفتم کنار پنجره پرده رو کنار زدم داشتم نگاه میکردم زهرا از پشت دستشو گذاشت روی شونم: استغفرلله حاج خانوووم - واااییی زهرا ترسیدم زهرا: خواهر گلم ،این کار احیانأ ،گناه نیست؟ - مگه دارم چیکار میکنم زهرا: اولأ سرک کشیدن تو کار دیگران ، ، دومأ نگاه کردن به نامحرم ، ( راست میگفت، من که تا حالا حتی یه بار هم ،چشم تو چشم نامحرم نشدم ،چی شده که الان اینجوری دارم نگاه میکنم ) از زهرا دور شدم رفتم یه گوشه نشستم بعد ده دقیقه خانم موسوی اومدن خانم موسوی: خوب بچه ها اول تمیز کاری داخل حسینیه بعد وصل کردن پرچمهای یا حسین به دیوار دو نفرتون هم باید بره همراه دوتا از برادرا برین خرید واسه مراسم محرم خوب حالا یه یا حسین بگین و شروع کنین ••••• 🍁نویسنده: فاطمه ب🍁 ................................................... دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پروفایل😢 https://eitaa.com/Navid_safare ❣️
قسم به امید . . . که‌ می‌روید از جاۍ‌ بریدگۍ زخم، در تن🧡!' https://eitaa.com/Navid_safare 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂کفشداری شهید مدافع حرم نوید صفری در حرم خانم حضرت رقیه سلام الله علیها🍂 💮پنجشنبه و یاد شهدا.... 🥀 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
افتخار‌نسل‌ما‌اینہ‌ کہ‌داریم‌توعصرےزندگےمیکنیم کہ‌قراره‌اسرائیل‌‌تو‌اون‌دوره بدست‌ما‌نابود‌بشہ✌️🏼(:'' •─────•❁•─────•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا