eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
62 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
ان شاالله شب آنلاین باشید
📢📣هر کسی امشب ۳ نفر رو به کانال دعوت کرد و آیدی کسانی که اومدن تو کانال رو داد توی قرعه کشی قرار میگیره✔️ تا ساعت ۱۱ شب فرصت شرکت در مسابقه هست هدیه مسابقه هم کتاب تو شهید نمی شوی هست!😍❤️ به آیدی زیر پیام بده @motahareh_sh
نوید دلها 🫀🪖
📢📣هر کسی امشب ۳ نفر رو به کانال دعوت کرد و آیدی کسانی که اومدن تو کانال رو داد توی قرعه کشی قرار میگ
رفقاااا منظورم اینه هر موقع ۳ نفری که براشون لینک رو فرستادید وارد کانال شدن پیام بدید
واسه‌تنھاییتون‌ الڪی‌به‌اینواون‌پناه‌نبرین بھترین‌پناه‌امام‌حسینِ♥️:) https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر نمازتان را محافظت نڪنید حتی میلیاردها قطره اشڪ هم برای اباعبدالله بریزید، در آخرت شما را نجات نمی‌دهد..! 🌱
....!! 🌷نشسته بودم روی خاكريز، با دوربین آن طرف را می‌پاییدم. بی‌سیم مدام صدا می‌کرد. حرصم در آمده بود. _آدم حسابی! بذار نفس تازه کنم. گلوم خشک شد آخه!! گلویم، دهانم، لب‌هام خشک شده بود. آفتاب مستقیم می‌تابید توی سرم. 🌷یک تویوتا پشت خاکریز ترمز کرد. جایی که من بودم، جای پرتی بود.خیلی توش رفت و آمد نمی‌شد. گفتم: کیه یعنی؟!! یکی از ماشین پرید پایین. دور بود درست نمی‌دیدم. یک چیزهایی را از پشت تویوتا گذاشت زمین. به نظرم گالن‌های آب بود. بقیه‌اش هم جیره‌ی غذایی بود لابد. 🌷....گفتم: هر کی هستی، خدا خیرت بده، مردیم تو این گرما. برایم دست تکان داد و سوار شد. یک دست نداشت. آستینش از شیشه‌ی ماشین آمده بود بیرون، توی باد تکان می‌خورد.... 🌹خاطره اى به ياد جانباز شهید فرمانده حاج حسین خرازی https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃بسم رب الشهداﺀ🍃 : عاااشق شهدای گمنام بود، سعی میکرد هرجا که می رویم، از بازار تا هیئت، نزدیکترین مزار شهدای گمنام را هم زیارت کنیم. خیلی صادقانه و از عمق دل و باصفا با این شهدا صحبت میکرد. اول بهشون سلام میداد و بعد هم شروع به درد ودل می کرد و آخرش هم دعا🙏 اکثر اوقات سر مزارشون برام از مقام و جایگاه حضرت زهرا(س) میگفت و آخر سر با حسرت می گفت "خوشابحالشون که حضرت زهرا (س) هرشب بهشون سر میزنه". خیلی قشنگ هم دعا می کرد. بهشون می گفت "الهی هر کدومتون بیشتر برای ما دعا کنه، حضرت زهرا (س) بیشتر بهش سر بزنه😃"… یا گاهی بهشون می گفت: "خوشابحالتون که با این سن کم به این زیبایی عاقبت بخیر شدید و خیالتون راحت شد. شما چی می بینید اونجا که حاضر نیستید از گمنامی دربیاید. بامعرفتا مادراتون منتظرند 😔 " هروقت هم قرار بود بریم هیئت ، شهدا رو دعوت می کرد به روضه و ازشون می خواست باهامون بیان... ✓ بیست روز مفقودی و گمنامی اش، قبل بازگشت پیکر پاکش، نشان از ارادتش به شهدای گمنام داشت.