eitaa logo
نکات ارزشمند(مسجد فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها)
155 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
70 فایل
اطلاع رسانی برنامه‌ها وکلاسها
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال کمیل 🇮🇷
Mohammad-Reza-Oshrieh-Modafe-Haram-128_131017192604.mp3
زمان: حجم: 5M
❤️ مدافع حرم 🎹 محمد رضا عشریه 💠 #حضرت_زینب (س) 🌷 شادی روح شهدا ، امام شهدا ، علل خصوص شهدای مدافع حرم #صلوات 🍃 @SALAMbarEbrahimm 🍃
‍ ولادت (س) روز پنجم جمادی الاول روز پنجم یاششم هجرت بود خبر تولد نوزاد فاطمه (س) به پیامبر خدا (ص) رسید، رسول خدا (ص) برای دیدار او به منزل دختر عزیزش فاطمه تشریف فرما شدند به دختر خود فاطمه فرمود: (دخترم، فاطمه جان نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم). فاطمه (س) نوزاد کوچکش را به سینه می فشارد و بر گونه های دوست داشتنی او بوسه می زند و آنگاه به پدر بزرگوارش داد، پیامبر دلبند زهرای عزیزش را در آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشته و اشک می ریخت، فاطمه (س) ناگهان متوجه این صحنه شد در حالی که شدیداً ناراحت این صحنه بود از پدر پرسید پدر چرا گریه می کنی؟! رسول خدا (ص) فرمود: (گریه ام به خاطر این است که پس از مرگ من و تو این دختر دوست داشتنی من سرنوشت غمباری خواهد داشت، او با چه مشکلات دردناکی روبه رو می شودو چه مصیبت های بزرگی را به خاطررضای خداوند با آغوش باز استقبال می کند) پس از چند دقیقه که آرام اشک می ریخت و نواده عزیزش را می بوسید، گاهی نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومی که رسالتی بزرگ را عهده دار می شد خیره خیره می نگریست، خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ای پاره تن و روشنی چشمانم (فاطمه جان) هر کسی که بر زینب و مصائب او بگرید ثواب گریستن کسی را به او می دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند.کتاب خطابه زينب كبرى پشتوانه انقلاب حسين بن على( ع) ص 53 و 54
استاد رفیعی بصیرت حضرت زینب.mp3
زمان: حجم: 2.54M
🔖منبر کوتاه🔖 💠بصیرت حضرت زینب کبری سلام الله علیها 💠 سلام الله علیها
🔸عمه جان چشمان امیدوار ما و دستان مهربان شما به التماس دعای فرج...
فاطمه بنت الحسین می‌گوید در مجلس یزید، من دختر جوانی بودم. یزید مهمان‌هایی داشت؛ نگاه یکی از مهمان‌ها که به من افتاد به یزید گفت یا امیرالمؤمنین! این را به عنوان کنیز به من بدهید و من یک دفعه ترسیدم و فکر کردم که این کار را می‌توانند بکنند. عمه من، حضرت زینب سلام الله علیها به آن مرد فرمود که "کذبتَ"، دروغ گفتی، نه تو می‌توانی این کار را بکنی و نه یزید. قضیه حساس شد. به یک نفر مثل یزید که این همه جنایت کرده است این حرف را زدن عجیب است. یزید گفت: می‌دانی که من می‌توانم اگر بخواهم این دختر را به عنوان اسیر بدهم، حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند: والله نمی‌توانی. یزید سر خود را پایین انداخت. مدتی در سکوت بود؛ دوباره آن مرد مطلب خود را اظهار کرد. یزید به او پرخاش کرد گفت که خدا تو را مرگ بدهد حرف نزن و قضیه تمام شد. چرا حضرت زینب سلام الله علیها اینطور صحبت فرمودند؟ چون تکوینا ولایت دارند. بالأخره اسباب ولایت دست آن‌ها بوده است، نه اینکه همین‌طور فقط از روی تهدید ظاهری صحبت کرده باشند. کسی نمی‌تواند این‌طور محکم صحبت کند مگر اینکه این جایگاه را [قدرت ولایی] داشته باشد، آن هم در چنین جایگاهی که خود او را هم به عنوان اسیر وارد مجلس کردند. کد ۱۰۷۴ حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: