اصلا خودت مَرَمّتِ ما را قبول کن
من آن خرابهام که تو آباد میکنی ..💔
https://eitaa.com/Navid_safare 🍃
شھیدفھمیدهنقشششھیدشدنبـود : )'
اونموقعلازمبــودشھیـدبشـه
شماهـمهـرکدومنقشتونروایفـاکنید
لازمنیستجونبدید . .
درزمینـهیفرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی
پایبنـد؎بـھدیـنوایمانتویمـدارسیادانشگاههـا
هرکدومتونمیتونیـدیكحسیـنفھمیدهباشیـد
شرطشهمجوندادننیستمھمتصمیموارادهسـت'!
#مقاممعظـمرهبـری✨
https://eitaa.com/Navid_safare 🌱
#اردوجهادی #عیدغدیر که دربارش گفته بودم🥺🌱
ممنون از همه ی بانی های بزرگواری که برای بخشی کمکی کردن ان شاءالله امیرالمومنین دستگیر زندگیتون باشن 🙏✨
https://eitaa.com/Navid_safare 🌺
ازکنارتوگدابادستِخالیردنشد...
نیستعاقلهرکسیدیوانهمشهدنشد🥺💔!
#رضاےمن
به طبیبان دگر
نسخه مارا مسپار
درد با دست تو
درمان بشود
خوب تر است
آقاےامامرضا🍃💛
#برایطلبیدهشدنهمدعاکنیم 🌱
https://eitaa.com/Navid_safare ✨
#عاشقانهشهدایی 🌱
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد.
نه اون حرفی زد نه من.
حرف رفتن رو پیش کشید و گفت:
منم میخوام برم سوریه...
خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره.
سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم:
- تو نباید بری علی!
-چرا؟!
-چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی...
ما برا بچهمون اسم انتخاب کردیم.
داریم خونمون رو درست می کنیم.
این همه برنامه برا زندگیمون داریم.
-اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم)
-خب این دفه نرو، دفعه بعد میری.
امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم.
نه گذاشت نه برداشت گفت:
«خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟»
دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت.
ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.
باز گفت:
تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو...
شهید علی آقایی🌷
شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۷، حلب سوریه
بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇
https://eitaa.com/Navid_safare ✨
چقد خوبه اینجور مثبت باشیم
که جناب صائب میگه:
"دشمنان را مهربان سازد دل بیکینهام
آشنارویم، ز من بیگانگی مقدور نیست"
-صائب تبریزی • ~
#شعر
https://eitaa.com/Navid_safare ✨