https://eitaa.com/pisholijat_na/2366 اکی مرسی ولی الان مهمونیم و نمیتونم برم کارایی که دوست دارم بکنم رو انجام بدم.

های

وقتی میخوای یه کلمه جدید بنویسی ولی نمیدونی چجوری نوشته میشه:

راستی دیشب خواب ساحل و انیلو دیدم چیز خاصی نبود ولی چهره ساحلو خیلی خوب دیدم😂 و همونطور مثل خوابای قبلی که از ساحل میدیدم، دقیقا اخلاقاش همون اخلاقای اصلیش بود. و میدونم اینم مثل اون چهره‌ش کاملا درست بود. خب خوشحالم از اینکه روزی که ساحلو میبینم خیلی سوپرایز نمیشم🤝

یعنی شناخت اصلی من از ساحل بیشتر تو خوابام اتفاق میوفته. و اینکه ساحل تو خوابام خودِ اصلیشِ (بیشتر اخلاقش) واسم عجیبه! ...

دیشب تا دم مرگ رفتم‌و برگشتم:) مپرس که کِی و چگونه و کجا که عاجزم از گفتنش...

نگرانم واقعا نگرانم... اگه من بمیرم یا یه چیزیم بشه کی به رفیقای مجازیم‌و دوستاو شماها خبر میده؟

https://eitaa.com/pardox/48634 اتفاق خاصی نیوفتاد منو انیل وارد یه خونه شدیم که در داخلی اون خونه باز بود و تو روی یه میز ناهار خوری نشسته بودی. بعد من اون موقع ذوق کرده بودم و وقتی برا احوال پرسیو اینا دستتو گرفتم دستت تقریبا سرد بود و نمیدونم چرا وقتی دستتو گرفتم یهویی و بدون دلیل اعصابم خورد شد. چشمامو بستم و یه نفس عمیق کشیدمو چشامو باز کردم و بعدشم سفره انداختم تا ناهار بخوریم. خیلی ساکت بودی. بیشتر یجورایی ناراحت بودی ولی سعی میکردی خودتو اوکی نشون بدی ولی من خوب نبودنتو حس میکردم. لباستم خردلی بود با یه شلوار مشکی. موهاتم تقریبا بلند و دم اسبی ناهارم شیرین‌پلو داشتیم همین. میگم اتفاق خاصی نیوفتاد

تو... نقطه ضعف منی!

هاها فردا اون گروه میرن مدرسه پس امتحانمون میوفته اون هفته *لبخند شیطانی

حرفای خودمو به خودم برنگردونینننن