💬پرسش: آیا موقع شستن صورت در وضو آب را باید از بالای پیشانی بریزیم یا میشود کمی پایین تر آب ریخت و بالای پیشانی را دست کشید؟
#احکام
https://eitaa.com/Noorkariz
🇮🇷رهبرمعظم انقلاب: در دهه فجر بر سر در هر خانهای پرچم جمهوری اسلامی بزنید
چه رسم قشنگی میشه مثل قدیما شادی
های ملی رو با هم جشن بگیریم تا بچه هامون هم هویت داشته باشن 💎
یک هویت ملی و عمیق به نام ایران اسلامی🇮🇷
https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻یک شبهه رایج
مگه خدا نمیگه لااکراه فی الدین، پس چرا اینهمه احکام اجباری داره اسلام، مثلا حجاب یا چیزای دیگه
پاسخ دکتر غلامی را بشنوید.
https://eitaa.com/Noorkariz
وقتی نظام خودش مسئولین را انتخاب میکند، چرا رأی بدهیم؟
🔶 اول: اگر نظام خودش فرد مورد نظرش را انتخاب میکند، پس چرا افرادی که جزء عالیترین مقامات کشوری هستند، از شغل قبلی خود استعفا میدهند؟ مثلا آقای قالیباف برای ریاست جمهوری از سِمَت شهرداری تهران استعفا داد، اما رأی هم نیاورد.
🔷 دوم: اگر انتخابات صوری بود، باید در هر دوره انتخابات، شخصی انتخاب شود که وابسته به دولت حاضر است، یعنی در زمان دولت خاتمی کسی انتخاب شود که از دولت خاتمی یا طرفدار دولت او باشد، درحالی که احمدینژاد حزب مخالف آنها بود انتخاب شد، همچنین در دولت آقای روحانی، سیدابراهیم رئیسی انتخاب شد، در حالی که همتی نماینده روحانی بود.
🔶 سوم: در اکثر انتخابات، آن افرادی را که میگفتند از قبل توسط نظام انتخاب شدهاند، رأی نمیآورند، مثلا در سال ۱۳۷۶مخالفان نظام میگفتند که حکومت از قبل ناطق نوری را انتخاب کرده است، اما نهایتا خاتمی رئیس جمهور شد. همچنین در سال ۱۳۹۲ میگفتند نظام آقای قالیباف را تعیین کرده، اما در نهایت آقای روحانی رئیس جمهور شد.
🔷 چهارم: اگر انتخابات از قبل تعیین شده است، چرا دشمنان و رسانههای آنان اینقدر هزینه و تبلیغ میکنند تا کاندیدای غربگرا رأی بیاورد؟ آیا آنها که خودشان میگویند نظام از قبل کاندیدهایش را انتخاب کرده عقل ندارند که بیخودی هزینه میکنند؟
🔶 پنجم: اگر انتخابات از قبل تعیین شده است، چرا کاندیداها اینقدر هزینه میکنند و آبروی یکدیگر را میبرند و عیبهای هم را میگویند؟! اگر انتخابات صوری بود نیاز نبود اینگونه عیبها و کم و کاستیهای هم را بگویند و با سلام و صلوات کار را پیش میبردند، چون در آینده هر کدام ممکن است مسؤلیتی جدید بگیرند و گفتن آن عیبها به ضرر آنهاست.
🔷 ششم: همه کاندیداها در پای هر صندوق رأی نمایندگانی دارند و تا پایان رأیگیری بر آن نظارت دارند، پس اگر خطایی باشد یا تغییری در انتخابات رخ دهد، آنان میتوانند گزارش دهند و پیگیری کنند.
🔶 هفتم: علاوه بر همه اینها مجریان و برگزارکنندگان انتخابات غالبا معتمدین مردم و اقشار مختلف هستند، همچنین در انتخابات گروههای مختلفی بر آن نظارت دارند، پس اگر کوچکترین تخلفی شود، هشدار میدهند.
🔷 هشتم: اگر انتخاب به دست نظام بود، باید یک نفری انتخاب میشد که مطیع کامل نظام باشد و هیچگونه اختلاف نظری با نظام و انقلاب و اسلام و رهبری نداشته باشد، ولی میبینیم خیلی از کسانی که انتخاب شدند، دیدگاههایی مخالف نظام داشتهاند.
#انتخابات
#لطیفه😁
یه پیرزن خودشو تو آینه می بینه :
میگه : آینه هم #آینه های قدیم!❗️😅😅😅
🌷🌹🌷🌹🌷
#احکامشرعی🌷🌷🌹🌷🌹
✅ #احکام_زبان
👅بعضیها در#تهمت زدن و عیب بستن به دیگران مهارت کافی دارند.
اینگونه افراد بیشتر ازاینکه درون نگر باشند و#عیوب خود را اصلاح کنند برون نگر هستند
و مانند مگس بدنبال نقاط منفی هستند.🗣
خودشان رو فراموش کردند و همه مشکلات رو به دیگران نسبت میدهند ⛔️
😎در ایام انتخابات خیلی باید مواظب باشیم در مورد دیگران درست و بااحتیاط #قضاوت کنیم.
کوچکترین بدبینی و تهمت باعث حق الناس است👥
#انتخابات
https://eitaa.com/Noorkariz
#پروانه_ای_در_دام عنکبوت
# نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۱۶ 🎬
ابواسحاق به سمت ماامد عماد ولیلا ازترسشان به دوطرف من چسپیده بودند,قلبم شکست اخر درعین بی پناهی ,تکیه گاه دیگری شده بودم.
باخود فکرکردم اگر خواهروبرادرم دلشان به من خوش است پس بگذاراین دلخوشی کوچک راازانها نگیرم ,میباید هرگز خودرانشکنم وخودرا ضعیف نشان ندهم تا این کورسونور امید دردل این بیچاره ها خاموش نشود.
اهسته گفتم:عماد,لیلا,اصلا نترسید....همراه من بیایید...
حرفی رابه بچه ها میزدم که خودم خیلی اعتقادی نداشتم اخه تمام وجودم مملوازترس واضطراب بود اما توکل کردم برخدایم ,همانکه بنده نوازاست ومن هم تازه بااین خدای مهربان ودین زیبایش,کاملترین دین دنیایش, اشنا شده ام....
باهم از درخانه بیرون رفتیم,اولین چیزی که توجهم راجلب کرد ,لبخند تمسخرامیز ابوعمر بود ونگاه پیروزمندانه ی خاله هاجر,خدای من اینها چه حقیرند که راضی وخشنودند از حقارت همسایگانی که تاچندی قبل عمووخاله ,صدایشان میکردند...
کوچه ومحله ,مملواز دختران وزنان وکودکان ایزدی بود که به اسارت داعشیها درامده بودند,اهسته به عماد ولیلا گفتم:اصلا نترسید,ببینید ما تنها نیستیم ,توکل کنیدبه خدا...عماد که باز اشکهایش جاری شده بود وبی صدا گریه میکرد خودش رامحکم تر به من چسپانید وبا پاهای کوچکش,قدمهای بزرگی برمیداشت تا مبادا از خواهرانش جدا شود...برادرکم انگار عمق خباثت این شیاطین داعشی راخوانده بود وضمیر ناخوداگاهش از خطری دیگر اگاهاش میکرد ,که حتی نمیخواست قدمی از من دور شود.
ازمحله ی ایزدیها خارجمان کردند وهمه رابه صف نمودند تا ماشینهایشان برای تحویل برده هایشان برسد...
بالاخره امدند دوتا ماشین ,یه تیوتای مسافری بایک بنز باری از راه رسید...
ازجلوی صف همهمه ی زنانی رامیشنیدم که گریه وآه وناله والتماسشان باهم قاطی شده بود.
لیلا:سلما چه خبره چکارمیکنن؟؟
نمیدانم عزیزم ,صبرکن ببینیم این خبیثان باز چه نقشه ای درسردارند.
#ادامه_دارد ...
💦⛈💦⛈💦⛈
#پروانه_ای_در_دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۱۷ 🎬
خدای من, پسربچه هایی را که ازسه سال بالاترداشتند ازخانواده شان جدا وسوار تویوتا میکردند,یعنی چه هدفی ازاینهمه خباثت دارند؟؟
محکم عماد راچسپیدم وسعی کردم زیر چادرم پنهانش کنم,اخه این طفل معصوم کشش,اینهمه زجر راندارد,اول که کشتن پدرومادرش درجلوی چشمانش وحالا جدایی....
عمادهم که انگار احساس خطر میکرد,هیچ صدایی ازخود درنمیاورد وتاجای ممکن خودرا درپناه چادر خواهرک بیچاره اش پنهان نموده بود.
داعشی حرامی به سمتم امد انگار برامدگی جسم نحیف عماد را دیده بود ,با قنداق تفنگش برسر ورویم میزد وناسزا میگفت ودریک آن دستان لرزان برادرم از دستان بسته ام ول شد...
عمادرا سمت خودکشید ,لیلا بااشک وناله التماسش میکرد که عمادرانبرد.. اما ان حرامی تفنگ رابالا برد که برفرق لیلا فرود اورد,خودم رامیان داعشی ولیلا انداختم,تفنگ به پیشانی ام خورد وگرمی خون را روی صورتم احساس کردم اما ازپا ننشستم ودست عماد را گرفتم وفریاد زدم:پسرم است ,عزیزم است,تورا به خدایی که میپرستید رحم کنید اورا ازمن جدا نکنید...
التماسهای من انگاراین حیوانات خون آشام را جری تر کرده بود دوباره به سمتم هجوم اورد ومشت ولگد حواله ام کرد....کاش میزد اما عماد رانمیبرد.
عماد ازچهار گوشه ی چشمش اشک میریخت,انگار میخواست چیزی بگوید اما نمیتوانست....
#ادامه_دارد ..
💦⛈💦⛈💦⛈