eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.9هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
476 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌‌نهم ( #اعزام‌حمید) #قسمت144 شام را که خوردیم گفتم: «عزیزم خسته ای برو
❤ ✍ ( ) موقع نوشتن وصیت نامه خصوصی گفتم: حمید شاید من مادرشده باشم،چندجمله ای برای بچمون بنویس.اگر اسمی هم مدنظر داری یادداشت کن. همیشه حرف بچه که میشد میگفت: چون خودم دوقلوهستم بچه های من دوقلو میشن،فرزانه سیب بخور دوقلوهامون خوشگل بشن. داخل وصیت نامه برای فرزند پسر دوتا اسم به نیت رسول الله نوشت: "محمدحسام"و"محمداحسان" خیلی دوست داشت اگرپسردار‌شدیم مداحی یادبگیردوحافظ قرآن باشد. برای دخترهم نام اسماء را انتخاب کرده بود. میگفت دوست دارم روزقیامت دخترم را به اسم کنیزحضرت زهرا(س)صدا کنند. همین اسم ها را داخل برگه جداگانه وسط قرآن روی طاقچه گذاشته بود.پشتش بادست خط خودش نوشته بود: خدایا فرزندی صالح،سالم،زیباوباهوش به من عطاکن. به خط آخر که رسیدگفتم: عزیزم همسران شهدا گله دارن که نتونستن دل سیرهمسرشونوببینن،آخر وصیت نامه بنویس که اگرشهیدشدی اجازه بدن نیم ساعت باپیکرتو تنهاباشم. خودم هم باورم نمیشد آنقدر قضیه جدی شده که حتی به این لحظه ها هم فکرمیکنم.درمخیله ام هم نمی گنجید که چطور این حرف هارا به زبان اوردم انگارفرد دیگری درکالبدم رفته بودوازجانب من سخن میگفت.تاکجاپیش رفته بودم که حتی به بلدازشهادتش هم فکرمیکردم خواهشم راقبول کرد اخروصیت نامه نوشت:اجازه بدهید دقایقی همسرم کنار پیکرم تنها باشد وصیت نامه ها را وسط قرآن گذاشتم، با دلی پر از آشوب و دلهره گفتم: «اینها امانت پیش من میمونه، ان شاء الله که صحیح و سالم برمی گردی و خودت از همین جا بر میداری». . @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌺.🍃🌺.═╝