💳💻📱🖨
🔶پس از اجرای طرح دولت الکترونیک💳 و تسریع در روند امورات اداری پیامکی📲 بدین مضمون به جوان نود ساله ای 🎅ارسال شد.
وام ازدواج پدر بزرگ جد پدری شما به حسابش واریز شد💸💰🤣
با در دست داشتن برگ انحصار وراثت📜 به بانک ملی مراجعه کنید🏃♂
متاسفانه این خبر موجب ذوق زدگی 🤩جوان و بیوه شدن یک دختر👱♀ دم بخت شد😫
پس از فوت💀 این جوان ناکام
دولت مصوب کرد از این پس وام ازدواج 💵🧟♂بدون خبر قبلی 😳و آرام آرام🤤....... 9⃣9⃣4⃣1⃣
به حساب متقاضی واریز خواهد شد😵🤐
🙄😬🤣🤣🤣😂😂
#داستان_طنز
#دولت_الکترونیک
#نویسنده⬅️#جناب_مسعوداسدی 😂
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
☀️🌝☀️🌝☀️🌝☀️
✍آن روز ظهر سخنرانی ام خیلی گرفت .👌
سکوت تمام مجلس رو فرا گرفته بود .👥👥👥
مردم میخکوب شده بودند همه ی نگاه ها روی من قفل شده بود.👀
برای اولین بار بود می دیدم خانم های مجلس با هم حرف نمی زنند.😶🤭🤫
در اوج سخنرانی فریاد زدم
🗣
📣وای به حال آن خانمی که زنش را اذیت کند😇
سکوت مجلس😐 تا آخر سخنرانی شکست🤣😂🤣😂
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#خاطره_طنز
#جناب_مسعوداسدی 😂
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🐻🦁🦉🦇🐗🦅🐺🐯
🙈از بس شلوغی و خرابکاری می کرد زبل خان و میگ میگ و پت و مت را توی جیبش می گذاشت. 😁
🙃الغرض و بی مرض میگویم آزار و اذیت دیگران خوراکش بود.😇
با هر نفس کشیدنش یک جا را به هم می ریخت. 💥
خانه ی پدرش از دادگستری شلوغ تر شده بود. 🌪
اگر یک قاضی در خانه شان استخدام می شد حریف پرونده هایش نمیشد.
🗄🗂📂
یکی می گفت توپ بچه ام را پاره کرده . ⚽️🏀
دیگری می گفت گوش بچه ام را کشیده. 👂
سومی می گفت لباس بچه ام را خاکی کرده. 🤼♂
چهارمی میگفت کتاب و دفتر بچه ام را خط خطی کرده.
📝
پنجمی می گفت شیشه ی خانه ام را شکسته. ☄
ششم می گفت ماشینم را پنچر کرده وووو..... 🚗
🚪تا یکی درب خانه را می زد
پدر قبل از بازکردن در میگفت:جناب دیگه چکار کرده؟!😤
یا با طعنه به او می گفت :
خوب جناب!
دوباره چه دسته گلی به آب دادی؟ 😠
جناب! چرا آدم نمیشی؟ 😡
آهای جناب! من با تو چکار کنم؟🤬
جناب! اونی که توی کاسه سرت هست ناسلامتی به اون مغز می گن. بی زحمت یه ذره ازش استفاده کن.🤯
از بس پدر جناب جناب می گفت توی محله دوست و دشمن، آشنا و غریب، کوچک و بزرگ، زن و مرد به او می گفتند جناب😎
بزرگ شد، مثلا عاقل شد🤓، بدتر از آن، زن گرفت🤣 بازم هم به او می گفتند جناب!
باورتان میشود ؟! حتی زنش هم به او می گفت جناب. 😌
یک روز جناب 😉با ماشین آخرین سیستم آن زمان، پیکان جوانان🚗، با یکی از دوستان از بم به کرمان می آمد.
پژویی جوری از او سبقت گرفت که مجبور شد توی خاکی. برود. 🛤
خیلی عصبانی شد.🤨 گاز ماشین را گرفت و دنبال پژو راه افتاد. اما به گرد پاش هم نرسید.
تا بالاخره پژو را کنار کافه ای ایستاده دید.
جناب هم پیکان جوانانش را پشت پژو چسباند از ماشین پیاده شد.🤦♂
توی کافه رفت. با صدای بلند داد:🗣 زد صاحب پژو کیه؟
یک دفعه چهار نفر 👥👥قد بلند لات گردن کلفت با سبیل های قاجاری از پشت میز بلند شدند و آمدند دور جناب را گرفتند و با صدای خشن گفتند :فرمایش؟🤦♂
جناب تا چشمش👀 به آنها افتاد دستشوییش گرفت.🙃
یک دفعه رفیقش توی کافه آمد وقتی دید هوا به شدت پس است گفت : جناب ولشون کن بیا بریم تا گفت جناب بیا بریم. یکی از لات ها گفت :جناب سرهنگ عرز می خواهیم بچگی کردیم نفهمیدیم🤣🤣😁😁
جناب هم رفت تو حس مأمور راهنمایی و رانندگی👮♂
و گفت: این دفعه که جریمه شدید می فهمید گردن کلفتی در مقابل مأمور قانون یعنی چی؟ 📝
لات ها به التماس افتادند تا اینکه مثلا جناب از آنها گذشت .😛✅
ولی وقتی از کافه بیرون آمد نشست توی پیکان و با آخرین سرعت از محل خطر دور شدوباخودش میگفت : بابا خدا رحمتت کنه لقب جناب رو رویم گذاشتی☺️
#داستان_طنز
#جناب_مسعوداسدی
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🖤🖤🖤
🖤🖤
🖤
✍ جناب مسعود اسدی
به یاد شهید فخری زاده🌹🕊
مذاكره ي با پاييز🍁🍂
پاييز رنگارنگ وقتي ميرسد از راه
آهسته آهسته درختان رنگ مي بازند🍂
بربرگ برگ برگ هاي سبز رنگ🍃 خويش
پيراهني با جلوه اي صد رنگ مي سازند
رنگ بنفش و رنگ زرد و سرخ و نارنجي
رنگ طلا رنگ غروب نور رنگ خون🌷
رنگ جدايي از درخت از اصل از ريشه
رنگ كفن پوسيده اي در دخمه اي مدفون
رنگ ملاقات غزال و گرگ خون آشام🐕
رنگ توافق با توقف با سكون با مرگ
رنگ درخت غافل از آينده اي مبهم
رنگ كبود سيلي سرد خزان با برگ
نسيان فقط مخصوص انسان نيست مي بينم
حتي درختان هم گرفتاران نسيانند
هر سال مست از جام رنگارنگ پاييزند
هر سال زير تيغ سرماي زمستانند
کم کم صدای زوز های گرگ می آید
دور از رمه وقتی شبان خواب گران دارد
با زوزه ی باد خزان انگار مأنوس است
باغی که در خود قبر صدها باغبان دارد
از آتش 🔥سرمای این بوران دهشت ناک
رنگ درختان تناور تیره می گردد🥀
قبل از بهار دیگری هیزم شکن این بار
بر کنده ی خشک درختان چیره می گردد
با این توافقهاست که هر لحظه می بینی
گویند سرو دیگری بر خاک افتاده
این باغ را انگار دیگر باغبانی نیست
دزد آمده برکف تبر در باغ آماده❄️
✍️#جناب_مسعوداسدی
#شهید_محسن_فخری_زاده🌹🕊
#انتقام_سخت
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri