#سوختم ۵
#تباه قسمت پنجم
گفتم شاید بچه دار شیم درست بشه. مدتی گذشت و من باردار نشدم. رفتم دکتر ازمایش دادم گفتن تو ایراد نداری مجید رو راضی کردم بردم دکتر بعد از ازامایش گفت به خاطر مصرف بیش از حد مواد مجید هیچوقت بچه دار نمیشه. دنیا روی سرم خراب شد. انقدر دلم برای مجید میسوخت که نتونستم ترکش کنم. بهش گفتم به خاطر بچه ترکت نمیکنم اما اگر اعتیادت رو ترک نکنی از پیشت میرم. به خونهی مدرشوهرم برگشیم. مجید زیر نظر پدرش ترک کرد و الان ۱۹ سال از زندگی مشترکمون میگذره. دیگه معتاد نیست ولی خبری از بچه هم تو زندگیم نیست. به خاطر شرایط گذشته مجید و صاحبخونه نبودنمون هم نتونستم از پروشگاه بچه ای رو به فرزندی قبول کنیم