مریم بر اثر تصادف همسراولش رو از دست میده، مجبور میشه با برادرش زندگی کنه، زن داداشش به شدت بهش حسادت میکنه و به اون تهمت بدنامی میزنه، مریم سه سال خونه نشین میشه تا اینکه دوست برادرش وحید که زمان مجردی عاشق مریم بوده، و وقتی از فوت شوهرش با خبر میشه، مریم رو از برادرش خواستگاری میکنه ، برادر مریم به وحید میگه: خواهرم بد نام محل شده، وحید در جواب میگه، من عقدش میکنم و کنترلش میکنم، مریم که از دست ازارهای برادرش جون خودش رو در خطر میبینه به این ازدواج تن میده، بعد از ازدواج بی گناهی مریم ثابت میشه، و او از وحید میخواد کمکش کنه تا بی گناهیش رو ثابت کنه وحید میگه...
https://eitaa.com/joinchat/1335361580Cc57190d80f
#رمانی_جذاب_و_عاشقانه_با_قلمی_پاک