#سلام_امام_زمانم😍✋
این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم،دوست دارمت
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم❤️
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ڪل ایران لشگرِ
#رهبــــر آزاده است
یک اشاره کافی است این مملکت
آماده است
ڪربلا،یا روے نی در خواب
بینی اے عدو
ڪشور ما پاے رهبر تا ابد
ایستاده است.
#رهبرانه
#امام_خامنه_ای
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#چادرانهـ🧕🏻
درپوششِمشکۍِحریرت؛
صدرنگـِدلانگیزنھاناست🎨
درحجبوحجابِفاطمۍات؛
زیبایۍِصدنقشِجھاناست🌿'
#چادر
#حجاب
#عفاف
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#ذکرروز👆
⚜﷽⚜
❣ذكر روز شنبه
يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
#درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نمازرابخواندخدااورا
دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد
[۴رڪعت ودرهررڪعت
حمد،توحید،آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصلهفتم ( #اثاثکشی) #قسمتــ۱۰۵ وسط غذا خوردنش طاقت نیاوردم و پرسیدم: «ع
✨﷽✨
#یادت_باشد❤
✍ #فصلهفتم
( #اثاثکشی)
#قسمتــ۱۰۶
گاهی وقتها که احساس می کرد راننده کمتر حساب کرده می گفت:
«آقا کرایه ای که گرفتی کم نباشه که ما مدیون بشیم؟».
ورودی خانه عمه چهار تا پله داشت که به ایوان می رسید و بعد هم اتاق ها.
حمید این چهار تا پله را یک جا می پرید، چه موقع رفتن و چه موقع برگشتن، این بار هم مثل همیشه چهار تا پله را پرید بالا، گفتم:
«باز پدر و مادرت رو دیدی کبکت خروس می خونه، یاد بچگیا و شیطنتای خودت افتادی، شدی همون پسر بچه شیطون هفت هشت ساله!»
آقا سعید و خانمش هم آمده بودند، بعد از شام دور هم نشسته بودیم تلویزیون می دیدیم.
وسط سریال عمه برایمان انار آورد، چون می دانستم حمید بین همه میوه ها انار را خیلی دوست دارد.
برای همین سهم انار خودم را هم دادم به حمید.
آن قدر به انار علاقه داشت که هر وقت میرفت بیرون دو سه کیلو انار می خرید.
البته به خودش زحمت نمیداد، می گفت: «فرزانه من دوست دارم انار رو دون کنی، بشینیم جلوی تلویزیون قاشق قاشق بخوریم.
وقت هایی که می رفت هیئت با باشگاه ظرف بزرگ کریستال را می آوردم انارها را دان می کردم.
با دیدن قرمزی انارها غرق فکر و خیال های شیرین ناخود آگاه زیر لب شعرهای بچگی هایمان را می خواندم:
صد دانه یاقوت دسته به دسته، با نظم و ترتیب یکجا نشسته.
خیلی وقت ها مچ خودم را می گرفتم که لبخند به لب شعر می خوانم و از دان کردن
اناری که برای حمید بود لذت می برم.
چون گلپر دوست نداشت فقط نمک می زدم و می گذاشتم داخل یخچال، وقتی می آمد خانه امان نمیداد .
چون ترش بود من فقط دو سه قاشق می توانستم بخورم. ولی حمید همه انارهای دان شده ظرف به آن بزرگی را می خورد.
#ادلمه_دارد...
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌺🍃🌺.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصلهفتم ( #اثاثکشی) #قسمتــ۱۰۶ گاهی وقتها که احساس می کرد راننده کمتر حسا
✨﷽✨
#یادت_باشد❤
✍ #فصلهفتم
( #اثاثکشی)
#قسمتــ۱۰۷
بعد از شب نشینی حاضر شدیم که برویم هیئت هفتگی خیمه العباس.
سعید آقا و همسرش هم با ما آمدند، معمولا برنامه هر هفته ما همین بود که بعد از شام چهار نفری می رفتیم هیئت.
با خانم های دیگر بعد از پایان مراسم وسایل پذیرایی را آماده می کردیم.
گعده های دوستانه بعد از هیئت هم عالم خودش را داشت،
خانم ها طبقه بالا بودیم، آقایان هم در پیلوت ساختمان که به شکل حسینیه آماده کرده بودند.
تا برویم هیئت و برگردیم ساعت از نیمه شب گذشته بود، از خستگی زیاد دوست داشتم زودتر به خانه برسیم.
وقتی به کوچه خودمان رسیدیم پیرمرد همسایه که اختلال حواس داشت جلوی در نشسته بود.
کار هر روزه اش همین بود، صندلی می گذاشت می نشست جلوی در، هر بار که از کنارش رد میشدیم حمید با احترام به او سلام می داد و رد می شد، حتی مواقعی که سوار موتور بودیم حمید موتور را نگه می داشت، بعد از سلام و احوال پرسی راه می افتادیم.
آن شب هم خیلی گرم با پیر مرد سلام و احوال پرسی کرد، وقتی از او چند قدمی فاصله گرفتیم، گفتم:
حمید جان لازم نیست حتما هر بار به این آقا سلام بدی،این پیر مرد اصلا متوجه نمیشه، چون اختلال حواس داره چیزی توی ذهنش نمی مونه.
حمید گفت:
«نه عزیزم! این آقا متوجه نمیشه من که متوجه میشم، مطمئن باش یه روزی نتیجه محبت من به این پیرمرد رو می بینی»،
واقعا هم همین طور شد، یک روز سخت من جواب این محبت را دیدم!
شهریورماه در قالب یک سفر دانشجویی به مشهدالرضا رفته بودم.
برای سفرهایی که تنهایی می رفتیم نه حمید مشکل داشت نه من، چون از رفقای همدیگر و جمع هایی که بودیم اطمینان کامل داشتیم.
تمام لحظاتی که در این سفر به حرم می رفتم یاد سفر ماه عسلمان افتادم.
روزهایی که اشکها و لبخندهایش برای همیشه در ذهنم ماندگار شد و شیرینی زیارت همراه حمید که هیچ وقت تکرار نشد.
بعد از زیارت اول از صحن جامع رضوی با حمید تماس گرفتم، حسابی دل تنگ حمید شده بودم، صحبتمان حسابی گل انداخته بود، موقع خداحافظی گفتم:
حمید روز جمعه است، نماز جمعه فراموشت نشه، توی خونه نمون، این طوری هم ثواب کردی هم وقت زودتر می گذره، از تنهایی اذیت نمی شی.
خندید و گفت: «خبر نداری پس! با اجازت ما الآن با رفقا کنار دریاییم، کلی شنا کردیم، به سر و کله هم زدیم، نماز رو خوندیم، حالا هم داریم می ریم برای ناهار».
تا من را سوار قطار کرده بود با رفقایش رفته بودند سمت شمال، از این مسافرت های یک روزه و پیش بینی نشده زیاد می رفت.
تا ساعت هشت شب دریا بودند، دلم شور میزد، هر بار تماس می گرفت می گفتم:
حمید دریا خطر داره، مسیر هم که شلوغه، زودتر برگردید
روز آخر سفر بعد از زیارت وداع با دوستانم برای خرید سوغاتی به بازار رفتم.
دوست داشتم برای حمید یک هدیه خوب بگیرم، بعد از کلی جستجو پیراهن چهارخانه آبی رنگی داخل ویترین مغازه چشمم را گرفت، همان را برای حمید خریدم.
#ادامه_دارد...
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌺🍃🌺.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
#گرفتن_حاجات_و_مهمات
🖊 مدت ۷ روز بعد از نماز صبح
هر روز صد بار《سوره توحید》
را بخواند بدون تکلم با خضوع
و خشوع هنوز هفته تمام نشده
حاجتش برآورده شود
📚 بحرالغرائب حاشیه کتاب ۱۲
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#ثروت
🍃🍂 توسعه معیشت 🍂🍃
✍🏼 هرڪس هر روز بعد از
نماز عصر صد مرتبه «یا وَهّاب»
گوید البته و یقینا توسعه در امر
معیشتش پیدا شود✨
📚 گوهر شب چراغ ۱۰۳/۱
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#فرزند_دار_شدن
🌸✨ انگشترے با نگین فیروزه
خریده و بر روی نگین آن
این آیہ را نقش نمایند↯
↻ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً
وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ✨
📚 طرائف الحکم ج ۲
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#دفع_سحر_و_جادو
✍🏼 یڪ ظرف پر از آب مقابل خود میگذارید
سپس به نیت باطل السحر ڪلے۷۰ مرتبه این آیات را از سوره الرحمن میخوانید
🦋آیه ۳۳ را خوانده سپس
🦋آیه ۳۵ را بخوانید
🦋و بعد بہ آب فوت ڪنید
🍃این ڪار را در مجموع ۷۰ مرتبه تڪرار ڪنید
و درنهایت همه از این آب بنوشید و در ۴ گوشه ے اتاقها و منزل و مڪان ڪار بپاشید
📚م.ک ،ج۲،ص۳۱۲ (محرمانه)
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#جلب_محبت
🖊 مرحوم نائینی
براے جلب حبُّ هفت مرتبه آیه
۱۴ سوره آل عمران را بر نمڪ خواند
دوستے عظیم در او به هم رساند و به
زودے موثر شود و مجرب است
📚 گوهر شب چراغ ۱ /۱۸۰
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_5850461574229134021.mp3
2.11M
🌿 #شناختامامزمان
🔷قسمت دهم
💚جزیرهی خضرا قلب شماست...
🎙استاد حسن محمودی
#معرفت_امام
#امام_زمان
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕