+ سلام رفقا... دیروز با یکی از دخترای هیئت رفتیم برای پخش دعوتنامه‌های مراسم... خیلی حس قشنگی بود. ممنون از همه‌ی خانوم‌هایی که با لبخندهاشون حال دلمون رو قشنگ‌تر کردند 🌱 یه جا برگه‌ی دعوت رو دادم دست یه خانوم و گفتم: "پنج‌شنبه منتظرتونیم!" با لبخند نگاهی به برگه کرد و گفت: "ما از قبل دعوت شدیم و میایم... بنرتون رو تو مجازی دیدیم" ♡ یه جای دیگه، آقای میانسالِ تسبیح به دست اومد جلو و بی‌خبر از محتوای برگه گفت: "به منم یه ورق بدید " برگه‌ای به سمتش گرفتم و گفتم: "مراسم ویژه‌ی بانوانه... برای خانومتون یا دخترا ببرید" با ذوق گرفت، تشکر کرد و رفت...🕊️ راستش اگه بخوام از خاطرات دیروز براتون بگم، باید چندتا فِرسته پر کنم... خیلی راه رفتیم. با وجود تاول‌هایی که رو پاهامون افتاده بود، اما لبخند از روی لب‌هامون پاک نمی‌شد! 🪴(: #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها #حضرت_رقیه #دعوتنامه_آسمانی 『@Omme_abeaha』🍃

🎬 ━━━━━ ● ● ● ◁ ❚❚ ▷ ↻ + دیروز، دل به کوچه‌ها زدیم… برگه‌های دعوت، دست‌به‌دست، از دل ما تا دل مردم… به بعضی‌ها گفتیم "منتظر حضورتون هستیم"، به بعضی‌ها نگفتیم، فقط چسبوندیم به دیوار… اما توی دلمون نوشتیم: "ای کاش بیای، این مجلس فقط با دل‌های عاشق، قشنگ‌تر میشه…" 🌙 🕊️ اولین شب جمعه ماه صفر، خیمه‌ی عشق حضرت رقیه جان رو برپا می‌کنیم… 🕯️ بی‌نام و بی‌ادعا، اما با تمام عشق… 📍 مجتمع شهدای گمنام قاضیان 🕰پنجشنبه/۹ مرداد همراه با نماز جماعت مغرب و عشاء ⚠️ ویژه عموم بانوان #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 🦋 『@Omme_abeaha』🍃

. + پرچمی در راه است... نه، این فقط پرچم نیست... انگار تمام حرم در این پرچم پیچیده شده و آمده باشد تا دلت را آرام کند... فضایی به رنگ سرخ، جمعیتی که با دلی فشرده اشک می‌ریزند، قلب هایی که عجیب می‌تپند... تپش... تپش... تپشـــــ۸ـــہــــ۸ــــہـــ۸ــــہـــ♡ همه منتظرند... تا پرچم برسد... تا رد شود از میان دست‌هایی که بی‌صدا نذر کرده‌اند، و عبور کند از قلب‌هایی که سال‌هاست بوی رقیه را فراموش نکرده‌اند... وقتی پرچم نزدیک می‌شود، نَفَس‌ها بند می‌آید... اشک‌ها بی‌اجازه می‌ریزند... و صدای آرام کسی در جمع، با بغض می‌گوید: "سلام بر تو ای دخترک خون خدا..." ؛✿••┈┈┈┈༺༻┈┈┈┈••✿ 🥀 هیئت ام‌ابیها سلام‌الله‌علیها 🕰 پنج‌شنبه، ۹ مرداد/ اولین شب‌جمعه ماه صفر/ همزمان با نمازجماعت مغرب و عشاء 📍خیابان شهید کاویانی مجتمع شهدای گمنام زیرزمین (ورودی از خیابان اصلی) 🕯️ 🤍 میزبانیِ پرچم متبرک حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها #ویژه‌عموم‌بانوان [نشر این اطلاعیه باشما]⚠️ 『@Omme_abeaha』🍃

+ اگه مریض داری... اگه گرفتار قسط و قرضی... اگه سقف خونه‌‌ات امن نیست... اگه چشم به راهی... اگه مستاجری... یا اگه دلت فقط یه دل‌گرفته‌ی ساکته... غصه‌هاتو جمع کن، پنجشنبه بیارشون خیمه‌ی حضرت رقیه جان... این دختر سه‌ساله، با قلب کوچیکش، غصه‌هات رو می‌خره... بی‌چون‌وچرا! 🕊 دلای بغض‌دارمون، منتظر یه اشک دسته‌جمعیه... پنجشنبه، بیا باهم گریه کنیم... تو خیمه‌ای که پرچمش بوی شام می‌ده... 🖤✨ منتظرتیم... #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 🦋 『@Omme_abeaha』🍃

https://digipostal.ir/c6efy5b + اول نیّت کن و بعدفقط بزن روی لینک، ببین چی برات میاد💔(: از این فرِسته ساده نگذر رفیق🌱 #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها🦋 『@Omme_abeaha』🍃

+ دیشب، خیمه‌ی بانوی سه‌ساله، پر از نور و اشک و لبخند بود... حضور پرشور شما عزیزان، مجلس رو جان بخشید. از اون لبخندهای اشکی آخر مراسم، از نگاه‌های رضایتی که روی چهره‌هاتون نقش بسته بود، فهمیدیم که حضرت رقیه سلام‌الله علیها دل‌ها رو مهمون خودش کرده بود... 🌸 دست‌مریزاد به بچه‌های تشکیلات هیئت ام‌ابیها که با دل و جان زحمت کشیدند. نمایش عجیب کاروان اسراء، به‌لطف امام زمان (عج)، دل خیلی‌ها رو لرزوند... از روضه و سینه زنی گرفته تا اشک‌های بی‌وقفه‌ی آخر مجلس... و اما ما؟ ما کاره‌ای نبودیم... این‌ها همه لطف خود حضرت رقیه سلام‌الله علیها بود... و این باور قلبی ماست❤️ ما فقط زمین رو آماده کردیم، آسمان خودش نازل شد... هرگز فراموش نمی‌کنیم که چطور پرچم گنبد حضرت رقیه جان تو آغوش شما خواهرانم فشرده می‌شد .💔 🕊 ممنونیم از تک‌تک شما که اومدید، نشستید، گریه کردید، و دل‌هاتون رو آوردید... تا نفس هست، در خیمه‌ی ام‌ابیها جای شماست... 🖤 #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 🦋 『@Omme_abeaha』🍃

+ با دل‌هایی سرشار از قدردانی، از هیئت امنای مجتمع فرهنگی مذهبی شهدای گمنام صمیمانه تشکر می‌کنیم که در ایام عزای حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها، با روی گشاده ما رو پذیرفتند و خیمه‌ی #ام‌ابیها رو در این مکان مقدس جا دادند. 🏴 لطف و همراهی شما باعث شد دل‌های عاشق، در پناه خیمه‌ی دختر سه‌ساله‌ی امام حسین علیه السلام، اشک بریزند، دعا کنند و سبک شوند... 🌸 اجرتون با حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها که خودش میزبان واقعی این مجلس بود. ✦ از طرف خادمان #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها ✦ 『@Omme_abeaha』🍃

+ نمایش تموم شده بود، مهمان ها رفته بودند ولی انگار تکه های بغض های شکسته‌اشون هنوز تو فضا بود... بازیگر نقش "زجر" می‌گفت: وقتی دختر سه‌ساله‌ی حسین (ع) رو کشون کشون، می‌بردم جلو و نمایشی کتکش می‌زدم، صدای گریه‌ی مردم بلند شد... یه خانم از بین تماشاچی‌ها خودش رو کشوند به سمت من، دستم رو گرفت و پرت کرد، با ناله گفت: نزنش... خواهش می‌کنم دیگه نزنش... و یکی دیگه از ته دل [خطاب به شخصیت نمایشیِ زجر] فریاد زد: الهی دستت بشکنه...!" اونجا، وسط گریه‌ی مردم و چشم‌هایی که خیس بود، فهمیدم بازیگر نیستم... من، شاهدی شدم بر یه حقیقت غم‌انگیز... اونجا شد نقطه‌ی اوج، هم برای دلِ من، هم برای داغی که روی دل همه بود... این نمایش، فقط نمایش نبود... یه بغض قدیمی بود که دسته جمعی ترکید. #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 🦋 『@Omme_abeaha』🍃

🎬 ━━━━━ ● ● ● ◁ ❚❚ ▷ ↻ + قسمتی از اجرای جدید "مراسم حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها ۱۴۰۴"...🌱☁️ #گروه‌هنری‌ام‌ابیها #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 🦋 『@Omme_abeaha』🍃

"مراسم حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها ۱۴۰۴ " #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 🦋 『@Omme_abeaha』🍃

🎬 ━━━━━ ● ● ● ◁ ❚❚ ▷ ↻ + بخش کوتاهی از اجرای جانسوز "کاروان اسرا" از برنامه‌های هیئت ام‌ابیها سلام‌الله‌علیها شلاق می‌زند زجر... و ما، از دل صحنه، صدای رقیه را می‌شنویم صدای گریه‌ای که تمام فضا را سوزاند... نیزه بالا می‌رود... و سرِ خورشید، میان آسمان و زمین، آرام می‌تابد! #گروه‌هنری‌ام‌ابیها #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 『@Omme_abeaha』🍃

+ مشک کوچک هنوز روی میز بود، کنارِ میکروفونی که حالا خاموش شده بود. و پارچه‌ای که نام یـا رقیه روش خوابش برده بود… 💔 صداها خاموش شدند... اشک‌ها خشک شدند... ولی در و دیوار اینجا هنوز داغ بودند. میکروفون که خاموش شد، همه رفتند اما در و دیوار و وسایل فقط با بغض نگاه می‌کردند... مطمئنم که اون ها هم دلتنگ این مجلس می‌شدند! این‌جا همون‌جایی‌ست که بغض‌ها ترکیدند و صداها از دلِ روضه تا عرش بالا رفتند… حالا فقط سکوت مونده بود و سکوت... شاید در و دیوارها، بیرق ها، پارچه ها، فرش ها، اشیاء، منبر و... همه و همه روضه‌ی رقیه رو زمزمه می‌کردند و ما نمی‌شنیدیم! مجلس تموم شد... اما دل، هنوز تو خیمه‌ی‌ ام‌ابیها ست... #هیئت‌مردمی‌ام‌ابیها 🦋 『@Omme_abeaha』🍃