#غیبتممنوع
ڪنفرانسغیبت👇🏽
موضوع:بردنآبروےمؤمن
رئیسجلسه:شیطانالرجیم
دبیرجلسه:نفسامّاره
منشےجلسه:هواےنفس
حاضرینجلسه:مسلمانانبےتقوا
پذیرایے:گوشتبرادرمرده
زمان:وقتبیڪاری
مڪان:هرجایےڪهخداوندفراموششود.
نتیجهےجلسه:جهنّمدستهجمعی
خدایاماروازاینچنینمجالسے
محافظتبفرما..🤲🏻
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میدونستی خدا باهات حرف میزنه؟
با خود خود تو!
👤 استاد شجاعی
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازداشت «زن زورگیر» بی حجاب در نوشهر!
🔺اما علت دستگیری چه بود!؟
🔹رسانههای معاند در روزهای گذشته دستگیری یک زن زورگیر در نوشهر را به مسئله حجاب پیوند زدهاند اما واقعیت ماجرا چیست؟
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 دروازه های جهنم همین الان هم باز شدن!
🍃🌹🍃
✅ مواظب بچه هاتون باشین!
#امام_زمان 💔🥀
خدایابه فرق شکافته امام علی(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایابه پهلوی شکسته صاحب عالمین
حضرت زهرا (س)
عجل لولیک الفرج
خدایا به غم دل امام حسن(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به سر بریده ارباب عالمین امام
حسین(ع)عجل لولیک الفرج
خدایا به دستهای بریده اقام ابوالفضل(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حق اقا علی اکبر (ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حنجر پاره علی اصغر (ع)
عجل لولیک الفرج
خدایابه قد کشیده شده قاسم ابن الحسن(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایابه دست بریده عبدالله ابن الحسن(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به ابله های پاهای رقیه خاتون (س)
عجل لولیک الفرج
خدایا به اسارت زینب(س)
عجل لولیک الفرج
خدایا به گریه های امام زین العابدین(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حق امام محمد باقر (ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حق امام جعفر صادق (ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به غربت امام موسی ابن الجعفر(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حق امام رضا(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حق امام جواد الائمه(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حق امام هادی(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایا به حق امام حسن عسکری(ع)
عجل لولیک الفرج
خدایابه حق امام زمان
💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚
https://eitaa.com/Noorkariz
ازفال فروشی پرسیدند
چه می فروشی؟
گفت
به کسانیکه
قدر امروزشان را نمیدانند
فردا را میفروشم
امروز تکرارنشدنی ترین
لحظۀ زندگیتان است
قدرش را بدانید 🌸
⚫️🌸🍃
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️عواقب وحشتناک تمسخر کردن و نیش زدن !
نهج_البلاغه
▫️اللسان سَبُع، إن خُلّى عنه عَقر.
🟤زبان، درنده اى است كه اگر رها شود زخم زند.
📘حکمت_60
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشستن تو کنسرت میزنن و میرقصا آخرشم واسه اینکه حلال بشه دو تا شعار هم میدن!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کرپ ماکارانی😍😋
مواد لازم:
6 تکه ساق پای مرغ بدون استخوان
فلفل سبز ، قرمز و زرد هر کدام 2 عدد
1 قاشق غذاخوری کره
1 پاکت خامه مایع(200 میلی _خامه معمولی هم میشه)
1 لیوان بادام هندی
نمک ، فلفل سیاه ، فلفل قرمز پرک شده و اگه دارید پودر سیر
برای کرپ:
3 عدد تخم مرغ
1 لیوان شیر
از 1 لیوان یک بند انگشت کمتر آب
2 لیوان آرد
طرز تهیه:
مرغ را باریک خرد کنید داخل ماهیتابه تفلون گود بریزید و روی اجاق تفت بدید تا آبش گرفته شود.کره را اضافه کنید و کمی تفت بدید. ادویه ها را اضافه کنید و فلفل های خرد شده را اضافه کنید.و تا وقتی که فلفل ها کمی نرم شوند در حالی که هم میزنید بپزید. سپس خامه را اضافه کنید و حدود 3_2 دقیقه بپزید و در آخر بادام هندی را اضافه کنید کمی هم بزنید و از روی اجاق بردارید. مواد کرپ را با هم مخلوط کنید(مقدار آرد را خودتان کنترل کنید نه خیلی آبکی و نه خیلی سفت باشد) داخل ماهیتابه که کمی چرب شده بریزید و کرپ ها را یکی یکی بپزید و مثل فیلم کرپ ها را برش بزنید و به مخلوط مرغ اضافه کنید و هم بزنید.نوش جان
داســتــان مـعـنــوی
نخواه گناه کنی! گناه نمیکنی❗️
یه جوان زیبائی بود به نام ابن سیرین
شغل این جوان پارچه فروشی بود
مغازه هم نداشت فقط یه سبد داشت
که رو سرش میذاشت و تو این کوچهها
راه میافتاد و كاسبی میكرد
و گاهی هم برای رفع خستگی گوشهای
مینشست و بساطش را كناری پهن میكرد
از قضا زن جوانی عاشقش شده بود
و تصمیم گرفته بود او را به دام بیندازد
این بود که رفت پیش ابن سیرین و گفت:
من شوهرم مریضه، لباس میخوام براش
بخرم اما میخوام به سلیقه خودش باشه
بساطتو جمع کن پاشو بریم پیش شوهرم
ابن سیرینم قبول کرد و با آن زن راهی
خانهشان شد، زن وارد شد و ابن سیرین هم
یا الله گويان پشت سرش وارد خانه شد
اتاق اول را گذراند
دومی را هم همین طور
رسید به اتاق سوم
دید مثل اینکه اینجا هیچ خبری نیست!
رو کرد به به زن و گفت: پس شوهرت
کجاست؟ زن هم خیلی راحت گفت:
من که شوهر ندارم
بعد به ابن سيرين گفت: ببین اینجا خانه
من هست تو هم الآن در خانه من هستی
اگه آماده برای گناه نشوی و در اختیار من
نباشی داد میزنم که مزاحمم شدهای
ابن سیرین يكباره متوجه شد در باتلاقی
افتاده که هر چی بیشتر دست و پا بزند
بیشتر فرو خواهد رفت
این بود که رو کرد به سمت آسمان و گفت:
ای خدا تو که میدانی من اهل این کارها
نیستم پس خودت نجاتم بده
در همين حال یک فکری به خاطرش رسید
گفت: باشه نياز نيست داد بزنی
من آماده میشوم برای گناه فقط به من بگو
دستشوئی خانه کجاست؟
آن زن هم با این خیال كه او راضی شده
محل دستشویی را نشان داد
ابن سیرین رفت داخلش و تا توانست از
نجاسات آنجا برداشت و به خودش مالید!؟
و آمد و یک گوشه نشست
زن تا وارد اتاق شد دید چه بوی بدی میآید
رويش را برگرداند و ابن سیرین را در آن
وضع دید!
گفت: چرا خودت رو اینجوری کردی!؟
ابن سیرین گفت: این تجسم عملیه که
از من میخواستی انجام بدهم!
آن زن با عصبانيت و ناراحتی ابن سیرین
را با همان وضع از خانه خود بیرون كرد
ابن سیرین با همان قیافه از خانه بیرون آمد
اما انگار آن روز و آن ساعت همه مرده بودند
هیچکس ابن سیرین را با آن قیافه ندید
از آن روز به بعد از او بوی خوشی استشمام
میشد و خداوند علم تعبیر خواب را به
ابن سیرین عنایت فرمود
میدانید چرا !؟؟
چون حفظ حرمت کرده بود و به نفس
خودش به یاری خدا غلبه كرده بود
دوستهای خوبم
اگر ما هم نخواهیم گناه كنيم، میتوانیم
ترک گناه سخته ولی ممکنه!
https://eitaa.com/Noorkariz
༺⃟• 🏴ྃ﷽ 🏴༺⃟• ུྃ
هر صبح دست ادب بر روی سینه می گذاریم و با افتخار عرضه میداریم:
#صلیالله_علیک_یا_صاحبالزمان #سلاممولای ما🌟
✾࿐༅ 🏴💚🏴 ༅࿐✾
پروردگارا
بهترین بندگانت که خود حجتهای مقدس تو در زمین هستند و زندگی در زیر سایه ایشان آرزوی هر اهل دلیاست، زندگی زیر سایه مهدیات را آرزو کردهاند، به حق پیامبر مهربانیت که امروز در غم اعظمالمصیبت داغشان سوگواریم، ما را بهرهمندان از نعمت زندگی در زمان حکومت حضرت موعود بنویس🤲🏻♥️
┄┅══🏴🌷🏴══┅┄
⏳━ لحظهشماری تا ظهور
ذکر روز پنجشنبه : لاالهالااللهالملکالحقالمبین
✅ بیست و سوم شهریور ۱۴۰۲
✅ بیست و هشتم صفر ۱۴۴۵ 🏴💔
✅ چهاردهم سپتامبر ۲۰۲۲
🏴✨أللَّھُمَصَلِّ؏َلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَ؏َـجِّلْفَرجھُمَ✨🏴
https://eitaa.com/Noorkariz
#تلنگرانه ❤️🌿
کساییکهمیجنگن،زخمیهممیشن..
دیروزباگلوله،امروزباحرف..💔!'
شهداوقتیتیرمیخوردن
میگفتنفداسرمهدیفاطمه:)
اینتصورمنه...;
توییکهداریبرایامامزمانتکارمیکنی
شبروز...!'
وقتیمردمباحرفاشونبهتزخمزدن،
تودلتباخودتبگو:
'فداسرمهدیفاطمه..'
آقاخودشبلدهزخمتودرمانکنه..!'
🌸🌸 🌸🌸
ثبت نام در خانه نور کانون فرهنگی مسجد جامع ویژه کودکان ۴ تا ۵ ساله
همراه با آموزش های قرآنی و هدفمند
با مربیان مجرب و توانمند
بصورت یک روز در میان در طول سال
جشن های مناسبتی
اردوهای جذاب
با هزینه مناسب
لطفا لطفا لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر به افرادی که سالهای قبل فرزندشان در این مجموعه آموزش دیده مراجعه نموده
و جهت ثبت نام با شماره ۰۹۰۱۴۲۷۲۲۷۸ تماس حاصل نمائید.
ظرفیت محدود
شروع کلاس و جشن غنچه ها ۸ مهرماه
@kfemamzamani
برخیز،تامسافرِصحنِرضاشَویم...
ماهِصفرگذشت،بیاتاسفرکنیم...
آقا،بیاکهدیدهیحسرتکشیدهرا،
یکبارما،بهرویِنگاهِ،توتَرکنیم...
مزدِدوماه،گریهیخودرا،گرفتهایم،
خودرابهیکنگاهَتاگرمفتخرکنیم...
"الّلهُــــــمَّعَجِّــــــللِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــــــرَجْ"
https://eitaa.com/Noorkariz
✨﷽✨
💠✨ #یڪ_داستان
🌹 پسر جوانی ڪه بینماز بود از دنیا رفت، و یڪی از صمیمیترین دوستانش او را در خواب دید، به او گفت: مرا در صف مؤمنین قرار دادند؛ و با اینڪه من در دنیا به حلال و حرام و رعایت اخلاق تا حد ممڪن پایبند بودم ولی برای نماز تنبلی میڪردم و مادرم همیشه بخاطر بینمازی من ناراحت بود و از آخرت من میترسید.
🌹 روزی مادرم بخاطر بینمازی من اشڪ ریخت. طاقت اشڪ چشم او را نیاوردم و قول دادم منبعد نمازم را بخوانم.
🌹 و از آن روز هر وقت مادرم را میدیدم فقط برای شادی او و رضایتاش نماز میخواندم و نمازم ظاهری بود.
🌹 بعد از مرگم مرا در صف نمازگزارن وارد ڪردند، سوال ڪردم من ڪه نمازخوان نبودم؟ گفتند: تو هرچند نمازخوان نبودی، ولی برای ڪسب رضایت و شادی مادرت به نماز میایستادی، خشنودی مادر پیرت خشنودی ما بود و ما نام تو را امروز در صف نماز گزاران واقعی ثبت ڪردیم.
⚫️⚫️⚫️
https://eitaa.com/Noorkariz
✅ داستان واقعی جوان همدانی
✍️فراهم شدن امر ازدواج بصورت معجزه آسا بدست امام زمان عج
💠 اسمش حسن بود، در شهر نجف اشرف زندگی میکرد، دانشجو بود، اوضاع و احوال روبراهی نداشت، با خودش گفت بار و بندیلم را جمع میکنم و به کربلا می روم، دعایی می کنم برای گشایش رزق و ازدواجم...
☘️ رسید کربلا، شب را خوابید ، هنوز به حرم مشرف نشده بود، در عالم رویا به خدمت مولا جانمان رسید، آقا فرمودند به او: فلانی دعا کن، پاسخ داد: ای مولای من ، بهقصد دعا مشرف شدم...
🌀 آقا فرمود: [همین جا بالای سر است، همین جا دعا کن]،دست به دعا برداشت و به حالت تضرع دعا کرد، آقا فرمود: نشد، برای بار دوم در حالیکه فکر می کرد بهتر از بار اول است دعا کرد، مولا باز فرمودند: نشد، برای بار سوم با تضرع و خشوع بیشتر دعا کرد، بازهم مولا فرمودند: [ نشد]
🎀 دیگر عاجز شده بود، به امامش گفت: سیدی! آیا دعا کردن وکالت بردار هست ؟ آقا فرمودند: آری، گفت: من شما را وکیل کردم که برایم دعا کنید...
آقا قبول کردند و برایش دعا کردند...
💞 دعای مولا برایش کافی بود، زندگی اش را از این رو به آن رو کرد، شخص تاجر همدانی که ساکن تهران بود به عتبات مشرف شد، آنجا به پیشنهاد و اصرار یکی از علما حسن را به دامادی پذیرفت، خلاصه اینکه صاحب زندگی شد و رزق و روزی اش گسترش پیدا کرد...
💚 می دانی این روزها که اجابت دعایم به تاخیر افتاده با خودم می گویم باید دست به دامن آقا بشمو از حضرتش بخواهم حال مرا هم مثل شیخ حسن زیر و رو کند، اما قبل از آن، دلم می خواهد، شبی برسد، سفره ی افطاری پهن کنم و آقا را مهمان نان و خرمایی کنم، دلم میخواهد، سر به شانه های زهرایی اش بگذارم و یک دل سیر گریه کنم...در این تلاطم دنیا ساحل آرامشش را میخواهم ...
کنارِ نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که نام تو آرامشی ست طوفانی...
📚برداشتی آزاد از کتاب مستدرک البحاره
⚫️⚫️⚫️https://eitaa.com/Noorkariz