ماندیم ما تا صبح باران
ما با تو عهدی داشتیم از نوع باران
گفتیم می مانیم با هم پای پیمان
"با من بمان تا صبح تا باران فلسطین"
این گفته ی من بود در شام زمستان
امروز آن روز است ماندم شکر لِله
تو مانده ای پای فلسطین من هم ایران
هشتاد سال خشکسالی سر رسیده
دارد به گوشم می رسد بانگ شهیدان
دارد سلیمانی پیام فتح خود را
سر می دهد از مسجد الاقصی خروشان
از "حسبناالله" تو تا "انا فتحنا"
از فتح خرمشهر تا غزه و لبنان
بغدادها را در نوردیدیم و دیدیم
اعجاز دست بی سلاح مرد میدان
راه رسیدن سوی قدس از کربلاهاست
از نیلِ دیگر رد شود موسی بن عمران
فرعونیان اینبار غرق نیل خونند
رویای صهیون می رسد اکنون به پایان
امروز جای روز صبرا و شتیلا
در دجله اندازی بگیری در بیابان
قرآن که سوزاندند حالا پس بگیرند
از آسمان قدس پاسخ را بدینسان
این شعله ها نوری شود در راه آن مرد
مردی که خود آیه به آیه هست قرآن
طوفان الاقصی ابتدای مهر و پاییز
دارد نشان از مقدم سرسبز باران
#زینت_کریمی_نیا
*مصراعی ازشعر قدیمی ام درباره فلسطین:
(باران می آید صبر کن فرزند دلبند
با من بمان تا صبح تا باران فلسطین )
🆔 @Omid_be_ayande110