اوکۍ. باشہ!
یه کتابِ نمکی امانت گرفتم که خیلی جملات کوتاهش جنبهی فان داره😂:]
از دفتر خاطرات یک موش کور
آخرین باری که او را ندیدم، ده سال پیش بود. کاش او را نمیدیدم که ندیدم.
دلم میخواست بنویسم که در آرزوی دیدارش هستم ...
The following was inscribed in the diary of a mole: 'The last time l failed to see her was 10 years old. I wish I hadn't seen her whom I haven't seen. I wished to write to her that I longed to see her ...'
اوکۍ. باشہ!
از دفتر خاطرات یک موش کور آخرین باری که او را ندیدم، ده سال پیش بود. کاش او را نمیدیدم که ندیدم. دل
خیلی بانمکه:]
متون و نقاشی های داخل کتاب، آدم رو به خنده وا میداره.