1898680c877f55a6121dbe3d0e1c2db9.mp3
4.59M
ای باد صبا یکی یه دونه دخترم ای باد صبا من از بابام بی خبرم ای باد صبا اگه ببینم بابامو میگم بابایی گم شده سنجاق سرم اگه خدا قسمت کنه بازم بابامو ببینم ناز می کنم براش میرم به روی زانوش میشنم شبا می گردم توی خواب دنبال بابام همیشه نمی دونم زیارتش برا چی تعبیر نمیشه آه من پری بودم دلبری بودم اما حالا جام شد خاکه بیابان
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
@Nawayhram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩اگه #اربعین میخوای بری کربلا
باید اینجوری از امام حسین بخوای😭
@Nawayhram
نوای حرم🍃
اگه رفتی زیر قبه ی حسین یادم کن😭🖤🖤 اِی خوش آن کس که جواز سفرش امضا شداربعین پای پیادہ حرم ارباب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادب حکم میکنه
آدم تو کربلا نخونه
برای مادرت
از زخم نیزه ها نخونه
ادب حکم میکنه
آدم برای تو بمیره
هنوزم که هنوزه
پیکرت روی حصیره
جایی که زهرا روضه خونه
خوبه که آدم لال باشه
هرکی تو رو بشناسه آقا
باید ته گودال باشه
ادب حکم میکنه
آدم به غمدیده نخنده
صدای خنده ی
شمر و سنان اینجا بلنده
همینجا حرمت
موی سپیدش رو شکستن
مگه پیش حسین
دستای زینب رو نبستن
اینجا هنوزم آسمونش
غمگینه و بارون نداره
الهی دیگه این بلارو
دنیا سر کسی نیاره
اینجا هنوزم قتلگاهه
اینجا هنوزم آفتابه
سقا به خیمه برنگشته
اینجا هنوزم قحط آبه
یا اباعبدالله آقای من
یا اباعبدالله دنیای من
عشقت دین و دنیای من
🔻زمینه
➖➖➖➖➖➖➖➖
@Nawayhram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر گریه این دختر ۳ ساله جانسوزه
یک کلمه گفت اما یه مقتل روضه داره
کشــــــــــــــــــتنــــــــــــــــــش 😭
نشر بدید تا دنیا ببینه ما از کودکی
💔دلـــــــــــــــداده حسیـــــــنیـــــم💔
@Nawayhram
#دست_بگذار_به_قلب_نگرانم_بابا
🖊 #روضه #حضرت_رقیه (سلاماللهعلیها)۱۴۰۳
🖊 #هیئت_روضة_العباس (علیهالسّلام)
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله....
بابا بابا ....
دوست داری دلت بره خرابه شام
دست بگذار به قلب نگرانم بابا
تا که آرام شود روح و روانم بابا
بابا خوش اومدی خرابه...
باباجان
چند وقت است صدایم نزدی دختر من
چند وقت است نگفتم به تو جانم بابا
نه تو هستی نه عمو و نه علی اکبر هست
پس برای چه کسی شعر بخوانم بابا
بابا
بس که در راه دویدم بخدا خسته شدم
بغلم کن روی پایت بنشنانم بابا
حرفهای بدی امروز به من گفت یزید
وای
بند آمده از شرم زبانم بابا
بابا
زجر ملعون به روی جای لبت سیلی زد
چند شب تلخ شده طعم دهانم بابا
گیسویم سوخته است و کف پام آبله زد
بازویم نیز شکسته به گمانم بابا
سینهات هستی من بود و خرابش کردند
چه کسی پای نهاده به جهانم بابا
حرمله تیر به تو زد بخدا میکُشمش
آخرین تیر تو شد قد کمانم بابا
جان من بند به موهای پریشان تو بود
گیسویت سوخت چرا زنده بمانم بابا
بابا سلام گوشهی ویران خوش آمدی
در محفل غریب یتیمان خوش آمدی
بابا سلام پس تو چرا دیر آمدی
حالا که شد سه ساله تو پیر آمدی
اول بیا تو رنگ تنم را نگاه کن
این پاره پاره پیرهنم را نگاه کن
قدری بکش تو ناز من نازدانه را
تا سر کنم حدیث شب و تازیانه را
قلبم ز دست فاصلهها تیر میکشد
پایم ز درد آبلهها تیر میکشد
با عمه پا به پای اسیران دویدهام
دنبال قافله به بیابان دویدهام
بر دامنم گذاشته عمه سر تو را
شد نوبتم که بوسه زنم حنجر تو را
چون صورت تو صورت من زخم خورده است
اصلاً تمام قامت من زخم خورده است
چشم انتظار دختر تو شهر شام بود
دیدم که سنگ دست زنان روی بام بود
در زیر خاک و آتششان سوخت گیسویم
یکباره گُر گرفت و بر افروخت گیسویم
بابا نگو به عمه سرم درد میکند
بابا نگو ولی کمرم درد میکند
من زینب توام به خدا زیور توام
خیلی شبیه مادر غم پرور توام
آبم مکن مپرس ز احوال موی من
بگذر چرا نیامده با تو عموی من
ای از سفر رسیده ز رنج سفر بگو
از روی نیزه رفتن و از چوب تر بگو
خون میچکد هنوز چرا از روی لبت
ای دخترت فدای رخ نامرتبت
در مجلسی که حرمت طفلان تو شکست
میدیدمت ز گوشه ای دندان تو شکست
دیدم چگونه بر سر تو چوب میزدند
در پیش چشم خواهر تو چوب میزدند
انگار به روی چشم من آب مذاب ریخت
وقتی به طشت روی سر تو شراب ریخت
حــســــــین
یا صاحب الزمان
➖➖➖➖➖➖➖
@Nawayhram