eitaa logo
نورِعشق
180 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با خادم: @jafar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
در آن روزیکه عالم تیره میشد غمِ عالم به زهرا چیره میشد پیمبر روحِ خود تسلیم میکرد به جانان جانِ خود تقدیم میکرد شیاطین زمزمه آغاز کردند ستم بر فاطمه آغاز کردند همانکه نقشه ی قتل نبی داشت به فکرش فتنه ی حذف علی داشت @hosenih سقیفه ابتدای ماجرا نیست! سخن از فتنه ی زنها چرا نیست؟ یقیناً چند خانه آنطرف تر زنانی از زنانِ فتنه پرور پدرها را چنان تسخیر کردند که بغض و کینه را تکثیر کردند هر از گاهی پدرها را چو شیطان نهیبی میزدند آن کینه ورزان که از قدرت هر آنچه هست دارید! چرا پس دست روی دست دارید؟ نبی را ابتدا بُهتان بگوئید ز هذیان گوئی اَش چندان بگوئید نبوت را ز ریشه سست باید خلافت خودبخود در دست آید سران را از قبائل جمع سازید به اصلِ وحی بی وقفه بتازید کنید ایجاد، شورایی شبانه به چنگ آرید رأیی مخفیانه پیمبر رفت ! حیران از چه هستید به حذفِ دین، پریشان از چه هستید علی مشغول کارِ غسل و کفن است یقیناً تا سحر مشغول دفن است خلافت را محک آرید تا صبح بهانه از فدک آرید تا صبح علی مأمور بر صبر و سکوت است از او باشید خاطر جمع ، دربست اگر دیدید زهرا را صدا کرد پس او را از علی باید جدا کرد اگر دیدید حالش روبراه است هراسی نیست ، زهرا پا به ماه است اگر هم کرد قدری بی قراری به سیلی بشکنید آن پایداری به بیت وحیِ او هیزم بیارید به همره، جمعی از مردم بیارید بنای شعله بر بیتش گذارید تنِ او را به ضربِ در سپارید نترسید اصلاً از سقط جنینی نلرزید از پیِ فضه خذینی در این فرصت به قصدِ حذف حیدر بگیرید انتقام بدر و خیبر @hosenih ببندید از گلویش ریسمان را نپندارید عذابِ آسمان را بَرید او را به مسجد با اهانت بگیرید از علی چندین ضمانت جوابِ شیونِ زهرا و غیره غلافِ قنفذ و تیغِ مغیره پس از آن با خیال راحت از او علی میماند و یک بیعت از او شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در آن روزیکه عالم تیره میشد غمِ عالم به زهرا چیره میشد پیمبر روحِ خود تسلیم میکرد به جانان جانِ خود تقدیم میکرد شیاطین زمزمه آغاز کردند ستم بر فاطمه آغاز کردند همانکه نقشه ی قتل نبی داشت به فکرش فتنه ی حذف علی داشت @hosenih سقیفه ابتدای ماجرا نیست! سخن از فتنه ی زنها چرا نیست؟ یقیناً چند خانه آنطرف تر زنانی از زنانِ فتنه پرور پدرها را چنان تسخیر کردند که بغض و کینه را تکثیر کردند هر از گاهی پدرها را چو شیطان نهیبی میزدند آن کینه ورزان که از قدرت هر آنچه هست دارید! چرا پس دست روی دست دارید؟ نبی را ابتدا بُهتان بگوئید ز هذیان گوئی اَش چندان بگوئید نبوت را ز ریشه سست باید خلافت خودبخود در دست آید سران را از قبائل جمع سازید به اصلِ وحی بی وقفه بتازید کنید ایجاد، شورایی شبانه به چنگ آرید رأیی مخفیانه پیمبر رفت ! حیران از چه هستید به حذفِ دین، پریشان از چه هستید علی مشغول کارِ غسل و کفن است یقیناً تا سحر مشغول دفن است خلافت را محک آرید تا صبح بهانه از فدک آرید تا صبح علی مأمور بر صبر و سکوت است از او باشید خاطر جمع ، دربست اگر دیدید زهرا را صدا کرد پس او را از علی باید جدا کرد اگر دیدید حالش روبراه است هراسی نیست ، زهرا پا به ماه است اگر هم کرد قدری بی قراری به سیلی بشکنید آن پایداری به بیت وحیِ او هیزم بیارید به همره، جمعی از مردم بیارید بنای شعله بر بیتش گذارید تنِ او را به ضربِ در سپارید نترسید اصلاً از سقط جنینی نلرزید از پیِ فضه خذینی در این فرصت به قصدِ حذف حیدر بگیرید انتقام بدر و خیبر @hosenih ببندید از گلویش ریسمان را نپندارید عذابِ آسمان را بَرید او را به مسجد با اهانت بگیرید از علی چندین ضمانت جوابِ شیونِ زهرا و غیره غلافِ قنفذ و تیغِ مغیره پس از آن با خیال راحت از او علی میماند و یک بیعت از او شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e