من تازه دلیل اینکه بعضیا میگن
ماهرمضون حس ماهرمضون نداره رو
فهمیدم ؛ چون شبکه پویا ''قصههایغزاله''
پخش نمیکنه.
_نوارکاسِت
السلامُ علیک یا ساقی من علیک السلام می خواهم :))
آقای برقعی برای امشب هم باز
پناه میبرم به این شعرتون.
وقتی امیرالمومنین به شهادت رسیدن و خبرش پیچید که در محراب مسجد ضربت خوردن ، عدهای از مردم میگفتن اصلا مگه علی نماز میخوند ؟
- بمیرم برای غُربتت مولا !
الان دوساله که به محض شروع شدن ماه رمضون فرو میرم تو حسوحال رنگی و قشنگِ زنآقا. دلم میخواد ولو بشم روی تخت ِ توی حیاط خونۀ شاگل ، کتابو بگیرم دستمو زیر نور ماه از سفرِ یک ماهه حاجاقا و خانوادهش بخونم ، از افطار با آش رشتهای که زنآقا بهش میگفت آشِ نمک از بس شور شدهبود ، از نان پارتیهای شبونه ، از مهربونی و صداقت مردم روستایی که زنآقا هیچوقت اسمشو توی کتاب ننوشت ، از احساسات عمیق و واقعیشون...
دلم میخواد لابهلای نخلای مزرعۀ حاجعبدل راه برم و وقتی خسته شدم زیر سایۀ بلندترین نخل خستگی درکنم. گوشۀ مسجد بشینم و بچهها رو تماشا کنم وقتی دارن با شور و شعف قرآن خوندن یاد میگیرن!
خلاصه که بخونید روایت شیرین و لطیف زنآقا ، از زندگی طلبگی رو که همون مفهوم پارادوکسیکال [سخت شیرین] خودمون رو داره.
زنآقا / زهرا کاردانی
هدایت شده از استاریسم؛
دورمان پر شده از افراد ملحد و تفکرات ملحدانه، که بیمحابا و درقالبهای رنگی و فریبنده به مغز و استخوان اطرافیانمان تزریق میشود و ما؟ درگیر فرعیترین اتفاقات جامعه. شک و تردید دامن توحید و معاد را گرفته و افکار دئیستی فریاد میکشد و ما؟ ما هنوز در مدارسمان از تمثیل پوست شکلات و مگسان استفاده میکنیم برای نهادینه کردن حجاب.
شاهین نجفی برگشته میگه ما میخوایم
بریزیم بیرون بفهمیم چه خبره، قرار نیست
مرد بشه ۴۰ سالش تازه بفهمه زن چیه.
حالا یه جک میگم بخندید :
زن زندگی آزادی
دفاع از حقوق زنان