آنگاه که دعوت به پرستش خدای یگانه، شورش علیه امپراتوری بتها بود و هیچ مردی جز علی (ع) جگر پذیرش اسلام را نداشت، یک زن تمام قامت ایستاد تا پیامبر آخرالزمان به او تکیه زند.
#خدیجه (س) کدام ماه و خورشید را به معجزه در دستان محمد (ص) دیده بود که برای دومین بار به او بله گفت؟ در گوشه سجاده محقر محمد (ص) برق کدام سود سرشار چشم بازرگان سرشناس قریش را گرفته بود که کل مالالتجارهاش را به خرید سهام اسلام اختصاص داد و بسی سود کرد از آنچه داده بود. پیش از او هیچ تاجری چنین متاعی نخریده بود. هیچ بازرگانی با خدا داد و ستد نکرده بود.
و چه نیکو بانوی نازپرورده قریش با نان خشک محمد (ص) در تحریم شعب ابیطالب ساخت و آخ هم نگفت. او با خدا ساخت و پاخت کرده بود. آنچه داشت باخت و خدا برای او آنچه خواست، ساخت.
داغش بر دل محمد (س) نه آنچنان بود که در کلام آید. تو گویی یتیم قریش یکبار دیگر یتیم شد. او رفت تا فاطمه (س) ام ابیها شود. در عام الحزن، انتهای جنة المعلی، کمی آنطرفتر از شعب ابیطالب...
✍ زهرامحسنی فر
#نفوذی_ها
@Nofoziha_ammariyon