eitaa logo
رِسانہ‌محـــــــله‌نوٓر
332 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😈دام شیطانی😈 ۲۰ 🎬 ازهمون اول واقعه که اتیش توچشمهای سلمانی دیدم تا اخرش, بیرون امدن جن از بدنم و...موبه مو نوشتم ودادم به اقای موسوی. اقای موسوی برگه راگرفت وشروع به خواندن کرد,گاهی لبخندی رولبش مینشست وگاهی سرش راتکان میداد.درهمین هنگام دست سیاه وپشمالوی اون شیطان ,پرده راکنارمیزد اما من بدترازاین دیده بودم دیگه نمیترسیدم. بالاخره مطالعه ی اقای موسوی تمام شد,سرش رابلند کردوگفت :باخواندن ونحوه ی اشناییت باسلمانی میتونم بگم ,این اشنایی اتفاقی نبوده واونها با برنامه ریزی پیش میرفتند ویکی ازمسترهای قدرتمندشون رافرستادندجلو تا توراجذب وآلوده کنند ,حتما چیزی درون شما هست که برای اونا باارزشه,اما چون روح شما پاک بوده درجلسه ی اول شیطانی بودن سلمانی راحس میکنی ,اما فی الواقع دست خودت نبوده ولی میتونستی ارتباط نگیری,تو اتصال دوم روح جن توسط دوتا مسترشون وارد بدن تومیشه . مطمین باش اونا به ذهنشون خطور هم.نمیتونه بکنه که شمابتونی روح جن راازبدنت خارج کنی,تجربه نشون داده کسی که توسط اجنه تسخیرمیشه,عاقبتش جنون هست,اما روح شما بسیارقوی وحتما پاک ومعصوم بوده وصدالبته امدادغیبی به شما رسیده که توانستید جن راازکالبدخودتان بیرون کنید. چون همچی کاری کردید مطمینا از اذیت اجنه وشیاطین درامان نخواهید ماند که نمونه اش همین نشان دادن جسد وسرخونین هست,شما باید با نمازودعا وقران روحتان راتطهیر وقوی ترنمایید اینجوری کم کم ان شاالله ,تکلم خودتان رابدست میاورید وازشر شیطانها هم درامان میمانید... اشاره کردم به پنجره.. گفت:میدونم ,بهت خیره میشه سعی میکنه بترسونتت,اما تازمانی که ایات قران دراین اتاق باشه ,جرأت ورود ندارند...واینم گوشزد میکنم ,اجنه به هیچ وجه قادربه ضرر زدن به بدن مانیستند,فقط گاهی ممکنه باعث ترس ما بشوند که ان هم اگر روح قویی داشته باشیم نمیتوانند انجام دهند... اقای موسوی اذکار مختلفی گفت که انجام دهم.... منم کلی روحیه گرفتم و برای مبارزه بااجنه وشیاطین مصمم ترشدم.. یک نکته ی دیگری که گوشزد کردند این بود که:اجنه هم مانند ما کافرومسلمان دارند,اجنه ی خبیث کافرند اما اجنه ی مسلمان یک فرقه ومذهب بیشتر نیستند,وآن هم شیعه ی اثنی عشریست ,زیرا سن اجنه گاهی قرنها وقرنها میباشد واکثر اجنه واقعه ی غدیر رادیدند وبا پیغمبر برای ولایت بلافصل امیرالمومنین علی ع بیعت کردند وهیچ زمان بیعتشان را زیرپانگذاشتندو مانند انسانهای فراموشکار,نشدند موسوی گفت:از امام علی ع روایت داریم هروقت نیازمند کمک ماورایی شدید بگویید(یاصالح اغثنی) چون (صالح)نام جنی شیعه هست که به کمک ادمیان شیعه میاید ...خلاصه خیلی توصیه وسفارش نمود. واما فرداوفرداهای من جالب تربود. چندروز بعد بابا رفت دانشگاه وبرام یک ترم مرخصی گرفت ,اخه من قدرت تکلم نداشتم ونمیخواستم بقیه ی دانشجوها از وضعیتم اگاه بشوند. سرکارمحمدی چندبار خواسته بود من راببینه اما من بااین وضعیت نمیخواستم باکسی روبه رو شوم. نزدیک چهل روزفقط,عبادت خدا کردم واز خانه خارج نشدم,قران میخوندم به معنایش دقت میکردم,باکمک صوتهایی ازقاریان مطرح که پدرم تهیه میکرد,تونستم دراین مدت دو جز قران راحفظ کنم,تصمیم گرفته بودم تا حافظ کل قران بشوم ومطمین بودم باحافظه ای که دارم ازپسش برمیام .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌💦⛈💦⛈💦⛈
شیطانی ۲۱ 🎬 نزدیک اربعین بود,درونم ولوله ای برپااست. یک نیرویی به من میگفت به زیارت بروم ومطمین بودم این نیرو,ازسمت شیاطین واجنه نیست چون,یکی ازاعتقادات عرفانهای کاذب این است که زیارت رفتن یک امرناپسندومطرودمی باشد. برای بابا نوشتم,دلم هوای حرم کرده..بابا صورتم رابوسید اشک درچشماش حلقه زدوگفت:اگر آقا سعادت حضور بدهند من چکاره ام...وازخانه بیرون رفت. بابا دیرکرده بود ,من ومامان نگران شده بودیم,حتی گوشیش هم نبرده بود.i مدام ذکرمیگفتم که طوریش نشده باشه,ازپنجره بیرون رانگاه کردم اون شیطان خبیث هنوز همونجا خیره به من بود اما چیزجالبی که شاهدش بودم اینه که هر روز کوچک وکوچک تر میشد ,وانگارمیفهمید من ازش نمیترسم,برخی اوقات که نماز میخوندم صداش رامیشنیدم که فحشهای رکیکی میده. شب شد وبالاخره بابا خسته وکوفته از راه رسید وگفت:بیایین اینجا کارتون دارم,ازصبح تاحالا صدتا دفترکاروان زیارتی راسرزدم,بالاخره اسممون را جز یکی از کاروانها نوشتم. برین اماده بشین دوروز دیگه به سمت نجف پرواز داریم😭 بابا گفت,ازهمون روز عاشورا که این اتفاق افتاد نیت کردم برای شفای هما بریم کربلا وپیگیر کارها بودم تااینکه امروز با چیزی که هما برام نوشت ,فهمیدم الان وقتشه.. باورم نمیشد,من......حرم ارباب....اربعین..... در آغوش مادرم بی صدا گریه کردم وبه اینهمه مهربانی ارباب افتخار....😭 .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ 💦⛈💦⛈💦⛈
شیطانی قسمت۲۲ 🎬 روز سفر فرا رسید ازخوشحالی درپوست خودنمیگنجیدم... راهی فرودگاه شدیم,هرچه اطرافم رانگاه کردم,ازاون ابلیس خبیث خبری نبود,گمان کردم دیگر نبینمش,اما اشتباه فکرمیکردم ,دریافته بود ماانسانها باخواست خودمون این ابلیسها رابه زندگیمان راه میدهیم وتا انسان ابلیس صفت باشد ,رد پای این شیاطین هم هست. رسیدیم به شهرنجف, شهرگوهروصدف, شهراعتباروشرف, شهرعشاق وهدف, شهرملایک صف به صف... نه تنها حال من بلکه حال پدرومادرم هم قابل گفتن نبود لحظه شماری میکردیم برای رسیدن به حرم ..... نزدیک اذان ظهر حرکت کردیم به سمت حرم برای زیارت ونماز... گنبدی طلایی چشمم رامینواخت,پابه صحن حرم که گذاشتیم,درون غلغله ی جمعیت این چشم بود که شیرین زبانیها میکرد واین اشک بود که اظهاروجود مینمود,مهری عجیب بردلم حس میکردم,مهری ازپدری مهربان برفرزندگنهکارش,احساسم قابل گفتن نبود....گریه کردم برغربت مولایم علی ع ,برظلم هایی که به آل طه شد,برغربت مذهبم شیعه ,برظلمهایی که توسط خناثان درلباس دین به مذهب سراسرنورم وارد میشود,گریه کردم برای گناهانم.وبرای رهایی از دست ناپاکیها.... زیارت ونماز باحالی معنوی به اتمام رسید چون نیت کرده بودیم ازنجف تاکربلا پیاده برویم ,باید به همین زیارت کوتاه ودل انگیز بسنده میکردیم.... قادربه خداحافظی نبودم,روکردم به گنبد طلایی مولا وبازبان بی زبانی گفتم:حال بچه ای دارم که به زور از پدرش جدایش میکنند مولای عزیزم به جان مادرم زهراس قسمت میدهم, مرا بار دیگر به این مکان فراخوان...... اشک درچشم سفرعشق راشروع کردیم.... به به چه سفری بود وچه حلاوتی بروجودمان مستولی شده بود... اینجا فقط عشق بود وعشق بود وعشق... اینجا مردمانش همه ی داروندارشان را فدایی خون خدامیکردند,یکی بالیوانی آب,یکی با ماهیهایی که ازشط صید کرده بود,یکی با گوشت گوسفندان گله اش,یکی با حلوایی که ازتنها درخت نخل خانه اش درست کرده بودو....پیرمردی رادیدم که از مال دنیا بهره ای نداشت اما سوزن به دست باکوک برکفشهای زایران حسین ع توشه ی آخرت جمع میکرد... پیرزنی تنها اتاق زندگیش رامیهمانخانه ی زوار کرده بود تا دمی درآن بیاسایند وازاین میهمانخانه ,آسایش عقبا رابرای خود میخرید... هرچه میدیدی عشق بود وعشق بود....ازهرطرف نوای لبیک یاحسین بر آسمان بلند میشد... پدرم هرازگاهی برمن نگاهی میافکند تا ببیند از هرم عشق این عشاق ,زبان الکن من بازشده یانه...پدرم بااعتقادی محکم میگفت:هما من تورااز حسین ع دارم ومطمینم شفایت هم ازارباب میگیرم😭 سفرعشق به اخرین قدمهایش میرسید,نزدیکیهای کربلا بودم که صدای خنده ی کریه ان ابلیس درگوشم پیچید ,به اطراف نگاه کردم,وااای خدای من درنقطه ای دورتر جمع ابلیسان جمع بود...میخواستم ببینم انجا چه خبراست؟ دست مادر رارها کردم وباسرعت به ان طرف حرکت نمودم.. پدرومادرم دوان دوان پشت سرم میامدند... رسیدم به اون هاله ی سیاه رنگ ,دوتا زن محجبه بودند دستشان کاغذی بود برای تبلیغ چیزی,اطرافشان مملواز شیاطین کریه المنظر ,روی کاغذ راخواندم واااای خدای من تبلیغ برای کلاسهای عرفان حلقه.....توپیاده روی اربعین؟!!😳 چقدددد اینها شیاطین انسان نمای کثیفی هستند ....ازاعتقادات پاک ومذهبی مردم سواستفاده میکنند.... .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ 💦⛈💦⛈💦⛈ نویسنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️❤️صبحمون‌ رو‌ با‌ سلام‌ ✴️❤️به‌ چهارده معصوم متبرڪ‌ میڪنیم ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌رسول‌الله ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌امیر‌المؤمنین ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهرا ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یاحسن‌ِبن‌علے ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یاحسین‌ِبن‌علے ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌الحسین ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌محمدبن‌علے ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌جعفربن‌‌محمد ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌موسےبن‌جعفر ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌علےبن‌موسی‌ الرضا ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌محمد‌بن‌ علےِ‌الجواد ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌محمد الهادی ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یا‌حسن‌بن‌علیِ‌ العسکری ✴️❤️السلام‌علیڪ‌یاصاحب‌الزمان ✴️❤️اللَّهُمَّ صَلِّ     ✴️❤️عَلَى مُحَمَّدٍ         ✴️❤️وآلِ مُحَمَّدٍ             ✴️❤️وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/Noorkariz
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقامجتبی تهرانی: خداوند در آسمان هفتم فرشته‎‌ای قرار داده که نامش داعی است. این فرشته در هر شب تا صبح ندا می‌‎دهد: خوشا به حال کسانی که خدا را یاد می‌کنند. https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🥀🍃🥀🍃 💫کوچه کوچه نسیم سامرّا عطر غــم از عـراق آورده بوی باران و بوی دلتنگی باز بـوی فــراق آورده... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 در سومین روز از ماه رجب، غم بزرگی بر قلب مسلمانان سراسر جهان نشسته است. امروز، مومنان سوگوار خاموشی دهمین فروغ آسمان ولایت و امامت، حضرت امام علی النقی(ع) می‌شوند. او که وارث علم و حکمت و معرفت پدران خود بود. زیارت جامعه کبیره اعمال روز سوم رجب او را «النقی» به معنای متخصص و «الهادی» به معنای راهنما می‌خوانند، زیرا با تعالیم و راهنمایی‌های خود ذهن و دل پیروان را روشن می‌کرد. ایشان در طول عمر پر برکت خود به تدریس رشته‌های مختلف علوم قرآن، حدیث، فقه، اخلاق، تاریخ، فلسفه، نجوم، پزشکی و ریاضیات پرداخت و در این مسیر، شاگردان بسیاری تربیت کرد. چنان که ایشان را به دلیل دانش بسیار و فصاحت کلام، همواره مورد احترام و تحسین قرار می‌دادند. امام هادی(ع) اسوه تقوا، بردباری، سخاوت و درایت، مدافع حقوق مستضعفان و مایه الهام و راهنمایی پیروان و یاران خود، و در تاریکی روزگارِ جهل، چراغ راه بود.   ایشان با سختی‌ها و آزار و اذیت بسیار از جانب حکام عباسی که به اقتدار و نفوذ او حسادت می‌ورزیدند، مواجه شد. وی توسط خلیفه عباسی، متوکل که به دشمنی با اهل بیت(ع) مشهور بود، از مدینه به سامرا فراخوانده شد و تا زمان شهادت، تحت نظارت و حبس خانگی قرار داشت. سرانجام پس از تحمل رنج و محنت بسیار از عباسیان، به زهر جهل و کین مسموم و توسط خلیفه عباسی، معتز به شهادت رسید. از امام علی النقی(ع) گنجینه‌هایی ارزشمند همچون زیارت جامعه کبیره به یادگار مانده است که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است. در فضیلت این زیارت همین بس که به  تعبیر علامه مجلسی، زیارت جامعه کبیره از نظر سند و روایت از صحیح‌ترین و قوی‌ترین زیارات ائمه(ع) است که در حرم هر یک از ائمه معصومین(ع) آن زیارت را می‌خوانیم. بارالها! بر امام هادی(ع) و خاندان پاک و مطهرش درود فرست و همانگونه که او را نوری قرار دادی تا مؤمنان از او فروغ گیرند، دل‌های ما را به نور هدایت و معرفت روشن کن!   شهادت جانسوز و عروج مظلومانه دهمین مشعل فروزان آسمان هدایت، امام هادی(ع) تسلیت باد.🥀 https://eitaa.com/Noorkariz