🔴 کجایند نواب ها؟
🔹یکی از شخصیت هایی که از بدو اعلام موجودیت اسرائیل در سال 1327 شمسی، به دفاع از فلسطین پرداخت شهید سیدمجتبی #نواب_صفوی است. وی که در آن وقت جوانی سی و چندساله بود با سخنرانی و فراخوان عمومی، از 5 هزار نفر برای اعزام به سرزمین های اشغالی ثبت نام بعمل آورد.
🔸سپس بهمراه جمعیت فدائیان اسلام بیانیه ای صادر کرد که پنج هزار نفر از فدائیان رشید اسلام عازم کمک به برادران فلسطینی هستند و با کمال شتاب از دولت ایران اجازه حرکت به سوی فلسطین را می خواهند و منتظر پاسخ سریع دولت می باشند و از دولت خواست تا امکان عزیمت داوطلبین را فراهم کند.
🔹نواب با ابراهیم حکیمی نخست وزیر وقت ملاقات نمود و درخواست جدی فدائیان اسلام تأکید نمود. اما حکیمی در این دیدار پاسخ روشنی به او نداد و بررسی مسئله را به روزهای بعد موکول کرد. پیگیری ها و تلاشهای فدائیان اسلام نهایتاً بی نتیجه ماند و دولت خواسته آنان را اجابت نکرد.
🔸آذر ۱۳۳۲ گروهی از دانشمندان وعلمای اسلامی اجلاسی را تحت عنوان «مؤتمر اسلامی»، به منظور چاره جویی برای مقابله با تهاجمات اسرائیل و کمک به مردم فلسطین در اردن برگزار کردند. «جمعیت انقاذ فلسطین» و «مکتب الاسرارالمعراج» از #شهید_نواب_صفوی برای شرکت در آن اجلاس دعوت به عمل آوردند.
🔹نواب این موضوع را با برخی ازعلمای مطرح درمیان گذاشت و برخی از این علما، شرکت در این اجلاس را به عنوان تکلیف شرعی برعهده نواب گذاشتند. پس از دریافت دعوت نامه مؤتمر اسلامی، مجلس مشورتی در مسجد محمدیه سرچشمه تهران برپا شد که پس از موافقت اکثریت اعضای فدائیان اسلام، برای تأمین هزینه این سفر فیش هایی از سوی فدائیان اسلام به فروش رسید و مبلغ هشت هزار تومان جمع آوری شد. نواب صفوی در تاریخ ۱۱/۹/۱۳۳۲ به عراق سفر کرد و فردای آنروز به بیروت و از آنجا به بیت المقدس عزیمت نمود. شرکت نواب در این اجلاس بازتاب گسترده ای در سطح مطبوعات داخل ایران داشت.
🔸در اولین جلسه مؤتمر اسلامی، نواب صفوی فرصت سخنرانی در حضور رؤسای ممالک، اندیشمندان و علمای اسلام را پیدا کرد. در حاشیه این اجلاس، اندیشمندان مسلمان و سران کشورها درخواست دیدار با وی را داشتند. او با سیدقطب اندیشمند مسلمان و برخی سران کشورها همچون ملک حسین اردنی دیدار کرد.
🔹ایشان به قدری درخشیدند که مرد هفته شناخته شدند و در روزنامه های عربی عکس نواب و ملک حسین شاه اردن راچاپ کردند و نوشتند که ملک حسین تحت تأثیر سخنان نواب از سوار شدن برماشین ساخت انگلیس خودداری کرد. سیدقطب هم تحت تأثیر سخنان نواب گفته بود: «أنتَ هُنا فی قلبی».
🔸در جلسه با ملک حسین گفت من تا کنون با پادشاهان ملاقات نکرده ام و از دیدن پادشاه خوشم نمی آید اما چون تو سید هستی، استخاره کردم خوب آمد. به شوخی گوش او را گرفت و گفت: پسر عموجان این انگلیسها خیلی خطرناکند. از تو انتظار دارم اراضی غصب شده فلسطین را از چنگال یهود غاصب آزاد سازی.
🔹پس از کنفرانس نواب با هفتاد نفر برای بازدید بخش اشغالی قدس رفته بود یکباره عبایش را کناری انداخت و به حاضران گفت که باید برویم و درآن مسجدی که در منطقه اشغالی واقع است نماز بخوانیم و هر کس آماده شهادت است با ما بیاید. در حالیکه همه ترسیده بودند ، او حرکت کرد و دیگران نیز با وجود آنکه سربازان اسرائیل دستها را بر روی ماشه گذاشته بودند به دنبال وی به راه افتادند و نماز را به امامت وی خواندند.
🔸نواب در جواب احمد سوکارنو رئیس جمهور وقت اندونزی که پس از بازدید، از نواب پرسیده بود که چرا چنین کاری کردی و نزدیک بود ما را به کشتن دهی؟ گفته بود: «بردم تا شهیدتان کنم تا ملتهای مسلمان با کشته شدن نمایندگانشان، بیدار شوند.»
🔹وی در دیداری که از دانشگاه عین الشمس قاهره داشت، یاسر عرفات که در آن هنگام دانشجو بود را مورد خطاب قرار می دهد که فلسطین زیر چکمه های صهیونیزم و آمریکا جان می دهد و تو می خواهی مهندس شوی؟
🔸تو باید شرافتمندانه بجنگی و از سرزمینت دفاع کنی. یاسر عرفات، که بعنوان اولین مقام بلند پایه، پس از انقلاب اسلامی به ایران سفر نمود، در دیدار با حضرت امام خمینی (ره) خود این خاطره را تعریف و از شهید نواب به نیکی یاد کرد.
👤 #داود_مدرسی_یان
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
به بهانه 27 دی ماه سالگرد شهادت #نواب_صفوی
📌 مکاشفه یک ولی خدا درباره «شهید نواب صفوی (ره)»
◾️ یکی از مردان خدا که در سالهای نه چندان دور در میان ما زندگی میکرد، مرحوم مغفور، حاج هادی خانصنمی ابهری بود. ایشان از ملازمین عارف سوخته «آیتالله شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان الله علیه» بودند و بسیاری از نیکان و اهل معنا در زمان ما با ایشان مراوده داشتند، از جمله: آیتالله العظمی میلانی ،علامه تهرانی ،آیت الله کشمیری، آیتالله خوشوقت ، آقا میرزا اسماعیل دولابی و ... رضوان الله علیهم.
▫️مرحوم حاج هادی کثیرالبکاء (بسیار اهل گریه) بودند و هر آنچه به دست آورده بودند، از طریق محبت و گریه بر امام حسین علیه السلام بود.
ایشان اهل مکاشفه بود و از جمله، مکاشفهای است که از طریق صاحب کتاب «گنجینه دانشمندان»، مرحوم حاج شیخ محمد شریف رازی _که خود توفیق مصاحبت و دوستی با ایشان را داشت_ نقل شده است :🔻
🔸🔸🔸 در سفر مکه، چون به مدینه مشرف شدم، روزی برای زیارت قبور ائمه شریف بقیع «علیهم السلام» رفتم و چون قبور ویران چهار امام معصوم «علیهم السلام» رو دیدم گریه مرا دست داد، بهطوریکه بیخود شده و روی زمین افتادم، زمین را میبوسیدم و گریه میکردم. مأمورین سعودی آمدند و مرا بلند کرده و کشان کشان به ادارهی امر به معروف بردند و از من تعهد گرفتند تا دیگر به بقیع نروم. مرا آزاد کردند.
🔘 به حرم حضرت رسولالله «صلی الله علیه و آله و سلم» رفتم. عرض شکایت کردم که:« تا به کی ما اینگونه شدائد را ببینیم؟»
پس از ساعتی بیرون آمدم، ولی با اینکه از طرف مأمورین ادارهی امر به معروف، ممنوع از تشرف به بقیع شریف بودم، اما عشق آن بزرگواران مرا تحریک نموده و بیاختیار بهطرف قبرستان بقیع رفتم.
🔸چون به درب قبرستان رسیدم، دیدم درب بسیار عالی و صحن و سرای عجیب و بدیعی است که در هیچ یک از مشاهد مشرفه عراق و ایران، ندیده بودم.
🔹کفشهایم را درآورده و وارد صحن شدم، دیدم حرم مطهر ائمه بقیع «علیه السلام»، با گنبد و منارههای طلایی رفیع و ایوان بسیار باصفایی که هرگز مثلش را ندیده بودم، میباشد.
تعجب کردم که از دیروز تاکنون این بنای مجلل را کی ساخته است؟!، پس باذوق و شوق فراوان بهطرف حرم ائمه «علیهم السلام» روانه شدم، اما هیچکس را نمیدیدم تا به ایوان رسیدم.
🖍مشاهده کردم که سید بزرگواری که عِمامه سبز بر سر دارد، درب حرم ائمه «ع» ایستاده و با یک هیبت و وقار تمامی، دربانی [حرم] ائمه «ع» را مینماید. گفتم:« خدایا! این آقا کیست که این اندازه مقام دارد و دربان امامان است؟». نزدیک رفتم، دیدم مرحوم مغفور سید مجتبی میر لوحی (نواب صفوی) است. خوشحال شدم و رفتم با او مصافحه و معانقه کردم.
▫️ناگهان دیدم کنار قبور ویران شده آنها ایستادم و از آن مناظر هیچ اثری نیست.
دانستم که باطن مشاهد مشرفه همانست که در مکاشفه دیدم و 🔸فهمیدم مرحوم نواب صفوی، مقام بلندی نزد اجدادش دارد.
▪️مرحوم حاج هادی در سال ۱۳۹۰ هجری قمری در تهران وفات نموده و جنازهاش را حمل به قم و در جوار علی بن جعفر «علیهما السلام» به خاک سپردند.
📔 اقتباس از ادیبی، از داستانها باید آموخت، ص۱۳۳