eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
62 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
نوید دلها 🫀🪖
⭕️توجه،توجه !! شهدا هم نامحرم اند. متن خوانده شود ، طولانی ولی مهم حتما بخوانید 📃🙌 یه چیزی این وسط
یه جا رفتم خانمه می‌گفت: دختره اومده نمیدونست خواهر شهید هست پیشمون هی جلوش قربون صدقه شهید می‌رفت گفت منم آب شدم جلوی خواهر شهید اینطور رفتار میکنن بعد خواهر شهید گفت ببین دخترای مردم به جایی که درس بگیرن از شهید هی قربون صدقه ی چشماش و هیکل شهید میشن باور کنید این رفتاراااا درست نیستااا ما رفیق شهید انتخاب میکنیم که ازش درس زندگی یاد بگیریم نه اینکه قربون صدقه اش بریم😢 https://eitaa.com/Navid_safare
گفت قاب گوشیاشون عکس شهید پروفایل هاشون عکس شهید پس زمینه هاشون عکس شهید توی دستشون عکس شهید تا بهش میگی شهید رو برای چی انتخاب کردی توی زندگیت میگه چون خیلی خوشگله چشاشوووو دیدی🥺 خانم یکی از شهدا گفت توی گلزار بودم دیدم پیش مزار شهید رسول خلیلی دختره جوون نشسته هی به شهید میگه من ان شاءالله اومدم اون دنیا باهمیم یا الله اکبر ازدواج میکنیم😔😏 آخه دختر مومن این رفتاراااا چیه https://eitaa.com/Navid_safare
ما رفیق شهید انتخاب میکنیم زندگیمون معنوی تر بشه،راه و روش درست زندگی کردن رو یاد بگیریم، الگومون باشن شهدااا نه اینکه با رفتارمون دل شهید رو بشکنیم دل خانواده های شهدا رو آزار بدیم😔 یکم بیشتر در این مورد فکر کنیم☘️ https://eitaa.com/Navid_safare
دوست دارم نظراتتون رو بدونم https://harfeto.timefriend.net/16837302218432 توی لینک ناشناس پیام بدید ❣️🎁
بله ما کلا صحبتمون در مورد کلماتی هست که به کار می‌ره وگرنه رفیق شهید میاد توی زندگی آدم که زندگیمون تغییر پیدا کنه☘️💖 و رفیق شهید داشتن یک رزق هست
بله شهدا برادر معنوی ما هستن☘️
۱_ اره اتفاقا تا خودم اینا رو شنیدم جا خوردم😔 ۲_ هر چند تا باشه شهدا نورن
😢عالیه ان شاءالله حاجت روا بشید خوشبخت و عاقبت بخیر بشین
نوید دلها 🫀🪖
😢عالیه ان شاءالله حاجت روا بشید خوشبخت و عاقبت بخیر بشین
تا این دنیا هستیم تا وقتمون از دست نرفته نماز های قضامون رو بجا بیاوریم یک نفر توی زندگی پس از زندگی گفت رفتم اون دنیا التماس خدا کردم که بزار به خاطر نماز های قضام برم و قضاشون رو به جا بیارم خدا قبول نکرده بهش گفتم بزار به خاطر مادرم برم اون موقع قبول کرده رفقاااا هزاران جووون زیر خاک هستن که آرزوشون هست فقط یک بار دیگه بیان توی این دنیااا و نماز بخونن رفقاااا وقت رو از دست ندین! https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حلال زندگیتون☘️
| غیـر قـابل بخشش 🥀 | آرمان از غیبت‌کردن و دروغ‌گفتن بسیار متنفر بود. اگر جایی، غیبت می‌کردند اول از عواقب آن مفصل توضیح می‌داد... او اشاره می‌کرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است! او می‌گفت: هر چیزی که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند.‌.. اگر ادامه می‌دادند، آرمان آن جمع را ترک می‌کرد. • به روایت مـادر شهیــد 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوید دلها 🫀🪖
#خودمونی حول این خاطره از شهید محمدخانی ی حرف رفاقتی با خودمون رفیقای هم فاز بزنم رفقا من ۵شنبه هف
👩‍💻🧕 دوستایی که این متنمو خوندین 🙆🏻‍♀ خوشحال میشم نظری اگر دارین بهم بگین ...😍❤️ @maede_sadatt
♥️♥️:♥️♥️ خدایا تو بنده خوب زیاد داری اما من فقط یک خدای خوب دارم بگیر دست این بنده ای را که تنها پناهش تویی....
﷽❣ ❣﷽ هر صبح سلامٺ می ڪنم و این قلب پاره پاره و بی طپش با شمیم حیاٺ بخش پاسخٺ آرام می شود و جان می گیرد. دردهاے بی شمار من جز دم مسیحایی تو درمانی ندارد. تو بازخواهی آمد و از رنج و بیمارے افسانہ اے بیش نخواهد ماند...
وقتۍبدنیا‌اومد؎ تو‌گریہ‌ڪرد؎؛بقیہ‌خندیدن حالا‌یجور؎زندگی‌ڪن ڪه‌موقع‌مرگت‌همہ‌گریه‌ڪنن‌توبخند؎ درست‌مثل‌شهدا..(: 🌱
چله (استغفرالله ربی و اتوب الیه) روز: چهاردهم به نیت شهیدان: هدیه به امام زمان (عج) کانال رسمی شهید نوید صفری❤️‍🩹
صفحه۹ به نیابت از شهید❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌺 . . . . کاش میشد عاشقانه فهمید... تا عاشقانه پرواز کرد:))🙂💔 [همچون شهدا🥀] 🌿
شنیدی‌میگویندعقل‌سالم‌،دربدن‌سالم؟ حالاهم‌بایدگفت: کسی‌که‌زیبایی‌اندیشه‌دارد؛ زیباییِ‌تن‌را.. 🌿
به وقت رُمان (عشق در یک نگاه)🥳
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 عشق در یک نگاه💗 قسمت18 سوار هواپیما شدیم که یه دفعه اقای زمانی وارد هواپیما شد موسوی: سلام کجایین شما؟ زمانی: شرمنده یه کاری پیش اومد نتونستم به موقع برسم موسوی : برین کنار صندلی آقا ساجدی بشینین زمانی: چشم یه لحظه نگاهمون به هم افتاد ساجدی سرشو به علامت سلام تکون داد و رفت نشست گوشیم زنگ خورد زهرا بود - جانم زهرا زهرا: پریدی؟ - نه عزیزم زهرا: یه چیزی بگم ،منفجر بشی؟ - چی؟ زهرا: تو محوطه فرودگاه بابا آقای زمانی و میبینه - خوب؟ زهرا: هیچی ،بابا هم تو رو سپرد دستش - یعنی چی؟ زهرا: نمیدونم بابا از کجا این زمانی و میشناخت ،هیچی کلی سفارشتو کرد دیگه اجی - دیونه زهرا: سفر خوش بگذره ،آجی خوشگلم بوس خانم موسوی: نرگس جان گوشیتو یا خاموش کن یا بزار رو حالت پرواز - چشم اصلا باورم نمیشد بابام اینکارو کرده باشه ،دوباره تپش قلب گرفتم از تو کیفم یه شکلات برداشتم و خوردم ،هندزفری رو گذاشتم رو گوشم و مداحی گوش کردم ،کمی حالم بهتر شد بعد یه ساعت و نیم رسیدیم نجف از هواپیما پیاده شدیم و سوار یه اتوبوس شدیم رفتیم سمت هتل نفس کشیدن در این شهر لذت بخش بود باورم نمیشد که رسیدم جایی که آرزوشو داشتم ••••• 🍁نویسنده: فاطمه ب🍁 • • دوستان گرانقدر کپی رمان درصورت ذکر نام نویسنده و تغییر ندادن نام رمان مجاز است در غیر این صورت نویسنده راضی نیست و اینکار پیگردالهی دارد💯 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸