eitaa logo
ندای رضوان🇮🇷
5.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
88 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مدتی بود حقوق همسرم کفاف زندگی مون رو نمیداد.دخترم مریض بود و هزینه های درمانش بالا.طفلکی همسرم به هر دری میزد تا شغل بهتر با حقوق بالاتر پیدا کنه نمیشد،هرچقدر هم به صاحب کارش رو مینداخت که مقداری حقوقش رو بالا ببره ایشون هم میکفت شرایط بازار خوب نیست و نمیتونه هرچقدر هم اضافه کار میایستاد فقط یه مقدار به حقوقش اضافه میشد، مدتها بود که به فکر کار در منزل بودم تا لآقل کمک حال همسرم باشم و یه مقدار از هزینه ها رو تقبل کنم،بیخبر از او چند تا کار قبول کردم اما هر کدوم یه مشکلی داشت مثلا یه ار رو که انجام دادم چون دقت و تمرکز بالا نیاز داشت من بخاطر بیماری دخترم و نگهداری از اون نمیتونستم دقت بالا داشته باشم به خاطر همین اون کار رو از دست دادم،دوتا کار دیگه هم با توج به زحمت و وقتی که ازم میگرفت اصلا حقوقش بدرد من نمیخورد. مونده بودم چکار کنم...همسرم از صبح ساعت هفت و نیم میرفت سرکار و شب ساعت نه و نیم برمیگشت خونه ⛔️هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستان‌های کانال ندای رضوان حرام میباشد ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
بخاطر وضعیت اقتصادیمون نهار و شام درست و حسابس هم نمیتونستم اماده کنم لآقل کمی جون بگیره. دیگه کم کم داشتم به این فکر میکردم که به دوتا برادرام رو بندازم شاید یجوری کمکم کنند اما چون میدونستم اهل منت گذاشتن هستند هربار پشیمون میشدم،هر ذکر و دعایی که برای افزایش رزق و روزی از کسی میشنیدم یا جایی میخوندم همه رو انجام میدادم ولی دریغ از کمی توسعه ی رزق و روزیمون. بدجور به چه کنم چ کنم افتاده بودیم. همسرمم مثل گذشته خیلی باهام حرف نمیزد خسته از سرکار میرسید بعد از شام خستگی رو بهونه میکرد دراز میکشید و ساعتها با گوشی مشغول بود. منم با خودم میگفتم حوصله حرف زدن نداره و لابد به بدبختیامون فکر میکنه و دنبال راه چاره هست.یبار که خوابش برده بود د گوشی روشن مونده بود برش داشتم از دیدن صحنه های داخل گوشی هم حالت تهوع گرفته بودم هم حس تنفر نسبت به شوهرم دلم میخواست با همون گوشی بکوبم توی سرش و با دستای خودم خفه ش کنم... ⛔️هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستان‌های کانال ندای رضوان حرام میباشد ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
تو دلم نفرینش میکردم و تازه متوجه اینهمه بی برکتی تو زندگیمون شده بودم. مدتها بود که نماز نمیخوند و حالا هم دیدن فیلمهای ... خدای من این چه مصیبتیه که گرفتارش شدم.بچه ی مریض و بی پولی و فقر کم بود که حالا شاهد این وجه از ناپاکی و خیانت همسرم باشم.پس دلیل اینهمه بی محلی و بی توجهیش به من و اینکه حتی دیگه توی هال میخوابید همین موضوع بوده در صورتیکه همیشه خستگی و بی پولی و فکر و خیال به مریضی بچه رو بهونه میکرد گوشی رو سرجاش گذاشتم پا شدم مثل دیوونه ها نمیدونستم چیکار دارم میکنم با خودم حرف میزدم و تو سرخودم میزدم شاید بیشتر از هزار بار به خودم گفتم خاک توسرت دلت به این مرد خوشه و براش غصه میخوردی،صبح خودم رو به خواب زدم و برخلاف همیشه براش صبحونه حاضر نکردم .من که همه کار براش کرده بودم.هم به ظاهر خودم میرسیدم هم به زندگیم پس چرا دنبال دیدن چنین صحنه هایی هست؟ وقتی رفت نشستم یه گوشه و بی امان اشک ریختم.دیگه طاقت نداشتم دلم داشت از زور غصه میترکید باید با یکی حرف میزدم، ⛔️هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستان‌های کانال ندای رضوان حرام میباشد ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
زنگ زدم به خواهر بزرگم بابد ازش کمک میخواستم، اون معلم بود و میدونستم الان این ساعت سر کلاسه اما بیتوجه به موقعیتش بهش زنگ زدم.با صدای ارومی گوشی رو جواب داد و گفت یربع دیگه زنگ میزنم.وقتی زنگ زد با گریه همه چی رو بهش گفتم .که قول داد ظهر به دیدنم بیاد. وقتی اومد اولی کلی دلداریم داد و هربار بشوخی میگف اگه تو رخصت بدی همین الان برم خفه ش کنم مرتیکه رو.ولی بعدش جدی شد و کمی باهام حرف زد.گفت ببین مهدیه جان درسته تو خوبی رو توی کدبانویی و خانومی تموم کردی و ماشاالله همه چی تمومی ولی خوب ما که حکمت خدا رو نمیدونیم.ببین عزیزم ما از احادیث و روایات و ایه های قران یه چیزی رو فهمیدیم اونم اینه که هیچ کار خدا بیحکمت نیست. شوهر تو کار خیلی غلطی کرده واقعا من خودم دلم میخواد برم تیکه تیکه ش کنم چه برسه به حال و روز تو که زنشی،ولی باید ببینیم راه حل درست چیه،من شنیدم چله ی سوره ی نور برای نزدیک شدن به معنویات و دور شدن از وسوسه های شیطانی خیلی خوبه روزی یبار بخون... ⛔️هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستان‌های کانال ندای رضوان حرام میباشد ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
چله ی سوره ی مزمل هم برای ایجاد مهر و محبت بین زوجین خیلی خوبه روزی سه بار سوره ی مزمل بخون،بیا یه کاری بکن یمدت انجامشون بده همچنان مثل گذشته هم وظایفتو بدرستی انجام بده .شاید این امتحان زندگی تو باشه که ایا جلوی خطای همسرت کم میاری و جا میزنی یا هم اونو اصلاح میکنی و هم زندگیتو نجات میدی. امتحان اونم که سرجاشه خدا کنه از وسوسه های شیطون درامان بمونه از این به بعد. راستی توسل به ائمه هم بکن ان شاالله جواب میگیری اگه ظرف مدت چندماه جواب نگرفتی اونوقت باید بری مشاوره من درهمین حد بلدم. خواهرم بعد از نیمساعت رفت و من موندم و هزار فکر و خیال و غم و غم و غصه. ⛔️کپی حرام
هنوز نماز ظهرم رو نخونده بودم وضو گرفتم بعد از نماز سوره ی نور خوندم بعد از رسیدگی به امورات بچه. عصر حاضرش کردم با تاکسی رفتیم گلزار شهدا سر مزار هر کدوم یه فاتحه میخوندم ناخوداگاه به خودم اومدم دیدم برای یکیشون دارم درددل میکنم همونجا بهش توسل کردم و ازش خواستم کمکم کنه... بتونم شوهرم رو از منجلاب فسادی که گیر کرده نجات بدم.از اون روز ثواب همه ی سوره هایی که میخوندم رو هدیه میکردم به ارواح طیبه ی چهارده معصوم و اون شهید عزیز...پنج دور چله رو ادامه دادم.از سومین دوره ی چله ها تغییراتی توی همسرم میدیدم دیگه نمازش رو میخوند و توجهش به من و بچه و زندگی بیشتر شده بود و حتی خیر و برکت مون بیشتر شده بود ..حقوقش همون بود ولی دیگه کم نمیاوردیم بیماری دخترمم دیگه عود نمیکرد...الحمدلله با امید و توکل به خدا و توسل به ائمه و اون شهید بزرگوار و همچنین محبت و احترام بیشتر به همسرم علیرغم تنفری که نسبت بهش داشتم و حتی از نشستن در کنارش و هم صحبتی باهاش چندشم میشد ولی سعی میکردم اصلا بروز ندم، از اشتباهش باخبرم و بالاخره تونستم زندگیمو نجات بدم. دیگه چله برنمیدارم اما هرروز سوره ی نور و مزمل جزو برنامه هام هست اونقدر این سوره هارو خوندم که دیگه حفظ شدم.زندگی پراز فراز و نشیبه اگه به سختی هاش به چشم امتحان نگاه کنیم راحت‌تر از پس‌شون بر میایم. ⛔️کپی حرام❌
درست کردم چه نوشمکایی😜😋 والا از بیرون آدم چه بدونه باچه آبی و چه رنگایی درست کردن نامردا 😒😢 دلتون نخواد بچه هام از یخچال دست نمیکشن همش میگن مامان توروخدا یکی دیگه یکی دیگه😋🙈 بچه داری بیا ۵۰ نوع نوشمک و بستنی یخی بدون شکر و ژلاتین 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/327090335C83965f5ca3 آموزش غذاهای آسون و30دقیقه ای ☺️ همه دستورات بامتن وکلیپ صدرصد شده😊