دیروز را نمیدانستیم و امروز شد
امروزمان تمام نشده فردا میشود
فردا را به خیر
و دیروز را به گذشته بسپاریم
تا امروزمان امروزاست،
#زندگی کنیم....
🌴💎🌴
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچکس مثل مادر عشقش
پاک و بی منت نیست،
هیچ آدمی توی دنیا
مثل اون خالصانه و بی اما و اگر
واست وقت و عمرشو نمیذاره
قدرشو بدونید..
مادر عشقی هست که هیچوقت
تکرار نمیشه،هیچوقت
🌴🇮🇷🥀🇮🇷🌴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
روی این فایل بزنید و وقتی اجرا شد ، تاییدش کنید
پس زمینه ایتاتون ، تصویر رهبری می شود
جالبه . امتحان کنید
🌴🇮🇷🥀🇮🇷🌴
هنرپیشه با غیرت داریوش ارجمند
هنوز تو را با نقش ماندگار مالک اشتر میشناسیم
#آرتین
🌴🥀🌴
هدایت شده از کافه شعر و ادب
خسته ام
از این زندان که نامش زندگیست...
پس قشنگی های دنیا دست کیست
#شهريار
🌴🥀🌴
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
با ملتی که در تب و شوق شهادت است
در راه عشق کشتهشدن یک سعادت است
لعنت به نطفههای حرامی که کارشان
دائم در این بلادِ حسینی، خیانت است
#شیراز_تسلیت
#محمدجواد_منوچهری
سه نفر زن می خواستند از سر چاه آب بیاورند.
در فاصله ای نه چندان دور از آن ها پیر مرد دنیا دیده ای نشسته بود و می شنید که هریک از زن ها چه طور از پسرانشان تعریف می کنند.
زن اول گفت : پسرم چنان در حرکات اکروباتی ماهر است که هیچ کس به پای او نمی رسد.
دومی گفت :پسر من مثل بلبل اواز می خواند. هیچ کس پیدا نمی شود که صدایی به این قشنگی داشته باشد .
هنگامی که زن سوم سکوت کرد، آن دو از او پرسیدند :
پس تو چرا از پسرت چیزی نمی گویی؟
زن جواب داد : در پسرم چیز خاصی برای تعریف کردن نیست. او فقط یک پسر معمولی است .ذاتا هیچ صفت بارزی ندارد.
سه زن سطل هایشان را پر کردند و به خانه رفتند . پیرمرد هم آهسته به دنبالشان راه افتاد. سطل ها سنگین و دست های کار کرده زن ها ضعیف بود .به همین خاطر وسط راه ایستادند تا کمی استراحت کنند؛ چون کمرهایشان به سختی درد گرفته بود.
در همین موقع پسرهای هر سه زن از راه رسدند . پسر اول روی دست هایش ایستاد و شروع کرد به پا دوچرخه زدن.
زن ها فریاد کشیدند: عجب پسر ماهر و زرنگی است!
پسر دوم هم مانند یک بلبل شروع به خواندن کرد و زن ها با شوق و ذوق در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، به صدای او گوش دادند.
پسر سوم به سوی مادرش دوید. سطل را بلند کرد و آن را به خانه برد.
در همین موقع زن ها از پیرمرد پرسیدند: نظرت در مورد این پسرها چیست؟
پیرمرد با تعجب پرسید:
منظورتان کدام پسرهاست ؟
من که اینجا فقط یک پسر می بینم
شب خوشی براتون ارزو دارم
شبتون خوش
🍃 حضرت دریا
اشک وقتی از چشم جاری میشود
اگر برای خدا باشد
یک قطرهاش به اندازۀ هزار دریا پاککننده است و حتّی بیشتر.
هر چه قدر صاحب اشک، دلش پاکتر باشد
اشکش پاککنندهتر است.
حالا فکرش را بکن اشک از چشم تو جاری شود.
کدام دریا میتواند در برابر اشک تو حرفی برای گفتن داشته باشد.
دریاها یکی یکی آرزو میکنند
کاش به اقیانوس اشک تو متصل شوند
تا از طهارت اشک سهمی نصیبشان شود.
اشک کارش پاک کردن است از چشم هر کسی که بیرون بیاید
امّا اشک داریم تا اشک.
اشک من اگر برای خدا باشد
شاید توانش پاک کردن آلودگیهای خودم باشد
آلودگیهای مرا هزار دریا هم توان پاک کردن ندارند.
کاش یک قطره اشک برای خدا از چشمم بجوشد!
من در رسالۀ عشقبازی خواندهام که روی زمین
اشک هیچ کسی به اندازۀ اشک تو قدرت طاهر کردن ندارد.
حتّی آن جا نوشته اگر اشک تو
نه یک قطرهاش، که ذرّهای از آن در جهنّم بریزد
نه فقط آتش جهنّم خاموش میشود
که همۀ اهل جهنّم بهشتی میشوند.
حمیمها میشوند شراب طهور و آتش میشود گلستان.
آقا!
این جا نوشته اشک وقتی برای حسین از دیده جاری میشود
قدرتش در طاهر کردن آلودگیها قابل توصیف نیست.
بارها از تو خواستهام و هیچ گاه به مرادم نرسیدهام
التماس میکنم یک قطره از اشکی را که برای حسین ریختهای
به اندازۀ یک لحظه به امانت بسپار به من.
من آلوده، محتاج اشک تو هستم.
شبت بخیر حضرت دریا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🥀💎🌴