eitaa logo
ندای رضوان
5.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ چند وقت بعد اقا سید علی اومد خونه بهم سر بزنه اما راهش ندادم و داد و بیداد راه انداختم وسط خیابون گفتم‌ ای مردم همه تون مردونگی من و نامردی شوهرم رو دیدید من کی زن بدی بودم که اقا سید علی بخواد برای به دست اوردن دل زن دومش چون من حامله م بره بگه این بچه از اون نیست؟ هان اومدی الان‌ بگی چی؟ برو پیش مهین خانمت تو به من که زنتم و ساداتم تهمت میزنی که اون‌ ناراحت نشه چطور همیشه نیستی حالا م مارو فراموش کن و برو اقا سید علی هرچی التماس کرد که ابرو ریزی نکن و بذار بیام‌ خونه محلش نذاشتم و راهش ندادم اونم رفت، سالها گذشت انقدر این موضوعات بهم فشار اوردن که وقتی میخواستم ظرف بشورم ساعتها شیر اب رو باز میذاشتم و فکر میکردم اب بازی میکردم برای اب تعریف میکردم تا وسواسی شدم بچه هام بزرگ شدن و اقا سید علی هر موقع پیغام میداد که بیاد خونه من‌ من بی جواب میذاشتم تا اینکه خبر رسید مهین سرطان گرفته ی روز اومد در خونه م گفت: منو ببخش محترم سادات من اومدم تو زندگیت بهت تهمت زدم این اه تو هست من همش ۴۵ سالمه و این درد و گرفتم لبخند تلخی زدم: عه ببخشم؟ شوهرم رو گرفتی تهمت زدی از دستت وسواسی شدم حالا ببخشم؟ با چه رویی اومدی اینجا؟ من منتظرم‌ بمیریم اون دنیا خدا حقم رو ازت بگیره از اینجا برو حلالش نکردم... ⛔️هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستان‌های کانال ندای رضوان حرام میباشد ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
🎆🎇 آغاز سال ۱۴۰۱ه.ش مبارک امیدواریم امسال سال ظهور باشد ان شاءالله 🎇🎆 🌺 سال "تولید؛ دانش‌بنیان، اشتغال‌آفرین"🌺
‍ 💫🎼 هرشب یک داستان آموزنده 🎼💫 ✨🌷﷽🌷✨ 🌹حکایت قصاب و نماز اول وقت🌹 🌸🌱 دوستی نقل میکرد: که وقتی در سن ۱۷ سالگی بودم عید نوروزی بود در اصفهان به اتفاق پدر خود و جمعی از دوستان به به بازدید عید به خانه دوستان و آشنایان میرفتیم. اتفاقا روز سه شنبه به عزم دیدن آشنایی رفتیم. در قبرستانی که نزدیک خانه او بود مکث کردیم و شخصی را فرستادیم تا اوتفحص کند که او در خانه هست یا نه؟ بر سر قبری نشستیم یکی از رفقا خطاب به صاحب قبر گفت: ای صاحب قبر آخر ایام عید است به دیدن هر کس رفتیم تعارفی کرد و شیرینی و میوه آورد چرا تو چنین بی تعارفی؟ ناگاه از صاحب قبر آوازی برآمد که ببخشید ندانستم شما اینجا خواهید آمد؛ سه شنبه آینده وعده است همین جا تا من نیز تعارف بجا آورم؛ ما از شنیدن این آواز متوحش شدیم و از جا برخاستیم متحیرو مضطرب مانده به منازل خود مراجعت کردیم و مطمئن شدیم تا سه شنبه آینده خواهیم مرد. مشغول توبه و وصیت نامه و تنقیح امور خود شدیم. تا روز سه شنبه آینده با هم جمع شدیم و گفتیم بیایید تا بر سر قبر او رویم ببینیم چه روی می دهد. مجتمعا بر سر قبر رفتیم یکی از ما گفت: ای صاحب قبر به وعده خود وفا کن؛ نگاه دیدیم قبر شکافته شده و دری پیدا گردید و آوازی آمد که بسم الله قدم رنجه فرمایید. و پله ای چند ظاهر شد و ما در نهایت حیرانی پایین رفتیم دهلیزی طولانی سفید کرده روشن نمایان شد و شخصی در آن جا پیش افتاده و دلالت میکرد چون دهلیز تمام شد باغی در نهایت طراوت و صفا ظاهر و در آنجا نهر های آب جاری و درختهایی مشتمل بر انواع میوه های جمیع فصول و در آن درختان انواع مرغان خوش الحان؛ و ازخیابانی که مقابل دهلیز بود رفتیم در میان باغ به عمارتی رسیدیم ساخته او پرداخته در نهایت زینت و اطراف باغ گشوده پس داخل عمارت شدیم. شخصی در نهایت صفا نشسته و عده ای در خدمتش بودن؛ چون ما را دید از جا برخاست و عذر خواهی نمود و ترغیب کرد انواع میوه ها و شیرینی هایی را که به عمر خود ندیده بودیم. و ما متحیر ماندیم که اینجا میمانیم یا باز خواهیم گشت. بعد ازساعتی برخاستیم تا ببینیم چه روی خواهد داد. آن شخص ما را تا دم دهلیز مشایعت کرد، پدرم از او پرسید تو کی هستی و اینجا کجاست؟ گفت من فلان مرد قصابم که در نزدیکی قبرستان دکان داشتم و عملی بجز این نداشتم که هرگز کم نفروختم و با صدای اذان دست از کار می کشیدم و نماز اول وقتم را در مسجد نزدیکی محل میخواندم. بعد از مردن این موضع را بمن دادن. بعد هر یک از ما مدت عمر خود را سوال میکردیم و او جواب میداد: از جمله شخص مکتوب داری را گفت: تو زیاده از نود سال عمر خواهی کرد و او هنوز زنده است و مرا گفت: تو فلان قدر؛ و حالا پانزده سال دیگر باقی مانده است.🌱🌸 🔰 منبع: دو هزارو یک ختم ص ۵۷۴ - ۵۷۶ ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹@quran_786 💫خدايا🙏 🌸در اولین شب سال نو 💫آرامش را سرليست 🌸ِتمام اتفاقات 💫ِزندگی مان قرار بده 🌸آرامش را 💫تنها از تو ميخواهیم 🌸الهی🙏🏻 💫به دوستانم، 🌸سالی پرازخیر و برکت عطا کن شبتـون بخیـر 💫🌸 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
05 - 05.mp3
455.8K
☆🍃🌹🍃☆☆🍃🌹🍃☆ اگر هر صبح آیـه الکـرسی بخـوانی تا شب درامـان خـداهستــی آیـه الکرسی عظیم ترین آیـه در قـرآن است🍃🌺 ☜آیت الکرسی می خوانیم به نیت سلامتی آقا امام زمانمان (یاصاحب الزمان عج الله )✨ 🌟 💫بنــــ﷽ــام تـــــو💫 الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لاإکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون. ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
‍ ‍ ‍ ذڪـر رۅزانـہ: ‌ 💛دعا برای شروع روز 💛 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 🌺اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار 🌺اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن 🌺اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن 🌺الـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة 💜امين يا رب العالمین💜 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚السلام علیک یا صاحب الزمان (عجل الله )💚 من شنیدم که شما فصل بهاری آقا به دل خسته‌ی ما صبر وقراری آقا عمر امسال گذشت وخبری از تو نشد هوس آمدن این جمعه نداری آقا؟ در هیاهوی شب عید، تو را گم کردیم غافل از اینکه شما اصل بهاری آقا راستی بی نفست حال که تحویلی نیست چه شود سر به سر خسته گذاری آقا هفت سین، سین سرور قدمت کم دارد زرد هستیم اگر سبز نباری آقا 🍃«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
اوّل دفتر سالم بنویسید حسین برکت روزی و مالم بنویسید حسین رازق مردم عالم؟؟ بنویسید حسین نام ارباب حلالم... بنویسید حسین چه حسینی که جهان عرصهء یکتازیِ اوست چه حسینی که گهی خلق ملک بازیِ اوست چه حسینی که قتیل العبراتش خواندند فَلَک و مُلک و مَلک ، فُلک نجاتش خواندند جاودانهای جهان آب حیاتش خواندند بی سبب نیست که اعلا درجاتش خواندند سجدهء آخر او را چه مقامی دادند که سماوات ازین سجده به خاک افتادند به خداوند قسم! روح معاد است حسین به کرامات حسن! باب مراد است حسین کفر اگر ظلم کند اذن جهاد است حسین گرچه امروزه در این شهر زیاد است حسین... أحدی مثل جگر گوشهء زهرا نشود مرد و مردانه نگردید که پیدا نشود مثل آقا ضربان دل ماهم زهراست نقش دیوار و در منزل ماهم زهراست سربلندیم همه.. حاصل ماهم زهراست بهترین گریه کن محفل ماهم زهراست زیر آن دشنه چو خورشید درخشید حسین هرکسی گفت «بُنَیَّ» ... بنویسید : حسین❤️ ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─