مار در اندیشهی مولانا
در آثار مولانا، مار نماد معانی متعددی است که حاصل جمع آنها، هواهای نفسانی و دنیاست:
۱ - دنیا و اهل آن
مومنان، کانِ عسل، زنبوروار
کافران، خود کانِ زهری همچو مار
(مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۲۹۲)
۲ - شهوات
زان که خوی بد، بگشته است استوار
مورِ شهوت شد ز عادت، همچو مار
مار شهوت را بکُش در ابتدا
ور نه اینک گشت مارت اژدها
(مثنوی، دفتر دوم، بیتهای ۳۴۷۱ و ۳۴۷۲)
مار بودی، اژدها گشتی مگر
یک سرت بود، این زمانی هفتسر
(مثنوی، دفتر ششم، بیت ۴۶۵۶)
۳ - مال
مال، مار آمد که در وی زهرهاست
وان قبول و سجدهی خلق، اژدهاست
(مثنوی، دفتر سوم، بیت ۷۸۲)
۴ - ابلیس
صدهزار ابلیس لاحولوار بین
آدما، ابلیس را در مار بین
(مثنوی، دفتر دوم، بیت ۲۵۷)
۵ - سخنهای گزنده
آن سخنهای چو مار و کژدُمت
مار وکژدم گشت و میگیرد دُمت
(مثنوی، دفتر سوم، بیت ۳۴۷۵)
با تلخیص از فرهنگ نمادها و نشانهها در اندیشهی مولانا، علی تاجدینی، ذیل واژهی مار.
#ماردرمثنوی
#علیتاجدینی