16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عاشقانهشهدا🌱
#شهیددانیالرضازاده
#مدافعامنیت
https://eitaa.com/Navid_safare ✨
#عاشقانهشهدا
¬| روحیه همکاری خیلی خوبی داشت؛ اما خودم راضی نمی شدم با آن همه کار طاقت فرسایی که داشت ، وقتی به خانه می آید ، بخواهد دست به سیاه و سفید بزند. واقعا به زحمت اش راضی نبودم ، ولی با این همه اجازه نمی داد لباس هایش را بشویم. خودش می شست و می گفت:" نمی خواهم تو رو به زحمت بندازم." یادم هست بعد از عملیات خیبر ؛ ایشان دیروقت به خانه آمدند. سروپایش شِنی و خاکی بود؛ خیلی خسته بود، آن قدر خسته که همین طور سر سفره نشست. تا من رفتم غذا بیاورم، دیدم سر سفره خوابش برده، آمدم تا کفش و جورابش را بردارم که بیدار شد و با لحن خاصی گفت:" این کار ها وظیفه شما نیست. زن که برده نیست؛ من خودم این کار رو انجام می دم."
راوی: همسر سردار شهید مهدی زین الدین♥️
[برشی از کتاب سیره پیامبرانه شهدا]
#امام_زمان
#جان_فدا
#شهدا
♥️🌊
https://eitaa.com/Navid_safare
#زندگی_شهدا_در_خانواده
#عاشقانهشهدا
سیره تربیتی شهدا
📝 راوی: همسر شهید نیلچیان
🔶 شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش.
🔹 مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛
♦️ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند؛ این که میشود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود.
⚜ عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانهی بخت.
📚 کتاب قرمز رنگ خون بابا
https://eitaa.com/Navid_safare