eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.9هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
477 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران ازدست رفته آمرزش گناهان و شفاے مریضان @zohoreshgh @NedayQran 📕نـــداے قــرآن و دعـــا📕
سوره مبارکه از کتاب ترجمه خواندنی قرآن @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
362-forghan-fa-maleki.mp3
4.26M
سوره مبارکه باصدای استاد مومیوند @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
سوره مبارکه از کتاب تفسیر یک جلدی مبین @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
362-forghan-ta-1.mp3
6.08M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
362-forghan-ta-2.mp3
3.98M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 @NedayQran ❣﷽❣ 🌺 🌺 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهنده‌ی قلب‌ها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌹🕊🌹🕊🌹 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
4_5832681002329185346.mp3
9.15M
🎤حاج سید مهدی میرداماد 😍 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
حدیث کساء۩علی ‌فانی.mp3
7.51M
💠💎📿 🎙 با نوای علی فانی حس‌وحال‌معنوی:⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در (عج )هر روز صبح @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زیارت‌جامعه‌کبیره۩علی‌فانی.mp3
14.05M
ا💠۩﷽۩💠ا 📖 صوتی بهترين و جامع ترین زيارتی که صفات ؛ مقامات و معارف اهلبیت علیهم السلام در آن بیان شده و از طرف امام هادی (ع) به شیعیان رسیده است 🎙 با نوای علی فانی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاه سلام علیک صبح امید من ای شمسِ جهان تاب حسین.... و سلام لڪ منـّی و لِاَصحـاب حسین 😍✋ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
😍✋ سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ورنه عشق تو کجا؟ این دل بیمار کجا؟ کاش در نافله‌ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا؟ عبد گنه کار کجا؟ 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
یکسری [نعمت‌ها] عام هستن و همه‌ میتونن ‌ازشون‌ استفاده‌ کنن مثل خورشید... [اما] بعضی نعمت‌ ها خاص هستن.. هر کسی ‌لایق ‌درکش ‌نیست.. یه نعمت‌ خاص مثل [آقای ما❤️] @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
♚چادرم .. ↫چہ خوب است ڪہ نہ رنگت از مُد مے افتد نہ مُدلت ↫چادرم از ثبات توست ڪہ من شخصیت پیدا میڪنم... ↫رنگ سال هر رنگے ڪہ مے خواهد باشد ↫ 👌 مگر نہ بانو..❓😉 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🔴 مهم هرکس قصد توبه دارد بخواند🌸 🌟در فضيلت نماز روزهای یکشنبه ماه ذی القعده بسيار از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) روايت شده كه: ✨توبه اش مقبول و گناهش آمرزيده شود. ✨ با ايمان بميرد. ✨ دينش گرفته نشود. ✨ قبرش گشاده و نوراني گردد. ✨ والدينش ازاو راضي گردند. ✨ مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد. ✨ توسعه رزق پيدا كند. ✨ملك الموت با او در وقت مردن مدارا كند. ✨ به آسانی جان او بيرون شود. الّلهُــمَّـ؏جــِّل‌لِوَلیِّــڪَ الفــَرَج🙏 التماس دعای فرج♥️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
4_6001491767025732979.mp3
2.57M
نماز یکشنبه های که خواندن این نماز باعث پاک شدن حق الناس میشود ⚠️لطفا این صوت استاد ابراهیم افشاری رو تا انتها گوش بدین تا اهمیت این نماز رو بیشتر دریابید @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✍هرڪس این نماز را در روز یکشنبه بخواند از آتش جهنم و عذاب ایمن شود ۲ رڪعتست رکعت اول 👈 حمد و ۳ ڪـوثر رکعت دوم 👈 حمد و ۳ توحید 📚 جمال الاسبوع ۵۴ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌هفتم ( #اثاث‌کشی) #قسمت_117 حمید کنار بخاری سخت مشغول مطالعه کتاب «علل
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) حمید از باشگاه تماس گرفت که دیرتر می آید، برای این که از تنهایی حوصله ام سر نرود دوباره رفتم سراغ بوفه. حمید که آمد پرسیدم: داخل خونه چی عوض شده؟»، نگاه کرد و گفت: باز هم چیدمان وسایل بوفه! توی این خونه به جز این کمد و تغییر وسایل بوفه کار دیگه ای نمیشه کرد. بعد هر دو خندیدیم، حواسش به این چیزها بود، خانه ما به حدی کوچک بود که نمی شد تغییر آن چنانی در چیدمان وسایل آن ایجاد کنیم. برایم خیلی جالب بود، کوچکترین تغییری در خانه میدادم متوجه می شد. گفتم: «حمید جان تا تو بری زباله ها رو ببری سر کوچه من سفره شام رو انداختم». حمید داشت توی آشپزخانه زباله ها را جمع می کرد که دوستم تماس گرفت، مشغول صحبت با دوستم شدم. از همه جا می گفتیم و می شنیدیم، حمید آشغال به دست جلوی من ایستاده بود، با صدای آرام گفت: «حواست باشه تو این حرف ها یوقت غیبت نکنین». با ایما و اشاره خیالش را راحت کردم که: «حواسم هست عزیزم». از غیبت خیلی بدش می آمد و متنفر بود، به کوچک ترین حرفی که بوی غیبت داشت واکنش نشان می داد. سریع بحث را عوض می کرد، دوست نداشت در مورد کسی حرف بزنیم که الآن در جمع ما نبود، می گفت: باید چند تا حدیث درباره غیبت پرینت بگیرم، بزنم به در و دیوار خونه، تا هر وقت می بینیم یادمون باشه، يوقت از روی حواس پرتی غیبت نکنیم. تلفن را که قطع کردم سفره را انداختم، حمید خیلی دیر کرد، قبلا هم برای بیرون بردن زباله ها چندباری دیر کرده بود، در ذهنم سؤال شد که علت این دیر آمدن ها چه می تواند باشد. ولی نپرسیده بودم. اما این بار تاخیرش خیلی زیاد شده بود. وقتی برگشت پرسیدم: «حمید آشغال ها رو میبری مرکز بازیافت سر خیابون این همه دیر میای؟». زیاد مایل نبود حرف بزند اصرار من را که دید گفت: «راستش به مستمندی معمولا سر کوچه می ایسته، من هر بار از کنارش رد بشم سعی می کنم بهش کمک کنم. اما امشب چون پول همراهم نبود خجالت کشیدم که اون آقا رو ببینم و نتونم بهش کمک کنم، برای همین کل کوچه رو دور زدم تا از سمت دیگه برگردم خونه که این مستمند رو نبینم و شرمنده نشم!». از این کارهایش فیوز می پراندم، این رفتارها هم حس خوبی به من می داد هم ترس و دلهره در وجودم ایجاد می کرد. احساس خوب از این که همسرم تا این حد به چنین جزئیاتی دقت نظر دارد. و دلهره از این که حس می کردم شبيه دونده هایی هستیم که داخل یک مسابقه شرکت کرده ایم، من افتان و خیزان مسیر را می روم ولی حمید با سرعت از کنار من رد می شود. ترس داشتم که هیچ وقت نتوانم به همین سرعتی که حمید دارد پیش می رود حرکت کنم. .... 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌺🍃🌺.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌هفتم ( #اثاث‌کشی) #قسمت_118 حمید از باشگاه تماس گرفت که دیرتر می آید، بر
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) داشتیم شام می خوردیم ولی تمام حواسم به حرف هایی بود که با دوستم زده بودیم، سر موضوعی برای یک بنده خدایی سوء تفاهم به وجود آمده بود. از وقتی که دوستم پشت تلفن این مسئله را مطرح کرد نمی توانستم جلوی ناراحتی خودم را بگیرم، وسط غذا حمید متوجه شد، نگاهی به من کرد و گفت: «چیزی شده فرزانه؟ سر حال نیستی؟» گفتم: نه عزیزم چیز مهمی نیست، شامتو بخور. با مهربانی دست از غذا خوردن کشید و گفت: «دوست داری بریم تپه نورالشهدا؟» هر وقت اتفاقی پیش می آمد که من از حرف یا رفتار کسی ناراحت می شدم حمید متوجه دلخوری من می شد ولی اصراری نداشت که برایش کل ماجرا را تعریف کنم. اعتقاد داشت اگر یک طرفه تعریف کنم غیبت محسوب می شود چون طرف مقابل نیست که از خودش دفاع کند. برای این که من را از این فضا دور کند با هم به تپه نورالشهدا می رفتیم. سوار موتور راهی فدک شدیم، کنار مزار شهدای گمنام نشستیم، کمی گریه کردم تا آرام بشوم، حمید بدون اینکه من را سؤال پیچ کند کنارم نشست، گفت: «تو رو به صبر دعوت نمی کنم، بلکه به رشد دعوتت می کنم، نمیشه که کسی مؤمن رو اذیت نکنه، اگر هم توی این ناراحتی حق با خودته سعی کن از ته دل و بی منت ببخشی تا نگاهت نسبت به اشخاص عوض نشه و احساس بدی بهشون نداشته باشی، اگه تونستی این مدلی ببخشی این باعث میشه رشد کنی» بعد هم با همان صدای دل نشینش شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا، حال و هوایم که عوض شد دوری زدیم، بستنی خوردیم کلی شوخی کردیم و بعد هم به خانه برگشتیم. اواخر دی ماه حمید به یک مأموریت ده روزه رفته بود، کارهای خانه را انجام دادم و حوالی غروب راهی خانه پدرم شدم. حال و حوصله خانه بدون حمید را نداشتم، هنوز چای تازه دمی که مادرم ریخته بود را نخورده بودم که برف شروع به باریدن کرد، یاد خانه خودمان افتادم، سقف خانه نم داده بود و موقع بارندگی آب چکه چکه داخل اتاق می آمد. کمی که گذشت حسابی نگران شدم به پدرم گفتم: باید برم خونه می ترسم با این بارندگی آب کل زندگی رو ببره. بابا گفت: «حاضر شو خودم می رسونمت». سوار ماشین شدیم و سریع راه افتادیم، به خاطر بارش برف همه خیابان ها از شدت ترافیک قفل شده بود. نزدیکیهای خانه که رسیدیم از ماشین پیاده شدم با این وضع ترافیک بهتر بود خودم را زودتر به خانه برسانم، به سمت خانه دویدم. وقتی رسیدم تقريبا كل فرش اتاق خیس آب شده بود، از سقف خانه مثل شیر سماور آب می آمد. تمام آن شب مرتب ظرف می گذاشتم و وقتی که ظرف پر می شد در حیاط خالی می کردم، دست تنها خیلی اذیت شدم، ته دلم گفتم: کاش حمید بود، کاش آنقدر تنها نبودم، اشکم حسابی در آمده بود ولی آن چند روز خانه را ترک نکردم. حمید وقتی از مأموریت آمد و وضعیت را دید خیلی ناراحت شد، سرش را پایین انداخته بود و خجالت می کشید. دوست نداشتم حميد را در حال شرمندگی ببینم، به شوخی گفتم: من تازه دارم توی این خونه مرد میشم اونوقت تو ناراحتی؟ فردای روزی که از مأموریت آمد به کمک صاحب خانه سقف را ایزوگام کردند تا خیالمان از برف و باران راحت باشد. ... 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌺🍃🌺.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌺.🍃🌺.═╝