🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔
🔹بچه #شیعه باید همه شهدای کربلا و مرام شونو بشناسه
انشاءالله هر روز یک شهید را معرفی میکنیم با هشتگ #شهدای_کربلا
🌷شهدای امروز : رندانی که راه گم نکردند.. و زیرکانه در لباس لشکر عمرسعد خود را به کربلا رساندند.. 👆
#محرم #عاشورا #اربعین
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
🌉 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۷ "افکار منفی" 🔺 پدرم از داماد طلبه اش متنفر بود. بر خلاف داماد قبلی، ی
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 8
"خرید عروسی"
🔹 مادرم پشت گوشی با نگرانی تمام گفت:
سلام علی آقا ... می خواستیم برای خرید جهیزیه بریم بیرون ... 😥 امکان داره تشریف بیارید؟
💢 شرمنده مادرجان، کاش زودتر اطلاع می دادید.😊
من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام هر چند، ماشاء الله خود هانیه خانم خوش سلیقه هست، فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید.👌🏼 بالاخره خونه در اختیار ایشونه و...
اگر کمک هم خواستید بگید، هر کاری که مردونه بود، به روی چشم.☺
فقط لطفا طلبگی باشه!😊
اشرافیش نکنید!!!
🔹 مادرم با چشم های گرد و متعجب بهم نگاه می کرد 😳
اشاره کردم چی میگه؟
🔸 از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت: میگه با سلیقه خودت بخر، هر چی می خوای!
🔹 دوباره خودش رو کنترل کرد، این بار با شجاعت بیشتری گفت: علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم
البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراه مون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن تا عروسی هم وقت کمه و ...
بعد از کلی تشکر، گوشی رو قطع کرد.
هنگ کرده بود!😦
چند بار تکانش دادم ...
مامان چی شد؟ ... چی گفت؟
بالاخره به خودش اومد!
🙄 گفت خودتون برید، دو تا خانم عاقل و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ساده ای اجازه بگیرن و....
برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد!😘
📊 تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم، فقط توی خریدهای بزرگ همراه مون بود؛ برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمی کرد...
حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت: شما باید راحت باشی😊
باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه! یه مراسم ساده ...
یه جهیزیه ساده ...
یه شام ساده ...
حدود 60 نفر مهمون ...🎊 🎉
💢 پدرم بعد از خونده شدن خطبه عقد و دادن امضاش رفت!
برای عروسی نموند.
ولی من برای اولین بار توی زندگیم خوشحال بودم...🙃
🔹 علی جوان آرام، شوخ طبع و مهربانی بود...
ادامه دارد....
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🌉 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۹
غذای مشترک 🍲
🔹اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم تا غذا درست کنم.
من همیشه از ازدواج کردن می ترسیدم و فراری بودم
برای همین هر وقت اسم آموزش آشپزی وسط میومد از زیرش در می رفتم 😢
🔺 بالاخره یکی از معیارهای سنجش دخترها در اون زمان، بلد بودن آشپزی و هنر بود.
هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم
اما از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت!😎
👌🏼 غذا تفریبا آماده شده بود که علی از مسجد برگشت.
بوی غذا کل خونه رو برداشته بود.
از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید؛
- به به، دستت درد نکنه 😊
عجب بویی راه انداختی ...
🔹با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم!
انگار فتح الفتوح کرده بودم ...😎
رفتم سر خورشت و درش رو برداشتم.
آبش خوب جوشیده بود و حسابی جا افتاده بود.😋
قاشق رو کردم توش بچشم که؛
نفسم بند اومد...😰
نه به اون ژست گرفتن هام ،نه به این مزه غذا!
🔹 اولش نمکش اندازه بود اما حالا که جوشیده بود و جا افتاده بود ...شور شده بود!
🔹گریه م گرفت!😭
خاک بر سرت هانیه! مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر...
و بعد ترس شدیدی به دلم افتاد😢
خدایا! حالا جواب علی رو چی بدم؟
پدرم هر دفعه اگه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت بیچاره بودیم!
- کمک می خوای هانیه خانم؟
با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم!
قاشق توی یه دست، درب قابلمه توی دست دیگه!
همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود!😓
با بغض گفتم ... نه علی آقا
برو بشین الان سفره رو می اندازم ...
🔹 یه کم چپ چپ و با تعجب بهم نگاه کرد ... منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون ...
کاری داری علی جان؟
چیزی می خوای برات بیارم؟
با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن، شاید بهت کمتر سخت گرفت...
- حالت خوبه؟😊
- آره، چطور مگه؟😢
- چرا شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه ؟!🤔
🔹به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم ... نه اصلا ...
من و گریه؟😏
🔹 تازه متوجه حالت من شد ... هنوز قاشق و در قابلمه توی دستم بود ...
اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد ...
چیزی شده؟ به زحمت بغضم رو قورت دادم ...
قاشق رو از دستم گرفت ... خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید ... با خودم گفتم: مردی هانیه ... کارت تمومه ...😭
ادامه دارد....
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#سلام_مولایمن
🌱بگیر دست گرفتارهای راهت را
مگیر از دلِ دلدادگان، نگاهت را
🌱شکسته ایم در این عصر سخت وانفسا
بیا که با تو ببینیم روز راحت را
🌱دلم گرفته کجایی به هر کسی گفتم...
خبر نداشت نشانی خیمه گاهت را
🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃
ســلااام بروی ماهتون🤚
✨صبحتون به زیباایے گلهااے یااس ☺️
🤲 الهی صبح امروزتون آغـاز زیبـایی هـاے بیشمـار و نگاه خـدا همراهتون باشه
امیدوارم حال دلتون خووووب باشه
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#سریزد
یکی از روستاهای شهرستان #مهریز است که قدمتی چند هزار ساله دارد در زمانهای دور دروازهٔ ورودی استان #یزد در سریزد بوده و به آن شهر فرافر میگفتند.
🇮🇷#ایران_زیبا
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🔸 پوشیدن #لباس_مشکی
❓ سؤال: برخی افراد از اول #محرم تا آخر #صفر به احترام عزای امام حسین (علیهالسلام) لباس مشکی میپوشند، آیا این کار با اینکه دو ماه طول میکشد باز امر پسندیدهای بوده و کراهت ندارد؟
✅ پوشیدن لباس مشکی در ایام عزاداری خاندان عصمت و طهارت (علیهمالسلام) به منظور تعظیم #شعائر_الهی و اظهار حزن و اندوه، موجب ترتُّب ثواب الهی است.
#احکام
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
-هیچوَقتآرزونڪنجاۍِکسۍباشــے
تلاشڪنروزیبرسِهکـِهدیگران . .
تلاشڪُننجاۍِتوباشن˘•˘
#انگیزشے💖
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
حفظ چادر،حفظ
دین و مذهب است
شیوه زهرا (س)
درس زینب (س) است
حفظ چـادر
نَصِّ قرآن کریم
قفل جنّت را
بُـود تنها کلید
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استاد شجاعی
⁉️میخوای بدونی جاهلی یا سعادتمند؟
#مهدویت
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
💠میرزا اسماعیل دولابی رحمةالله
🔸 در دنیا از هر کاری که برای دیگران از دستت بر می آید، فروگذار نکن.
اقلاً با اخلاق خوب و روی خوش از دیگران احوالپرسی کن.
برای دیدار با فقرا به خانهشان برو. در هر مرتبه و جایی که هستی، نگاه کردن به زیردست عبادت است.
به ایمان هم که رسیدی، زیردستهایت را با محبّت نصیحت کن.
🔸هم از آنچه از دنیا داری، بینظر انفاق کن و هم از آنچه از آخرت و اخلاق پسندیده داری، بینظر بذل و بخشش کن. اگر چنین کنی، خواهی دید که نماز و عبادتت هم بزرگ میشود.
📚 طوبی محبت ،ج۱ ص ۱۳۱
#کلام_بزرگان
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#تلنگر
🔔 آماده هستی❓
🕋 كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْت
(آلعمران/۱۸۵)
⚠️هر نفسی چشندەی مرگ است.
⭕️ وقتی به زیر اون خاک رفتی، دیگه:
❌ نه کسی لایکت میکنه،
❌ نه کسی دنبالت میکنه،
❌ نه کسی برات پیغام میفرسته
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
بخش_ششم,شور,یه_رفیق_دارم_که_نامش.mp3
6.72M
°•♥🎧!
#مداحی✨
یه رفیق دارم که نامش حسینِ...!💔
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_اباعبدالله_علیه_السلام
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
✍تمام حروف دنیا،
روحی از جنس آسمان دارند...
و این میان؛
"هـــ" دو چشـــم،
به گمــانم عــاشقت شده است!
✨که قرن هاست، چشمانش
سخت خیــره به انتظارت مانده...
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
༻♥️༺🌸༻♥️༺
یه ســــــلام صمیمانه خدمت شما دوستان گلم✋🌸
صبح آدینه تون قــرین مــ؏ــطر بیاد خدا☺️
☀️ #روز_از_نو 🌺
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
""دنيا چيزايي كه ميخواي رو
""بهت نميده..!!
""چيزايي رو ميده كه
""واسش تلاش كني...😍😎
☀️اول صبح حس خوب این کلیپ تقدیم به شماهمراهان عزیز...☺️🌺
🔹اینجا بهشتی به نام گیلان
#ایران_زیبا
#گردشگری_مجازی
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
❣ #کلام_یار
✍#رهبر_معظم_انقلاب:
❇️شیعه یاد گرفته است که با فضیلتترین اعمال، #انتظار_فرج است.
🔅معناى این جمله آن است که در هر شرایطى ــ ولو سختترین شرایط باشد ــ شیعه حق ندارد مأیوس بشود و ناامید بشود؛ [چون] منتظر است، منتظر فرج، منتظر گشایش، منتظر بازشدن افق و نَفْس این انتظار به او نیرو میدهد و او را قدرتمند میکند و به او نشاط میدهد؛ و نیرو و نشاط و #امید هر جا بود، زندگى به طرف سامان پیش میرود؛ به طرف اصلاح حرکت میکند.
این یک ابزار عمدهاى است در دست شیعه که از متن اعتقادات تشیّع سرچشمه میگیرد و این بسیار چیز باارزشى است.
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ #امامزمان عجل الله دل رو تنظیم میکنه!!
🎙#استاد_پناهیان
👌کوتاه و شنیدنی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#معنایانتظار 💚
👈🏻 انتظار فرج این نیست که شما در خانه چهار زانو بنشینی دستهایت را روی هم بگذاری و تکان هم نخوری❗️
- آقا چکار میکنی❓
- من منتظر هستم❗️
نه❗️انتظار این نیست. انتظار این است که تک تک لحظات و اعمالت را در جهت رضایت امام زمان ارواحنافداه تنظیم کنی👌🏻
📌پایان روز، امام زمان ارواحنافداه اعمال روزانهی تو را تایید بفرمایند. یک نگاه بیاندازند بهبه! آفرین👏🏻
تو امروز چقدر عمل خوب داشتی😍
👈🏻اگر یکجا حواست نبود و غفلت داشتی، مثل یک نقطهی تاریک در صفحه که اعمالت تاریکی را نشان میدهد، استغفار کن
از آقا بخواه که آقاجان، من سعی کردم، این یکی را نادیده بگیرید😔
👤#حاجآقازعفریزاده
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#در_محضر_بزرگان
❤️ #آیتالله_العظمی #بهجت قدس سره:
🔸اگر در راه آن حضرت باشیم، چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگویند و یا سخریه نمایند نباید ناراحت شویم، بلکه همچنان باید در آن راه حق و حقیقت ثابتقدم و استوار بوده و در ناملایمات صبر و استقامت داشته باشیم.
📖{ در محضر بهجت، ج۱، ص۱۰۳}
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🚩🏴 چند تن از شهدای کربلا را میتونید نام ببرید و میشناسید؟ 🤔
🔹بچه #شیعه باید همه شهدای کربلا و مرام شونو بشناسه
انشاءالله هر روز یک شهید را معرفی میکنیم با هشتگ #شهدای_کربلا
🌷شهید امروز : عابس.. شهیدی که در کربلا سنگباران شد..
#محرم #عاشورا #اربعین
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
🌉 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۹ غذای مشترک 🍲 🔹اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم تا غذا درست کنم. من همیش
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۱۰
دستپخت معرکه 👌🏼 🍲
🔹 علی چند لحظه مکث کرد ...
زل زد توی چشم هام ...
- واسه این ناراحتی و می خوای گریه کنی؟ ...😊
🔸دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ...😭
با صدای بلند زد زیر خنده ..😄
با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم.
رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت.
🔸 غذا کشید و مشغول خوردن شد ...
یه طوری غذا می خورد که اگه یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه !🙄
یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم.
می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ها! نه؟! چطوری داری قورتش میدی؟🤔
🔸از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت.
🔷گفت خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ...😋😊
- مسخره ام می کنی؟ 😢
- نه به خدا ...
😕😣 چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ...
جدی جدی داشت می خورد!😧
کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ...
🔸گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه.
🔸 قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ...
سریع خودم رو کنترل کردم!
و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم نه تنها برنجش بی نمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود!😞
مغزش خام بود ... دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش ...
حتی سرش رو بالا نیاورد که منو ببینه.
🔷 مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ... 🍳
سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه می کرد ...
- برای بار اول، کارت عالی بود 👌
🔸اول از دست مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ... 😞
اما بعد خیلی خجالت کشیدم ... شاید بشه گفت ،برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد ...😓
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۱۱
" فرزند کوچک من "
🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد...
⭕️ لقبم "اسب سرکش" بود ... و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود ...
🔸چشمم به دهنش بود ،تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم ...
🔹من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام ...
✅ علی یه طلبه ساده بود ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته ... چیزی بخوام که شرمنده من بشه...
هر چند، اون هم برام کم نمیذاشت. مطمئن بودم هر کاری که برام می کنه یا چیزی برام می خره، تمام توانش همین قدره ...
🔶خصوص زمانی که فهمید باردارم😌
اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد...
🔹 دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم ...
🔴 این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد👌
مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی
نباید به زن رو داد ...
اگر رو بدی سوارت میشه و...
🔸اما علی گوشش بدهکار نبود ...
منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده، با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو هم بکنه☺️
🔹فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم و...
منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم ...
🔸9 ماه گذشت ...
✳️ 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود😊
اما با شادی تموم نشد ...
وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد ...
🔸مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده
اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت به مادرم گفت: لابد به خاطر دختر دخترزات ،مژدگانی هم می خوای؟😤
و تلفن رو قطع کرد ...
⭕️مادرم پای تلفن خشکش زده بود ...
و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد ...
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
∞♥∞
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
نیست بوے آشنا را تاب غربت بیش از این
از نسیم صبح، بوے یار میباید ڪشید...💙🌱
#یاایهاالعزیز
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
༻♥️༺🌸༻♥️༺
🤚سلام دوستان جان ، صبحتون بخیر و اول هفتهتون پراز خیر و برکت و نگاه خداوند☺️
⭐️انشاءالله که هفته ای سرشار از شادکامی پیش رو داسته باشید ،😇
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼تصاویری از مزرعه زیبای گل آفتابگردان ، تاکستان حوالی قزوین
😊از این همه زیبایی لذت ببریم و سپاسگزار خداوند باشیم
#ایران_زیبا
#گردشگری_مجازی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#انگیزشی
✨لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا ما آتاها سَيَجعَلُ اللَّهُ بَعدَ عُسرٍ يُسرًا
🌺خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمیکند؛ خداوند بزودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد!
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#تلنگر⏰
رفیق ..؟
چند ساعت فیلم میبینی👀،؟
چند ساعت بازے میکنے 🕹،؟
چند ساعت وقتت بیهوده داخل فضایمجازے گذشت📱،؟
حساب کردم اگر ما
"روزے 5 دقیقه" مطالعه
براے شناخت امام زمان بگذاریم؛
هفته اے 35 دقیقه ،
ماهے 150 دقیقه
و سالے 1825 دقیقه
درباره امام زمان مطالعه کردیم🍃:)
اینطورے ساݪ دیگه اسم سرباز امام زمان بیشتر بهمون میاد✌️☺️
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
❤️ #در_محضر_بزرگان
#تنبلی عمر را ضایع میکند...
#استاد_پناهیان
🔶 شرح در تصویر 👆
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri