eitaa logo
نورِعشق
180 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با خادم: @jafar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...وَ اِغْفِرْ لِي مَا لاَ يَعْلَمُونَ... دعای بعدی انسان متقی این است که : خدایا! این کسی که دارد از من تمجید و ستایش می کند،از بدی ها و گناهان من خبر ندارد؛خدایا! اینها را برای من بیامرز وقتی کسانی از متقین تعریف و تمجید می کنند،متقین فریفته خوبی های خود که نمی شوند هیچ، یاد بدی ها و گناهان خود می افتند و به این توجه می کنند که وای بر ما که خوبی های ظاهری ما باعث شده مورد ستایش دیگران قرار بگیریم ولی خودمان می دانیم که بدی هایی داریم که ظاهر نیست و اگر این ها درون ما باشد و از باطن پاک نشود،این ستایش ها چه فایده ای برای ما دارد؟ این خیلی مهم است که در چنین بزنگاهی انسان متوجه باشد و متذکر شود: إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ(اعراف/۲۰۱) توجه به حیله های شیطان است که می تواند انسان را از دام گناه نجات دهد و توجه به ضعف ها اگر نباشد نمی شود أهل تقوا شد. البته نکته مهم این است که دست انسان متقی اگر در دست ولیّ خدا باشد و دست خدا بر سر او باشد می تواند متوجه و متذکر گردد. خدایا ما را آنی و کمتر از آنی به خودمان وا مگذار. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ قُوَّةً فِي دِينٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی در دین ،قوّت دارد. هم در عقیده ثابت قدم است و شک و شبهه و وسوسه و سرزنش و ... در او کارگر نیست و هم در عمل محکم است و تنبلی و سهل انگاری نمی کند و به بهترین نحو انجام می دهد. بخشی از تقوا به عقیده و باور بر می گردد و بخشی از آن به عمل ،اگر عقیده درستی نسبت به خداوند و توحید به عنوان مهمترین اصل دین نباشد ،رعایت حدود الهی هم چندان برای انسان مطرح نیست و اگر عقیده این چنین باشد در عمل هم سستی صورت می گیرد و حدود رعایت نمی شود.(البته در سایر اصول دین هم این مطلب صادق است) برای بدست آوردن تقوا یا برای تقویت تقوا ابتدا باید روی عقیده کار کرد و با دلیل های متقن به یقین رسید تا هیچ شبهه ای نتواند در آن اثر کند و در هیچ شرایطی از جمله سختی های روزگار متزلزل نشود و بعد از ثبات عقیده بایستی بر عمل همت کند و تحت هیچ شرایطی از عمل مطابق آن عقیده و باور کوتاهی نکند و وسوسه ها و سرزنش ها باعث نشود در آن عمل دچار تردید شود و اگر غیر از این باشد هر از گاهی شاید در اثر جوّ ظاهری باتقوا به خود بگیرد و یا طوری شود که فقط در جلوت به تقوا شناخته شود اما در خلوت... که اینها تقوا نیست حقیقتا و متقی کسی است که تقوا در درونش قوّت گرفته باشد و ریشه دوانده باشد و در عملش هرطور که باشد ظاهر شود. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ... وَ حَزْماً فِي لِينٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی دارای احتیاط و دور اندیشی و محکم کاری و ملاحظه و دقت و شدت است البته تمام اینها همراه با نرمی و نرمخویی است. تقوا و ملاحظه حدود الهی با سهل انگاری و سست کاری و بی دقتی و بی احتیاطی و...نمی شود و این بسیار واضح است اما نکته مهم این ویژگی در متقین این است که این امور موجب نمی‌شود که دچار ترش رویی و سختگیری شوند و باعث شوند که بین آنها و دیگران دافعه ایجاد شود و مردم از آنها زده شوند بلکه محکم کاری و احتیاطات و شدت و دقت آنها در امور همراه است با خوش رویی و خوش خویی و خوش خُلقی ؛در واقع متقین در رعایت یک جنبه از تقوا اینگونه نیستند که جنبه دیگران آن را فراموش کنند چرا که یکی از جنبه های مهم تقوا رعایت حقوق مردم و داشتن رابطه صمیمی و درست و به دور از تنش و همراه با وِفق و مدارا است چون اخلاق اسلامی یکی از حدود مهم الهی است و جوهره تقوای متقین در روابط عمومی آنها جلوه می کند. رعایت این دو جنبه با هم نشانه عقل و هوشیاری انسان باتقواست. اگر نتوانیم در این دو جنبه از تقوا خودمان را تقویت کنیم و نتوانیم هر دو را با هم رعایت کنیم در واقع رعایت تقوا نکرده ایم و به هر کدام از این دو جنبه که رو کنیم ناحق است و رعایت هر دو با هم حدّ وسطی است که نشانه حق است.پس بدون آن نمی شود متقی شد. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ... وَ إِيمَاناً فِي يَقِينٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی دارای ایمان است آن هم بالاترین مرتبه آن که همراه با یقین است. ایمان، اعتقاد به خداوند متعال و آنچه که او نازل کرده است می باشد و کسی که می‌خواهد أهل تقوا شود قطعا باید معتقد به خداوند متعال باشد و به او ایمان داشته باشد وگرنه وقتی ایمان ندارد می‌خواهد حدود چه کسی را رعایت کند؟ پس تقوی یک درجه از ایمان بالاتر است چون تقوا ،دوری از آن چیزی است که به آخرت ضرر می زند هرچند ضرر کمی باشد و در واقع ایمان اقرار است و تقوا عمل براساس آن ایمان است. حال از آنجا که ایمان دارای مراتب است و شدت و ضعف دارد گاهی ایمان و اعتقاد انسان درست است اما دلیلی بر آن ندارد و گاهی ایمان انسان براساس برهان قوی و بالاتر از آن براساس شهود است که ایمان را تا مرتبه یقین جلو می برد که دیگر هیچ احتمال و شکی در آن راه پیدا نمی کند و قرص قرص است که متقینی که امیرالمؤمنین علیه السلام از آنان یاد می کند به این درجه رسیده اند که یک درجه از تقوا بالاتر است چون تقوا گاهی در مرتبه یقین نیست. یقین،توکل بر خدا و تسلیم دربرابر خدا و رضایت به قضای خدا و واگذار کردن کار به خداست و چنین کسی بهترین مرتبه تقوا را دارد چون همه چیز را در خداوند متعال یافته است. چنین متقینی الگوی همه کسانی هستند که می‌خواهند به تقوا برسند که اگر به حداقل تقوا بخواهند اکتفا کنند که لازم است ایمان خود را درست کنند و اگر به درجه بالای آن بخواهند برسند لازم است دنبال یقین باشند که دعا می کنیم چنین یقینی را خداوند متعال روزی همه ما بگرداند. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ...وَ حِرْصاً فِي عِلْمٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی در کسب علم و دانش حریص است. سه نشانه قبل که بیان شد همه اش ناشی از علم زیادی است که این متقین دارند و مهمترین علم ها همین هاست و رابطه آنها با تقوا و کسب آن و حفظ آن بیان شد و متقین همواره در پی این هستند که علمشان بیش از پیش باشد چرا که به افزایش علم و تقوا علاقه شدید دارند. پس یک نکته برای کسب تقوا ،کسب دانش است که نقش آن انکار ناپذیر است چون این علم است که انسان را به سمت عمل می برد. نکته دیگر وجود حرص و علاقه شدید در این راه است که اگر نباشد چندان انگیزه ای برای انسان نمی ماند که حرکت کند و دنبال کسب دانش برود و در اثر بی انگیزگی از کسب دانش خسته می شود و علم و عمل برای او ملال آور می‌شود و فاصله این مطلب با تقوا نیازی به بیان ندارد. پس باید در خود علاقه به علم ایجاد کنیم و نیز انگیزه که راه آن شناخت علم و فضیلت و آثار آن و توکل بر خداوند متعال و توسل بر أهل بیت علیهم السلام و ارتباط ویژه با امام زمان علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف است. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ...عِلْماً فِي حِلْمٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی دارای علم است اما همراه با حلم. کسانی که عالم هستند دو دسته اند بعضی حلیم اند و بعضی حلیم نیستند. خداوند متعال درباره خودش می فرماید:وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ (حج/۵۹) علم بدون حلم بدرد نمی خورد و صرفا دانشی هست که عالم نمی تواند از آن بهره ببرد و حتی برای او مضر هم هست: أمیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ لاٰ يَنْفَعُهُ(غررالحکم و دررالکلم/ج۱/ص۳۸۰) متقین علم خود را به صفت حلم آراسته اند و این نشانه عقل آنهاست چرا که کسی که حلم ندارد و قدرت کنترل خشم خود را ندارد دست به کار جاهلانه می زند هرچند که خیلی هم علم داشته باشد مثلا در برابر رفتارهای نادرست زود به هم می ریزد و در برابر سوالات نابجا عصبانی می شود و کسی نمی تواند از علم او بهره مند شود و او نمی تواند علم خود را نشر دهد حال آنکه زکات علم، نشر آن است یعنی رشد علم و پاک شدن علم در نشر آن است و بدون حلم و بردباری چنین چیزی میسر نیست و متقین که دنبال کسب هرچه بیشتر علم هستند ناگزیر باید به صفت حلم مزین شوند و این وزیر را به خدمت علم در آورند. عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : نِعْمَ وَزِيرُ اَلْإِيمَانِ اَلْعِلْمُ وَ نِعْمَ وَزِيرُ اَلْعِلْمِ اَلْحِلْمُ وَ نِعْمَ وَزِيرُ اَلْحِلْمِ اَلرِّفْقُ وَ نِعْمَ وَزِيرُ اَلرِّفْقِ اَلصَّبْرُ . (الکافی/ج۱/ص۴۸) بدون علم نافع ،تقوا حاصل نمی‌شود و بدون حلم ،علم نافع حاصل نمی‌شود و بدون حلم محال است کسی بتواند حدود الهی را رعایت کند پس باید در راه کسب حلم تمرین کرد و عاقل شد و آنچه که خیلی ها آن را عقل می دانند ،در حقیقت عقل نیست و عقل آن است که با آن خداوند رحمان عبادت و بندگی شود و با آن بهشت به دست آید. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ...وَ قَصْداً فِي غِنًى... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی در توانگری میانه روی دارند نه اینگونه اند که از مال دنیا چیزی نخواهند و نه اینگونه اند که بیش از اندازه بخواهند نه اینگونه اند که در طلب ثروت نکوشند و نه اینگونه اند که برای طلب ثروت ،خود را به آب و آتش بزنند نه اینگونه اند که وقتی ثروتی به دست آوردند بخل بورزند و نه اینگونه اند که بی حد و حساب مصرف کنند انسان متقی به طور کلی از افراط و تفریط بدور است و در هر چیزی اعتدال را رعایت می کند در دنیا به داشتن مال دنیا محتاجیم اما نباید همه فکر و ذکرمان این باشد چرا که از آنچه برای آن آفریده شده ایم غافل می شویم ،از یاد خدا غافل می شویم و ادامه این مسیر خطرناک جزء گناه و ظلم و بی تقوایی چیزی نیست در طلب ثروت باید بکوشیم اما نه از هر راهی و به هر طریقی بلکه از راهی که خداوند متعال اجازه داده است و اگر بخواهیم به هر دری بزنیم و فقط به طلب ثروت فکر کنیم اما راه آن مهم نباشد دچار تعدی و تجاوز از حدود الهی می شویم و برای خود آتش جهنم ذخیره می کنیم ثروت دنیا را باید خرج کنیم اما آن هم باید با حساب و کتاب باشد و گرنه دچار اسراف و تبذیر می شویم و این راه ، راه شیطانی است و حرام است و اجازه نداریم هرطور دلمان میخواهد مصرف کنیم خداوند متعال مال دنیا را برای ما آفریده است، قدرت و فکر و ‌... داده است تا دنبال کسب آن مال باشیم و اجازه هزینه و خرج این مال را هم به ما داده است اما برای همه اینها حدودی تعیین کرده است ،راه حلال ترسیم کرده است جای مصرف قرار داده است و همه اینها به گونه ای است که طبق مصلحت ماست و برای رسیدن به هدف نهایی است. غیر از این عمل کنیم عین بی تقوایی است و اگر تقوا می خواهیم بایستی میانه روی در جمیع این امور را سرلوحه کار خود قرار دهیم و طبق آنچه عقل و قرآن و سنّت به ما می فهماند عمل کنیم. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ...وَ خُشُوعاً فِي عِبَادَةٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی دارای خشوع در عبادت است. کسانی هستند که خدا را ظاهرا عبادت می کنند اما باطنا در عبادتشان هیچ توجهی به خداوند یعنی آن کسی که عبادت او می‌شود نیست یا توجه کم است ؛این عبادت از سر عادت و از باب رفع تکلیف است و بعد از انجام عبادت و حتی از همان موقع که در حال عبادت است در فکر دنیاست و بعد عبادت دنبال دنیا می رود اما کسانی هستند که در حال عبادت به این توجه دارند که عبادت چه کسی را دارند انجام می دهند و در مقابل چه مقام باعظمتی دارند رکوع و سجود می کنند،این همان خشوع در عبادت است و ثمره اش این است که در غیر حال عبادت هم در فکر خداوند متعال هستند و به آنچه مورد رضایت اوست فکر می کنند و این همان تقواست و اصلا متقین در هر حال چه در حال نماز و چه غیر آن در حال عبادت هستند و همیشه در حال خشوع اند. پس نیازمندیم که حضور قلب را تمرین کنیم و توجه به خداوند متعال را مرتب به خود تذکر دهیم تا بتوانیم از گناهان دوری کنیم چون مهمترین مسأله در ذکر و یاد خدا و عبادت او همین یاد خدا هنگام مواجهه با حرام های الهی است و اینکه بدانیم بنده خداییم و آنچه او می‌خواهد باید خواسته ما باشد و آزاد نیستیم که هرچه بخواهیم انجام دهیم. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ...وَ تَجَمُّلاً فِي فَاقَةٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی در حال فقر و نیاز دارای تجمل است. متقین حاجت و نیاز خود را بروز نمی دهند و طوری وانمود می کنند که گویا هیچ نیازی ندارند یعنی زشتی درخواست از دیگران را می پوشانند و زیبایی بی نیازی را جلوه می دهند. اینطور که متقین جلوه می کنند همان است که خداوند متعال می پسندد و دوست دارد و آنطور که جلوه نمی کنند همان است که خداوند متعال دوست ندارد و بدش می آید. عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ اَلْجَمَالَ وَ اَلتَّجَمُّلَ وَ يُبْغِضُ اَلْبُؤْسَ وَ اَلتَّبَاؤُسَ .(الکافی/ج۶،ص۴۴۰) و نیز خداوند متعال در قرآن از این صفت به نیکی یاد کرده است: لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ۗ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (بقره/۲۷۲) و معنای تقوا هم همین است که آنجا که خداوند متعال می‌خواهد باشیم،باشیم و آنجا که نمی خواهد باشیم،نباشیم. و این ویژگی متقین دو بُعد دارد: ۱.بعد فردی است که این صفت نشان گر قناعت و عفت نفس و عزت نفس و بلند همتی و رضای به قضای الهی در روح انسان باتقوا است که هر کدام از اینها اگر نباشد پایه تقوا لنگ می ماند و راهی است برای شکستن حدود الهی. ۲.بعد اجتماعی آن است که مراقب زیبایی چهره جامعه اسلامی و انسانی است و دنبال اقامه حدود الهی در جامعه است و چنین روحیه ای اگر در انسان نباشد هم برای فرد خطرناک است هم برای جامعه ،درواقع وجود روحیه نوع دوستی و اهمیت به سلامت روحی جامعه لازمه تقواست و متقی فقط به رعایت شخصی حدود فکر نمی کند بلکه رعایت همگانی حدود برای او مهم است چون خداوند متعال این را می‌خواهد. @Noor_12
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ...فَمِنْ عَلاَمَةِ أَحَدِهِمْ أَنَّكَ تَرَى لَهُ...وَ صَبْراً فِي شِدَّةٍ... از نشانه های هریک از متقین این است که می بینی دارای صبر در سختی است. انسان ها در مواجه با سختی از دو حال خارج نیستند یا صبر می کنند یا بی تابی می کنند؛آنچه شیوه متقین است این است که صبر می کنند چون صبر،آن عکس العملی است که خداوند متعال به آن سفارش کرده است و به آن فرمان داده است و متقین دانستند که ناچار در دنیا به گرفتاری هایی دچارند و خداوند متعال که خود چنین طراحی کرده است نسخه صبر پیچیده است و با صبر است که می شود از چالش ها عبور کرد و مشکلات را حل کرد و فرصت سازی کرد و به موفقیت رسید و از مسیر بندگی خارج نشد و به خداوند متعال و آنچه او خواسته است رسید اما آنکه بی تابی می کند راه را گم کرده است و بی صبری او سودی به حالش ندارد و دردی ازش دوا نمی کند و بر مشکلاتش می افزاید و خدای نکرده او را از مسیر بندگی و اسلام خارج می کند... وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَـٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ.(بقره/۱۵۵ تا ۱۵۷) پس صبر در مسیر تقوا حیاتی است و سه جور صبر ما را لازم است: ۱.صبر بر مصیبت ۲.صبر بر طاعت ۳.صبر در مقابل معصیت و این قسم درجه اش از دو قسم قبل بالاتر است. @Noor_12
هدایت شده از نورِعشق
‍ 🔻در چنین روزی ۴ربیع‌الثانی سال ۱۷۳هجری قمری, حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام به دنیا آمدند. ✅ مقام علمی و تالیفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🟥 برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام کافی است که بدانیم امام معصوم علیه‌السلام مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پرسش های اعتقادی و عملی‌شان، به ایشان ارجاع داده است. ✔️محدث نوری بعد از ستایش حضرت عبدالعظیم مینویسد: ✍وأمّا عبد العظيم : فهو من أجلاّء السادات ، وسادة الأجلاّء ، نقتصر في ذكر حاله على نقل رسالة من الصاحب بن عبّاد وصلت إلينا بخطّ بعض بني بابويه ، تاريخ الخطّ : سنة ستّ عشرة وخمسمائة ...أبا حمّاد الرازي يقول : دخلت على علي بن محمّد عليه‌السلام بسرّ من رأى فسألته عن أشياء من الحلال والحرام ، فأجابني فيها ، فلمّا ودّعته قال لي : يا أبا حمّاد إذا أشكل عليك شيء من أمر دينك بناحيتك فسل عنه عبد العظيم بن عبد الله الحسني ، واقرأه منّي السّلام. 🔸صاحب بن عَبّاد در رساله‌ای که در شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام نوشته، این رساله در سال ۵۱۶ ق، به خط یکی از بنی بابویه نگارش یافته است ..[ در توصیف علمی ایشان آورده]: ابو تراب رویانی، روایت کرد که شنیدم ابوحمّاد رازی می گفت: خدمت امام هادی علیه‌السلام در سامرّا رسیدم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. امام به پرسش‌های من پاسخ داد و هنگامی که خواستم از ایشان خداحافظی کنم به من فرمود:ای ابو حماد ! هنگامی که چیزی از امور دینی در منطقه‌ات برای تو مشکل شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان. 📗📔خاتمة مستدرك الوسائل ،المحدّث النوري  ج4  ص 406 📝 این تعبیر، به روشنی نشان می دهدکه حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام درعصر خود، مجتهد توانمندی بوده که براساس اصول و قواعدی که از اهل بیت علیهم‌السلام در اختیار داشته، میتوانسته دیدگاه های اسلام ناب را در زمینه های مختلف اعتقادی و عملی، استخراج کند و به پرسش های مردم پاسخ گوید. ✔️مرحوم نجاشی در کتاب رجال خود که با موضوع مؤلّفان شیعه تألیف شده، از حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام نام برده و کتاب خطب امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به وی نسبت داده است. چه بسا سیّد رضی رحمة الله در تدوین  از این کتاب استفاده کرده باشد و این کتاب از مصادر اصلی نهج البلاغه باشد ! نجاشی در پایان شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام ، سند خودش را به روایات ایشان، از طریق استادش ابن نوح، به حضرت عبدالعظیم می‌رساند.  ✍[ ٦٥٣ ]عبد العظيم بن عبد الله بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن أبي طالب [ عليهم‌السلام ] ، أبو القاسم. له كتاب خطب أمير المؤمنين عليه‌السلام قال أبو عبد الله الحسين بن عبيد الله .. 🔹أخبرنا أحمد بن علي بن نوح قال : حدثنا الحسن بن حمزة بن علي قال : حدثنا علي بن الفضل قال : حدثنا عبيد الله بن موسى الروياني أبو تراب قال : حدثنا عبد العظيم بن عبد الله بجميع رواياته. 📗📔رجال النجاشي ج : 1 ص 247 ✔️ شیخ طوسی نیز در کتاب الفهرست خود که موضوع آن، معرفی مؤلّفان و مصنفان شیعه است از حضرت عبدالعظیم نام می‌برد و می‌گوید:[ له کتاب]. سپس سند خودش را به احمد بن ابی عبدالله برقی می رساند که او از حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام نقل حدیث می‌کند.  ✍[548] 6 - عبد العظيم بن عبد الله العلوي الحسني. له كتاب، أخبرنا به جماعة، عن أبي المفضل محمد بن عبد الله الشيباني، عن أبي جعفر ابن بطة، عن أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عنه 📗📔 الفهرست، الشيخ الطوسي ج 1 ص193 ➖➖➖➖➖➖ ✅ بنابراین، ایشان محدّثی مورد وثوق برای احادیث اهل بیت عليهم‌السلام بوده؛ و علاوه بر شرف و سیادت و وابستگی به خاندان رسالت صلی الله علیه و آله، استطاعت علمی برای پاسخگویی به مسائل و معضلات شیعیان را داشته؛ به نحوی که توان و سعۀ علمی ایشان مورد تأیید و تصدیق امام هادی علیه‌السلام قرارگرفته است.
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم ✅خداوند متعال در آیه ۱۸۳ سوره مبارکه بقره ،محصول روزه را تقوا معرفی می فرماید. تقوا ،نیرویی هست که اگر انسان آن را برای خود حاصل کند می تواند در مقابل حرام ها و گناهان خود را نگه دارد و خط قرمز های الهی را رعایت کند. ♥️تقوا داشتن آثار بسیار خوبی دارد که منجر به تقرّب الهی و رسیدن به هدف نهایی که خود خداوند متعال است می شود. ⁉️حال سؤال این است که چگونه با تقوا بشویم و چه کنیم که در زمره متقین باشیم که خداوند متعال فرمود عاقبت خوب از آن متقین است. 🎁أمیر المؤمنین علیه السلام در خطبه متقین نهج البلاغه پاسخ می دهد. با ما همراه باشید 🙏 با پیگیری هشتگ ها 👇از اول خطبه شریفه @Noor_12