#خیانت ۱
#خیانت_همسر
میخوام زندگی مادرم رو از زبون خودش تعریف کنم
بعد از ازدواج تا ده سال با خونواده همسرم زندگی میکردم
پدرو مادر همسرم خیلی در زندگی ما دخالت میکردند شوهرمم مرد لجباز و بداخلاقی بود گاهی اوقات سر چیزای بیخود خیلی من و حتی پدرومادر خودش رو اذیت میکرد با اینکه وضع مالی خوبی داشت ادمخسیسی بود
دوتا برادرشوهر داشتم جاری کوچیکم زن خوبی بود از اونجایی که همه خانواده خودم در شهرستان دیگهای بودند با این جاریم خیلی رفیق شدم
با اینکه سن کمی داشت اما سیاستهای زنانه رو خوب بلد بود از وقتی باهم دوست شده بودیم از رفتارهایی که با همسرش داشت میفهمیدم ایراد کار من کجا بوده که همسرم بداخلاق شده یا چرا گاهی خساست به خرج میده
ادامه دارد...