eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
100 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💌 پدر شهید: پــولــش را نـگــه نــمی‌ داشــــت و یــا خـــرج کارهای خیر می‌کرد یا می‌رفت زیارت☺️ اهــل گـفـتن نــبود و ما هـــم خبر خــیلی از کارهای خیرش را بعد شهادتش فهمیدیم! می‌ رفــت وسایل قسـطی بر می‌ داشــت و می‌داد به خـانـواده‌ هــای نــیازمنــد، هــرماه قســط این وســایل را از روی حقوقــش کـم می‌کردند.💵 بچـه‌ هــای بی‌ بضاعـت را جــمع مـی‌کـرد و مـی‌بــرد پابـوس آقـا امام‌ رضا (علیه السلام)✨🕌 خــودش آنــجـا برایشــان آشــپزی مــی‌ کـرد، بــچـّـه‌ هـــا را مـی‌ بــرد حــــرم، بــرایــشـــان حــرف مــی‌زد، نصیحتــشان مــی‌کـــرد👌 اهـل گیردادن و تـذکرهای مستقیم نبـود. با بچه‌ هـای کـم‌ سـن‌ و سـال‌ تر از خـودش دوست می‌شد. از روی رفاقت نصیحتشان می‌کـرد😉 🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊
3.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه میجویی؟ آرامش؟ ❗️آرامش نه در بالشت پر است ونه در قرص های آرامبخش ✅ آرامش را درلابه لای نگاه پرمعنای شهدا بجوی !!!! ❤️ نگاهی از جنس عشق ...
. 💌 پدر شهید: پــولــش را نـگــه نــمی‌ داشــــت و یــا خـــرج کارهای خیر می‌کرد یا می‌رفت زیارت☺️ اهــل گـفـتن نــبود و ما هـــم خبر خــیلی از کارهای خیرش را بعد شهادتش فهمیدیم! می‌ رفــت وسایل قسـطی بر می‌ داشــت و می‌داد به خـانـواده‌ هــای نــیازمنــد، هــرماه قســط این وســایل را از روی حقوقــش کـم می‌کردند.💵 بچـه‌ هــای بی‌ بضاعـت را جــمع مـی‌کـرد و مـی‌بــرد پابـوس آقـا امام‌ رضا (ع)✨🕌 خــودش آنــجـا برایشــان آشــپزی مــی‌ کـرد، بــچـّـه‌ هـــا را مـی‌ بــرد حــــرم، بــرایــشـــان حــرف مــی‌زد، نصیحتــشان مــی‌کـــرد👌 اهـل گیردادن و تـذکرهای مستقیم نبـود. با بچه‌ هـای کـم‌ سـن‌ و سـال‌ تر از خـودش دوست می‌شد. از روی رفاقت نصیحتشان می‌کـرد😉 🌱 •
•🦋• خاطرات دوران کودکی شهید: در یکی از محله‌های پر خاطره‌ی تهران، در خانواده‌ای مؤمـن و با اخلاص، پســـرکی بـه دنیا آمد 👶که از هــمان ابـتدا با عـشق به اهل‌بیت (ع) پرورش یافت🌱 نام او نوید بود. نوید در محــله‌ای به نـــام تهـــران‌پارس بزرگ شد. از کودکی، نور ایمان و عشـق به امام حسین (ع) در دلش شعله‌ور بود❤️ مادرش تعــریف می‌کند کــــه هر وقت مـاه محرم می‌رســید،🏴 نوید با شور و شوقی بی‌نظیر به مراســم عزاداری مـــی‌رفت و در این مـــجالس به عنوان یک سرباز کوچـک، به کمک دیگران می‌شتافت.💪 او هـــرگز نمی‌توانســت این اشتـــیاق را پنهان کــند و همــــیشه با لـــباس‌هــای ســـیاه و تکـــیه به دیوارهای خانه، در حـــال آماده‌ســازی خـود برای محرم بود. حتی وقتی که بازی می‌کرد، لباس‌های سیاه محرم را بر تن می‌کرد و با دوســــــتانش بازی‌های عاشـــــورایی بــرگــزار می‌کرد.🥺🥀 🕊 •
°•🦋•° مادر شهید: زمانی که نوید در سوریه بود، ماشین او پشت پنجره ما بود. یک روز شنیدم کــه به پنجره ما ضربه می‌زنند. بیدار شدم و نگاه کردم که چه کسی است. گفتند: ماشین پسر شما را دارند می‌برند😟 دزد آمده است. ما بـــــیرون آمدیم و متوجه شدیم که فرد ماشین را تا میانه کوچه برده است، اما نتوانسته است ببرد. ما مــــاشین را سر جایش بازگرداندیم 🚗 پـــــسرم هر روز ســـاعت ۱۰ صبح به من زنگ می‌زد. آن روز زمانی که زنگ زد، به او گفتم: نوید جان، امروز ماشینت را دزدیدند😢 نوید خندید و گفت: مــاشین متعلق به من نبود بلکه برای خدا بود. مــــن دیدم خیلی راحت و خونـــسرد بود. گفتم: ماشین تو را نبردند. مهدی داشت ســـــــرکار می‌رفت که متوجه شد و آمد و به ما خبر داد.نوید گفت: مهدی را هم خدا فرستاد 😁 پسرم فرد خونسرد و بی‌خیالی بود. برای مال دنیا ارزش قائل نبود. می‌گفت: ما در این دنیا میهمانیم و زندگی ما در آن دنیا است💯🖐 🕊 .
. ••🌸•• من هنوز هم با نوید زنـدگی مــیکـنـم رمــزمــان را مــی‌خــواهــیـــد بـــدانــیـــد "اسلام علیک یا ابا عبدالله الحسین" خود نویدم قبل از شهادت برایم این رمـز را انتخـاب کـرده مـیـگـفـت:(مادر بدان اگر من شهید شدم غصه ندارد بلکه برای خودم و شـما افـتـخـار دارد من منتظرم شمـا بـیـایـد و هـمـه چیز را برای شما مهیا کنم،بـه شـرط صـبـر و اســـتـــقـــامــت و ایــــمـــان الــــبــتـــه) هـروقـت یـک سـلام بـه سـیـدالشـهدا بـدهـی مـن کـنـار تـو حـاضـر هـسـتم. بـدان مـن را بـه حـضـرت زیـنـب(س) ســـپــــرده‌ای و از ایــن بـه بـعـد پـســر حضرت زیــنــب(س)شـده ام.درتمام زندگی‌ام سعی کردم،هر کاری داری انجام بدهم تـا دلـت شـاد شـود💕 از کار خانه گرفتـه تـا کـار فنـی.حـال باید در عرصه دیـگر به مادرشـهـدای مـدافـع حــرم حــضــرت زیــنــب(س) تـمـام هــدفــم ایــن اســت از طـــرف حضرت زهـرا(س)بـرای مـدافـعـان و خود حضرت زینب(س)خدمت کنم و ثـوابـش را بــه حـضـرت زهــرا(س) هــدیـــه بـــدهـــم.انـــشــاءالله..(:☺️ 🌱 •
•••🦋••• 🟢 روی پـیراهن سیاهش خیلی حــــســـاس بــــود 🖤 نویـد من عاشق امـام حـسیـن بود از هـمـان بـچـگـی کـه می‌بـردمـش تــوی روضــه‌هـا و پـای دیـگ‌هـــای نذری،کمک حال مجلس بـود😉 بــچـه که بـود دود کـردن اســفـنـد مجلس با او بود،بـزرگـتـر هـم کــه شــد،دیـــگـــر مــا مـــحــرم نــویــدی نمی‌دیدیم و وقف جلسات روضه بود.روی پیراهن سیاهـش خـیلی حـسـاس بـود میگفت:{این لباس حرمت دارد}نویدم حرمت نگه دار بـــود😌.هـــمـــیـــن بـــود کـــه بـــه آرزویش رسید،دلش می خواست شـبـیـه اربـابش شــهـیــد شـود🕊 🌹 •
°•🦋•° مادر شهید: زمانی که نوید در سوریه بود، ماشین او پشت پنجره ما بود. یک روز شنیدم کــه به پنجره ما ضربه می‌زنند. بیدار شدم و نگاه کردم که چه کسی است. گفتند: ماشین پسر شما را دارند می‌برند😟 دزد آمده است. ما بـــــیرون آمدیم و متوجه شدیم که فرد ماشین را تا میانه کوچه برده است، اما نتوانسته است ببرد. ما مــــاشین را سر جایش بازگرداندیم 🚗 پـــــسرم هر روز ســـاعت ۱۰ صبح به من زنگ می‌زد. آن روز زمانی که زنگ زد، به او گفتم: نوید جان، امروز ماشینت را دزدیدند😢 نوید خندید و گفت: مــاشین متعلق به من نبود بلکه برای خدا بود. مــــن دیدم خیلی راحت و خونـــسرد بود. گفتم: ماشین تو را نبردند. مهدی داشت ســـــــرکار می‌رفت که متوجه شد و آمد و به ما خبر داد.نوید گفت: مهدی را هم خدا فرستاد 😁 پسرم فرد خونسرد و بی‌خیالی بود. برای مال دنیا ارزش قائل نبود. می‌گفت: ما در این دنیا میهمانیم و زندگی ما در آن دنیا است💯🖐 🕊 .
|🌹| زمانی که آقا نوید برای زیارت امام حسین(ع) به کربلا می‌رود، در طول مسیر یکی از دوستانش به او می‌گوید نوید از چهره‌ات مشخص است که می‌خواهی شهید شوی🙃 چه احساسی داری از اینکه برای زیارت امام حسین (ع) به کربلا می‌روی🕌 او هم در جواب می‌گوید: از امام حسین (ع) می‌خواهم تمام گرفتاری‌ها و مشکلات‌مان را برطرف کند و گناها‌ن‌مان را ببخشد و به او می‌گویم خیلی دوستت دارم🥰 کمکم کن که به آرزوی خود برسم😇 🕊
ꞋꞌꞋꞌ•﷽•ꞋꞌꞋꞌ حاج حسین یکتا: آخرِ تیپ‌ زدن، شهدا هستن😎✌️ به اعتقاد من تیپ وقتی تیپه که خوشگلِ خوشگلا نگات کنه! آخرِ تیپیولوژی شـــهدا هستن چـــــــون تیپِ لــــباس‌ُ التقوا زدن و خــــوشگلِ خـــوشگلا یـــــــوسفِ زهـــــرا(س) نـــگاشون کــــرد((: 🌱 .
شھآدت آغازِخوشبختےاست . . .! خوشبَختےاۍکھ پایٰان‌نَدارَد شھیدکھ بشوے خوشبَختِ‌اَبَدۍمیشَوۍ♥:)↲
زندگی‌اش سراسر اخلاص و توجه است او از خدا خواسته که وقتی به شهادت رسید دستش در دنیا باز باشد و بتواند مشکلات مردم را حل کند🌱