eitaa logo
نـگـاه بـرتـر
2هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
100 فایل
👁️‍🗨️واقعیات را از دریچه نگاه برتر جستجو کنید 💬 ارتباط با مدیریت کانال: @ALIMFA
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱سلام!🌱 👈🏻ما خون دل تحقق را می‌خوریم که حتی برای آب خوردن کبوتران آسمان هم برنامه دارد، چه برسد به آدمی که است. ⚠️امروز کسانی ادعای دارند که انسان را چیزی جز ادامه نسل و نیازش را فراتر از ارضای تصور نمی‌کنند!!! ✅، زمانی حقوق است، که انسان را درست شناخته باشیم و الّا همانی که می‌شود که امروز در شاهدش هستیم... 🐕دهکده‌ای که در آن قانون جنگل حاکم است و هر چه گرگ‌تر باشی، سهم بیشتری می‌بری!!! 🖐🏻حال وقت آن نرسیده که برای ساخت ، خواب را بر چشمان خود حرام کنیم؟! 🙏🏼پ.ن: تصویر پشت‌بام یکی از بادگیرهای شهر تمدّنی که در آن ظروفی برای آب خوردن پرندگان در نظر گرفته شده. برخی هم با کردن و کشیدن سگ، توهّم حفظ را یدک می‌کشند... 💠 ⛔️ ✍️ | نگاشته ____________________________ @Negahe_bartar
هیئت سکولار یعنی با دُلار، دِلارو ببر جای دیگه! یعنی نگو حسین برای احیای دین قیام کرد، فقط بگو حسین آدم خوبی بود... سکولاریسم روی دیگری از اسکولیسم سیاسی است. ✍️ @Negahe_bartar
✏️اون‌هایی که یقه پاره می‌کردن ما راضی نیستیم برای سفر اربعین از پول بیت‌المال خرج بشه! اربعینی‌ها که خرج سفرشون رو از جیب دادن؛ اما خواستم بگم این سطل زباله و ایستگاه اتوبوس و نرده و موتور و مسجد و آمبولانس و ماشین پلیس و دستگاه عابربانک و... که دارید آتیش می‌زنید و خسارت وارد می‌کنید، پول بیت المال هست... ✍️ @Negahe_bartar
✏️حوزوی سکولار موجودی است که برای هر مسئله‌ای، علیه نظام بیانیه صادر می‌کند و فریاد وا اسلاما سر می‌دهد؛ امّا برای آتش زدن قرآن و مسجد و چادر کشیدن از سر ناموس شیعه، کَکَش هم نمی‌گزد... 😈 ✍️ @Negahe_bartar
✏️ایستگاه آخر ...اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد، تمام صندلی‌ها پر بود و به ناچار وسط راهرو ایستادم. چند ایستگاه اول، همچنان به جمعیت اضافه می‌شد و من هم خسته‌تر، البته دیدن صحنه‌ی احترام نوجوان، که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد، خستگی را از تنم به در کرد! هر چه به ایستگاه‌ پایانی نزدیک‌تر می‌شد، شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته می‌شد! کنار پیرمردی که از ایستگاه اول، سرش را به شیشه تکیه داده بود، یک صندلی خالی شد و نشستم. هوا کم کم رو به تاریکی می‌گذاشت و فضا کمی دلگیر شده بود! پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت: «جَوون دیدی ایستگاه اول چقدر شلوغ بود؟!» گفتم: «بله پدرجان.» گفت: «می‌بینی الان که به آخر خط داریم می‌رسیم، چقدر خلوت شده؟!» من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم: «بله؛ چطور مگه؟!» لبخندی روی لبش نشست و گفت: «آخرالزمان هر چی به ایستگاه‌های آخر نزدیک‌تر می‌شیم، آدمای بیشتری از قافله‌ی دین پیاده می‌شن! از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان مثل آتیش توی دست می‌مونه! پس تا جوونی مراقب خودت باش، و از کم شدن آدمای توی مسیر نترس...» من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم، یاد حدیثی (علیه‌السلام) افتادم که فرمودند: ⚠️به خدا سوگند شما خالص می‌شوید؛ ⚠️به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می‌شوید؛ ⚠️به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛ 👈🏻تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی‌ماند جز گروه بسیار کم و نادر!!! ✍️ @Negahe_bartar
✏️تو سِلف دانشگاه را بزن... ▪️ ▪️ ✍️